2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
"من واقعا "آن را می خواهم! این زندگی من را بهتر می کند! چرا من مدام آن را به بعد موکول می کنم؟ " - هر یک از ما تا به حال چنین سوالی را پرسیده ایم.
پاسخ های خودکار می تواند به شرح زیر باشد:
- اکنون در برنامه من زمانی برای این کار وجود ندارد
- من هنوز از نظر جسمی / روحی آماده نیستم
- من انگیزه ای برای این کار احساس نمی کنم ، بهتر است منتظر لحظه "موفق تر" باشید
- من قطعاً این کار را انجام خواهم داد ، اما قبل از آن باید (و سپس لیستی از "کارهای بسیار مهم" ، مانند "نظافت عمومی آپارتمان" ، "پاسخ به همه پیام ها در شبکه های اجتماعی" ، تماشای یک سریال بی پایان ، و غیره.)
- اول ، من باید تمام ادبیات مربوط به این موضوع را مطالعه کنم ، همه منابع موجود را تجزیه و تحلیل کنم و تنها پس از آن می توانم شروع کنم
به نظر می رسد که من یک تصویر زیبا در ذهن دارم که برای آن تلاش می کنم و ، شاید ، حتی می دانم که باید چه اقداماتی را انجام دهم ، اما همه چیز فراتر از تخیلات و وعده های "شروع از دوشنبه" نمی رود.
آگاهی از گذر زمان ، نیاز به دور هم جمع شدن و سرانجام انجام کاری می تواند باعث اضطراب شود ، و برای مقابله با آن ، روان ما را به سازنده ترین روش ها نمی کشاند.
و سپس یا فعالیت آشفته و نامنظمی از خود نشان می دهیم که هیچ ربطی به هدف ما ندارد (طبق این اصل: نکته اصلی این نیست که بیکار بنشینیم ، بلکه فقط برای انجام کاری ، من مشغول کاری هستم ، بنابراین انجام شده است) ، یا ما خود را در مورد بیهودگی هر گونه تلاش متقاعد می کنیم (چرا وقتی همه تلاش ها محکوم به شکست هستند ، کاری را انجام دهیم) ، یا استرس را "تصاحب" می کنیم ، یا همه این روش ها را با سایر روش های "مفید" دیگر ترکیب می کنیم.
چگونه یک رویا به یک بار روانی تبدیل می شود؟
احتمالاً ، فردی که متوجه تعویق مداوم "تعهدات" می شود ، در ابتدا نتیجه ای ایده آل را در تخیل خود جلب می کند.
اگر او در مورد عکاسی یا نقاشی فکر می کند ، خیال می کند که چگونه آثار او تحسین عمومی را برانگیخته و تقریباً در گالری های برجسته به نمایش گذاشته می شود ، اگر در خواب یادگیری زبان ایتالیایی است ، لازم است که آن را در سطح زبان مادری و غیره صحبت کنید.. و غیره.
کلمه "تعلل" اغلب با کمال گرایی همراه است. تعصب در تعالی ، اثر بخشی فعالیت را کاهش می دهد و در برخی موارد ، از شروع آن جلوگیری می کند.
کمال گرایی چه اشکالی دارد؟
- یک فرد کمال گرا عمداً محدوده بسیار بالایی را تعیین می کند (نتیجه مورد انتظار خود از لحاظ عینی بالاتر از حد متوسط است) و تقریباً هرگز از آنچه انجام داده است راضی نیست ، که انگیزه اقدامات بعدی را از بین می برد.
- فرد کمال گرا با قانون "همه یا هیچ" هدایت می شود که تنها به دو گزینه اجازه می دهد: انطباق کامل با استانداردهای بالا یا فروپاشی کامل
- فرد کمال گرا به همان اندازه متعهد به موفقیت و اجتناب از شکست است. تضاد انگیزه ها و در نتیجه بن بست وجود دارد
- هر اشتباهی به عنوان شکست نهایی تلقی می شود.
- انتظارات زیاد فشار روانی فوق العاده ای ایجاد می کند ، که سیستم عصبی سعی می کند از طریق خودتنظیمی آن را کاهش دهد. در سطح آگاهانه ، شخص خود را متقاعد می کند که اراده را مشت کرده و سریعتر عمل کند ، و در سطح ناخودآگاه عملکرد ، عکس این اتفاق می افتد - بدن آرام می گیرد
ما اغلب در توهم هستیم که دستیابی به خواسته ما لزوماً باید در طول فرایند با لذت و راحتی همراه باشد. افسوس که این باور اغلب مانع حرکت ما به سمت برنامه ریزی شده می شود.
اکنون برای نزدیک شدن به هدف تعیین شده چه می توان کرد؟
برای خود توضیح دهید که برای رسیدن به این هدف دقیقاً به چه چیزی نیاز دارید ، در نهایت چه چیزی برای بهتر شدن تغییر می کند؟ اگر این ایده را کنار بگذارید و به این هدف نرسیدید چه اتفاقی می افتد؟
- یک کار بزرگ را به چند مرحله کوچک تقسیم کنید و فعالیت کوچک را در برنامه روزانه خود قرار دهید. هدف ایجاد یک عادت است.
- جشن گرفتن دستاوردهای کوچک ، تقویت مثبت به خود
- به این فکر کنید که چگونه می توانید این کار را بدون کاهش ارزش نتایج خود بهتر انجام دهید
- اگر وظیفه مربوط به نوشتن یک متن بزرگ (اصطلاح یا پایان نامه ، پایان نامه ، یا گزارش / ارائه و غیره) است ، پیش نویس را با طرح ها ، هرگونه ایده پر کنید ، نکته اصلی این است که از تأثیر یک صفحه خالی جلوگیری کنید
توصیه شده:
چگونه می توان گناه منطقی را از غیر منطقی (روان رنجور) تشخیص داد
گناه احساسی است که در واکنش به نقض ارزشهای شخصی یا اجتماعی که در درون شخص ایجاد شده است بوجود می آید. اگر شرم ناکامی در بودن است ، گناه یک شکست در سطح عمل است. البته گناه نیز عملکردهای مثبتی دارد ، اگر دروغ بگویم احساس گناه می کنم ، به لطف این می توانم عادل تر شوم و به خودم احترام بگذارم.
اجازه دهید این تمرین ساده را انجام دهیم تا آزمایش کنیم چگونه این اتفاق در زندگی شما رخ می دهد؟
این بدان معناست که شما به گونه ای پاسخ می دهید ، اما به شخص دیگری! در طی یک مشاوره امروز ، با ترسیم خطوط بدن روی زمین ، به اصلاح تمرین معروف برای کار با مرزها رسیدم. طبق معمول ، من این تمرین را با اضافات خود عمیق تر و گسترده تر کرده ام.
نحوه برخورد با تعلل. چگونه تعلل نکنیم
به تعویق انداختن تمایل به تعویق مداوم امور "بعداً" (از جمله موارد مهم و فوری!) است. این حالت هنگامی که یک فرد بیشتر اوقات در آن است به یک مشکل واقعی تبدیل می شود - "اختلال" مداوم در فعالیت های برنامه ریزی شده ، نتایج بی کیفیت و در نتیجه استرس ، احساس گناه ، مشکلات و فرصت های از دست رفته.
من می توانم همه کارها را انجام دهم ، همه کارها را می توانم انجام دهم
هر کس می تواند کار خود را انجام داده و احساس رضایت کند و تنها چیزی که لازم است دانستن کلیدهای افزایش بهره وری خود است. مطمئناً شما چند توصیه را می دانید. من مطمئن هستم که شما مطالب زیادی در زمینه اثربخشی شخصی مطالعه کرده اید و حتی از چیزی استفاده کرده اید.
من می خواهم ، اما نمی توانم وقتی قدرت انجام آنچه می خواهید انجام دهید را ندارید؟
موقعیتی را در نظر بگیرید که می خواهید کاری را انجام دهید ، واقعاً می خواهید ، اما قدرت آن را ندارید. هیچ قدرت بدنی وجود ندارد ، شما دراز می کشید و صاف دراز می کشید. و من واقعاً می خواهم کاری فوق العاده برای شما انجام دهم ، اما شما نمی توانید.