روانشناسی عمق

تصویری: روانشناسی عمق

تصویری: روانشناسی عمق
تصویری: روانشناسی معامله گری: چه نوع ترس هایی در معامله گری گریبان گیر شما خواهند شد؟ 2024, ممکن است
روانشناسی عمق
روانشناسی عمق
Anonim

روانشناسی عمق ، به عنوان آموزه ای درباره ناخودآگاه ، در دو لایه مستقل تحقیق وجود داشت:

1. لایه ناخودآگاه شخص فروید سرکوب شده

2. ناخودآگاه جمعی یونگ

3. سومین جهت تحقیق به دو مورد اول در سال 1937 پیوست. این رشته عمیق-روانی است که L. Sondi آن را نامید. "تحلیل سرنوشت"

تجزیه و تحلیل سرنوشت جهت سوم ناخودآگاه ، یعنی "ناخودآگاه عمومی" را به عنوان شکل خاصی در ناخودآگاه مورد بررسی قرار می دهد. چگونه و از کجا خواسته های سرکوب شده اجداد در یک شخص با اقدامات کنترل ناخودآگاه تعیین می شود انتخاب در عشق ، دوستی ، حرفه ، بیماری و مرگ … ما این جهت را دقیقاً همان نامیدیم ، زیرا نه تنها روان ، بلکه بدن را نیز در نظر می گیریم. نه تنها ماهیت غریزه و میراث ، بلکه تغییر روح نیز ؛ نه تنها تجلی جهان واقعی ، بلکه جهان متفکر ، خیالی ، که در مرکز تحقیقات عمیق روانی ما قرار دارند. کلمه "سرنوشت"در معنای ادغام بدن و روح ، میراث و غریزه است. من و روح ، این جهان و جهان فراتر از گور ، همه پدیده های انسانی و بین بشری است. بنابراین ، این جهت روانشناسی عمق منجر به مطالعه سرنوشت شد ، که Szondi آن را "آنالکولوژی دیالکتیکی" نامید (به L. Szondi "Man and Fate، Science and the Picture of the World" 1954 مراجعه شود).

در طول سالها ، تجزیه و تحلیل سرنوشت در جهت تحقیق خاصی با روشهای خاص روان درمانی و روان درمانی شکل گرفته و تعریف شده است. تجزیه و تحلیل سرنوشت در چارچوب روانشناسی عمیق باقی ماند ، زیرا منطقه مهمی از ناخودآگاه را نشان می دهد ، یعنی "ناخودآگاه عمومی" ، که در بخشهای خاصی از زندگی انسان ، یعنی بیان می شود. "سرنوشت انتخاب". یعنی در تعیین سرنوشت در انتخاب هر فرد ، از طریق روابط انسانی ، و در نتیجه سرنوشت جامعه را تعیین می کند.

تجزیه و تحلیل سرنوشت ، به عنوان جریان اصلی روانشناسی عمق ، بر اساس میراث و انتخاب به عنوان یک رشته خاص بنا شده است. اجداد ما آجرهای ساخت سرنوشت خود را داده اند. هر جد با الزامات خاص خود برای زندگی و شکل خاص زندگی خود ، بر فرزندان به عنوان "مثال و تصویر" عمل می کند. هر یک از اجداد در ناخودآگاه عمومی ما به عنوان امکان ویژه سرنوشت ظاهر می شوند. یک شخص در سطح داخلی سرنوشت ، که دقیقاً ناخودآگاه عمومی نامیده می شود ، اجداد مختلف ، و بر این اساس ، بسیاری از و اغلب موارد متضاد سرنوشت است. هر یک از اجداد در ناخودآگاه عمومی تمایل دارند به "نمونه" ای برای سرنوشت فرزندان تبدیل شوند. بنابراین ما در انتخاب عشق ، دوستی ، حرفه ، بیماری و مرگ ، اجبار یا اجبار اجداد را داریم. آن قسمتی از سرنوشت را که نیاکان تعیین کرده و بر ما تحمیل کرده اند ، می نامیم سرنوشت اجباری.

دستی که از بین این برنامه های خاص کلی خود امکانات سرنوشت را انتخاب می کند و از همه دیگر امتناع می کند ، یا چهره های نیاکان در تصویر جدیدی از "من" ادغام می شوند ، ما چنین بخشی آزادانه انتخاب شده یا یکپارچه از سرنوشت می نامیم. سرنوشت آزاد … (به کتاب L. Szondi "انسان و سرنوشت" ، و همچنین "علم و تصویر جهان" مراجعه کنید). این دقیقاً ارتباط بین تحلیل هستی و تحلیل سرنوشت است.

توصیه شده: