مادر خودمحور

2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44

چنین مادری را می توان با خورشید مقایسه کرد ، که جهان خودش را ساخت و بچه ها سیاره هایی هستند که به دور او می چرخند. نگرش چنین مادری نسبت به فرزندان خود محوری و سطحی است ، او نمی تواند پذیرا باشد ، زیرا از نقص جدی همدلی رنج می برد. او بچه ها را کنترل می کند ، اما کنترل او به اندازه مادر کنترل کننده باز نیست. او از آن کودکانی حمایت می کند که به او این فرصت را می دهند تا در یک نگاه خوب به نظر برسد ، و کودکانی که این کار را نمی کنند با تحقیر آنها مجازات می شوند.

چنین مادری از هر وسیله ای برای بالا بردن خود با کمک یک کودک استفاده می کند. مهمترین چیز برای او نظر دیگران است و نه احساسات و خواسته های واقعی کودک. چنین مادری افکار ، احساسات و خواسته های کودک را بی ارزش می کند - به ویژه اگر آنها با افکار او منطبق نباشند.

ورونیکا ، 41 ساله *. "او (مادر - نویسنده) دائماً می گفت و گاهی اوقات این کار را ادامه می دهد زیرا او یک زن واقعی است ، و من اینطور نیست. آهنگ مورد علاقه او این است که من احمق و زشت هستم ، سلیقه ای ندارم و شوهرم یک منحرف واقعی است ، اگر با من ازدواج کرد ، او همیشه به من اشاره می کند که شوهرم یا "همجنسگرا" است یا به من خیانت می کند."

سوتلانا ، 37 ساله. "مادرم همیشه مرا بیرون می برد تا مهمانان را سرگرم کنم ، او بسیار مفتخر بود که من شروع به خواندن کردم ، شعر زیادی می دانستم و پیانو می نواختم. وقتی مهمانان رفتند ، او نسبت به من تغییر چشمگیری کرد. او گفت من کمی لبخند می زنم و در حضور مردم او را نمی بوسم. شاد بودن ، گفتن "مامان" ، سگ با کمان بودن - اینها وظایف اصلی من هستند. در رابطه با سگها ، مادر نیز. او آنها را دوست ندارد. من می دانم که چگونه او آنها را حمام می کند ، عصبانی می شود و فریاد می زند ، می تواند ضربه بزند ، اما در ملاء عام جذاب است."

بوریس ، 52 ساله. "خواهر همیشه سعی می کرد عشق مادرش را جلب کند. من با تمام وجود سعی کردم برای او خوب باشم. تمام مدت پول جمع می کرد تا برایش هدیه بخرد. من نیز تا نوجوانی چنین بودم ، اما بعد او (مادر - نویسنده) برای من نفرت انگیز شد. من زندگی ام را گذرانده ام ، دیگر سعی نمی کنم عشق او را جلب کنم. یاد روز تولدش می افتم ، وقتی سه گل داودی به او دادم ، و خواهرم یک دسته گل رز بزرگ. او تمام روز مرا تحقیر می کرد و خواهرم خوشحال بود ، به لطف مادرش عمل کرد. در حال حاضر ، خواهرم قبر مادر را بهبود می بخشد و بنای یادبودی را ایجاد می کند ، گلهای زیادی کاشته است ، مانند قبرهای برخی از بازیگران زن معروف. حرف زدن با او بی فایده است ، او بسیار ترسیده است ، بلافاصله به من می گوید ساکت شو. به او یادآوری می کنم که به دلیل مادرش نتوانسته بود زندگی شخصی خود را ترتیب دهد ، اما مکث می کند و برمی گردد."

چنین مادرانی اهمیت زیادی به ظاهر خود در چشم دیگران می دهند و فرزندان دائماً تحت فشار قرار می گیرند تا موفق شوند و بدرخشند ، در واقع ویترینی درخشان از اینکه مادر شگفت انگیزی دارند.

بی رحمانه ترین و معنادارترین درسی که مادر خود محور می آموزد این است که باید توجه را به خود جلب کرد ، نمی توان آن را دقیقاً بدون هیچ شرایطی دریافت کرد.

توجه چنین مادرانی بر موفقیت بیرونی متمرکز است و بنابراین ، منطقی نیست که با آنها در مورد روحیه یا ویژگیهای خوب شخصیت صحبت کنید - فرزندان آنها اغلب حرفه ای می شوند ، زیرا این به آنها اجازه می دهد موقعیت مطلوبی در این زمینه داشته باشند. مدار مادر اما همه دستاوردهای آنها خلاء درون آنها را که از عدم حساسیت مادر باقی مانده پر نمی کند.

عواقب معمول:

- جدا شدن از احساسات و افکار و مشکلات خود با آگاهی خود.

- نداشتن عزت نفس واقعی ، نیاز مفرط به ارزیابی و تشخیص از بیرون.

- عدم احساس بهزیستی روانشناختی با عدم توانایی درک دلایل این امر ، زیرا این وضعیت به عنوان یک هنجار تلقی می شود.

- مشکل در ایجاد روابط نزدیک

- احساس تنهایی و گم شدن که دلایل آن غیرقابل توضیح است.

- جذب افراد با ویژگی های خودشیفته.

* با اجازه مشتریان تکثیر شده است (نامها تغییر کرده اند)