نظریه دلبستگی و روابطی که تکرار می شوند

تصویری: نظریه دلبستگی و روابطی که تکرار می شوند

تصویری: نظریه دلبستگی و روابطی که تکرار می شوند
تصویری: انواع دلبستگی های سالم و مخرب در عشق و روابط اجتماعی - نگاهی به نظریه جان بالبی 2024, آوریل
نظریه دلبستگی و روابطی که تکرار می شوند
نظریه دلبستگی و روابطی که تکرار می شوند
Anonim

دلبستگی یک مدل رفتاری روانشناختی است که پویایی یک رابطه را توصیف می کند. کوتاه مدت و بلند مدت. ریشه در تجربیات گذشته کودکی دارد. توانایی فرد را در برقراری ارتباط با افراد مختلف تعیین می کند و انواع مختلفی دارد.

این یکی از جنبه های یک رابطه است که نحوه واکنش افراد به درد در آنها یا زمان جدایی از یک دوست را تعیین می کند.

دلبستگی دوران کودکی به شخص مهم دیگری چیزی است که بر توانایی فرد در ایجاد اعتماد اولیه به خود ، جهان و افراد مهم تأثیر می گذارد.

روانپزشک و روانکاو انگلیسی جان باولبی اولین کسی بود که در تحقیقات خود به اهمیت وابستگی به بزرگسالان برای کودک پی برد ، که او را قادر می سازد تا زنده بماند و با جهان سازگار شود. در حضور یک بزرگسال پاسخگو و توجه ، کودک می تواند به عنوان یک پایگاه قابل اعتماد به او تکیه کرده و جهان را کاوش کند. محبت کودک حتی با سرما شکل می گیرد و والدین را به گونه ای طرد می کند که او خود را وفق دهد. عوامل مختلف بر شکل گیری الگوهای دلبستگی متفاوت تأثیر می گذارد.

به لطف آزمایش روانشناس مری اینسورث - "موقعیت عجیب" ، او توانست 4 راه اصلی دلبستگی را شناسایی کند.

1. پیوست ایمن (ایمن) کودکانی هستند که می توانند با اطمینان به نیازهای خود برای صمیمیت ، حمایت عاطفی و حفاظت بر بزرگسالان مهم تکیه کنند.

بزرگسالان مبتلا به این نوع دلبستگی روابط ایمن و متفاوتی دارند. اینها افرادی هستند که می توانند روابط نزدیک ایجاد کنند. آنها ترس ، دلهره ، شرم و احساسات دارند ، اما سطح اعتماد در جهان به اندازه ای است که می توانند با آن کنار بیایند. آنها به خود ، به روابط و شرکای خود اطمینان دارند. و قادرند ترس های مربوط به جهان را آزمایش کرده و توانایی تغییر خود را حفظ کنند. آنها در نزدیکی احساس راحتی می کنند ، اما مستقل باقی می مانند. و بین آنها تعادل برقرار می کنند. چنین افرادی وظایفی با مرتبه بالاتر از سطوح امنیتی را حل می کنند.

در آزمایش - اینها کودکانی هستند که وقتی مادرشان می رود متوجه می شوند که می توانند گریه کنند ، اما آنها رها می شوند و می توانند با جهان وارد رابطه شوند ، با بزرگسالان دیگر بازی کنند. وقتی مادر برمی گردد ، از دیدن شما خوشحال می شوند. یعنی به مادر اجازه می دهند برود ، هنگام بازگشت قبول کند و دوباره با او تماس بگیرد. این حمایت کننده ترین و سالم ترین روش دلبستگی است.

2. دلبستگی اجتنابی (اضطرابی-اجتنابی) - در پاسخ به فاصله ، سردی یا طرد مادر شکل می گیرد.

چنین افرادی در روابط بسیار بی اعتماد هستند. آنها می توانند صریحاً در مورد خود صحبت کنند و به عنوان افراد تماس باز و باز تلقی می شوند ، اما در کنار آنها احساس عدم ارتباط وجود دارد. لمس تا انتها غیرممکن است. اگر نزدیکتر شوید ، آنها دور می شوند. آنها واقعاً با مردم ارتباط ندارند. آنها افرادی مستقل و خودکفا هستند که می توانند به تنهایی با همه چیز کنار بیایند و نیازی به روابط نزدیک ندارند.

ممکن است در محل دلبستگی خالی یا شرم وجود داشته باشد. آنها تمایل دارند که اصلاً احساس نکنند. آنها از آسیب پذیری و طرد شدن می ترسند ، بنابراین همیشه فاصله خود را حفظ می کنند.

تجربه در روابط - بهتر است در آنها نباشید. اینها کودکانی هستند که متوجه شده اند نیاز به صمیمیت منجر به سرخوردگی می شود و سعی می کنند از آن اجتناب کنند.

کودکان وقتی چنین تصمیماتی می گیرند که والدین آنها واقعاً می خواهند بلعیده باشند ، آنها بیش از حد حمایت می کردند - آنها می خواهند فرار کنند. یا برعکس ، هنگامی که هیچ گونه پاسخ یا واکنشی به نیازهای آنها وجود نداشت ، جایی که بی تفاوتی نسبت به روابط شکل می گرفت. کودک در رابطه چیزی می خواهد و والدین مشغول دیگران هستند. سپس او وارد رابطه نزدیک نمی شود ، ترجیح می دهد ادغام نشود.

چنین افرادی احساس امنیت در یک رابطه ندارند ، آنها ترس از جذب دارند.

در آزمایش چنین کودکانی اطمینان ندارند که شخص مراقب فراگیر و در دسترس است. وقتی مادر می رود آنها به سختی گریه می کنند. خودشان بازی می کنند.وقتی مادر می آید ، متوجه می شوند ، اما به بازی خود ادامه می دهند. این کودکان هیچ حرکتی به سمت روابط ندارند.

3. نوع دلبستگی دوسویه (با اضطراب پایدار) - به محبت و ارتباط با دیگران بسیار نیاز دارند. زمانی شکل می گیرد که کودک مطمئن نیست مادر در مواقع مورد نیاز در آنجا خواهد بود. در کنار او احساس امنیت و امنیت نمی کند.

چنین افرادی می توانند خیلی سریع نزدیک شوند و به همان سرعت دور شوند. وسطی وجود ندارد. روابط را برای قدرت آزمایش و آزمایش کنید.

اگر چنین شخصی را سرزنش کنید ، آنجا شما را کتک می زند و شما را آزمایش می کند. نظریه خود را تأیید کنید که هیچ کس نمی تواند آنها را تحمل کند.

اینها افراد مرزی هستند - آنها واقعاً نیاز به ارتباط دارند ، اما برای بازگشت شما به همان اندازه دافعه هستند. آنها باعث پایان رابطه می شوند. چنین افرادی در خود و در روابط خود با دیگران بسیار ناامن رشد می کنند. همیشه به دنبال تأیید متقابل ، وابستگی بیش از حد هستید. سطح بالایی از نارضایتی از خود و شریک زندگی خود را نشان دهید. می تواند از نظر احساسی بیانگر ، ناآرام و تکانشی در روابط باشد.

در آزمایشی: وقتی مادر می رود ، چنین بچه هایی گریه می کنند و جدایی را سخت تحمل می کنند. آنها علاقه کمی دارند یا هیچ علاقه ای به بازی ندارند ، هیچ جایی تلاش نمی کنند ، زیرا احساس امنیت نمی کنند. اگر کسی آنها را روی دسته بگیرد ، شروع به ضرب و شتم کسی می کند که آن را گرفته است. وقتی مادر برمی گردد ، خوشحال می شوند که او بازگشته است ، اما او را نمی پذیرند و نمی بخشند ، عصبانی هستند. آنها نمی توانند به بازی بازگردند.

آنها در همه جا و در سراسر جهان به دنبال نزدیکی و محبت هستند ، اما این کار را می کنند تا نتوانند رابطه ای برقرار کنند. یا به طوری که غیر ممکن است. ترس از مصرف و طرد شدن همزمان.

4. بی نظمی دلبستگی - سخت ترین نوع دلبستگی ، که با ضربه روانی جدی همراه است. چنین افرادی در سطح روانگردان سازمان روابط ایجاد می کنند. آنها کاری را انجام می دهند که شما آگاهانه نیستید و معنای کلامی ندارد ، اما شما را تغییر می دهد. اینها افرادی هستند که در دوران کودکی خشونت زیادی را تجربه کرده اند.

چه کسی از قبل می دانست که چگونه با یک بزرگسال سازگار شود. اگر پدر مست بیاید ، آنها از قبل می دانند که در آینده چه اتفاقی می افتد و از قبل اقدامی انجام دهند. اینها کودکانی هستند که یاد می گیرند با غرایز زنده بمانند و زندگی کنند. بسیار حساس. آنها هر یک از واکنش های شما را می دانند ، آنچه را که سکوت کردند و منظورشان چیست. افرادی که می توانند با بخش حیوانات من ملاقات کنند یا آن را در من بزرگ کنند. آنها را افشا می کنند ، برهنه می شوند و در کنار آنها می توانید وحشت را تجربه کنید.

آنها نمی توانند تماس را تحمل کنند ، زیرا آن را بسیار احساس می کنند.

هر رویکردی مانند لمس کردن زخم ترشح شده تجربه می شود.

در آزمایش وقتی مادر می رود ، آنها همیشه به طور ناگهانی به ناپدید شدن پاسخ می دهند. آنها می توانند خم شوند ، به زمین برخورد کنند ، یخ بزنند. همان کودکی که هر بار رفتار غیرقابل پیش بینی انجام می دهد. مغز خزندگان می گوید RUN FROM. لیمبیک - به سوی مادر فرار کنید ، و این دو خواسته همیشه از هم جدا می شوند.

نوع دلبستگی از بدو تولد تا 5 سال شکل می گیرد. به ویژه در الگوهای زیر 3 سال آسیب پذیر است. نحوه ارتباط در بدن نمایش داده می شود و به خاطر سپرده می شود ، و سپس این تجربه در سطح بدن بازتولید می شود و هر بار در یک رابطه تکرار می شود. و ما از این الگوها ، یک طرح آشنا ، برای ایجاد روابط با افراد مهم استفاده می کنیم.

حالتهای ضمیمه را می توان مخلوط کرد.

با وجود مدلهای پایدار و شکل گرفته روابط ، در صورت تغییر شرایط ، محیط ، تجربه اطراف و درون ، می توان دلبستگی را تغییر داد. این کار را می توان با درمان طولانی مدت نیز انجام داد. جایی که فرصتی برای یادگیری ایجاد روابط بلند مدت و دلبستگی های سالم وجود دارد.

یک کودک از این نظر که نمی تواند انتخاب کند و باید زنده بماند با بزرگسال تفاوت دارد. و یک فرد بالغ می تواند محیط زندگی خود را انتخاب کند ، افراد اطراف خود را تغییر دهد ، در داخل تغییر شکل دهد.

عدم امکان انتخاب ، رفتار کودکانه ، تثبیت در همان حالت با یک بزرگسال معتبر و ، بر این اساس ، دلبستگی است.

در بزرگسالی و در درمان ، می توان روی حرکت ، یافتن و کشف چیز دیگری در جهان کار کرد. پایدار نمانید. اما این امر به منابع و پشتیبانی نیاز دارد.

ایجاد یک پیوست اساسی و پایدار که ایمن باشد بسیار مهم است - این بسیار حمایتی است. به عنوان مثال ، در رابطه با مشتری درمانی. جایی که درمانگر پایدار ، ایمن و قابل اعتماد است. یا رابطه یا شخصی را که دوست داشت و از او حمایت می کرد به یاد آورید. آنجا بود. چشمان عاشقانه اش را به خاطر بسپار. این می تواند مادربزرگ / پدربزرگ یا عمه / عمو باشد. بر اساس این رابطه ، حمایت کنید ، حرکت کنید و جهان را کاوش کنید.

سپس ما به دنبال منابع هستیم ، همه مهارت ها ، توانایی ها و نقاط قوت خود را به خاطر می آوریم تا یاد بگیریم به خودمان اعتماد کنیم. این به شما این امکان را می دهد که به خود تکیه کنید و به آرامش بروید و در آن اعتماد به نفس ایجاد کنید. که منجر به ایجاد روابط امن و پایدار با افراد دیگر می شود.

الگوی دلبستگی همیشگی خود را تغییر دهید.

توصیه شده: