سرزنش نمی شود که آزرده خاطر شوید

تصویری: سرزنش نمی شود که آزرده خاطر شوید

تصویری: سرزنش نمی شود که آزرده خاطر شوید
تصویری: Охламон фильм 1993 года HD Туркменфильм Ohlamon turkmen film #turkmenfilm 2024, ممکن است
سرزنش نمی شود که آزرده خاطر شوید
سرزنش نمی شود که آزرده خاطر شوید
Anonim

احساس گناه ، کینه و شرم ، تجربیات اجتماعی و احساسات تماس است. مواردی که به ایجاد و حفظ روابط کمک می کند.

احساس گناه زمانی است که من اشتباهی انجام دادم اما می توانم سعی کنم آن را برطرف کنم. در نتیجه نقض قرارداد من رخ می دهد. اگر قوانین (اجتماعی ، دوستانه ، خانوادگی) را که قبلاً مورد توافق قرار گرفته بود نقض کرده باشم ، احساس گناه برای بازسازی روابط ضروری است … در این مورد ، شراب عملکرد مهمی دارد.

من می توانم اعتراف کنم که کجا اشتباه کردم. احساسات و احساسات شخص دیگری را در این مورد تحمل کنید و قدرت و انرژی خود را برای اصلاح وضعیت هدایت کنید. می توانم عذرخواهی کنم ، سعی کنید با شخصی که آسیب دیده است توضیح دهید که چگونه می توانم آن را بازیابی کنم. اگر آسیب قابل جبران باشد ، می توانم آن را برطرف کنم. اگر خودم را به تنهایی ببندم و به سرزنش خود بپردازم ، این احساس می تواند برای من سمی شود. زیرا من نمی توانم انرژی این احساس را در تماس درک کنم. من نمی توانم گناه خود را جبران کنم و سپس برای من مخرب خواهد بود.

همچنین چیزی به نام مزمن وجود دارد ، شراب سمی

این را افرادی تجربه می کنند که:

  • نمی دانند چگونه قراردادها را نقض / تجدید نظر کنند ؛
  • دائماً در پس زمینه برای همه چیز احساس گناه می کنید.
  • کارگران بی مسئولیت ، خوب که بیش از دیگران کار می کنند.
  • مسئول احساسات ، وضعیت و زندگی دیگران هستند.
  • می تواند بیمار و خسته به سر کار برود و به آن افتخار کند.
  • در روابط یا مثلث های وابسته هستند.
  • مسئول مالی و سازمان دهندگان در هر شرکتی ؛
  • انجام کار مسئولانه و همه چیز به آنها بستگی دارد.
  • می خواهید همه چیز را بی نقص کنید ؛
  • خود مقصر بودن ؛
  • اضافه وزن دارند ، می توانند صورت خود را نگه دارند ، هنگام تحسین خجالت می کشند.
  • نمی توانند والدین خود را ترک کنند ، اغلب بهانه می آورند.
  • احساس می کنند که لیاقت داشته های خود را ندارند ؛
  • با تهدیدی برای خود اعمال برای همه انجام می دهند و به خود افتخار می کنند.

این وضعیتی است که من به همه بدهکار هستم. من فوق العاده مسئول هستم کسی که همیشه مقصر است. کسی که دیر کرد ، گول خورد کسی که آن را گرفت و شکست خورد. همه چیز بر عهده اوست چه کسی اغلب در میان بسیاری از ناخودآگاه ها یک فرد بالغ است. کسی که باید همه را نجات دهد ، همه را بفهمد ، باید کارهای غیرممکن را انجام دهد. باید کارهای زیادی انجام دهد و کامل باشد.

اگر شما فردی بسیار مسئول هستید ، اما اغلب احساس گناه می کنید. بررسی کن اگر آیا مسئولیت زیادی در قبال دیگران بر عهده می گیرید؟ … اگر کارهای زیادی برای دیگران و برای دیگران انجام دهید ، همیشه این شانس وجود دارد که آنها را با اقدامات خود راضی نکنید. از آنجا که شخص باید تعیین کند که چه می خواهد و چه چیزی نمی خواهد. او باید بتواند به طور مستقل نیازهای خود را برآورده کند.

یا شاید شما در یک رابطه مستقل هستید که در آن هیچ تفاوتی بین جایی که من هستم و جایی که دیگری است وجود ندارد. بدون محدودیت. هیچ تفاوتی بین مسئولیت شما و مسئولیت شما وجود ندارد. جایی که بسیاری از چیزهای غیر ضروری را می برید ، در مورد آن صحبت نکنید و آزرده خاطر شوید. این یک چرخه ایجاد می کند-گناه-جرم-کفاره-گناه-جرم …

اگر خیلی چیزها را بپذیرید ، مسئولیت دیگران ، به احتمال زیاد نمی توانید با این حجم کنار بیایید. از هم پاشید. ممکن است نیروها و منابع شما تمام شود. سپس کینه به خاطر عدم توجه به تلاش من وجود دارد. تشکر نشده است. کمکی نکرد.

احساس گناه در اینجا به دلیل عدم انجام کافی کار احساس می شود. تعداد کمی.

اما در واقع ، من قبلاً بیش از حد بار کرده ام و نمی توانم کنار بیایم.

و سپس گناه را باید به عنوان خشم در نظر گرفت نه به سمت شیء اصلی ، بلکه به خود. عصبانیت به سمت داخل چرخید.

در این مورد گناه - این خشم بی جلوه من در مورد موضوع اصلی - والدین ، اعتقادات آنها. ناتوانی در دفاع از حق خود برای انجام کاری یا انجام ندادن کاری. ناتوانی در دفاع از مرزهای خود

افراد نزدیک افراد گناهکار:

- بسیار حساس؛

- قادر به تحمل استرس نیست ؛

- ناپدید شدن ؛

- فداکارانه؛

- متهمان ؛

- کسانی که انتقاد می کنند ؛

- آمادگی پذیرش مسئولیت را ندارد ؛

- خواستن نتایج کامل ؛

- وابسته ؛

- توجه به کوچکترین اشتباهات ؛

- بی شادی ؛

- کسانی که از لذت شرمنده هستند ؛

- که در موقعیت کودک باقی می مانند ؛

- زمان فعل؛

- همیشه به دنبال حقیقت هستید ؛

- اشتباهات را نمی بخشید ؛

با کمک احساس گناه ، می توانید افراد را کاملاً دستکاری کرده و مسئولیت خود را بر عهده آنها بگذارید. بیشتر اوقات ، کسانی که مرز ندارند. کسی که دائماً احساس بدی می کند ، تنبل است. کسانی که اجازه نمی دهند عصبانی شوند و از خود دفاع کنند ، می توانند مسئولیت و سرزنش دیگران را بر عهده بگیرند ، توهین کنند.

دومین ، آنچه باید به آن توجه کنید هنگام برخورد با گناه ، اینها اعتقادات هستند … لازم است همه باورها و کلماتی را که به شما تحمیل شده است به خاطر بسپارید و بنویسید. به عنوان مثال ، یک دختر خوب باید به مادرش کمک کند و در 9 سالگی تمام کارهای خانه را برای او انجام دهد ، در غیر این صورت شما یک خانه دار بد خواهید بود و هیچکس ازدواج نمی کند. یک همسر خوب باید کف را کاملاً تمیز کند و همیشه بی نقص به نظر برسد. یک فرد خوب باید همیشه لبخند بزند ، مهم نیست چه اتفاقی می افتد. یک فرد مهربان باید بتواند همه را ببخشد و غیره.

چنین باورهایی عمیقا در ما رشد می کنند ، اما در زندگی و همیشه حفظ آنها غیرممکن است. در هر صورت ، موقعیتی پیش می آید و ما آنها را نقض می کنیم.

از آنجا که یک فرد زنده است ، زیرا من نمی توانم بخواهم و نمی خواهم.

اما اعتقادات درونی می گوید که شما باید کمی بیشتر تلاش کنید ، اصلاح کنید و اگر نه - بد ، من شما را دوست ندارم و شما را سرزنش خواهم کرد.

با قبول و پیروی نکردن از اعتقادات خود ، نمی توان خشم را به کسی که آنها را تحمیل کرده است ابراز کرد. به کسی که مسئولیت را به این طریق منتقل کرده است. سپس ما آن را به عنوان گناه به خود هدایت می کنیم.

پس از اینکه باورهای خود را به کار برده اید و نه خود ، می توانید آنها را تجدید نظر کنید. موارد غیر ضروری را کنار بگذارید. بنابراین ، درک این امر غیرممکن است. شما مسئول بسیاری از امور نیستید. شروع به احساس گناه کمتر در مورد و بدون آن کنید.

وقتی شخصی مسئولیت را بر عهده شما می گذارد ، می توانید از خود بپرسید: آیا می خواهم این کار را برای شخص دیگری انجام دهم؟ آیا قدرت کافی خواهم داشت؟

چرا باید این کار را برای او به چه کاری انجام دهم؟

اگر آمادگی پذیرش را ندارید ، امتناع کنید ، ممکن است دیگری آزرده خاطر شود. شروع به دستکاری کنید ، احساس گناه کنید.

چون برنامه اش جواب نداد. او آنچه را که از شما می خواست دریافت نکرد. مسئولیت را تغییر نداد اگر شروع به سرزنش و اطاعت کنید ، او آرام خواهد بود و با هزینه شما به آنچه می خواهد می رسد.

احساس گناه و کینه بسیار مرتبط است.

کینه در این زمینه راهی برای دستکاری است. از طریق احساس گناه ، می توانید آنچه را که متعلق به شماست مدیریت کنید و بگیرید - منابع ، زمان ، استعداد و غیره.

اما ناراحتی همچنین می تواند به این معنا باشد که من می توانم کاری را انجام دهم که باعث آزردگی شخص دیگری شود و از خط او عبور کنم. در رابطه با او درست نگویید

سپس مال من گناه و کینه شخص دیگری به ما کمک خواهد کرد احیای روابط به جای نابود کردن آنها

کینه حسی است که می تواند برآورده کند عملکرد اتصال من می توانم از دیگری توهین کنم تا دلبستگی به او را کنار بگذارم. برای نجات از طریق توهین ، تماس ما را ترک کنید.

کینه در این زمینه پلی است که ما را به هم متصل می کند و من انتظار دارم که شخصی عذرخواهی کند. احساس کنید او درست گفته بود و با بازخورد برای برقراری رابطه باز می گردد.

اما بیشتر اوقات اصل کینه توقعات بی دلیل است. و اولین چیزی که ضروری است وقتی در درون خود احساس کینه می کنیم این است که این س ourselvesال را از خود بپرسیم که انتظارات من چقدر مناسب است؟ آیا شخص دیگری که به من توهین کرد می دانست که من درد دارم؟ که من نمی خواهم. آیا او می داند که من از او چه انتظاری داشتم؟

اگر انتظارات کافی است ، می توانید رابطه را روشن کرده و مذاکره کنید.

اگر شخص نمی داند ، پس از چه چیزی آزرده می شوم؟

در این صورت می توانید انتظارات خود را به او بگویید و از این تجربه برای آینده درس بگیرید. هشدار دهید ، بحث کنید.

برای جمع آوری کینه سمی ، مهم است که تشخیص دهیم که یک فرد خاص ، حتی نزدیکترین فرد ، گاهی نمی تواند آنچه را که می خواهم به من بدهد.

سپس ممکن است با احساس ناامیدی روبرو شوم که نیاز من توسط دیگری برآورده نمی شود. و اگر این احساسات را به بیرون بچرخانید ، عصبانیت ظاهر می شود ، انرژی که می تواند به عمل هدایت شود. شاید من راه خود را برای دستیابی به آن پیدا کنم ، روی هدف کار خواهم کرد. شاید افراد دیگری را پیدا کنم که به من کمک کنند و از من حمایت کنند.

کینه و گناه در خشم پیچیده شده است.آنچه را که باید به دیگری ارائه دهم - مسئولیت پذیری ، محافظت از مرزها ، متفاوت بودن ، بررسی راه های برآوردن نیازها با کمک انرژی - در درون خود می پیچم و سپس برای من سمی می شود.

برای کاهش میزان گناه و کینه ، لازم است که عصبانیت به بیرون نمایان شود. به خودتان اجازه دهید در زمان حال از اشیاء اصلی ، از موقعیت های گذشته عصبانی شوید. خود را از این احساسات رها کنید ، زندگی کنید. برای درک و تجزیه و تحلیل مواردی که نمی توانم از خودم محافظت کنم. از کجا بیشتر از آنچه نیاز داشتم و چرا. بر اساس چه اعتقاداتی. جایی که من از دیگری انتظار داشتم آنچه نمی داند یا نمی تواند به من بدهد. این را ببینید. خودت را ببخش. یکی دیگر. احساسات خود را در اینجا و اکنون برای تغییر باورها و محافظت از مرزهای خود به اقدامات تبدیل کنید. یافتن بیان کافی از احساسات خود برای ماندن کامل و ماندن در یک رابطه.

از موقعیت های قبلی استفاده کنید و تجربیات مثبتی از آنها کسب کنید که باید در عمل به کار گرفته شوند.

توصیه شده: