حساسیت

تصویری: حساسیت

تصویری: حساسیت
تصویری: درک آلرژی غذایی 2024, ممکن است
حساسیت
حساسیت
Anonim

امروزه موضوع حساسیت به طور ناگهانی مطرح شده است - در تجربه شخصی من بسیار نادر است وقتی مردان در مورد زنان صحبت می کنند. و به طور کلی ، این کلمه به ندرت در فضای روانشناختی به نظر می رسد … و این علیرغم این واقعیت که این یکی از کاملترین و زنده ترین تجربیاتی است که افراد می توانند برای یکدیگر تجربه کنند (نه تنها مردان و زنان ، بلکه دوستان ، والدین و فرزندان…)

لطافت آستانه عشق است ، و در عین حال ، جزء بسیار مهم آن است. سعی کردم با کلمات تعریف کنم که حساسیت چیست ، من با مشکل روبرو شدم - این تعریف سرسختانه فرار کرد ، نمی خواستم خود را در کلمات و فرمول ها قرار دهم ، همیشه به تجربیات و احساسات تبدیل می شد … با یک حرکت دستم در کلمات ، من به یاد می آورم و در این حالت فرو می روم …

لطافت عبارت است از میل به آغوش کشیدن ، توانایی احساس نفس و ضربان قلب کسی که با آن ایستاده اید. مستقیماً به چشم ها نگاه کنید و اصلاً تحت تأثیر این تماس طولانی چشم ها قرار نگیرید. این احساس گرم و مخملی از شادی آرام است که به سینه سرازیر می شود ، کمی نفس شما را فشرده می کند و شما را مجبور می کند نفس عمیق تری بکشید. این گشودگی است - در حساسیت ، شخص از درون می درخشد ، هیچ تنش معمولی هشدار دفاعی در بدن وجود ندارد. از این رو - حساسیت به کوچکترین حرکت بدن ، نوازش سبک ، لرزش.

لطافت احساس شکنندگی دیگری است ، تمایل به رفتار تا حد ممکن با او. نگه داشتن چیزی به آرامی به معنی مراقب بودن است. کلمات ملایم کلماتی هستند که ارزش دیگری را برای من قائل می شوند. به نظر می رسد که در ذهن شفافیت وجود دارد ، گرفتار … حساسیت ، اول از همه ، تجربه شکنندگی و آسیب پذیری دیگری است و یک رفتار محترمانه نسبت به به او. بنابراین ، حساسیت تجربه ای از انرژی بالا نیست ، هماهنگ و آرام است ، و باعث کاهش همه احساسات دیگر می شود.

تجربه حساسیت به ملایمت نیاز دارد ، اما مترادف ضعف نیست و این مانع بسیاری از مردان است. لطافت توسط آنها رد می شود ، زیرا بدون آسیب پذیری و رد بازی نقش آفرینی ، که در آن یک مرد دیوار سنگی است ، ستونی مطمئن که به این "لطافت گوساله" اهمیتی نمی دهد ، غیرممکن است.

لطافتی که در آن سعی می کنید خود را "محکم" حفظ کنید به یک نگرش محافظتی تبدیل می شود - چیزی که مردان ، به طور معمول ، حساسیت نسبت به زنان را به آن تبدیل می کنند.

اما در حساسیت غیرممکن است که یک پشتوانه محکم باشد ، حمایت از طریق حساسیت یک بالش نرم زیر سر است ، نه یک کف سخت. محل حساسیت منکر و سرکوب شده برای یک زن مملو از برانگیختگی جنسی است ، شهوت به عنوان تنها تجربه قوی متوجه یک زن شده است

با این حال ، اگر در حساسیت طرف مقابل به عنوان یک موضوع مهم تجربه شود ، در هیجان ، عینیت ایجاد می شود ، تبدیل دیگری به یک شیء مهم ، یک چیز. اشتیاق چشمگیر برای یک زن ناآشنا او را عینی می کند ، او می خواهد تصرف کند ، و او ، در اصل ، در ذهن "تشنه" تفاوت چندانی با چیز ندارد.

برای بسیاری از مردان ، حساسیت و شهوت دو طرفه است و برای یک زن شما حساسیت نشان می دهید ، و برای دیگری - یک جاذبه قوی و تهاجمی ، که به احساسات و تجربیات موضوع این جاذبه اهمیت نمی دهد. یک احساس شهوانی بالغ و شکل گرفته ، لطافت و اشتیاق را در یک جریان واحد ترکیب می کند ، که از آن دور می شود. انشعاب این جریان در یکی از جلوه های شدید آن منجر به "مجموعه مدونا -فاحشه" می شود ، هنگامی که برخی از زنان "برای عشق" و برخی دیگر "برای رابطه جنسی" هستند. ترکیبی از هیجان و لطافت منجر به این واقعیت می شود که فعالیت از هیجان به حساسیت منتقل می شود و مراقبت از شریک زندگی که عشق را شکل می دهد ، از حساسیت به برانگیختگی منتقل می شود.

اگر به او اجازه دهید که آزادانه رشد کند و بیان شود ، حساسیت برای زن شروع می شود ، با احساس شهوانی همراه می شود ، که اگر دوباره مهار نشود ، می تواند به هیجان (همراه با تجربه صمیمیت و صمیمیت) سرازیر شود ، و این هیجان بر اساس پایه ای محکم تر از شهوت برای زنی است که هیچ علاقه ای به او ندارید.

"من دوست دارم با او ارتباط برقرار کنم ، اما تقریبا هیچ میل جنسی ندارم …" - "و پس چه میلی وجود دارد؟" - "من می خواهم او را با دقت در آغوش بگیرم" … - "آیا احساس می کنید وقتی می خواهید او را در آغوش بگیرید؟" - "برخی از احساسات بسیار گرم است … او بسیار آسیب پذیر ، گرم است … و عجیب است - وقتی به این موضوع فکر می کنم ، یک آرزو دارم …" …

اگر لطافت برای مرد واقعی چیزی نالایق است ، شرم به عنوان واکنشی به این احساس به وجود می آید. محبت مبتنی بر دلبستگی است و اگر دلبستگی ترسناک باشد و با از دست دادن آزادی همراه باشد ، پاسخ به احساس لطافت ممکن است اضطراب مبهمی باشد که ریشه در ترس دارد. در هر دو مورد ، می توان با نادیده گرفتن این احساس یا شریک زندگی ، از حساسیت "محافظت" کرد … ارتباط عاطفی با یک زن از بین می رود ، و من یکبار اعتراف غم انگیزی را از یک مرد شنیدم: "من نمی دانم چکار کنم با یک زن ، به جز رابطه جنسی "… گویی نمی توانید در مورد موضوعاتی که شما را نگران می کند با یک زن صحبت کنید ، نمی توانید با او آرامش داشته باشید ، نمی توانید در مواقع سخت از شما درخواست حمایت کنید ، خودتان به او کمک کنید (و احساس قوی بودن و نیاز همزمان) … زن یک شیء است که علاوه بر این می تواند احساسات او را مختل کند - شما باید به نحوی به آنها واکنش نشان دهید … (با این حال ، در مورد محبت یک موضوع جداگانه موضوع).

لطافت به شما امکان می دهد از مرزهای خود فراتر بروید ، زیرا یکی از تجربیاتی است که با هدف غلبه بر تنهایی اصلی و وجودی افراد انجام شده است. این قدرت عظیم آن است و به عنوان یک نقطه ضعف ، ضعف آن است.

وقتی حساسیت بیش از حد وجود داشته باشد ، طرف مقابل دوباره به یک شی تبدیل می شود ، آنقدر احساسات گرم بر روی آن جاری می شود که می خواهید از خود فاصله بگیرید ، از خود دفاع کنید و تحریک ایجاد می شود و به عصبانیت تبدیل می شود که دیگر او را نمی بینند. این در حال حاضر مقدمه ای برای همجوشی کامل ، تبدیل حساسیت به چیز دیگری است ، در حالی که وضعیت طرف مقابل مهم نیست و تنها تمایل شخص برای بیان و بیان احساسات انباشته مهم است ، بدون توجه به پاسخ. یک نفر در دوران کودکی به سادگی با این "حساسیت دیگر" مورد تجاوز قرار گرفت و از او خواست تا عمه خود را ببوسد ، که خواهرزاده اش را در آغوش گرفته و برای مدت طولانی او را بیرون نگذاشت ، بدون توجه به میل او برای فاصله گرفتن … ادغام یک تجربه متقابل است که در آن من شریک خود را احساس می کنم و به حرکات او پاسخ می دهم ، حتی اگر این حرکت جدا باشد. در جایی که ادغام رخ می دهد ، حساسیت به تجربیات دیگر تبدیل می شود. به عنوان مثال ، در محبت ، که واکنش کسی که این محبت به او اختصاص دارد ، اصلاً مهم نیست: از گرفتن نوزاد ، که قبلاً از آن بیمار شده است ، تا حیوان ترسیده ، که از دست به دست منتقل می شود با تجربیات "زیبا" "از آنجا که من آن را دوست دارم و احساسات خوبی دارم ، پس شما که هدف احساسات من هستید باید خوشحال باشید و چیزی شبیه به آن احساس کنید." همچنین می تواند "شبیه مراقبت و محبت والدین باشد ، که در سن خاصی نیز عالی است ، اما در روابط بزرگسالان ، بیشتر باعث انزجار و پرخاشگری می شود" (R. Gomolitsky)

یک داستان جداگانه ، لطافت مردان نسبت به یکدیگر است. این رنگ جنسی ندارد ، اما بسیار بیشتر از حساسیت برای یک زن مهار می شود. همه این در آغوش گرفتن بی ادبانه ، فشار دادن روی شانه ، دست دادن با یک موج اولیه دست ، "ترفندهای" ثابت یکدیگر - همه آنها می توانند بسیار از لطافتی که نمی تواند مستقیماً بیان شود را بپوشانند … و این دشوار است نه تنها به این دلیل که با زنانگی یا همجنس گرایی در ارتباط است ، اما و چون تجربه محبت از طرف پدران آنها بسیار اندک است. مادران می توانند پسرهای محبوب خود را دوست داشته و نوازش کنند ، و پدران اغلب احساسات خود را در رابطه با پسران خود مهار می کنند تا "نرم رشد نکنند". چرا این "حساسیت گوساله" است … و معلوم می شود که احساسات خود را فقط از طریق در آغوش کشیدن بی دست و پا یا اظهار نظر - تحسین - در صورت وجود. با دختران راحت تر است.

و نیاز به ملایمت و لطافت - باقی می ماند."لطافت بی منت" چیزی بیش از نیاز به عشق نیست. این بدان معناست که من برای دیگری ارزش دارم و آنها با من به عنوان یک ارزش رفتار می کنند ، به این معنی که - با دقت ، ملایمت ، ملایمت. و این بسیار لذت بخش است که افرادی را در زندگی خود داشته باشم که وجودشان برایم مهم و ارزشمند است ، این بسیار لذت بخش است - مراقبت از آنچه برای من ارزشمند است ، با ملایمت انجام دهم و ببینم چگونه شخص دیگری به مراقبت من پاسخ می دهد. در نهایت ، ما اصلاً آنقدر آسیب پذیر و "ضد ضربه" نیستیم که از بیرون به نظر می رسد.

توصیه شده: