7 نوع پدر ناقص و چشم انداز زندگی فرزندان آنها

فهرست مطالب:

تصویری: 7 نوع پدر ناقص و چشم انداز زندگی فرزندان آنها

تصویری: 7 نوع پدر ناقص و چشم انداز زندگی فرزندان آنها
تصویری: Секреты энергичных людей / Трансформационный интенсив 2024, آوریل
7 نوع پدر ناقص و چشم انداز زندگی فرزندان آنها
7 نوع پدر ناقص و چشم انداز زندگی فرزندان آنها
Anonim

نقش پدر در تربیت پسران و دختران به هیچ وجه ساده تر ، و گاهی حتی دشوارتر و مسئولیت پذیرتر از نقش مادر نیست. ادامه موضوع - گفتگو در مورد علل و عواقب اشتباهات پدری در تربیت فرزندان.

یک پدر خودکامه کودکان را بزرگسالان کوچک می داند ، بنابراین نمی تواند با آنها زبان مشترک پیدا کند

بنابراین ، او صادقانه از خود می پرسد که چگونه یک چیز کوچک می تواند یک فرد کوچک را به اشک بیاورد (به عنوان مثال ، یک بادکنک در حال ترکیدن) یا برعکس ، علت شور و شوق طوفانی او شود (به عنوان مثال ، یک توخالی که در یک درخت پیدا شده است) ، و بنابراین قادر به تقسیم غم و شادی فرزند خود نیست. دنیای درونی یک پسر یا دختر هیچ علاقه ای به چنین والدینی ندارد. تربیت در "عملکرد" یک پدر اقتدارگرا به کنترل هوشیارانه رفتار کودک ، سخنرانی ها ، پندها و الزامات سخت می انجامد: "نرو!" ، "دست نزن!" ، "آن را سر جایش بگذار!" و غیره.

والدین ایده آل در ذهن او یک اخلاق پرخاشگر است که در طول زندگی خود به کودک احمق خود تعقل را با استفاده از روش شلاق آموزش می دهد. غیرممکن است که چنین پدری را راضی کنیم: او به راحتی چیزی را پیدا می کند که در آن عیب جویی کند ، و موفقیت ها و دستاوردهای کودک را نادیده می گیرد و در نتیجه آنها را بی ارزش می کند.

چنین فرد بالغی که بیش از حد از دست دادن قدرت والدین خود می ترسد ، دائماً به کودک القا می کند: "شما باید (باید) از من اطاعت کنید به این دلیل ساده که من پدر شما هستم!" در موارد نادر ، یک پدر خودکامه می تواند اعتراف کند که اشتباه کرده است ، در حق کودک بی انصافی کرده است ، اما هرگز به فکر عذرخواهی از پسر یا دخترش نمی افتد. دختر پدری مستبد ، که خواسته ها و نیازهای خود را درک نمی کند و بنابراین نمی داند چگونه با آنها حساب کند ، شانس های زیادی برای تشکیل خانواده با مردی مستعد خشونت فیزیکی و روانی - یک مستبد خانگی دارد. و پسر ، به احتمال زیاد ، بیش از حد متعصب و اجرایی می شود ، از شجاعت خلاق و انعطاف پذیری تفکر برخوردار نخواهد بود.

یکی دیگر از مشکلات فرزندان پدران قدرتمند ، ناتوانی در ابراز احساسات است که مملو از بیماریهای روان تنی است.

2. پدر بیگانه به شدت "حساسیت گوساله" را تحقیر می کند ، بنابراین هرگز در آغوش نمی گیرد ، نمی بوسد ، در حضور فرزندان یا همسرش نوازش نمی کند

"بی حسی" لمسی پدر مخصوصاً برای دختران مضر است. بنابراین ، نیاز به تماس بدنی با پدر ، در دوران کودکی ناراضی ، به این واقعیت منجر می شود که یک دختر بزرگسال در بیان جنسیت مشکل دارد و اغلب با مردان به سختی در رختخواب به سر می برد.

اگر یک بزرگسال پسر متولد نشده را به عنوان رقیب در نظر بگیرد یا احساس کینه داشته باشد ، اختلاف بین پدر و پسر ایجاد می شود. چنین پدری از نظر عاطفی برای کودک غیرقابل دسترسی است ، بسته ، گزنده ، خصمانه ، گاهی حتی ظالمانه است ، و افسوس که این رفتار او به ارث می رسد.

3. یک پدر نرم ، به دلیل عزت نفس پایین ، به خود اطمینان ندارد و قادر به اقدام قاطع نیست

دفاع از منافع خود برای او دشوار است ، بنابراین اغلب آنها را قربانی می کند ، بدون اینکه "مبارزه" با امتیازاتی که برای خود نامطلوب است موافقت کند. او معتقد است که یک دنیای بد بهتر از یک مشاجره خوب است و از درگیری ها جلوگیری می کند. یک پدر نرم معمولاً در زندگی روزمره نامناسب است: حتی زدن میخ به دیوار برای او کاری دشوار است. لیودمیلا اوسیانیک ، روانشناس توضیح می دهد ، اگر مادری زورگیر دائماً همسر خود را تحقیر می کند ، او را زیر انگشت شست نگه می دارد ، نظر و علایق او را در نظر نمی گیرد ، در نتیجه تصویر یک مرد را در نظر کودکان بی ارزش می کند.

در دوران کودکی ، کودکان می توانند از والدین مهربان و ظریف خود شرمنده باشند و تنها با گذشت زمان ، با بلوغ ، شروع به قدردانی از او به ارزش واقعی خود می کنند. دختر بزرگسال یک پدر مهربان جذب مردان زن می شود ، به عنوان مثال. با استفاده از مدل رفتاری زنانه او مردانی را که جامعه آنها را بازنده می داند ، به عنوان همراهان زندگی انتخاب می کند.از همان کودکی ، یک پسر شبیه پدرش می شود و با این اعتقاد که "زن همیشه در حق است" بزرگ می شود.

4. پدری که معتاد به الکل ، مواد مخدر ، قمار است توجه مادر را به طور کامل جلب می کند ، که به طور معمول از اختلالات عصبی رنج می برد و اغلب تحریک پذیر و پرخاشگر است

در چنین خانواده ای ، فرزندان به شدت فاقد عشق والدین هستند ، آنها احساس ناخواسته و غیر ضروری می کنند. فرزندان با انتخاب اینکه در کدام طرف هستند - یک پدر وابسته یا یک مادر وابسته ، اغلب از والدین بدشانس حمایت می کنند ، زیرا با او آرام تر و راحت تر هستند.

با شروع یک زندگی مستقل ، دختر یک پدر الکلی ، یا معتاد به مواد مخدر ، یا معتاد به قمار ناخودآگاه به دنبال شرکای وابسته می گردد. یک پسر ممکن است در دوران نوجوانی به الکل یا مواد مخدر معتاد شود. اگر این اتفاق نیفتد ، هنوز بعید است که او خانواده ای شاد ایجاد کند و والد م effectiveثری شود: فرزندان معتادان به الکل و معتاد متقاعد شده اند که سوء استفاده جسمی ، روانی و عاطفی نسبت به عزیزان طبیعی و طبیعی است و غیر از این نمی تواند باشد.

5. یک پدر معتاد به کار مشکلات جدی در زمینه عاطفی شخصیت دارد: کار عشق ، محبت ، سرگرمی و سایر انواع ارتباطات خانوادگی را جایگزین او می کند

سوءاستفاده های بی پایان و بی پروا از کار همان راه فرار از واقعیت مانند الکل و مواد مخدر است. كودكان كاركوليك به شدت از عدم دسترسي عاطفي و عدم توجه والدين رنج مي برند. خواسته های ساده و طبیعی پسران و دختران این است که پس از یک روز سخت با پدرشان بازی کنند ، در تعطیلات آخر هفته در کنار او باشند ، حتی در مورد موارد معمولی صحبت کنند در موارد استثنایی برآورده می شود. دیر یا زود ، بچه ها به این نتیجه می رسند که آنها به سادگی از پدر خود بی ارزش هستند - آنها به عشق او نرسیدند ، و امیدهایی که بر آنها گذاشته شده را توجیه نکردند. آنها شروع به درک توجه و محبت نادر پدر خود به عنوان شادی بی ارزش می کنند. ترس از طرد شدن و رها شدن ، متولد دوران کودکی ، در بزرگسالی از بین نمی رود.

بنابراین ، دختران پدران معتاد به کار ، احساس دلبستگی دردناکی نسبت به برگزیدگان خود دارند ، انواع تحقیرها را تحمل می کنند (توهین ، خیانت ، ضرب و شتم) و بهانه ای برای بی رحمانه ترین اعمال شریک زندگی خود پیدا می کنند. اگر پدری عزیزان خود را با هدایای گرانقیمت پرداخت کند و غیبت دخترش با این واقعیت توضیح داده شود که "پدر پول می آورد" ، در آینده او جنس قوی تر را منحصراً منبع رفاه تلقی می کند. ایجاد روابط قابل اعتماد با مردان برای او بسیار دشوار خواهد بود. فرزندان معتاد به کار نیز به نوبه خود به دنبال سرنوشت خود برای مدت طولانی هستند و اغلب "بدشانس" بزرگ می شوند.

6. پدر یکشنبه باید به خاطر داشته باشد: نگرش کودک نسبت به خودش و اطرافیانش تا حد زیادی بستگی به این دارد که مادر چه تصویری از پدر آینده - مثبت یا منفی - ایجاد کند. بنابراین ، لیودمیلا اوسیانیک ، روانشناس هشدار می دهد ، اگر زنی به طور جدی از وضعیت طلاق آسیب ببیند و از همسر سابق خود رنجیده خاطر باشد ، به احتمال زیاد دخترش نگرشی منفی نسبت به مردان ایجاد می کند. پسر ممکن است به اندازه کافی احساسی بزرگ نشود ، با مشکل گرایش جنسی روبرو شود. بنابراین ، به منظور رفاه کودکان ، همسران سابق باید روابط گرم داشته باشند ، فقط چیزهای خوب را در مورد یکدیگر صحبت کنند و در مورد روش ها و تکنیک های تربیتی به توافق برسند.

7. پدر که از جنسیت کودک ناامید است ، می تواند به رشد ذهنی فرد کوچک آسیب برساند

روانشناسان و رواندرمانگران متقاعد شده اند که اساساً مهم است که والدین ، در همان دقایق اولیه زندگی کودک ، بدون قید و شرط او را به همان شکلی که هست ، دوست داشته باشند و به سادگی از طریق حق تولد خود بپذیرند. بیشتر اوقات ، هنگام تولد یک دختر ، مردان احساس می کنند به انتظاراتشان خیانت کرده اند.اگر پدر شروع به رد کودک به عنوان یک دختر کند و با او مانند یک پسر رفتار کند و مدل رفتاری مردانه را تشویق کند ، درک دختر برای زن دشوار است که نقش جنسیتی او چیست ، او با این سوال عذاب می دهد: "چه کسی و چه چیزی باید باشم؟" و جوابی نمی یابد چنین سردرگمی خطرناک است ، زیرا آگاهی از جنسیت فرد بخش مهمی از پذیرش خود و احترام به خود است. همچنین ، ممکن است دختر با گرایش جنسی مشکل داشته باشد.

توصیه شده: