2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
عنوان از دسته - "یادداشت های یک دیوانه" است.
اما نه. هر فرد جهان خاص خود را دارد که از منشور آن درک واقعیت پیرامون می گذرد.
جهان انسان از تجربه ، ارزشها و نیازهای کلیدی او ، دانش ، تجربه والدین ذاتی در دوران کودکی ، هویت جنسیتی ، کانال درک و انتقال اطلاعات و موارد دیگر تشکیل شده است.
حتی در مورد چنین چیزهایی که به ظاهر ابتدایی هستند ، مانند رنگ ساختمانها یا اتومبیلها در خیابانها ، دیوارهای آپارتمانها ، اندازه اجسام ، دو نفر متفاوت ممکن است با هم موافق نباشند. و در مورد مسائل مربوط به روابط ، پول ، اطلاعات - هر شخص این را از طریق جهان خود درک می کند.
به عنوان مثال ، در اتاق سیگار کشیدن ، تانیا شنید که همکارش کریل به همه در مورد ماشین جدید خود ، که او تازه خریده بود ، و تعطیلات خود ، که در آن موفق به بازدید از چندین کشور شد ، گفت. در دنیای تانیا ، مرسوم نیست که در مورد موفقیت های آنها صحبت کنیم ، زیرا مادرم از کودکی آموخت که فخرفروشی خوب نیست و به طور کلی کسی می تواند "عصبانی" شود ، و سپس هیچ چیز به هیچ وجه کار نخواهد کرد. تانیا داستان سیریل را فخرفروشی یا "خودنمایی" می داند. و برای سیریل ، در دنیای خود ، گفتن موفقیت های دیگران به دیگران کاملاً طبیعی است ، زیرا او تأیید و تحسین دیگران را می خواهد ، که در دوران کودکی از والدینش دریافت نکرده است. در دوران کودکی ، او سعی کرد رضایت مادرش را جلب کند ، اما ستایش از سوی او بسیار نادر بود.
و به طور کلی ، قضاوت بر اساس جنسیت ، در دنیای مردان ، سطح عزت با موفقیت و دستاوردها تعیین می شود.
"چگونه می توانید همان سبز را در بین ده شلوار سبز پیدا نکنید؟!" - اولگ با عصبانیت فریاد می زند. در جهان او همه چیز ساده و واضح است - رنگهای سبز ، قرمز ، قهوه ای ، آبی و سایر رنگها وجود دارد. او عبارت "رنگ اشتباه" را درک نمی کند.
سوتا و کوستیا می خواهند طلاق بگیرند. آنها معتقدند که در میان سایر مشکلات در روابط ، یکدیگر را اصلا درک نمی کنند. "من نمی دانم چگونه به او توضیح دهم که شما باید وسایل خود را تمیز کنید ، ظرف ها را بشویید! چگونه این را توضیح دهید؟! همه چیز بی فایده است! من می آیم ، اما خانه یک زباله است! اما برای من این یک فاجعه است ! " - سوتلانا با عصبانیت فریاد می زند. کنستانتین تعجب می کند: "فلان و فلان چیست؟ فقط فکر کنید ، همه چیز مرتب نیست … من شما را خیلی دوست دارم ، ما با هم خوب هستیم". در روند کار ، از جمله موارد دیگر ، مشخص می شود که سوتا اطلاعات را بصری (به عنوان مثال ، کانال اصلی درک اطلاعات بینایی است) درک می کند ، و هنگامی که او اختلال می بیند ، این برای او درد و تحریک وحشتناکی است. نظم روشنی در جهان حاکم است ، همه چیز باید "در قفسه ها" گذاشته شود. و کوستیا اطلاعات را به عنوان جنبشی (یعنی انتقال مجرای درک اطلاعات - از طریق حواس) درک می کند ، راحتی برای او مهم است و او چیزهای پراکنده را "نمی بیند". در جهان او ، روابط با یک مبل راحت ، غذای خوشمزه ، رابطه جنسی و در آغوش گرفتن اندازه گیری می شود.
من یک س simpleال ساده می پرسم - کنستانتین ، اگر در رختخواب دراز بکشید ، جایی که خرده های نان یا کوکی ها پراکنده هستند ، چه احساسی خواهید داشت؟ کوستیا اخم می کند ، می گوید این بدترین چیزی است که می توان تصور کرد … من ادامه می دهم ، - کوستیا ، حالا تصور کنید که هر بار که سوتلانا در خانه یک آشفتگی می بیند ، پس برای او مانند شماست - در آنجا دروغ گفتن تخت روی خرده … کنستانتین فکر کرد …
برای افراد مبتلا به اختلالات روانی یا بیماریهای مغزی ، ممکن است جهان متفاوتی از ادراک وجود داشته باشد ، برای آنها امکان پذیر نیست که ثابت کنند ناپلئونی که می بیند وجود ندارد! یک شخص ناپلئون را می بیند ، علاوه بر این ، او حتی می تواند او را لمس کرده و بوی دهد.
مغز ما اینگونه کار می کند!
اینها فقط چند نمونه از تجربه هستند ، به هر حال ، همه نام ها ساختگی هستند ، اطلاعات مشتریان کاملاً محرمانه است.
توصیه شده:
زندگی چه کسی را داریم زندگی می کنیم؟ مختصری در مورد سناریوهای زندگی
ما روزانه صدها انتخاب می کنیم. ما انتخاب می کنیم که با چه کسی و چه زمانی تماس بگیریم ، کودک را به کدام مهد کودک بفرستیم ، آیا شغل خود را تغییر دهد یا در مهدکودک قدیمی بماند. و هرچه تصمیم جدی تر باشد ، بار مسئولیت را بیشتر احساس می کنیم! با برداشتن این یا آن مرحله از زندگی ، ممکن است حتی از آن آگاه نباشیم ، اما طبق سناریوی خاصی عمل کنیم.
جهان درون است و جهان بیرون است. برای درک آنچه بر شما می گذرد ، به اطرافیان نگاه کنید
نویسنده: ایرینا دیبوا منبع: از سالن کمک بگیرید. افرادی که شما را احاطه کرده اند ، و داستانهای مرتبط با آنها ، به شما کمک می کنند تا بفهمید که چه اتفاقی برای شما می افتد ، در جهان خودتان ، در روح شما. *** یک معلم جدید به کلاس دخترش آمد.
توهمات یک جهان فقط در یک جهان بدون عادت
بزرگترین دختر من ، مارینا ، در مورد همکلاسی خود گفت که "دوباره بیمار شد. و مادرش نیز بیمار است ". او دوباره بیمار شد - این عود سرطان خون است. یک همکلاسی فقط یک هفته قبل از تعطیلات تابستانی در کلاس خود ظاهر شد ، قبل از آن - بیمارستان ها ، شیمی درمانی … "
نقشه جهان شخصی فرمول های ماتریس شفابخش زندگی ما
همانطور که درمانگر من به درستی خاطرنشان می کند: "همه زندگی می کنند در داخل نقشه های دنیای شما ". یک استعاره فوق العاده! من موافقم! به این فکر کنید … مردم واقعیت را متفاوت درک می کنند ، آن را به شیوه خود تفسیر می کنند ، متفاوت ارتباط برقرار می کنند ، عشق می ورزند … در یک جهان انسانی ، در یک کشور ، در همان زمان ، در شرایط مشابه ، اما … کاملا ، کاملاً متفاوت … چرا؟ بله ، زیرا آنها در شرایط کاملاً متفاوتی وارد این زندگی می شوند و در دستان کاملاً متفاوتی قرار می گ
هر یک از ما چگونه جامعه ای را که در آن زندگی می کنیم تعریف می کنیم؟
اول از همه ، بیایید تصور کنیم که هر سیستم سیاسی فرافکنی آگاهی مردم کشور است. البته نه بازتابی محض ، بلکه نسبتاً منعکس شده ، و همچنین از بیرون توسط وضعیت سیاسی بین المللی و آگاهی جهانی (قطعاتی از شخصیت که جهانی شدن ارائه می دهد) از بیرون تصحیح شده است.