عشق و ترس در نظریه چهار عنصر

تصویری: عشق و ترس در نظریه چهار عنصر

تصویری: عشق و ترس در نظریه چهار عنصر
تصویری: طلسم : طلسم احضار مطلوب چهار طبع. این طلسم احضار مطلوب را با اطمینان انجام دهید.بدون توکیل 2024, آوریل
عشق و ترس در نظریه چهار عنصر
عشق و ترس در نظریه چهار عنصر
Anonim

رابطه بین زن و مرد ، مانند دیگر روابط بین فردی ، دارای پویایی خاصی در شکل گیری است ، که اگرچه در هر مورد کاملاً فردی است ، اما هنوز مراحل اجباری تکامل خود را دارد.

همانطور که تمرین نشان می دهد ، مرحله "طوفان" در یک رابطه بخشی جدایی ناپذیر از آن است ، به ویژه در مورد عشق. و بسته به اینکه چگونه شرکا در این دوره زنده می مانند ، با چه تحولی از آن بیرون می آیند و به توسعه بعدی این روابط بستگی دارد.

در ابتدا ، عشق یک احساس بسیار پیچیده از نظر احساسی است که در واقع ما را بهتر می کند ، عمیق ترین زخم های روحی ما را التیام می بخشد و رنج ها را تسکین می دهد. اما روی دیگری از سکه وجود دارد که بسیار چشمگیرتر است: این احساس شگفت انگیز از عشق گاهی اوقات می تواند به سادگی یک فرد را به عنوان یک شخص نابود کند ، صدمات روحی شدیدی وارد کند و رنج عظیمی را برای فرد به ارمغان بیاورد. با این حال ، همه چیز مانند عناصر طبیعی است: از یک سو ، بدون آب ، زمین ، آتش و هوا ، زندگی به سادگی در سیاره ما وجود نخواهد داشت ، اما از سوی دیگر ، بلایای طبیعی می تواند این زندگی را به سرعت و فوراً نابود کند ، اثری از خود بر جای نگذارد …

نظریه چهار عنصر بیان می کند که عناصر اولیه جهان چهار عنصر (زمین ، آب ، هوا ، آتش) هستند که دارای ویژگی های فیلیا (جاذبه ، عشق) و فوبیا (ترس) هستند. این دو نقطه مقابل نیروهای محرک توسعه هستند ، یعنی آنهایی که ماده (از جمله عناصر) را به حرکت سوق می دهند.

رابطه بین زن و مرد نیز از این قانون رشد پیروی می کند.

چهار عنصری که "ریشه" این روابط هستند ("آتش" به عنوان نمادی از نور و تطهیر ، "آب" به عنوان منبع زندگی و انرژی جنسی ، "زمین" به عنوان نمادی از آغاز باروری و مادری ، "هوا "به عنوان نمادی از تخیل ، پرواز تخیل ، و همچنین رویاها و آزادی) توسط مبارزه دو گرایش متضاد - جذب و ترس به حرکت در می آیند. و آن احساسات و تجربیاتی که با ایجاد روابط بوجود می آیند ، پیامد مستقیم این مبارزه است. و هرچه دعوای درون فردی بین این دو خاصیت قوی تر شود ، تنش بین عاشقان بیشتر می شود و قدرت "طوفان" (طوفان احساسی) در روابط آنها بیشتر می شود.

بیایید نگاه دقیق تری به این دو گرایش متضاد داشته باشیم.

بنابراین ، فیلیا جذابیت است ، نیاز به صمیمیت (اعم از معنوی و جسمی) ، پذیرش ، عشق. در انتقادی ترین بیان آن ، تمایل به حل شدن در شخص دیگر ، ادغام با او در یک کل واحد و جدایی ناپذیر است. هراس ترس از دست دادن استقلال ، ترس از تابع بودن ، ترس از دست دادن کنترل بر احساسات و خواسته های فرد ، ترس از خیانت است. مهمترین جلوه ، دفاع نمایشی از استقلال و ناتوانی در برقراری ارتباط نزدیک با دیگری است.

گاهی اوقات قدرت "طوفان" ناشی از این نیروها آنقدر زیاد است که یکی از شرکا (یا هر دو) به سادگی نمی تواند آن را تحمل کند و رابطه یا به هم می خورد ، یا به عنوان یک مکانیسم محافظ ، سناریوهای رفتاری نابالغ (از جمله وابستگان وابسته) فعال می شوند. ، یا بیشتر یک شریک قوی از نظر احساسی یک فرد ضعیف را تحت تسلیم خود قرار می دهد (یکی از انواع دیگر حل می شود).

بنابراین ، برای مقاومت و ایجاد روابط بالغ و هماهنگ چه می توان کرد؟

ابتدا خودتان را معاینه کنید! شانس ایجاد یک رابطه شاد و نجات موفقیت آمیز از "طوفان" بارها افزایش می یابد هنگامی که ما کم و بیش خودمان را می شناسیم ، نقاط قوت و ضعف خود را می شناسیم ، نیازها و فرصت های خود را می شناسیم ، هنگامی که متوجه می شویم از این روابط چه می خواهیم به دست آوریم و چه چیزی ما آماده سرمایه گذاری روی آنها هستیم ، آنچه که آنها آماده هستند (در صورت لزوم) اهدا کنند ، و آنچه شخصاً از آن ماست و تخلف ناپذیر است. تنها زمانی که خود را بشناسیم می توانیم مرزهای شخصی و مرزهای روابط خود را که برای ما و شریک زندگی ما راحت است بسازیم. تنها زمانی که خود را بشناسیم متوجه می شویم که به چه شخصی نیاز داریم و با او چندان ترسناک نخواهد بود ، دست در دست هم در یک کابین دنج ، به دریای خروشان و موجهایی که در کنار کشتی ما می شنوند ، گوش می دهیم …

ثانیا ، به یاد داشته باشید که ما دو نفر در این رابطه هستیم! حساسیت به نیازهای خود و نیازهای شریک ، احترام و پذیرش خود و شریک زندگی ، با همه "مزایا" و "منفی" ها نه تنها به شما امکان می دهد در طول "طوفان" روی هواپیما بایستید ، بلکه به شما کمک می کند. هر دو در این رابطه پیشرفت کنند ، بهتر و قوی تر شوند.

سوم ، یاد بگیرید که به خود و شریک خود اعتماد کنید! اگر نمی دانیم چگونه به خود ، احساسات و خواسته های واقعی خود اعتماد کنیم ، نمی توان به دیگری اعتماد کرد. ترس از خیانت دقیقاً از ناتوانی در اعتماد ناشی می شود ، از این رو حسادت آسیب شناختی ، و وابستگی احساسی بیش از حد و سایر اشکال روابط "نابالغ" بوجود می آید.

چهارم ، آرام باشید و فراموش نکنید که همه چیز می گذرد و همه چیز تغییر می کند! ما نمی دانیم فردا یا پس فردا ، در یک سال یا ده سال دیگر چه اتفاقی برای ما می افتد … ما نمی دانیم و نمی توانیم بدانیم سرنوشت چه "شگفتی" ای برای ما رقم خواهد زد … اما باید به خاطر داشته باشیم که هر چیزی که "از آن ما" است ، همیشه با ما خواهد ماند ، و هر چیزی که زندگی ما را ترک می کند ، به سادگی جایی برای چیز دیگری باز می کند.

بنابراین ، ایجاد روابط عاشقانه عمیق ، واقعی و بالغ کار آسانی نیست ، که علاوه بر میل ، به تلاش زیادی و همچنین کار معنوی عظیم نیاز دارد.

توصیه شده: