راپونزل. داستان پیچیده استعاره مورد مشتری

فهرست مطالب:

تصویری: راپونزل. داستان پیچیده استعاره مورد مشتری

تصویری: راپونزل. داستان پیچیده استعاره مورد مشتری
تصویری: سهیم شدن | آموزش مهارت‌ها | قصه فارسی برای کودکان ٣ تا ۶ ساله 2024, ممکن است
راپونزل. داستان پیچیده استعاره مورد مشتری
راپونزل. داستان پیچیده استعاره مورد مشتری
Anonim

مورد با اجازه مشتری منتشر شده است.

یک مشتری ، بگذارید او را اما صدا کنیم ، با درخواست جدایی - جدایی روانی از مادرش - به درمان آمد. دختر 26 ساله است ، جدا زندگی می کند ، ازدواج کرده است. با وجود این ، او تحت سرپرستی شدید مادرش است و هر بازدید از خانه والدین (چرا) مطمئناً با مشاجره خاتمه می یابد - با وجود این واقعیت که اقوام باهوش ، تحصیل کرده و به نظر می رسد بسیار دوستانه هستند.

اما در داستان خود درباره خود ، واقعیت های زیر را از داستان خود ذکر می کند …

1. یک دختر و یک مادر از نظر خلق و خوی کاملاً متفاوت هستند ، که این تضاد مزمن و کلی آنها را تشکیل می دهد. دختر اصلی ، متعالی ، شاعرانه است. مامان خودمحور ، عملگرا و سازگار است.

2. مادر دختر به رژیم آموزشی اقتدارگرا پایبند است و بسیار بسیار سختگیر است. دختر به معنای واقعی کلمه همه چیز را تجویز می کند: از انتخاب ها تا خواسته ها. "نفس کشیدن" به تنهایی غیرممکن است!

3. در طول دوره گذراندن USE ، دختر ابتدا با مشکلات جسمانی (که در ابتدا با کاهش شدید هموگلوبین آشکار شد) مواجه شد.

4- اما در بیمارستان بستری شده ، بررسی می شود و پس از بستری شدن مجدد ، تشخیص نسبتاً جدی انجام می شود - کولیت اولسروز. بگذار توضیح بدهم …

کولیت اولسروز غیر اختصاصی- این یک ضایعه زخمی التهابی غشای مخاطی روده بزرگ است که با ایجاد عوارض شدید موضعی و سیستمیک همراه است. تصویر بالینی این بیماری با گرفتگی درد شکم ، اسهال مخلوط با خون ، خونریزی روده ای و تظاهرات خارج روده ای مشخص می شود. درمان می تواند محافظه کارانه (رژیم غذایی ، فیزیوتراپی ، دارو) و جراحی (برداشتن ناحیه آسیب دیده روده بزرگ) باشد.

5. یک سال بعد از تشخیص ، به دلیل پیشرفت وضعیت بالینی ، اما تحت عمل جراحی سختی برای برداشتن ایلئوستومی قرار می گیرد.

عمل ایلئوستومی تشکیل شده در دفع ایلئوم (انتهای روده کوچک) به دیواره قدامی شکم و تشکیل فیستول موقت یا دائمی برای خروج مدفوع.

6. در حالی که در درمانگاه است ، دختر تصمیم می گیرد از والدین خود دور شود و بلافاصله پس از مرخص شدن به خانه ای جداگانه (که با این وجود ، دارایی مشترک خانواده آنها است) می رود و در نتیجه در محدوده کنترل والدین باقی می ماند.

7. در عین حال ، اما حداقل با مادرش جدا شده است ، اما سرانجام خود را در زمینه های انتخاب حرفه ای ، خلاق و شخصی نه به دستور مادرش ، بلکه به دستور قلب خود متوجه می شود: او با معشوق خود ملاقات می کند ، ازدواج می کند ، درجه دو می گیرد و در خلاقیت متوجه می شود. و اینها دستاوردهای مهم شخصی او هستند! درست است ، پاره شده توسط "خون" - مشکلات جدی سلامتی …

8. ملاقات با مادرم (که قبلاً به طور قاطع بیان دخترش را تشویق نمی کرد ، اما اکنون به طور جداگانه انتخاب جداگانه و مستقل او را خراب می کند) از نظر روانشناسی هنوز مشکل است.

*************************

اولین چیزی که در مورد داستان بیان شده توسط مشتری به ذهن می رسد: زمینه روان تنی تشخیص بالینی مرتبط است با درمان روانی دختر - با جدایی ناقص از والدین.

بیایید دیدگاه متخصص در مورد تشخیص داده شده توسط اما را از نظر روانشناس معروف ، نویسنده کتابهای توسعه خود - ولادیمیر ژیکارنتسف …

علل کولیت

والدین بیش از حد خواستار. احساس ظلم و شکست. نیاز شدید به عشق ، محبت. عدم احساس امنیت. شخصیت اجتناب از آنچه فشار می آورد.

راه حل احتمالی برای ترویج بهبودی

من خودم را دوست دارم و او را تأیید می کنم. من شادی خودم را ایجاد می کنم. من برنده زندگی خود را انتخاب می کنم.

دیدگاه من با نظر فوق مطابقت دارد: ناحیه شکم نشان دهنده منطقه زندگی هر فرد است و اگر در این زمینه آشکار شود مشکلات جدی و بزرگ ، این در مورد سوء هاضمه برنامه های اقتدارگرا تحمیل شده است … بنابراین ، بدن انسان (از طریق بیماری) علیه رژیم توتالیتر والدین قیام می کند.

*******************************************************

پس از گوش دادن به داستان دختر و دادن پاسخ های اولیه به داستان روایت شده ، از اما دعوت کردم تا ساختار داخلی موضعی او را مطابق با استراتژی نویسنده برای آشتی دادن دو اصل - "والدین درونی" و "فرزند درونی" ، بررسی کند. من کودک احساسی و درونی را نشان دادم که از طریق قیاس افسانه ای با یک شخصیت معروف نشان داده شد - راپونزل.

/ در مورد یک تکنیک اضافی مفید که کودک درونی را از طریق یک شخصیت افسانه ای نشان می دهد ، در ویدیوی ضمیمه شده در زیر به بینندگان اطلاع می دهم. /

در ارتباط با سایر موارد ، من از خاطرات مشتری (که وی در طول تمرین بیان کرد) در مورد دوران کودکی پیش دبستانی ، که در آن دختر اغلب تنها در خانه حبس شده بود ، و اما ، توسط مادرش رها شدم ، استفاده کردم. ، زمانی را تنها و مضطرب گذراند.

دختر ترسید ، اما مادر سلطه گر و سخت گیر به او گفت که اطاعت کند

من گزیده ای از یک افسانه معروف را نقل می کنم ، که استعاره ای که منعکس کردم با آن ارتباط دارد.

به نظر من قیاس با شخصیت فوق در مورد شرح داده شده واضح و گویا است.

**************************************

حالا بیایید به یاد بیاوریم که سناریوی افسانه ای راپونزل که از زندگی جدا شده است چه مسیرهایی را ارائه می دهد؟ از اسارت مادر رها شوید و به ر dreamیا بروید

طبق طرح افسانه ای ، انجام این کار به صورت مسالمت آمیز امکان پذیر نبود - مادر قاطعانه او را آزاد نمی گذارد! و راپونزل از یک روش رادیکال و تنها استفاده می کند - فرار …

من یک گزیده مشابه از یک افسانه (برای غوطه ور کردن شما در طرح) ارائه می دهم.

زندگی مشتری به طرز شگفت انگیزی خط داستان تخیلی را تکرار می کند: دختر به همان اندازه قاطعانه از والدینش جدا شده است ، اما به دلیل بیماری - بعد از ترخیص دیگر نمی تواند در خانه زندگی کند (به گفته اما).

و به نظر می رسد او را رها کرده اند ، اما نه به طور کامل و نه خیلی زیاد …

بیایید پیچ و خم های طرح افسانه ای را به خاطر بیاوریم … راپونزل موفق نشد فوراً از ستم مادر بیرون بیاید: نامادری از نگون بخت پیشی می گیرد و او را فریب می دهد. و تنها پس از مدتی ، جدایی از مادر ، سرانجام نجات می آید … به قیمت تلفات سنگین … قهرمان داخلی رشد می کند.

جدایی به تدریج اما پیوسته در زندگی اما واقعی انجام می شود. اما تا به حال ، هر ملاقات یک مشتری با خانه مادرش با مشاجره و گریه پایان می یابد. همه تلاشهای یک دختر بالغ و مستقل برای ترغیب والدین خود به گفتگوی محترمانه و بزرگسالان ناموفق است: مادر اما می گوید که او قصد ندارد با دخترش به طور مساوی رفتار کند - فقط از موقعیتی "بالاتر" … و او فقط نمی گوید - او عمل می کند … اما اما دوباره به مثلث وابسته می افتد.

به نظر می رسد که حل این مورد خاص (درست مانند یک افسانه) مستلزم اقدامات شدید - فاصله روانی و سرزمینی - با حداکثر کاهش تأثیر دردناک و مخرب است …

اما و همسرش به خارج از کشور می روند ، کلینیک من فرصت های دیگری برای فرار از تأثیر سرسخت مادرش نمی بیند …

*******************************************

بیایید به پایان داستان افسانه ای Rapunzel بازگردیم: در طرح ارائه شده به ما ، جدایی به صورت نمادین صورت گرفت. این جدایی باعث می شود که قهرمان به یک زندگی آزاد و جدید آزاد شود - یک رابطه بزرگسالانه و شاد. و این منطق تکامل سالم و طبیعی است! وقتی پدر و مادر بدون ضررهای جبران ناپذیر به این حقیقت پی ببرند خوب است! پست را با یک قسمت کارتونی الهام بخش به پایان برسانید! با آرزوی موفقیت برای مشتری!

فقط در حال حاضر من نور را می بینم

گنبد آسمان آبی است.

جوابش را به من می گوید

ناگهان یک تیر قلب مرا سوراخ کرد.

همه چیز در اطراف فوراً تغییر کرد ،

من الان با شما هستم

توصیه شده: