شما فقط آنچه را می خواهید ببینید - به طور کلی ، شما مشکل ساز هستید

تصویری: شما فقط آنچه را می خواهید ببینید - به طور کلی ، شما مشکل ساز هستید

تصویری: شما فقط آنچه را می خواهید ببینید - به طور کلی ، شما مشکل ساز هستید
تصویری: How Quantum Mechanics Predicts the Structure of all Atoms 2024, مارس
شما فقط آنچه را می خواهید ببینید - به طور کلی ، شما مشکل ساز هستید
شما فقط آنچه را می خواهید ببینید - به طور کلی ، شما مشکل ساز هستید
Anonim

یک ایده بسیار رایج وجود دارد که می گوید یک فرد فقط آنچه را که می خواهد ببیند می بیند. علاوه بر این ، بر اساس یک واقعیت کاملاً قابل اعتماد در مورد انتخاب پذیری توجه ما است که در پایان قرن نوزدهم توسط روانشناس و فیلسوف آمریکایی ویلیام جیمز مورد توجه قرار گرفت (او آن را ، اگر حافظه من به من کمک می کند) ، "ارتباط محتوای داخلی و پدیده های خارجی را مشاهده کرد "). با این حال ، با ضربه زدن به توده ها ، این واقعیت - همانطور که همیشه در چنین مواردی اتفاق می افتد - به شدت ساده شده و شکل کاملاً ابتدایی به دست آورده است ، که در عنوان منعکس شده است. کلمه کلیدی "فقط" است.

اگر همه چیز به این سادگی بود ، یادگیری غیرممکن بود. و درک جدید نیز. و پذیرفتن اشتباهات و تصحیح آنها نیز. و خود پدیده آگاهی از چیزی (که مستلزم توانایی نگاه کردن به موقعیت از دیدگاه جدید است) - نیز. از این گذشته ، ما فقط آنچه را که می خواهیم ببینیم می بینیم ، درست است؟ به طور کلی ، اگر در جایی خاک می بینید - خوب ، می فهمید ، "خوک همه جا خاک پیدا می کند." و موضوع بحث خاک نخواهد بود (حقایق ، فرایندها ، پدیده ها …). و خوک ، یعنی شما.

برای من کمی شگفت انگیز این است که این ایده نه تنها توسط دستکاری کنندگان راه راه های مختلف (در مورد آنها - درست در زیر) ، بلکه توسط روانشناسان نیز دوست داشت. درست است که روانشناسان ، بعضاً افراد "پیشرفته" ، از اشکال پیچیده تری نسبت به خوک استفاده می کنند. به عنوان مثال ، در فیس بوک خودم ، در پاسخ به نظرات مربوط به فضای نفرت غالب در روسیه مدرن ، دو نظر از همکاران دریافت کردم:

بله ، چنین فضایی وجود ندارد ، شما باید تلویزیون کمتری تماشا کنید

در مورد "فضای اطراف" ، من جرات می کنم به شما یادآوری کنم که شخص آنچه را که می خواهد در اطراف خود می بیند و می تواند ببیند. حتی به طور طبیعی جذب او می شود و دور او جمع می شود. بنابراین ، من فکر می کنم ، اولین کاری که شخص هنگام "احساس فضا" باید انجام دهد این است که تا حد ممکن دقیق و آشکارا به خود نگاه کند.

atkritka_1366679042_89
atkritka_1366679042_89

هر دو نظر - با درجات مختلف لطف - کفایت درک نویسنده را نفی می کنند و مکالمه را به ویژگی های شخصیتی او (البته ویژگی های بد) منتقل می کنند. در اینجا یک نکته بسیار مهم وجود دارد که دستکاری را از اختلاف نظر ساده جدا می کند (به هر حال ، هر کس می تواند در برداشت خود اشتباه و اشتباه کند). آنها با یک اختلاف نظر ساده می گویند: "من با شما موافق نیستم ، من دیدگاه متفاوتی از وضعیت / احساس فضا دارم" - این درباره خودم ، درباره جهان و دیدگاه من است. تماس بین دو نفر ممکن است یا حداقل آشنایی با دو تصویر از جهان امکان پذیر باشد. هنگامی که تماس دو نفر از "من" برابر "خود را دقیق نگاه کنید" غیرممکن است ، یکی از آنها ، با توجه به شرایط ، ناکافی است.

نظر عالی دیگر به همان سبک. اگر در مورد LJ یا هر شبکه اجتماعی در مورد توهین ها یا چیزهایی که به وضوح دوست ندارید برخورد کنید و در مورد آن صحبت کنید ، ممکن است چیزی شبیه به این بدست آورید:

من تعجب می کنم که چه نوع زاغه های مجازی باید بالا بروید تا با این توهین ها برخورد کنید. من با آنها برخورد نمی کنم ، آنها از توجه می گذرند ، یا شاید آنها وجود نداشته باشند. اما من اعتراف می کنم ، اما من احساس خشم عادلانه ای نسبت به افراد متخلف ندارم J) شاید ارزش آن را داشته باشد که دنبال خشم و عصبانیت کامل نیز بگردیم؟ ی)

به طور کلی ، ایده روشن است: اگر در مورد چیزی صحبت می کنید که نمی بیند ، نمی خواهد ببیند یا به دیگری اهمیت نمی دهد ، این نشان دهنده تفاوت دیدگاه ها نیست ، بلکه این است که شخصاً شخصی با شما مشکل دارد … به این ایده (و دستکاری های مربوطه) قبلاً نام خاصی داده شده است - "روشنایی گاز". من واقعاً از این نام خوشم نمی آید ، با این واقعیت شروع می کنم که حتی ترجمه آن از انگلیسی چیزی از نظر درک این پدیده به شما نمی دهد (برخلاف اصطلاح بسیار ناپسند دیگر "winimblaming"). این کلمه برگرفته از نام فیلم هالیوودی "Gaslight" است که این دستکاری را به تصویر می کشد.در اینترنت ، در نسخه های نسبتاً ملایم یافت می شود ، اما در روابط بین فردی واقعی اغلب زندگی را به جهنم تبدیل می کند.

دو ویژگی اصلی روشنایی گاز عبارتند از: این الف) تردید در مورد کفایت طرف مقابل است

ب) انکار آنچه برای طرف مقابل مهم است (حقایق یا احساسات).

اغلب این ایده به این نتیجه می رسد که طرف مقابل از نظر روانی غیر طبیعی است. من با موقعیت هایی روبرو شده ام که در آن والدین در پاسخ به تلاش های فرزندان خود برای انتقال ادعاهای خود به آنها ، مستقیماً به وضعیت روانی خود شک کردند. "مامان ، منو زدی!" "این اتفاق نیفتاد. شما در حال ساختن آن هستید. " کودکانی که به دلیل نفی کامل ظلم ، بی توجهی و نادانی والدین به ناامیدی کشانده شده اند ، ممکن است شروع به خشم و حتی فریاد کنند ، و بلافاصله دستکاری کنندگان قسمت دوم را روشن می کنند: "گوش کنید ، وضعیت شما مرا می ترساند. تو دیوانه ای. برو با روانپزشک مشورت کن."

در روشنایی گاز دو شکل اساسی وجود دارد: "مناسب" ("عادی") و "غیر عادی" ("ناکافی"). "کافی" ، به جای گوش دادن به کلمات "غیر عادی" (به هر حال لازم نیست موافقت کنید) ، آنها را از ابتدا رد می کند - خوب ، این "هیستریک" ، "غیر طبیعی" و غیره چه ارزشمند است ؟ اغلب مردان این بازی را در رابطه با یک زن انجام می دهند. اگر مردی از احساسات قوی می ترسد ، کسانی که آنها را ابراز می کنند اغلب به طور خودکار در "نامناسب" ثبت می شوند. من کلمات یک مرد جوان را که در مینی بوس شنیده شد و با صدای بلند به تلفن همراه می گفت ، به خاطر دارم: «حالا ، اگر شما وحشت زده نشده بودید ، مشکلی وجود نداشت. خودتان را کنترل کنید ، این همه است - و سپس همه چیز خوب خواهد شد. " به نظر می رسد که در تصویر این مرد جوان فقط یک "دوست دختر عجیب" وجود دارد و دلایل "روان پریشی" او فقط در خودش است و نه در نادیده گرفتن او.

"چنین چیزی وجود نداشت" ، "شما اختراع می کنید" ، "شما همه چیز را اشتباه می فهمید" کلمات متداول در زرادخانه "کافی" است که انحصار "درک درست" را دارد. از نظر روانشناسی "باهوش" دوست دارد عجله کند "اینها همه پیش بینی های شما هستند" (که پیش بینی ها می توانند مناسب باشند ، آنها کاملاً فراموش می شوند) یا "اینها احساسات شما هستند به دلیل این واقعیت که مشکلات خود را به اندازه کافی با یک روانشناس حل نکرده اید" () که حتی واکنش احساسی "بیش از حد" به معنای عدم وجود مشکلی نیست که باعث ایجاد آن می شود - همچنین فراموش می شود). گاهی اوقات کاملاً واکنشی نسبت به سخنان دیگری وجود ندارد. من فقط گوش دادم - این همه. بلند شدم و مشغول کارم شدم.

در نهایت ، فردی که به نقش "غیرعادی" اختصاص داده شده ممکن است در واقع فکر کند که چیزی در مورد او اشتباه است ، احساس آزاردهنده ، هیستریک ، بیش از حد متکبر و غیره کند. من شرایطی داشتم که مشتریان دائماً از من می پرسیدند ، "آیا این واکنش من است - آیا این به طور کلی طبیعی است؟" یا "دختر ، کمی سنبل الطیب بنوش ، وگرنه عصبی می شوی" ("دختر" تازه فهمیده است که مادرش تمام پول خود را به معشوقش داده است). لازم نیست "کافی" به شدت نادیده گرفته شود ، او می تواند "فهمیده" ، "دلسوز" باشد - به عنوان مثال ، در پاسخ به نارضایتی همسرش ، پاسخ دهید "من شما را درک می کنم ، شما افسرده هستید ، به همین دلیل چنین می گویید. لطفاً استراحت کنید و به روانپزشک مراجعه کنید ، من آماده پرداخت هرگونه هزینه هستم."

چندین گزینه معمولی برای تخفیف و نادیده گرفتن وجود دارد که در روشنایی گاز استفاده می شود

- "این شما را نگران می کند - این شما هستید که باید تصمیم بگیرید." مشکل از کسی است که شروع به صحبت در مورد مشکل کرد. او را بفهمید و درک کنید اگر همه چیز به شخصه مناسب من باشد ، کاری نمی کنم. کلانتر به مشکلات سرخپوستان اهمیت نمی دهد.

- "همیشه در جای خود نیست." هر زمان که یک شریک برای گفتگوی صمیمانه مناسب نباشد ، همیشه نامناسب ، نامناسب و "اکنون" نیست.

- "من توجه کردم." در پاسخ به یک پیام و آدرس احساسی طولانی - یک جمله کوتاه "خوب ، در مورد آن فکر می کنم" ، "توجه داشت" یا "خوب". و این همه - پس از آن ، هیچ عواقبی ندارد.

- "یک مرد / زن واقعی چنین رفتار نمی کند." یعنی اگر شما بهتر / متفاوت بودید ، اصلاً مشکلی وجود نداشت. روی خودت کار کن ، رشد کن!

- "می فهمم چقدر بد هستی." به جای بحث در مورد مسائل خاص - ترحم و همدردی ناخواسته ، نادیده گرفتن آنچه گفته شد. مردان دوست دارند نارضایتی همه زنان را مقصر PMS بدانند.

- "شما فقط آنچه را که می خواهید ببینید می بینید." در اصل ، این یک اتهام متقابل است که مکالمه را از موضوع به نقص شخصی منتقل می کند.

"آیا می خواهید رابطه ما را به خطر بیندازید؟" اشاره ای که تلاش می کند چیزی را روشن کند ، منجر به بدتر شدن وضعیت کنونی می شود. در همان زمان ، مجرم / مجرم قبلاً مشخص شده است ، "من به شما هشدار دادم!"

یک نسخه نرم شده از روشنایی گاز وجود دارد که حتی بیشتر رایج است: "خوب ، چیزی وجود دارد ، اما شما به وضوح در همه چیز اغراق می کنید زیرا دارید …".

اگر به وضوح در "غیر عادی" ثبت شده اید در چنین شرایطی چه باید کرد؟ برای شروع: اگر در یک رابطه دائمی با شخصی احساس "اشتباه" ، هیستریک ، پاره شدن (در برابر پس زمینه "به اندازه کافی خیره کننده") می کنید ، به این دستکاری کشیده می شوید ، که ماهیت آن سفید کردن دستکاری کننده است ، تمام کاستی هایش را روی شما نشان دهد …

194761_600
194761_600

مهم است که چند نکته دیگر را به خاطر بسپارید.

بین نادیده گرفتن با استهلاک و اختلاف استدلالی تفاوت وجود دارد. شخص دیگر حق دارد دیدگاه ما را در مورد یک رابطه یا موقعیت به اشتراک نگذارد ، اما بینش ما را با نقص های ما پیوند ندهد.

بین نادیده گرفتن موقعیتی و بی توجهی سیستماتیک تفاوت وجود دارد. نه ما و نه شرکایمان کامل نیستیم و ممکن است جهل و اکراه در مورد هر چیزی در یک لحظه خاص در زمان وجود داشته باشد. تفاوت در این است که در روشنایی گاز ، این حالت عادی است ، یک پس زمینه ثابت است و یک قسمت نادر نیست.

ناتوانی در "دست یابی" به دیگری ممکن است هم به نحوه انجام آن و هم به ویژگی های شخصیتی دیگری و خود ما مربوط باشد. اما قطعاً فقط با ما نیست حتی اگر ما کاری را "اشتباه" انجام دهیم (به عنوان مثال ، ما نوعی از احساسات خود را انتخاب می کنیم که در آن اصلاً نمی خواهیم وارد گفتگو شویم) ، شخص دیگری که صادقانه می خواهد مشکل به وجود آمده را حل کند ، سعی می کند برای انجام اقدامات متقابل در قالب س questionsالات ، توضیحات ، بیان احساسات خود. با روشنایی گاز ، همه اینها وجود ندارد ، تلاشها منحصراً توسط "غیر طبیعی" انجام می شود.

نورپردازی گاز لزوماً عمداً یا با قصد مخرب انجام نمی شود. این بر شرم قوی است ، و در نتیجه ، عدم تمایل به اعتراف به نقص خود و مشارکت خود در این مشکل. اگر افراد غریبه در اینترنت کفایت ما را زیر سال ببرند - خوب ، این استکبار معمول خودشیفته است.

چه باید کرد؟ به طور خلاصه و ساده - سپس از رابطه ای خارج شوید که در آن جایی برای شما ، احساسات و افکار شما وجود ندارد. برای به دست آوردن احساس ارزش خود ، که به طور حتم در موقعیت مشکل در شما دچار مشکل می شود. بازی با قوانین "کافی" بی فایده است ، زیرا تنها شرطی که به او اجازه می دهد شما را به عنوان "کافی" تشخیص دهد ، تسلیم شدن کامل و امتناع از همه ناراحت کننده ها برای تجربه ها و نیازهای "عادی" است. حتی اعلام طلاق - وقتی صحبت از یک زن و شوهر می شود - به این معنی تعبیر می شود که "خوب ، من به شما گفتم که او یک طرف مغز دارد".

و یک چیز دیگر: ما واقعاً آنچه را که می خواهیم ببینیم می بینیم. اما ، اول از همه ، این واقعیت به این معنا نیست که ما فقط این را می بینیم. و ثانیاً … این بدان معنا نیست که آنچه می بینیم وجود ندارد.

توصیه شده: