تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته

فهرست مطالب:

تصویری: تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته

تصویری: تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته
تصویری: شخصیت خودشیفته ، این اختلال شخصیت رو قبل از ورود به رابطه بشناسید 2024, آوریل
تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته
تضاد درونی یک شخصیت هیستریک تفاوت با شخصیت خودشیفته
Anonim

نوع هیستریک شخصیت امروزه معمولاً histrionic از لاتین "histrio" نامیده می شود و به نوبه خود از زبان اتروسکی وام گرفته شده است ، مفهوم "بازیگر روی صحنه". بنابراین ، "histrionic" به معنای تئاتری ، فوق احساسی است

اصطلاح "هیستریک" دارای جنسیت است. از کلمه "رحم" تشکیل شده است ، بنابراین جایگزین مناسب تری برای او یافت شد ، نه به جنسیت ، بلکه به ویژگی های شخصیت مربوط می شود.

قبل از اینکه فروید مطالعه هیستری را آغاز کند ، به طور کلی پذیرفته شده بود که هیستری یک اختلال مختص زنان است. در غیر این صورت ، هیستری هاری رحمی نامیده می شد. با این حال ، فروید به این نتیجه رسید که رفتار هیستریک برای مردان نیز مشخص است. استاد روانکاوی ، ویژگی های چنین رفتاری را از جمله موارد دیگر ذکر کرد.

upl_1538026421_215529
upl_1538026421_215529

شخصیتی با شخصیت هیستریک را می توان با علائم زیر تشخیص داد:

1. تئاتری بودن رفتار ، احساسات گروتسک ؛

2. علائم روان رنجوری تبدیل (حملات ناگهانی ناشنوایی روان شناختی ، کوری ، فلج ، غش و غیره) ؛

3. کودکانه بودن ، نشان دادن دوره ای رفتار کودکانه.

4. افزایش پیشنهاد ؛

5. انتخاب فعالیتهای عمومی (هنرمند ، مربی ، واعظ ، مجری ، مدرس و غیره).

6. موقعیت خود را به عنوان یک دون خوان ، یک نماد جنسی ، یک زن آلفا قرار دهید.

7. حملات خشم هنری. عصبانیت یک شخصیت هیستریک نیز همیشه نمایشی است و شبیه بازی روی صحنه است.

البته مشخصه اصلی که می توان تیپ شخصیتی هیستریک را تشخیص داد این است که رفتار تئاتری و فوق احساسات

از دوران کودکی ، مردان و زنان هیستریک دوست دارند نقش های زنده ای را امتحان کنند و آنها را در زندگی ایفا کنند. آنها می توانند برخی از شخصیت های کارتونی ، قهرمان فیلم را در تلویزیون ببینند ، و در زندگی سعی می کنند قطعاتی از نقش او را بازی کنند ، با تقلید از صدای او ، داده های بیرونی ، و رفتار او.

چنین افرادی تمایل دارند با برخی از وقایع در زندگی خود روبرو شوند و به آن اعتقاد داشته باشند و واقعیت را آراسته کنند.

من از کودکی با یک دختر هیستریک دوست بودم. در 16 سالگی ، او می تواند با رنگارنگ داستانی را که ظاهراً برایش اتفاق افتاده ، بیاورد و بگوید ، چگونه او با یک پسر خوش تیپ و دوستانش ملاقات کرد ، با آنها در مرسدس جدید سوار شد ، او او را به مالدیو فراخواند. او بسیار صادقانه به آنچه می گفت اعتقاد داشت ، همکلاسی هایش با تحسین و حسادت به او گوش می دادند ، از آنها می خواستند آنها را به حلقه مرموز خود معرفی کنند و آنها را به این بچه ها معرفی کنند. یکی از دوستان قول داد که او را معرفی خواهد کرد. با این کار او مدتی محبوبیت خود را حفظ کرد. اما لحظه ای فرا رسید که لازم بود به قول خود عمل کرد. سپس یکی از دوستان در یک مکان همه دختران کلاس را جمع کرد و با اشک و هیستری در مقابل آنها یک تراژدی را بازی کرد ، او دستان خود را فشرد و به طرز غم انگیزی گفت که اخیراً آن پسر به او گفت که با دیگری ملاقات کرده است. سپس قسمت دوم "باله مرلسون" پخش شد ، وقتی همه شروع به همدردی با او کردند و برای او متاسف شدند. فقط برای من یکبار اعتراف کرد که همه اینها یک داستان است. او همچنین تفکر جادویی داشت. او معتقد بود که دارای نوعی قدرت فوق العاده است ، می تواند با کمک توطئه مجرم را مجازات کند. در معبد ، هنگام خدمت ، جایی که مادرش او را آورد ، او مدام بیهوش می شد و این را با این واقعیت توضیح می داد که اطرافیان از او انرژی می گرفتند.

upl_1538029935_215529
upl_1538029935_215529

دوست من در یک محیط خانوادگی ناکارآمد با پدری ظالم بزرگ شد و شاهد مکرر رسوایی های خود با مادرش بود. در هر مرد ، او بعداً پدری را دید ، فردی معتبر که سرانجام او را دوست دارد و از او محافظت می کند. در همان زمان ، مردان باعث ترس و گاهی دوست نداشتن او می شدند. او می خواست عشق و حمایت آنها را دریافت کند و در عین حال آنها را برای خود ایمن کند ، آنها را خلع سلاح کند. برای این منظور ، از دستکاری های مختلفی استفاده شد - اول از همه ، جذابیت و جنسیت. او از کودکی قدرت جذابیت و قدرت خود را بر مردان احساس می کرد.سپس او علاقه زیادی به شیک بودن داشت - از 5 سالگی مهره های روشن ، چکمه هایی با کفش پاشنه بلند پوشید ، و بنابراین در حضور مردان در خانواده خود و در خیابان آلوده شد. او می توانست در مقابل آنها بخواند و برقصد ، شادی کند. وقتی یکی از دوستانش دید که آنها چقدر عصبانی هستند ، ترسید و فکر کرد که به او ربطی دارد و شروع به گریه کرد. این عادت تا به امروز در او حفظ شده است. در هنگام نزاع با شوهرش ، او شروع به گریه کرد و در آن لحظه شبیه یک دختر کوچک با پدر سختگیر بود. تئاتر بودن و عقب نشینی از واقعیت خیالی به او کمک کرد تا توجه ها را به خود جلب کند ، احساس خاص بودن کند و شرایط سخت خانواده را راحت تر تحمل کند.

پسران هیستریک در دوران کودکی من تقریباً هرگز آنها را ندیدم. من فقط یک مورد اخیر را به یاد می آورم که والدینم یک نوجوان 13 ساله را برای تشخیص نزد من آوردند. این پسر دارای شخصیت پرفشار بود ، پیانو می زد. یک ویژگی در او وجود داشت که او را متمایز می کرد ، توجه را به خود جلب می کرد - گفتار هوشمند (او به درستی جملات پیچیده را ساخت ، استرس را به درستی تنظیم کرد) ، رفتار در او وجود داشت ، او شبیه یک اشراف زاده جوان بود ، اگرچه والدینش ساده ترین افراد بودند. همچنین ، از اولین ثانیه ها ، او شروع به تجربه قدرت جذابیت خود بر من کرد ، از نظر اخلاقی شاد شد ، مانند یک دلقک ، او شروع به تقلید هری پاتر کرد. این شخصی بود که البته قول داد فوق العاده باشد.

دفاع هیستریک در کودک به عنوان پاسخی به تجاوزگری جهان پیرامون او شکل می گیرد: برای این که خشم دیگران را نرم کند ، باید جذاب ، شیرین و آسیب پذیر باشند تا بتوانند دوستان خود را بدست آورند - باید به ترتیب روشن و جالب باشند. برای مقابله با سرخوردگی ، آنها باید به قدرت تخیل خود متوسل شوند.

upl_1538026478_215529
upl_1538026478_215529

تضاد درونی شخصیت هیستریک با مجتمع الکترا دختر ، که خود را در رقابت با مادر برای توجه پدر نشان می دهد ، و با عقده ادیپ در پسران (رقابت با پدر برای توجه مادر) ظاهر می شود.

وقتی پدر زیبایی و جذابیت او را برای خود تشخیص دهد ، درگیری ادیپی برای دختر حل می شود ، اما می گوید که او قبلاً زنی دارد - این مادرش است ، و او قطعاً در آینده با مرد خود ملاقات می کند ، که او را نیز دوست خواهد داشت.

روان رنجوری در طول یک درگیری ادیپ حل نشده شکل می گیرد ، هنگامی که پدر با دخترش سرد است ، رفتارهای دور از خود ، انتقادی ، بی ارزش و حتی ظالمانه نشان می دهد. چنین پدری به طور مجازی بیان عادی جنسیت خود را تحریف می کند. در این مورد ، دختر تصوری از مردان به عنوان یک مرد قوی ، سلطه گر ، مقتدر ، جنسی ، و از سوی دیگر ، ترسناک ، حمل کننده تهدید ایجاد می کند. احساس تهدید از سوی مردان ، در درک زن هیستریک ، می تواند به مانعی جدی در راه دستیابی به برانگیختگی کامل و ترشح ارگاسم تبدیل شود. به همین دلیل است که زنان هیستریک اغلب تمایل جنسی یا سرماخوردگی دارند ، آن را با بیش فعالی جنسی پوشانده و خود را با مردان زیادی احاطه کرده اند ، بنابراین تأیید جذابیت خود را دریافت می کنند یا میل جنسی خود را به بیماریهای جسمانی تبدیل می کنند.

نشان دادن جنسیت ، ظالمانه ، خودانگیختگی کودکانه ، لمس کردن به عنوان سلاحی برای یک زن هیستریک عمل می کند ، بر مردان قدرت می دهد و توانایی کنترل آنها را دارد ، و همچنین راهی برای جلب توجه ، عشق ، که در دوران کودکی فاقد آن بود.

upl_1538029969_215529
upl_1538029969_215529

به طور مشابه ، اگر پسری تأیید جذابیت خود را از مادر دریافت نکند ، اگر مادرش با او بی ادبانه و بی احتیاط رفتار کند ، در اواخر عمر این پسر اغلب دون خوان می شود ، همیشه در جستجوی یک مادر مهربان. ترس از زنان او را از صمیمیت واقعی در یک رابطه باز می دارد و رابطه جنسی و نقش یک پسر جذاب نیز راهی برای محافظت و کنترل است.

upl_1538026926_215529
upl_1538026926_215529

در رفتار و درک زنان و مردان هیستریک ، کودکانه ، ساده لوحانه و کودکانه اغلب مشاهده می شود. در میان مردان هیستریک تعداد زیادی گیگولو وجود دارد و زنان را در بین زنان نگه داشته است.

البته ، یک شخصیت هیستریک یا ویژگی های آن می تواند به ارث برده شود ، به عنوان یک الگو در نتیجه مشاهده یک عضو هیستریک خانواده یا در نتیجه تقویت یک سبک رفتار هیستریک (یک کودک هیستریک می تواند مدرسه را ترک کند ، دائماً توجه والدین را جلب می کند). به خودی خود به بیماریهای جسمی ناگهانی مبتلا می شوند و والدین به جای این که بفهمند چرا کودک نمی خواهد به مدرسه برود ، بیماری های خود را ادامه دهد ، در مرخصی استعلاجی بنشیند ، پیش پزشکان برود ؛ همچنین ، والدین می توانند با زیرکی این کودکان را تحسین کنند. کودک داستانهای باورنکردنی درباره خود ارائه می دهد یا به طرز ماهرانه ای فریب می دهد ، در مورد عصبانیت خود ادامه می دهد و غیره).

شخصیت هیستریک ، مانند همه انواع دیگر شخصیت ها ، می تواند دفاع های خودشیفته ای داشته باشد. اگر آنها در حفظ تصویر او از فردی روشن ، موفق و محبوب مشارکت نداشته باشند ، او را تحسین نکنند ، علاقه کافی نشان ندهند ، در دستیابی به برنامه های خودشیفته خود سهیم نباشند ، می تواند مردم را بی ارزش کند. یک فرد هیستریک می خواهد در کنار او شریک متعالی را ببیند که در صورت لزوم از او محافظت می کند یا همه مجرمانش را مجازات می کند.

در زندگی ، یک فرد هیستریک همچنان در شریک خود شخصی را می بیند که از او خواسته می شود "نقایص" والدینی را که شفاعت نکرده اند ، به جلسات ملاقات نیامده اند ، جلسات والدین و غیره جبران کند.

شخصیت های هیستریک بسیار حساس و قابل پیشنهاد هستند ، آنها از جمله خواسته ها و انگیزه های جنسی خود بسیار توجه می کنند ، به همین دلیل است که اغلب مستعد روان پریشی هستند (اختلالات گوارشی ، VSD ، حملات ناگهانی ناشنوایی ، فراموشی ، فلج طبیعت روانی). برخلاف شخصیت خودشیفته ، "پوست کلفت".

در عین حال ، یک فرد واقعاً هیستریک احساس خالی ذاتی خودشیفتگان را تجربه نمی کند. یک شخصیت هیستریک دارای دنیای درونی غنی است ، برخی از برنامه ها ، پروژه ها ، افکار در مورد چگونگی احاطه کردن خود با یک گروه ، چگونه در معرض دید قرار گرفتن دائماً در سرم می جوشد.

upl_1538026972_215529
upl_1538026972_215529

در دوران سالمندی ، یک فرد هیستریک اغلب یک هیپوکندری می شود ، درهای بیمارستان ها را می کوبد و با بیماریهای غیر معمول و بی وقفه خود توجه پزشکان را به خود جلب می کند ، به مذهب یا سایر اعمال اعتصاب می کند.

فرد خودشیفته بیشتر به دیگران به عنوان شیئی از اطرافیان خود نگاه می کند ، خونسرد و حسابگر است.

توصیف شخصیت Appolinaria Suslova ، معشوقه F. M. داستایوفسکی ، زن سادیستی برجسته:

سوسلووا به سرعت مجذوب شد ، تصاویر ایده آل ساخت - و به شدت ناامید شد. و از آنجا که او نمی دانست چگونه ببخشد و از تسلیم نمی دانست ، این ناامیدی بلافاصله به کنایه و بی رحمی ، به خشم و بی رحمی تبدیل شد. خود آپولیناریا گاهی اوقات از این رنج می برد این ، خواسته های او برای زندگی و مردم او را به شکست و ضربه محکوم کرد ، و این سایه ای غم انگیز بر کل وجود او ایجاد کرد.

این زن یک پدیده خودخواهی آسیب شناختی و سادیسم پیچیده در رابطه با عزیزان خود است. او در تمام زندگی خود باعث درد و تحقیر دیگران شد."

شخصیت خودشیفته اغلب فاقد شفقت ، احساس وظیفه ، اصول اخلاقی است که تنها با خودخواهی او هدایت می شود. می توان به جهت گیری روانی آن اشاره کرد.

شخصیت هیستریک جهت گیری نوع دوستانه تری دارد ، قادر به احساس ترحم ، شفقت است.

همچنین ، یک شخصیت خودشیفته ، برخلاف یک شخصیت هیستریک ، اغلب فاقد تظاهرات تئاتری ، حساسیت بیش از حد ، عاطفی است.

البته ، می توانید ترکیبی از ویژگی های خودشیفته و هیستریک را در یک شخصیت پیدا کنید ، سپس تمایز یک شخصیت از شخصیت دیگر دشوار می شود ، اما در دوره مشاهده طولانی مدت و روان درمانی عمیق در دسترس است.

با اختلال شخصیت histrionic ، تمایل به برجسته شدن ویژگی های آسیب شناختی را به دست می آورد ، فرد در عصبانیت هیستریک خود مهار می شود ، می تواند به خود و دیگران آسیب برساند ، اغلب اقدامات عمومی تکان دهنده ای را انجام می دهد ، به عنوان مثال ، اعتصاب غذا در میدان سرخ اعلام می کند ، خود را به زنجیر می کشد. یک معبد (مازوخیست هیستریک).

upl_1538026513_215529
upl_1538026513_215529

خوانندگان عزیز ، از توجه شما به مقالات من متشکرم! مقاله های جدید من در مورد انواع شخصیت و ویژگی های متمایز آنها را از دست ندهید

نویسنده: بورکووا النا ویکتوروونا

توصیه شده: