یک مرد واقعی: او کیست؟

فهرست مطالب:

تصویری: یک مرد واقعی: او کیست؟

تصویری: یک مرد واقعی: او کیست؟
تصویری: مهمترین خصلت و ویژگی یک مرد واقعی چیست؟ 2024, آوریل
یک مرد واقعی: او کیست؟
یک مرد واقعی: او کیست؟
Anonim

"همه ما شاهزاده و شاهزاده خانم متولد شده ایم ، اما با بزرگ شدن ، آنها از ما قورباغه می سازند."

اخیراً ، بیشتر و بیشتر به مقالاتی بر می خوریم که در آنها نویسندگان سعی می کنند دیدگاه خود را در مورد این سوال که مردان واقعی چه کسانی هستند بیان کنند. در حقیقت ، همه چیز به تقسیم به انواع و دسته ها برمی گردد. من انواع زیر را شناسایی کرده ام: احمق ها ، الفسام ها ، فرکانس های بالا ، فرکانس های متوسط و فرکانس های پایین. و بسیاری دیگر ، احتمالاً فقط یک نویسنده بسیار تنبل سعی نکرده است نظر خود را در مورد این موضوع بیان کند. من از این امر مستثنی نخواهم بود و به مطالعه این موضوع کمک خواهم کرد.

در زمینه روانشناسی روابط ، رهبر فراوانی درخواست چگونگی ایجاد یک رابطه هماهنگ است. پس از آن یک داستان طولانی در مورد شایستگی ها ، دستاوردها و سرگردانی صادقانه آنها دنبال می شود که چرا با این همه کمال ، ملاقات با یک مرد واقعی امکان پذیر نیست.

با چنین درخواست هایی ، من از زنان یک س counterال متقابل می پرسم: "به نظر شما ، یک مرد واقعی کیست؟ او باید چه چیزی را بداند و بتواند انجام دهد؟"

بنابراین ، TOP 5 پاسخ به شرح زیر است:

حمایت و دوست داشتن ؛

تأمین مالی ؛

برای حل مشکلاتم ؛

احساس حمایت و پشت قوی ؛

بچه دار شدن و داشتن رابطه جنسی

به نظر می رسد که یک مرد واقعی مجموعه ای از توابع است که باید در رابطه با یک زن انجام شود. علاوه بر این ، چهار عملکرد اول بسیار نزدیک به وظایف پدر است ، نه شریک مرد. اگر مردی بی احتیاطی کند که عملکردهای فوق را برآورده نکند ، به طور خودکار تبدیل به یک احمق می شود و نه یک واقعی.

فرض کنید شما به اندازه کافی خوش شانس هستید که با یک "مرد واقعی" آشنا می شوید. شما در یک بازی به نام "زندگی" برنده جکپات می شوید و سالها با یک مرد زندگی می کنید. آیا ممکن است که همیشه ، همه سالهای طولانی با هم ، به طوری که یک مرد هر روز شما را دوست دارد ، از شما حمایت می کند ، مراقبت می کند؟ می توانید تصور کنید که این امکان پذیر است و در توهمات خود زندگی کنید. اما حقیقت زندگی متفاوت است.

زندگی مشترک مانند سفر به کوه است. صعودها ، فرودها ، دیدگاهها ، سقوطها ، صدمات ، شکستها و صعود به قله های جدید - همه اینها جزء لاینفک هر رابطه ای است. هیچ کس قول نداد که کار آسانی خواهد بود. در روابط بالغ ، نقشها اغلب تغییر می کند. خود این تغییر به عنوان فرصتی برای رشد و حرکت به سطح جدیدی از اعتماد و صمیمیت تلقی می شود. خانواده یک ورزش گروهی است که در آن موفقیت همه با موفقیت کلی برابر است. کل همیشه بزرگتر از بخشهای جداگانه است. در یک تیم خانوادگی ، هیچ رهبر و پیروانی وجود ندارد ، هیچ مسئولیت تعیین شده دائمی وجود ندارد ، هر موقعیت به همان اندازه مهم و ارزشمند است. انتظار ثبات یعنی فریب فریب توهم ثبات و عدم تمایل به مواجهه با مشکلات. ثبات در رابطه چگونه است؟ آیا پایدار خوب است؟ یا شاید آنقدر خوب است که قبلاً از خوب بودن خسته شده است. هنگامی که امکان نجات بیمار وجود نداشت ، خط مستقیم روی مانیتور دفیبریلاتور پایدار به نظر می رسد. نمایش گرافیکی یک رابطه یک خط مستقیم نوسان است. در یک رابطه پایدار ، رشد و غلبه بر آن متوقف می شود و بدون این ، سفر در کوههای زندگی غیرممکن است. در این سفر ، مهم نیست که زندگی خود را به دستان دیگر بسپارید ، بلکه باید شانه به شانه راه بروید ، مسئولیت ایمنی خود را بر عهده بگیرید ، و به کسی که به موقع دچار مشکل شده است ، دست یاری دهید. این بدان معناست که در نقطه ای از راه ، مرد رهبر ، راهنما و شما آخرین نفر خواهید بود. و در لحظه بعد همه چیز می تواند تغییر کند ، به این معنی که در این مرحله از زندگی شما باید قوی تر و رهبری کنید.

رابطه بین زن و مرد ارتباط متقابل زن و مرد نیست. این جستجوی هماهنگی بین اصول مردانه و زنانه در ما است. قسمت زن رویای ثبات ، مراقبت و عشق را در سر می پروراند. بخش مردانه حرکت و توسعه است. جستجوی یک مرد واقعی اساساً در یافتن مرد درونی شما در دیگری خلاصه می شود.دوست داشتن خود ، مراقبت از خود ، حمایت و پشتیبانی شما ، توانایی حل مشکلات خود - این هم افزایی اصول مردانه و زنانه در ما است. وقتی بتوانیم این را از درون خود ، از مرکز خود ، برای یافتن تعادل و حمایت درونی دریافت کنیم ، نیاز به جستجوی یک مرد واقعی از بین می رود. در این مورد ، یک زن نه از وضعیت کمبود ، نه از حالت جستجوی ابدی برای همسر خود ، بلکه از وضعیت وقار و ارزش عمل می کند. در آن زمان بود که فرصت عشق و صمیمیت در زندگی او ظاهر شد.

یک مرد واقعی مجموعه ای از کارکردهایی نیست که در ما وجود ندارد. یک مرد واقعی یک مرد محبوب است ، یک فرد عزیز.

یک فرد بومی کسی است که می توانید ساعت ها با او صحبت کنید یا فقط سکوت کنید ، بدون ترس از مکث های طولانی مدت.

مرد محبوب کسی است که درد و شکست او دردناکتر از درد خود باشد.

معشوق کسی است که شما او را از حالت کمیابی ، بلکه از حالت آزادی دوست دارید. دوست داشتنی - کسی که نه "بخاطر" بلکه "علی رغم همه چیز" دوستش داری.

دوست داشتن یعنی تمایل به بودن در مواقع ضروری و کمی دور شدن زمانی که فضا برای دو نفر کافی نیست.

دوست داشتن به معنای درخواست صداقت مطلق از شریک زندگی نیست ، زیرا می فهمید که با این کار او را از قلمرو شخصی خود محروم می کنید. صداقت در جایی ظاهر می شود که مردم فکر می کنند قابل درک نیستند.

دوست داشتن به معنای فریاد زدن در مورد احساسات در هر گوشه نیست ، بلکه احترام گذاشتن در هر ثانیه است و با پای خود در قلمرو معنوی شخصی خود قدم نمی زنید.

دوست داشتن به معنای گسترش یکدیگر نیست ، بلکه حفظ تعادل بین تنهایی و ادغام است.

دوست داشتن به معنای ایده آل سازی دیگری نیست ، بلکه درک این است که هر اتفاقی که از طرف شریک می افتد باید به عنوان بازخورد رفتار شخص تلقی شود.

دوست داشتن به این معنا نیست که دیگری را راضی کنید ، بلکه مبارزه برای هر یک سانتی متر از قلمرو شخصی است. رابطه ما با یک شریک مطابق الگوی رابطه با خود ایجاد می شود.

دوست داشتن این است که به شریک خود اجازه دهید شک کند ، ضعیف ، بلاتکلیف باشد. این درک که روابط نزدیک بدون مشکلات غیرممکن است ، این یک انتخاب روزانه به نفع کار بر روی خود و روابط است.

دوست داشتن شجاعت این است که آسیب پذیری ، حساسیت ، شجاعت واقعی بودن خود را نشان دهید ، و قلب خود را به سوی صمیمیت واقعی باز کنید.

دوست داشتن داستانی درباره عشق بی قید و شرط به شریک زندگی نیست. عشق به خود نقطه شروع رابطه با دیگری است. فردی که خود را دوست دارد هرگز اجازه نمی دهد مفاهیم "ما از آن ما هستیم" و "من مال خودم هستم" به ضرر یکدیگر باشد. عشق ورزیدن به معنای شجاعانه در مورد احساسات ، خواسته های خود و شنیدن احساسات دیگران است.

دوست داشتن به شما این امکان را می دهد که احساسات متناقضی در مورد شریک زندگی خود داشته باشید. عشق و نفرت ، خشم و تحسین ، فاصله و نزدیکی همراهان همیشگی زندگی شما خواهند بود. مسائل حل نشده و احساسات کم اهمیت به دلیل ترس از آسیب رساندن به روابط ، در نهایت یک دیوار غیرقابل حل می سازد. درگیری ها یک مانع نیستند ، بلکه دعوت برای توافق و نزدیک شدن واقعی هستند. تبادل نظر صادقانه فرصتی است تا قلب ما یکدیگر را نبندد.

"این شرط اساسی عشق است:" من شخص را همانطور که هست می پذیرم. "و عشق هرگز سعی نمی کند شخص دیگری را مطابق با ایده خود تغییر دهد. شما سعی نخواهید کرد که فردی را اینجا و آنجا ببرید تا او را با شرایط مطابقت دهد. اندازه ای که در همه جا و در سراسر جهان ایجاد شده است."

توصیه شده: