2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
امروز می خواهم تجربه خود را در مورد احساساتی مانند شرمندگی به اشتراک بگذارم. این احساس در جامعه شکل می گیرد و فقط مردم آن را دارند. این امر به منظور سهولت کنترل جامعه و القای قوانین خاص رفتاری مورد نیاز است و هدف آن این است که نظر اکثریت برای افراد از احساسات و خواسته های خود مهمتر باشد.
شرم یکی از محبوب ترین ابزارهای فرزندپروری است که والدین از آن استفاده می کنند. "به خودت نگاه کن ، خجالت نمی کشی؟" ، "مردم چه خواهند گفت؟"
در دوران کودکی ، مادرم دائماً به من می گفت که خانم های واقعی چنین رفتاری ندارند ، چنین کلماتی را نمی گویند ، عصرها راه نمی روند ، احساسات خود را بروز نمی دهند و به طور کلی در آنجا می نشینند. خانه و کار بر روی خود به لطف مراقبت و تربیت مادرم بر اساس اصول دختران نجیب ، من بسیار ناامن بودم ، بیان افکار و احساساتم برایم دشوار بود. در نوجوانی ، من خود را "دختر در پرونده" می نامیدم. علاوه بر این ، موردی که دیگران دیدند بسیار صحیح ، متکبر ، لمس کننده بود ، او هرگز شادی نمی کرد و مدام نقل قول های هوشمند می ریخت ، و دختر درون او بسیار ضعیف بود ، او فاقد تأیید دیگران ، گوش دادن ، شادی بود ، و او معتقد بود که چه زمانی عیب دیگری را کار کنید و مهارت جدیدی را فرا بگیرید ، خوشبختی به وجود می آید.
با بلوغ و شرکت در آموزش رهبری ، بسیار شجاع تر شدم. پس از چندین تمرین که پیشنهاد می شد در خیابان با لباس احمقانه قدم بزنید یا عمداً کارهای مسخره انجام دهید ، متوجه شدم که این ترسناک نیست و گاهی اوقات مردم احساس ناخوشایند تری از من می کنند. بنابراین تصمیم گرفتم که شرمنده نیستم. من ترس از جلب توجه را متوقف کردم ، اما هنگامی که شروع به ملاقات با روان درمانگر خود کردم ، معلوم شد که احساس شرمندگی در هیچ کجا ناپدید نشد ، در من باقی ماند ، اما به ناخودآگاه رانده شد و خود را به این شکل نشان داد:
- من نمی توانم اشتباهات را بپذیرم ، همیشه بهانه ها و انواع استدلال ها را پیدا می کردم ، فقط برای اینکه درست باشم.
- من بهترین ها را می خواستم - بهترین مرد ، بهترین پروژه ، بهترین آپارتمان ، من از همه چیزهایی که مطابق با این امر نبود ، امتناع کردم و به همین دلیل "ایستادم" ؛
- اگر شک داشتم که می توانم کاری را کاملاً انجام دهم ، ترجیح می دهم کاری انجام ندهم.
- در نتیجه ، من خیلی به این موضوع فکر کردم که در سن خودم هنوز به چیزی نرسیده بودم و احساس شکست می کردم.
از طریق درمان ، احساس شرمندگی خود را شروع کردم. معلوم شد که قبلاً ، به محض اینکه نشانه هایی از این احساس ظاهر شد ، من بلافاصله یک دیوار زره پوش ساختم - من شروع به صحبت کردن به زبان مضحک کردم ، یا به طرف مقابل حمله کردم و او را ناراحت کردم ، یا رفتم و دیگر برنگشتم. وقتی فهمیدم که شرم چگونه واکنش های من را کنترل می کند ، شروع به کار با آن کردم.
من به شما می گویم که چگونه این کار را با استفاده از مثال یک موقعیت انجام دهید
یک پسر خوب از من مراقبت می کرد. من او را دوست داشتم و با تصویری از شاهزاده ای که می خواستم در کنارم ببیند ، مطابقت داشت. معلوم شد که ما یک سرگرمی مشترک داشتیم - دویدن ، فقط من صبح ها می دویدم ، و او - آخر هفته ها ماراتن. یک بار او به ملاقات من آمد و وقتی او را دیدم ، او کفش را در راهرو پوشید ، توجه را به کفش های کتانی جلب کرد و پرسید که من با کدام کفش می دوم. سپس من با یکی از دوستانم زندگی کردم و او یک پارچه وحشتناک است و چیزهای زیادی دارد ، برخی از کفش های کتانی ، 4 جفت عالی ، و آنها در راهرو ایستاده بودند. من صادقانه نشان دادم که مال من است. معلوم شد که آنها کفش های کتانی چینی ارزان قیمت هستند. او آنها را با دقت بررسی کرد و گفت نباید در اینها دوید ، آنها مناسب نیستند. و ثانیه بعد می خواستم در زمین فرو بروم. احساس کردم گونه هایم می سوزند و بلافاصله می خواستم چیز بدی به او بگویم ، اما او در را باز کرده بود ، گونه ام را بوسید و رفت.و من با شرمندگی در راهرو روی میز کنار تخت نشسته بودم و آماده بودم شماره او را برای همیشه حذف کنم ، تمام بدنم به معنای واقعی کلمه در آتش سوخت ، من نمی دانستم چه کنم ، اما بعد از چند دقیقه احساسات زنده و احساسات بدن من را ترک کردند ، و من تصمیم گرفتم که طبیعی است که مرد به دلیل کفش های کتانی از دختر جدا نمی شود ، اما - جدید ("درست") می دهد ، اما اگر او عادی نیست و نمی خواهد بعد از من مرا ببیند که ، من بهترم باید بگویم تاریخ بعدی عالی بود.)
پذیرفتن شرم گامی مهم در جهت پذیرش خود بود)) پذیرش خود واقعی شما به ایجاد روابط گرم و صمیمانه با دیگران کمک می کند.
تمرین کنید تا از طریق شرمندگی کار کنید
مراحل کار:
1. درک کنید که اکنون شرمنده هستید.
2. این احساس را در بدن احساس کنید. این چیه ؟ این گونه ها می سوزند. فرو رفتن قلب و غیره؟
3. به خود اجازه دهید شرمنده باشید - آن را زندگی کنید.
4. به این فکر کنید که چرا شرم می کنید؟ در کجا مطابق ایده آل خود عمل نمی کنید؟ کسی که در مقابلش شرم دارید چگونه این را به شما نشان می دهد؟
5. این واقعیت را بپذیرید که شما کامل نیستید ، من ممکن است اشتباه کنم. هیچ انسان ایده آلی در جهان وجود ندارد ، چنین فردی هنوز متولد نشده است.
به عنوان یک قاعده ، پس از گذراندن این مراحل ، شرم بدون اثری ناپدید می شود ، مانند یک گودال آب خشک می شود و موقعیتی که باعث این احساسات شده است به راحتی قابل درک است!))
توصیه شده:
درون شرم. چگونه می توان شرم را از بین برد
شرم در همه جلوه های خود در روان و زندگی اجتماعی ما جایگاه بسیار مهمی را اشغال کرده است. شرم از فضای درونی شخصیت ما محافظت می کند و پیشنهاد می کند که چه چیزی را می توان برای بحث عمومی مطرح کرد و چه چیزی بهتر است در کنار ما باشد. عملکرد محافظتی آن در عبارات - "
باور کنید یا خیانت کنید؟ در مورد شرم و شکل کار با شرم
خود را تسلیم کنید و انتظارات دیگران را برآورده کنید ، یا خودتان برخلاف انتظارات دیگران باقی بمانید؟ این انتخابی است که همه باید انجام دهند. زودتر یا دیرتر. هرکسی که اولین راه را انتخاب کند و به خود خیانت کند احساس ناراحتی می کند. تمام زندگی او با هدف راحت بودن ، پذیرفته شدن ، تأیید محیط زیست است.
چگونه بر شرم غلبه کنیم؟ چگونه می توان شرم را از بین برد
ترس از شرم … چرا ما از تجربه این احساس می ترسیم و به هر طریق ممکن از آن دوری می کنیم؟ و این در نهایت به چه چیزی می تواند منجر شود؟ تا حدودی ، این فرار از همه موقعیت هایی است که می تواند باعث شرمساری شود - ترس از تحقیر شدن ، ترس از دریافت انتقاد در جهت شما.
انسان به انسان نیاز دارد. کمک روانشناسی برای چیست؟
هر یک از ما در مرحله خاصی از زندگی به کمک و حمایت نیاز داریم. در راه ما ، استرس ، از دست دادن و از دست دادن ، مشکلات سلامتی ، مشکلات در روابط با عزیزان اجتناب ناپذیر است. اغلب ما با موقعیت های مشکلی روبرو می شویم ، راه حلی که برای ما مشخص نیست.
انسان به انسان نیاز دارد
سوبژکتیویته ما (خود) خانه داخلی است که در آن قرار است زندگی خود را زندگی کنیم. اگر در مرحله ساخت و ساز همه چیز خوب پیش رفت ، فضایی در داخل ایجاد می شود که در آن راحت و ایمن خواهیم بود ، جایی که می توانیم لباس هایمان را کنار بگذاریم و شما را همانطور که هستید بپذیریم ، جایی که همیشه مال خودتان هستید.