روانکاوی به عنوان یک هنر ظریف روابط

فهرست مطالب:

تصویری: روانکاوی به عنوان یک هنر ظریف روابط

تصویری: روانکاوی به عنوان یک هنر ظریف روابط
تصویری: قسمت اول : آموزش روانشناسی معامله گر و مدیریت سرمایه - حسین طاهری 2024, ممکن است
روانکاوی به عنوان یک هنر ظریف روابط
روانکاوی به عنوان یک هنر ظریف روابط
Anonim

روانکاوی هرگز ایده های فروید را فراموش نکرده و نخواهد کرد ، اگرچه امروزه روش بسیار تغییر کرده است. تاریخ قرن بیستم و پیشرفت تکنولوژیکی آن را تغییر داد. پست مدرنیسم و ایده های اگزیستانسیالیسم ؛ نظریه روابط شیء و روانشناسی خود. امروزه ، روانکاوی رابطه ای (رابطه ای) امیدوار کننده تر شده است ، زیرا بیشترین کار و زندگی را در این روش جذب کرده است.

با این حال ، روانکاوی همچنان نخبه گرا است و نظریه و روش های آن مبهم است. بنابراین ، جوک های زیادی در مورد روانکاوی وجود دارد - به عنوان محافظت از حضور چیزی غیرقابل دسترسی. توهین آمیزترین چیز این است که به اشتراک گذاشتن تجربه روانکاوی دشوار است - زبان ، استعاره ها و توصیفات آن پیچیده و مبهم است.

این بدان معنا نیست که همه چیز باید ساده شود. این بدان معناست که شما باید خود را واضح تر بیان کنید. من طرفدار یافتن توضیحات قابل فهم و جستجوی زبان مشترک هستم. به همین دلیل ایده کنفرانس مطرح شد.

آیا روانکاوی رایج شانس دارد؟ آیا یک فرد مبتدی که درخواست کمک می کند می تواند از استعاره ها و نمادهای روش استفاده کند؟ - مطمئنم بله.

مزایای روانکاوی چیست؟

قدرت روش در این است که روانکاو هنگام گوش دادن به چه چیزی فکر می کند. و وقتی بیمار مطب خود را ترک کرد و برای انجام کارهای دیگر رفت ، به چه چیزی فکر می کرد.

بگذارید با یک مثال توضیح دهم.

به موقعیت هایی فکر کنید که شخصی از نظر احساسی چیزی به شما گفته است. آیا فکر می کنید آن شخص تحت تأثیر آنچه در حین گوش دادن به او بی سر و صدا فکر می کردید قرار گرفت؟ شما چیزی را در سر خود بازی کردید و روی دیگری تأثیر گذاشت. - اینطور بود؟ شما ساکت هستید ، اما آنچه در مورد آن فکر می کنید در شرایط منعکس می شود و همه چیز را تعیین می کند.

اتفاق مشابهی در روانکاوی رخ می دهد. افکار تحلیلگر بسیار مهم است. حتی می توانید بگویید این مهمترین چیز است. نقطه قوت در این است که تحلیلگر اجازه می دهد افکار خود آزادانه شناور شوند - و سپس نورون های آینه ای بدون دخالت در کار گنجانده می شوند (این واقعاً تفکر نیست). هم لحظه است و هم روند حقیقت. این فرایند را نمی توان به طور مصنوعی کنترل یا ایجاد کرد ؛ تحلیلگر باید با خود صادق باشد ، به این معنی که باید خود را تا آنجا که ممکن است بشناسد. بنابراین ، نورون های آینه ای بیمار تکانه های درمانی را از نورون های آینه درمانگر دریافت می کنند - "انتقال داده" در عمیق ترین (ناخودآگاه) سطح اتفاق می افتد. آگاهی اجازه می دهد این اتفاق بیفتد. روانکاو زمان زیادی را برای گسترش درک خود از فرایندهای ذهنی در خود اختصاص می دهد ، به طوری که هیچ چیز مانع از گوش دادن آزادانه به بیمار خود نمی شود. تصحیح رفتاری و شناختی (دانش) بسیار کم می دهد - اگر مدارهای جدیدی از نورون ها ایجاد نشوند.

روانکاوی یک تکنیک بسیار قدرتمند است که می تواند بر ایجاد ساختارهای جدید مغزی تأثیر بگذارد. این امر از طریق رابطه درمانگر-بیمار احساسی (اعم از آگاه و ناخودآگاه) و شناختی (آگاه) اتفاق می افتد.

روانکاو چه فکر می کند؟

به تفکر تحلیلگر در طول جلسه نیز "توجه شناور رایگان" می گویند. درمانگر به موارد زیر فکر می کند: دفاع روانی شما و شما ؛ در مورد بخش های جدا شده از خود و شما ؛ در مورد ناخودآگاه - قبل از تأمل ، تأثیرگذار و تأیید نشده ؛ در مورد ضربه و تحریف ادراک ؛ درباره آنچه بین او و شما اتفاق می افتد ؛ در مورد آنچه در محیط اتفاق می افتد (قوانین کار) ؛ در مورد چیزی از خودتان که احتمالاً به شما مربوط نمی شود ؛ در مورد چیزی که احتمالاً به شما مربوط می شود ؛ درباره آنچه در داستان شما برای او صدق می کند. در اینجا یک کلیدوسکوپ است. و تحلیلگر همه اینها را درک می کند. و همه برای این که بتوانید با نورون های آینه ای خود برای شما مفید باشید ، نه اینکه ارتباط خود را با شما قطع کنید ، و اگر ناگهان آن را قطع کردید ، سپس بفهمید که چگونه این اتفاق افتاده است و به دنبال راهی برای بهبود باشید. و اگر در حال حاضر آماده هستید - کلماتی را بیابید تا همه چیز را برای شما توضیح دهد و نحوه استفاده از آن را به شما آموزش دهد. آسان نیست - اما واقعی است.

روانکاوی فقط این نیست که ما برای گفتگو ، به خاطر سپردن و استدلال ملاقات کردیم. همه چیز بسیار پیچیده تر است.اما این نیز آسان تر است - زیرا این روند "شنای رایگان" است که ما در زمانی که بسیار کوچک هستیم تجربه می کنیم. در این فرایند بود که مغز ما شکل گرفت. این رابطه اولیه است. جایی که وضعیت احساسی و ارتباط عاطفی از اهمیت بالایی برخوردار است.

ما فضای داخلی را با استفاده از اشیاء خارجی گسترش می دهیم. و اگر چیزی در این مورد ناتمام بود (اشیاء خارجی کافی وجود نداشت) ، این را می توان با روان درمانی در روانکاوی جبران کرد. نظریه روابط شیء به درک و تصحیح همه این موارد کمک می کند.

بنابراین ، روانکاوی در واقع هنر روابط است.

توصیه شده: