2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
چقدر جالب به نظر می رسد ، من همیشه فکر می کردم که فردیت عالی است ، و حتی یک فردیت روشن - حتی بیشتر. با این حال ، اخیراً ، بیشتر و بیشتر اوقات می بینم که حضور ویژگی های فردی بیشتر توسط مردم به عنوان یک مانع تلقی می شود تا به عنوان یک مزیت. علاوه بر این ، شخص را می توان سرزنش کرد (مهم نیست ، از بیرون ، یا از خود) حتی برای آن ویژگی هایی که بدون تغییر هستند و به عنوان مثال ، با نوع فعالیت عصبی مشروط می شوند. به عنوان مثال: اگر نمی توانید زود بیدار شوید - گرفتار شوید ، سریع خسته شوید - تنبل ، اغلب بیمار شوید - شبیه ساز ، برای مدت طولانی فکر کنید - ترمز
بنا به دلایلی (شاید انحراف در ذهنیت) در جامعه ما ، توسعه همه جانبه قطعاً پرورش می یابد. همانطور که در مدرسه - موضوعات زیادی وجود دارد - شما باید با همه چیز پیش بروید ، و اگر برای کاری وقت ندارید - خوب ، شما توانایی آن را ندارید - جلو بروید ، بیزون ، بر خود غلبه کنید. این غلبه بر من است که نگرانم می کند. به ما یاد نگرفته اند که روی فردیت خود ، روی ویژگیهای برنده خود شرط بندی کنیم. به جای توجه به مواردی که واقعاً در آنها مهارت دارد ، و نقاط قوت اوست ، فرد تلاش خود را برای بیرون کشیدن قسمت های "عقب مانده" سوق می دهد ، در نتیجه خود را در موقعیتی قرار می دهد که دائماً احساس ناراحتی می کند.
و این س myselfال را از خودم می پرسم: آیا همیشه لازم است؟ آیا همیشه باید تحمل کرد ، غلبه کرد ، شکست ، در نتیجه ، بهتر ، قوی تر ، باهوش تر شد؟ چه کسی در نهایت به این "بهتر" نیاز دارد؟ و آیا خود ما در نتیجه احساس خوبی داریم؟
من داستان یکی از همکارانم را به یاد می آورم که سالها از صبح زود کار می کرد و در عین حال دائماً احساس بدی داشت ، نه تنها از نظر جسمی ، بلکه از نظر احساسی ، که طبق معمول او خود را سرزنش کرد ، زیرا هیچ دلیل عینی برای انجام این کار وجود نداشت. افسرده. و چه تعجب آور بود وقتی که پس از تغییر شغل متوجه شد دلیل وضعیت او برنامه نامناسب است. به این معنا که او فقط با روی آوردن به ریتم های بیولوژیکی فردی خود کیفیت زندگی خود را بهبود بخشیده است. یک چیز ابتدایی ، اما چرا برای بسیاری از ما غیرقابل دسترسی است؟ برای من ، این داستان به نوبه خود تبدیل شد ، خنده دار است ، اما هرگز قبلاً فکر نمی کردم که یک برنامه کاری استاندارد واقعا نمی تواند برای کسی مناسب باشد. همه چیز در ذهن من روشن بود: شما هرگز نمی دانید چه چیزی مناسب شما نیست - تنظیم کنید ("این یک شغل است !!!").
من با این واقعیت بحث نمی کنم که اغلب غلبه بر محدودیت های شما مهم است ، حتی ضروری است. بیرون رفتن از محدوده آسایش ، عبور از ترس ، ناامنی مسیر توسعه است. اما معیارهای تشخیص رشد شخصی از سوء استفاده از خود کجاست؟
من متوجه می شوم که منظور مشتریان معمولاً تغییر ظاهر یا ناپدید شدن چیزی است. تعیین اولویت ها ، تغییر نگرش نسبت به آنچه اتفاق می افتد اغلب تقریباً افراد ضعیف محسوب می شوند. اما در اینجا پارادوکس وجود دارد ، شما می توانید سالها با اعمال تلاش های غیرانسانی خود را تغییر دهید ، یا می توانید فردیت خود را بپذیرید و شروع به تجهیز زندگی خود کنید ، با شروع از آن. افراد مناسب را انتخاب کنید ، شغل مناسب پیدا کنید ، غذای مناسب بخورید و در زمان مناسب بخوابید.
کیمراس ، شما می گویید؟ من درک می کنم که من گاهی اوقات دومی را هنگام انتخاب بین "من" و "صحیح" ترجیح می دهم. تعیین مقادیر شخصی برای صدها گزینه شخصی بسیار دشوارتر و زمان برتر از فشار دادن دکمه "پیش فرض" است. اما من در جریان هستم)
توصیه شده:
"آنها درباره من چه فکر خواهند کرد؟" ، "آنها درباره من می گویند" - افسانه هایی که شما را از زندگی یا واقعیت باز می دارند؟
"دیگران درباره من چه فکر خواهند کرد؟" "آنها درباره من صحبت می کنند و غیبت می کنند …" ما اغلب چنین عباراتی یا مشابه آن را می شنویم. همچنین می توانید پست های مشابه را در شبکه های اجتماعی مشاهده کنید. اگر در مورد پست ها ، مینی نشریات ، آنها عمدتا از این نوع هستند:
درباره عشق .. درباره روابط .. درباره ارتباط
عشق به معنای کامل کلمه را تنها می توان در نظر گرفت که به نظر می رسد تجسم ایده آل آن است - یعنی ارتباط با شخص دیگری ، به شرط اینکه تمامیت "من" شخص حفظ شود. همه اشکال دیگر جذب عشق نابالغ هستند ، می توان آنها را رابطه همزیستی ، یعنی رابطه همزیستی نامید.
فرقه مرزهای شخصی: چگونه محافظت از فردیت خود را به زورگویی دیگران تبدیل نکنید
ما یاد می گیریم افراد سمی و دستکاری های آنها را بشناسیم و سعی می کنیم با رفتارهای پرخاشگرانه از مرزهای خود تجاوز نکنیم - از پرخوری تا کار استاخانوف. روانشناس بالینی ، درمانگر گشتالت ، نویسنده کتابهای "درباره روانپزشکی" و "تمرین خصوصی"
مسیر فردیت زنان
نویسنده: E. Fedorenko کهن الگوی زیبایی کلید راه فرد سازی زنان است و شکل گیری زن از طریق مجموعه ای از تحولات ناشی از این کهن الگو بررسی می شود. در همه انواع موضوعات اساطیری ، افسانه ای و کتاب مقدس زن ، نقاط مشترک خاصی را می توان تشخیص داد - سطوح تحول ایده های اصلی راه زن است - سقوط ، قربانی و عشق.
10 نکته از یک نسل قدیمی و خردمند. درباره زندگی ، کار ، تحصیل ، خانواده ، تنهایی ، سن
در اینترنت ، مطالب جالبی سر و صدا کرد که شامل توصیه های زندگی بیش از 600 نفر بالای 40 سال است. آنها توسط نویسنده و کارآفرین مارک منسون جمع آوری و سازماندهی شدند: او فقط 30 ساله شد و با درخواست به اشتراک گذاشتن تجربیات مهم زندگی به مشترکان وبلاگ بالای سی و هفت سال خود مراجعه کرد.