قصیده برای مشتری یا چیزی که من برای مردمش ارزش قائل هستم

فهرست مطالب:

تصویری: قصیده برای مشتری یا چیزی که من برای مردمش ارزش قائل هستم

تصویری: قصیده برای مشتری یا چیزی که من برای مردمش ارزش قائل هستم
تصویری: فروشنده حرفه ای برای مشتری خود احترام و ارزش قائل می شود 09125281952 2024, آوریل
قصیده برای مشتری یا چیزی که من برای مردمش ارزش قائل هستم
قصیده برای مشتری یا چیزی که من برای مردمش ارزش قائل هستم
Anonim

می دانید ، من به مشتریانم افتخار می کنم. نه کسانی که چند جلسه در جستجوی دستورالعمل های سریع برای بازگرداندن دستورالعمل های زندگی خود می آیند. و نه کسانی که فقط برای رفتن می آیند ، زیرا "هیچ چیز نمی تواند به آنها کمک کند." اما کسانی که باقی می مانند و جسورانه خود را با چراغ قوه مسلح می کنند تا از طریق خارهای خود به ستاره های ناخودآگاه بروند

من از آنها به خاطر شهامت ماندن و اعتراف به اینکه مشکلی در زندگی آنها رخ داده قدردانی می کنم. من از آمادگی برای درک اینکه در این "چیزی" مشارکت زیادی از خودشان و از این رو مسئولیت پذیری وجود دارد قدردانی می کنم. این هرگز آسان نیست ، تقریباً همیشه از طریق انکار ، ترس ، کینه و کینه است. اما در نتیجه ، با عبور از صدها موانع حفاظتی و غلبه بر موانع زیادی ، آنها برنده می شوند.

من از شجاعت بیان آنچه که بسیاری از فکر کردن حتی در مورد آن می ترسند قدردانی می کنم. آنها اعتراف می کنند که اضافه وزن دارند و می ترسند نه تنها توسط نزدیکترین افراد رها شده و طرد شوند. نارضایتی از والدین و عدم تمایل مطلق به ازدواج یا بچه دار شدن با وجود "سن" و سایر قراردادها. آنها می گویند ازدواج فقط بهانه ای برای خروج از خانه بود و آنها فرزندان به دنیا آوردند - بدون عشق. آنها اعتراف می کنند که خود را زشت ، ناپسند ، بی ارزش می دانند و در این لحظه - آنها افراد شجاع شجاعی هستند ، زیرا این اعترافات اولین و مهمترین گام موفقیت است.

من قدردانی می کنم که هر جلسه یک کار روی خودتان است. و نه فقط مشتری. اینها اغلب جنبه های جدیدی از مواد معدنی قدیمی و سنگهای پنهان من هستند ، که فقط در اینجا و فقط اکنون می توانم آنها را مشاهده کنم و پس از هر قدم زدن شفاهی در کوچه پس کوچه های روشن ، طعم تقریبا فیزیکی را از بین می برم.

من از آنها قدردانی می کنم که جلسه به جلسه با استالاکتیت های خرد جهانی و بزرگترین دانای کل رشد نکرده اند ، اما می توانم چیزهای جدیدی - از مشتریان - بیاموزم. و من خجالت نمی کشم که باهوش ترین نباشم ، از تصویر یک نیمه خدای دانا و یک اشعه ایکس همه جانبه از احساسات و معانی خارج شوم. صرفاً به این دلیل که همیشه در موقعیت سریع تر و قوی تر قرار دارید ، به راحتی می توانید جزئیات ناچیز کوچک را از دست بدهید بدون اینکه بدانید این کلید اصلی ترین در است.

من از شگفتی هایی که هر از گاهی برایشان می آورم لذت می برم. به عنوان مثال ، اشکهای نادر و بنابراین بسیار ارزشمند تسکین دهنده. یا یک ساعت سکوت ، که در طی آن چنان درگیری داخلی وجود دارد که هر کلمه ای زائد و نامناسب به نظر می رسد. یا انفجار خنده های صادقانه ، تقریباً کودکانه ، که در آن آزادی و ترس بسیار کمی وجود دارد.

یک بار به من گفتند که یک درمانگر برای پول دوست است. بله و خیر ، زیرا دوستی هنوز فروخته نمی شود. اما این که بتوانند صمیمی ترین و دور از همیشه مثبت را اعتراف کنند و نکوهش ، تحقیر را نشنوند و نسبت به ضعف خود احساس غرور نکنند ، هنوز بی ارزش است.

توصیه شده: