Femme Fatale و Femme Fatale. از مجموعه "جلسات سرنوشت ساز"

فهرست مطالب:

تصویری: Femme Fatale و Femme Fatale. از مجموعه "جلسات سرنوشت ساز"

تصویری: Femme Fatale و Femme Fatale. از مجموعه
تصویری: RMB's FEMME FATALES Director's Reel 2024, ممکن است
Femme Fatale و Femme Fatale. از مجموعه "جلسات سرنوشت ساز"
Femme Fatale و Femme Fatale. از مجموعه "جلسات سرنوشت ساز"
Anonim

ملاقات با افراد کشنده هم منجر به تغییرات بیرونی در زندگی فرد می شود و هم باعث تغییر شکل شخصیت و ساختارهای ذهنی او می شود. به همین دلیل ، هنگام تجزیه و تحلیل سابقه شخصی یک شخص ، منطقی است که یک روانشناس نه تنها سناریوهای اجتماعی یا حساسیت به بازیهای روانی تکرار شونده را شناسایی کند ، بلکه به رویدادهای سرنوشت ساز که منطق زندگی فرد را تغییر داده است ، و همچنین جلسات توجه کند. که برای او قابل توجه است

چندین نوع شخصیت یا "قهرمان فرهنگی" وجود دارد که سرنوشت معمولاً در زندگی با آنها روبرو می شود:

  • محبوب (معشوق) ،
  • دوست ،
  • معلم،
  • دشمن

در برخی موارد ، ما می توانیم در مورد قهرمانان ادبی یا قهرمانان فیلم ها و همچنین بت های اجتماعی صحبت کنیم ، اما این چهره ها معمولاً به عنوان عزیزان یا دوستان نقش شخصی ندارند.

دراماتیک ترین و پرانرژی ترین آنها معمولاً ملاقات با شخصی است که ما عاشق او هستیم ، بنابراین در این مقاله ما می خواهیم چنین موقعیت هایی را تجزیه و تحلیل کنیم.

آنچه عشق را "کشنده" می کند

عشق فقط می تواند برای کسی "کشنده" باشد زیرا این عشق متقابل نبوده یا عاشقان نمی توانند آن را حفظ کنند. در برخی موارد ، عشق می تواند کاملاً توسط حسادت و اشتیاق برهنه مصرف شود ، گاهی تمام این انرژی دیوانه وار برای انجام برخی بازی های اجتماعی خشن استفاده می شود که تحت کنترل آنها روان یک یا هر دو عاشق است.

یکی از انواع بازی های اجتماعی که بر انرژی عشق و اشتیاق کار می کند "بازی های دوئل" است. همچنین مجموعه ای از بازی های مختلف سادو-مازوخیستی وجود دارد که در آنها مردم در رسوایی ها ، نزاع ها و استبداد متقابل یکدیگر را عذاب می دهند.

بنابراین ، تصاویر مردان و زنان کشنده به دلایل مختلف در زندگی افراد ظاهر می شود:

  • عشق شروع شد ، که بسیار قوی بود ، اما متقابل نبود.
  • عاشقان نمی توانند چنین احساس قوی و داغی را در دستان خود نگه دارند. این می تواند به دلیل ساده لوحی و بی تجربگی ، یا به دلیل خودخواهی شدید جوانان و غرور کودکانه ، که جوانان اغلب از آن رنج می برند ، یا به دلایل دیگر اتفاق بیفتد.
  • عشق کشنده می شود ، به این دلیل که انرژی آن برای انجام بازی های اجتماعی استفاده می شد ، که عاشقان از آن رهایی نداشتند. در عین حال ، مردم می توانند یکدیگر را با "بازی های مورد علاقه" خود "آلوده" کنند یا بر سر قواعدی که بر اساس آنها یکدیگر را مورد آزار و اذیت قرار می دهند ، به شدت رقابت کنند.
  • افرادی هستند که با "سردرگمی عشق" روبرو می شوند و برنامه های بسیار خاص و آگاهانه ای برای تسخیر و مهار شخص دیگری دارند. یعنی آنها آگاهانه وارد بازی می شوند و می خواهند نقش یک زن یا زن را در آن بازی کنند. می توان گفت که چنین افرادی تحت وابستگی روانی خاصی هستند ، که خود را در تمایل به دستکاری افراد دیگر و تسلیم آنها به اراده خود نشان می دهد. چیدمان عشق زمینه وسیعی را برای تمرین چنین بازی هایی باز می کند.

همانطور که در بالا ذکر شد ، عشق کشنده می تواند شخص را بشکند ، اما همچنین می تواند محرکی برای رشد باشد. در هر صورت ، این جلسه به استرس شدید و امتحان قوی تبدیل می شود. در زیر بخش هایی شرح داده شده است که گاهی اوقات پس از برخورد با یک زن یا مرد کشنده در زندگی افراد ظاهر می شود.

Femme fatale به عنوان "معلم سیاه پوست"

تقریباً همه افراد در زندگی خود با کسانی روبرو می شوند که توجه خود را با برخی توانایی ها ، دانش یا ویژگی های شخصی خاص جلب می کنند - با کسانی که از آنها چیزی برای یادگیری دارند. این می تواند یک معلم رسمی یا غیر رسمی باشد. نکته مهم این است که در این مورد ، شاگردی یک انتخاب آزاد است.شخص این جلسه را به عنوان چیزی مثبت تلقی می کند و دقیقاً می داند که می خواهد از چنین معلمی چه چیزی یاد بگیرد.

اما در برخی موارد ، زندگی به فرد برخلاف میل او شروع می کند ، و او می تواند این کار را بی رحمانه و بی رحمانه انجام دهد. فردی را که با ارائه الگوهای مثبت تجربه خود را منتقل می کند می توان "معلم سفید" نامید و استعاره "معلم سیاه" را می توان برای توصیف کسی که درس های تلخ را به فرد می دهد ، توصیف کرد.

در وضعیت درام های عاشقانه ، نقش معلم سیاه پوست معمولاً توسط "femme fatale" یا "femme fatale" ایفا می شود. بنابراین یک مرد جوان ، که ناامیدانه عاشق جانور خود است ، می تواند بی رحمانه از کپسول خودخواهی خود بیرون رانده شود ، با تجربه درد روانی ، نسبت به تجربیات دیگران حساس تر می شود. چنین زنی می تواند بی رحمانه همه ترفندهای حیله گری و دفاع روانی را که مرد جوان قبلاً ضعف ها و کاستی های خود را پوشش می داد ، بی رحمانه از هم بپاشد و مسخره کند. در نتیجه ، مرد جوان بچه گانه و خودشیفته که قبلاً مورد ضرب و شتم و شکنجه روانی قرار گرفته است ، اما این شانس را دارد که بالغ تر و مسئولیت پذیرتر شود.

در مورد دیگر ، دختری که در ارتباط با مرد کشنده اش رنج برده است ، در تشخیص "افراد متجاوز" ، "خودشیفته" و "دستکاری کننده" متخصص بزرگی می شود. می توانید از زاویه دیگری به تاریخچه دشوار او نگاه کنید و ببینید که برخورد با این شخص چیزی شبیه یک آموزش ارتباطی شدید و شدید برای او بوده است ، هنگامی که فرد یاد می گیرد در شرایط استرس زا عزت و کنترل خود را حفظ کند و فضای افزایش تنش احساسی هیچ چیز به اندازه ارتباطات طولانی مدت با "دستکاری حرفه ای" در شکل گیری بازتاب اجتماعی کمک نمی کند.

اغلب اوقات زن fatale برای جوانان چیزی شبیه به یک "فرشته الهام بخش" می شود. و علیرغم این واقعیت که بالهای این فرشته به هیچ وجه سفید نیست ، برخورد با او باعث پیشرفت شخصی می شود و جاه طلبی های بزرگی را در او بیدار می کند. فقط به این دلیل که من واقعاً می خواهم نشان دهم "چه عقابی را از دست داد" ، او را رد کرد و در مورد او پاهایش را پاک کرد.

به طور کلی ، یکی از اصلی ترین وظایفی که یک روانشناس هنگام کار با فردی که با زن یا مرد زن مواجه شده است حل می کند ، کمک به تبدیل این تجربه تلخ از رنج و نگرانی بی معنی به یک درس مثبت برای آینده است.

انحراف روان خودخواه

اغلب افراد در دوران جوانی و گاهی کودکی ، جهان درونی یا تصویر خاص خود را گرامی می دارند و گرامی می دارند. و حتی با تصور معشوق یا معشوق آینده خود ، این رابطه را به گونه ای ترسیم می کنند که این شخص باید فقط توسط سرنوشت به او فرستاده شود تا درک کند که دنیای درونی و همه جلوه های بیرونی آنها چقدر زیبا است. یکی از عزیزان باید در آنها چیزی را در نظر بگیرد که هنوز نمی تواند به خود اعتراف کند ، اما در درون برای آن تلاش می کند. گاهی اوقات در مورد چنین افرادی گفته می شود که یک پسر یا یک دختر "در تصویر" است.

وقتی دو نفر از این دست ، در تصویر ، عاشق یکدیگر می شوند ، در ابتدا به نظر می رسد که آنها در بهشت هستند و سرانجام خوشبختی به آنها می رسد. به نظر می رسد دقیقاً همان چیزی که مدتها آرزویش را داشتند برایشان اتفاق می افتد. همه اینها ادامه می یابد تا زمانی که آنها متوجه شوند که شریک آنها به هیچ وجه به دنبال برآورده ساختن همه انتظارات و امیدهای آنها نیست ، و علاوه بر این ، او شروع به درخواست می کند که آنها برخی از ایده ها و درخواست های احمقانه او را برآورده کنند.

اغلب اوقات ، عشق اول به مجموعه ای از رسوایی ها و نزاع ها تبدیل می شود و مردم یکدیگر را نه با فاش کردن عمق مخفی دنیای درونی یکدیگر ، بلکه با شناسایی کاستی های متقابل شروع به مطالعه می کنند. با وارد شدن به یک سری نزاع ها و نارضایتی ها ، آنها خود را ناتوان می بینند که در شخص دیگری آنچه در ابتدا آنها را به خود جلب کرده است ، و آنچه آنها به طور شهودی برای آن تلاش می کردند ، نمی بینند.در عوض ، آنها ایرادات را به یکدیگر متذکر می شوند و ملامت می کنند.

گاهی اوقات اولین عشق در مرحله جمع آوری اتهامات علیه یکی از عزیزان به پایان می رسد و مردم بدون دیدن روان دیگری در جهان خود محوری ، در روان خود بسته می مانند. اما اگر عشق قوی بود ، یا حداقل از غرور قوی تر بود ، می تواند حجابی را که روان انسان را از ملاقات با دنیای درونی دیگران محافظت می کند ، بشکند.

مشکل این است که چنین بینش هایی همیشه در مورد هر دو عاشق اتفاق نمی افتد. فقط یکی از شرکت کنندگان در درام عاشقانه موفق به دیدن شخصیت معشوق خود می شود و احساس حاد حضور در جهان شخص دیگری که از نظر او بسیار نزدیک ، عزیز و مطلوب به نظر می رسد ، در روح او شعله ور می شود. در عین حال ، شریک او می تواند تمامیت خودخواهی خود را حفظ کند.

اغلب ، اولین رابطه جنسی مضحک ، ناجور و حتی دردناک است. به همین ترتیب ، عشق اول به ندرت هموار پیش می رود. برخی از افراد حتی پس از تغییر چندین شریک موفق می شوند بکارت معنوی خود را از دست ندهند. معمولاً همه این داستانها شبیه یکدیگر هستند و همیشه با "دستکاری کنندگان" ، "خودشیفته ها" و "مخالفان" روبرو می شوند.

در این مورد ، هم کسانی که با یک شخص "تحریف روانی" کرده اند و هم کسانی که برخوردشان تنها با تجربیات بی معنی به پایان رسیده است ، در حالی که "در طول روزها ، فقط جزئیات درد ، و نه شادی ، بیشتر قابل مشاهده است". به مردان و زنان کشنده

ورود به باشگاه "عشق شدید"

در مواردی که یک مرد ، در مواجهه با زن یا زن خود ، شروع به تقلید از شیوه زندگی و روابط خود می کند ، می توان گفت که او به باشگاه "عشق شدید" سقوط کرده است. این می تواند یک میل کاملاً آگاهانه برای "انتقام گرفتن از همه زنان" یا همه مردان برای احساسات پایمال شده و روح عذاب آور آنها و حمله ناخودآگاه به همان چنگک باشد. همانطور که در یک آهنگ مشهور شوروی خوانده شد: "آهنگی که من از آن دزدیده شده ام نیز برای انتقام می دزدد." و بنابراین در یک دایره.

تصویر یک فرد کشنده می تواند جادوی تصاویر پدر یا مادر را در روان ما غرق کند. و سپس ، به دلیل این نقش و نگار ، مردم نه تنها عاشق کسانی می شوند که به نوعی شبیه مادر یا پدر خود هستند ، بلکه آنها را به یاد همان عشق می اندازد که برای آنها کشنده بود. در این حالت ، ما می توانیم وضعیتی را مشاهده کنیم که سناریوهای خانوادگی با بازی های اجتماعی جایگزین می شوند.

هنگام کار با افرادی که اعضای باشگاه "عشق شدید" هستند ، روانشناسان ممکن است سعی کنند دلیل چنین گرایش به "دعواهای عاشقانه" یا "کشتی روانی" را در دوران کودکی یک فرد بیابند. اما اگر به دنبال علل الگوهای رفتاری تکراری باشید نه در دوران کودکی ، بلکه در دوره بعدی زندگی شخص ، با شناسایی رویدادها و جلسات سرنوشت ساز در زندگی او ، سودمندتر خواهد بود.

……………………

با برخی قیدها ، می توان با این جمله موافق بود که اولین زن برای مرد ، مادر او است و اولین زن برای دختر ، پدر او است. اما گاهی اوقات افرادی از خانواده های شاد با والدین محبت آمیز و مناسب خود را در امور عشقی می بینند که برای سناریوهای خانوادگی آنها بسیار عجیب است.

و هیچ دلیلی وجود ندارد که بگوییم همه مشکلات عشقی افراد خانواده های ناکارآمد دقیقاً ناشی از سناریوهای منفی خانواده آنها است. زندگی ما همیشه توسط یک عامل تعیین نمی شود ، جایی در آن وجود دارد و شانس ، که سپس به یک الگو تبدیل می شود.

توصیه شده: