فرزندان ما اعمال ما هستند

فهرست مطالب:

تصویری: فرزندان ما اعمال ما هستند

تصویری: فرزندان ما اعمال ما هستند
تصویری: محله ما فصل ۳. قسمت ۱ - خانواده - رابطه زن و شوهر (Mahaleh ma - Raabeteh zan va shoh 1) 2024, ممکن است
فرزندان ما اعمال ما هستند
فرزندان ما اعمال ما هستند
Anonim

آیا تا به حال فکر کرده اید که چگونه فرزندان خود را تربیت خواهید کرد؟

آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا همه می خواهند فرزندان خود را به خوبی تربیت کنند ، اما با وجود انواع روش ها و نظرات ، تنها یک پنجم والدین کم و بیش از فرزندان خود راضی هستند.

چرا اینطور است؟ به هر حال ، هر والدینی می خواهد فرزندان خود را خوشحال ببیند

اما ظاهرا:

- همه نمی فهمند خوشبختی چیست (برای یک کودک) ؛

- بدانید چگونه به این هدف برسید ؛

- آنها می دانند چگونه به آن برسند.

برای انجام وظیفه (تربیت فرزندان هماهنگ و شاد) چه چیزی لازم است؟ سبک زندگی و خرد ما

بر اساس روانشناسی ، رفتار انسان تا حد زیادی توسط ناخودآگاه و تا حدی با آگاهی تعیین می شود.

ضمیر ناخودآگاه چیست؟ به طور خلاصه ، این نگرش های ناخودآگاه است که در شرایط خاص مرتبط با دوره ای و همچنین شوک احساسی وضع شده است.

بیشتر نگرش ها در دوران کودکی ، کمی کمتر در نوجوانی و حداقل همه در سنین بالغ تر برای ما تعیین شده است. در واقع ، یک نوجوان بیشتر از یک فرد مسن پیشنهاد می شود و یک کودک عموماً مستقیماً برنامه ریزی می شود.

زندگی کنونی شما بستگی به چیزی دارد که در دوران کودکی در ناخودآگاه نوشته شده است.

از این گذشته ، آگاهی زودگذر است و دائماً در حال تغییر است ، ناخودآگاه بی اثر است و بسیار ضعیف در معرض تغییر است.

"هوشیاری - فکر می کنم ، فکر می کنم ، می دانم. ناخودآگاه - احساس می کنم ، احساس می کنم ".

آگاهی در روند تبادل اطلاعات و بازتاب های خود دائما در حال تغییر است. ما کتاب خواندیم ، فیلم تماشا کردیم ، با شخصی صحبت کردیم ، چیزهای جدیدی آموختیم - نظر آنها را تغییر دادیم ، نظرات خود را روشن کردیم و غیره.

ضمیر ناخودآگاه - همانطور که آنها در سنین 20 سالگی از سگ می ترسیدند (در سنین کودکی ، سگ بسیار گاز گرفته بود) ، در 25 ، 30 و حتی 40 سالگی نیز می ترسید.

حتی اگر نگرش های آگاهانه (کلیشه ها) ثابت شده را همچنان بتوان با ارائه اطلاعات خاصی با استدلال های لازم تغییر داد ، نگرش های ناخودآگاه معمولاً توسط یک شخص درک نمی شود و در نتیجه عملاً از بین نمی روند.

فقط در شرایط خاص یا از طریق کار ویژه - نگرش های ناخودآگاه به آگاهی رسانده می شود و برای دیگران برنامه ریزی مجدد می شود.

متأسفانه اکثر مردم به سختی روی خود کار می کنند. اما بیهوده. به هر حال ، کار روی خود یک ارتباط مستقیم با حال و آینده فرزندان شما است.

چه نگرشی در ناخودآگاه فرزندان شما نوشته می شود - این چیزی است که آنها 60-70 درصد از زندگی خود را خواهند داشت.

چرا حدود 60-70 درصد؟ زیرا محیط والدین بر کودک بسیار تأثیر می گذارد. علاوه بر آن ، محیط همکلاسی ها ، محیط ارتباط (دوستان نزدیک) و غیره نیز بر آن تأثیر می گذارد.

جایی که کودک زمان بیشتری را صرف می کند ، بیشتر برنامه ریزی می کند.

نگرش ها چگونه به ضمیر ناخودآگاه کودک وارد می شوند؟

در سراسر:

- کلمات دیگران ؛

- رفتار دیگران ؛

- احساسات و احساساتی که دیگران نشان می دهند.

تأثیر در شکل گیری نگرش ناخودآگاه نقاط دوم و سوم تقریباً 80 درصد و 20 درصد - اولین مورد است.

به عبارت ساده تر: آنچه می گویید نسبت به آنچه انجام می دهید و آنچه در حین انجام آن احساس می کنید کمترین تأثیر را بر روی فرد دارد.

مثال ها.

اگر به کودک می گویید خوردن شیرینی زیاد مضر است ، اما در عین حال ، با اشتها و لذت ، عاشق جشن گرفتن در کوهی از شیرینی ها باشید - ممکن است کلیشه ای در ناخودآگاه کودک نوشته شود که شیرینی ها مضر نیستند - لذت می آورند

اگر یکبار شیرینی را با لذت زیاد خورده اید ، این امر در ناخودآگاه کودک حل نمی شود.

اما اگر چنین رفتار والدین در رابطه با شیرینی ، همراه با احساسات مثبت روشن ، صدها بار تکرار شود ، در کودک این شکل از رفتار از آگاهی به ناخودآگاه منتقل می شود. در عین حال ، سخنان شما در مورد مضر بودن شیرینی ها نادیده گرفته می شود.

کودک ناخودآگاه می خواهد آب نبات بخورد. و هر چه بیشتر والدین آن را از این کار منع کنند (و این کار را برعکس انجام دادند) ، کودک بیشتر عطش آب نبات خواهد داشت. ناخودآگاه. زیرا به طور محکم در ناخودآگاه ثبت شده است.

مثالی دیگر.

شما می توانید مجموعه ای از سخنرانی ها را برای فرزند خود انجام دهید که سیگار کشیدن مضر است ، اما اگر خودتان مدام سیگار می کشید ، ناخودآگاه کودک این ارتباط را بنویسد که سیگار کشیدن خوب است ، آرامش بخش است ، لذت است.

آیا همه چیز در ناخودآگاه نوشته شده است؟

خیر ، اغلب تنظیمات تکراری نوشته می شود.

همه کارهایی که اغلب انجام می دهید در ناخودآگاه کودک ثبت شده است.

برخی از آنچه بارها به کودک گفته شد نیز در ناخودآگاه ثبت شد.

نگرش ها زمانی قوی تر می شود که هر سه شکل ثبت در ناخودآگاه (کلمات ، اعمال ، احساسات) با هم در هم آمیخته باشند.

اینها شرایطی است که شما می گویید ، همین کار را انجام دهید ، و در عین حال ، در این موقعیت ، شدت احساسی شدید وجود دارد.

مثال.

اگر به فرزند خود می گویید طبیعت خوب ، لطف ، شادی است و در عین حال به طبیعت می روید ، جایی که شما و همسرتان شاد ، شاد و مهربان هستید ، پس از تکرار این شرایط در کودک ، کلمه "طبیعت" را با احساسات شادی و احساس لطف همراه خواهد شد …

مثالی دیگر.

اگر مادری در عرض 5 سال به شوهرش بگوید که او یک احمق است ، این در ضمیر ناخودآگاه دختر جا می گیرد.

و او نگرش روشنی خواهد داشت: "پدر یک احمق است."

حالت "تو یک احمق هستی" با کلماتی که مادر در همان زمان گفت همراه می شود.

اگر مادر احساسات زنده ای را تجربه کرد (مهم نیست که کدام یک ، چه مثبت و چه منفی) ، در یک ماه (درج در ناخودآگاه) به دست می آید. اما با این اشکال احساسی است که این کلمات خاص مرتبط می شوند.

بعدها - در زندگی بزرگسالان ، با تکرار شرایط محیطی خارجی مشابه این - دختر ناخودآگاه به همان شیوه ای عمل می کند که مادرش انجام می دهد ، در حالی که همان احساسات را تجربه می کند. این عملاً توسط آگاهی کنترل نمی شود و خود دختر می تواند اغلب واکنش نشان دهد ، تمام عمر با آن زندگی کند ، اما هنوز نمی داند چرا در چنین شرایطی عمل می کند و واکنش نشان می دهد.

نتیجه:

آنچه شما می گویید مهم نیست

مهم این است که چه کار می کنید و چه احساسی دارید.

اکنون پاسخ این است که چرا بسیاری از شیوه های فرزندپروری در عمل شکست می خورند.

این به این دلیل است که سهم شیر این تکنیک ها بر اساس اظهارات است - به عنوان مثال. در TALKS

به همین دلیل ما آنچه را که داریم داریم. ما چه داریم؟ ما آنچه را که انجام می دهیم و احساس می کنیم داریم

به نظر می رسد که تربیت فرزندان ، اول از همه ، پرورش خود است.

از آنجایی که زندگی می کنید ، فرزندان خود را اینگونه برنامه ریزی می کنید.

در اصل ، اگر شاد زندگی کنید ، ممکن است حتی در اخلاق جویی غیرت نداشته باشید - شما قبلاً 60-70 درصد را مبنای این قرار داده اید که فرزند شما نیز خوشبخت خواهد بود.

متأسفانه ، تعداد کمی از والدین به فرزندپروری به عنوان تغییر خود فکر می کنند و بنابراین مشکلات والدین به فرزندان منتقل می شود.

اگر مادر در زندگی خانوادگی ناراضی بود ، 70 درصد احتمال بدبختی دختران نیز وجود دارد. و این علیرغم این واقعیت است که در ظاهر ، در رفتار و غیره آنها ممکن است مانند مادر نباشند ، یا حتی تفاوت اساسی با او نداشته باشند. زیرا ناخودآگاه نامحسوس است ، اما بسیار قوی تر از آگاهی است و اساساً رفتار انسان را تعیین می کند.

این شیوه زندگی است که شما پیش می برید - این راهی است که شما به فرزندان منتقل می کنید.

آیا می خواهید فرزندان خود را هماهنگ ببینید؟ خودتان هماهنگ شوید

نگرشهای ناخودآگاه ضعیف درک شده اند ، تغییر آنها دشوار است و بنابراین:

به این فکر کنید که برای چه کاری فرزندان خود را برنامه ریزی می کنید - برای شادی ، شادی ، عشق ، درک ، احترام؟ یا عصبانیت ، لگد زدن ، انتقاد ، نارضایتی ، نفرت ، که اغلب ویژگی خانواده های مدرن ما است.

مهم نیست شما چه می گویید. نحوه زندگی خانواده شما مهم است.

اگر می خواهید فرزندان خود را خوشحال کنید - خودتان شاد شوید.

فرزندان ما کلمات ما نیستند. فرزندان ما اعمال ما هستند.

توصیه شده: