ایجاد تعادل بین حمایت و ناامیدی در درمان

تصویری: ایجاد تعادل بین حمایت و ناامیدی در درمان

تصویری: ایجاد تعادل بین حمایت و ناامیدی در درمان
تصویری: چطور با احساس ناامیدی مبارزه کنیم؟ 2024, ممکن است
ایجاد تعادل بین حمایت و ناامیدی در درمان
ایجاد تعادل بین حمایت و ناامیدی در درمان
Anonim

در مورد این موضوع ، من می خواهم نظرات خود را بر اساس کار با مشتریان و تجربه خود به عنوان مشتری به اشتراک بگذارم. و اگرچه آنها حقیقت نهایی نیستند ، اما من به تمرین تکیه می کنم.

بنابراین ، در مورد تعادل. یک فرایند درمانی خوب به بیمار این امکان را می دهد تا با دریافت حمایت و تجربه ناامیدی در تماس با درمانگر ، به جلو حرکت کند. تعادل یکی و دیگری به شما امکان می دهد تا به تعادل برسید ، اما در یافتن آن ، افتادن در یک جهت یا آن طرف طبیعی است.

تغذیه بیش از حد با حمایت می تواند حق خشم مشتری را که روند تغییر را تقویت می کند ، از بین ببرد. اگر غالباً برای ایجاد این عصبانیت ناامید هستید ، در میان چیزهای دیگر ، ممکن است ناگهان متوجه شوید که درمان با شما تمام شده است و به جایی رفته است ، بالاخره ابتدا به شما اجازه می دهد گریه کنید …

با وجود این ، باید درک کرد که به طور کلی ، مداخلات یکسان درمانگر بسته به عوامل متعدد تماس می تواند هم برای بیمار پشتیبانی و هم ناامیدی باشد.

تله پشتیبانی مداوم در ناتوانی مشتری در مشاهده سهم خود در موقعیت و رابطه ای که در آن رنج می برند نهفته است. مسئولیت خود را درک کنید سپس آن را اختصاص دهید. از این سهم خود وحشت کنید. شروع به انتخاب راه های زندگی کنید ، این روش های جدید استفاده را بیاموزید. اما این امکان وجود ندارد ، زیرا در رحم مادر گرم هستید ، که درمانگر با حمایت بی پایان خود ایجاد می کند.

دام ناامیدی در افراط و تفریط زودرس و نابهنگام آن است. نتیجه می تواند آسیب روانی مجدد مراجعه کننده ، مهار خشم ، فرار از تماس ، توقف روند داخلی به جای پیشرفت در درمان باشد. این بدان معنا نیست که درمانگر مجبور است هر یک از احساسات خود را حفظ کند اگر ارائه آنها می تواند برای مراجعه کننده ناامید کننده باشد. تفاوت در این است که درمانگر می داند چگونه با احساسات بوجود آمده برخورد کند ، اما ممکن است مراجعه کننده آمادگی مواجهه با آنچه هنوز برایش چندان در دسترس نیست را نداشته باشد. به عنوان مثال ، با عصبانیت ، انزجار یا کسالت.

نگرانی درمانگر در مورد اینکه آیا او به اندازه کافی مثر است ، تمایل به پراکندگی ، بزرگ شدن مشتری ، و به معنای واقعی کلمه نزدیک شدن او به بدن ، ترجیحاً چندین مورد را بیدار می کند. با این حال ، رابطه ما با مشتری در اولویت است. به هر حال ، گشتالت درمانی یک رابطه درمانی است که باعث بهبود می شود. بنابراین ، هرگونه مداخله ای که رابطه با مراجعه کننده را از بین ببرد ، درمانی نیست.

زمان لازم برای ایجاد اعتماد فرصتی برای چرخاندن آونگ تعادل ناامیدی و حمایت فراهم می کند. این می تواند روشن کند که چه چیزی برای مشتری بهتر است و در چه شکلی است. مهارت خود درمانگر در حمایت از خود و مقاومت در برابر سرخوردگی از زندگی توسط قطرات هوایی به مراجع منتقل نمی شود. می توانید راه های هر دو را به اشتراک بگذارید. خود درمانگر اولین راه مراجعه کننده به مقابله با چیزی است که مطمئناً نمی تواند به تنهایی با آن کنار بیاید. چه او را مجبور کند و چه او را مجبور کند که با مشکلات تماس برخورد کند ، فایده این است که تماس با درمانگر به گونه ای متفاوت از زندگی قبلی او اتفاق می افتد.

توانایی مراجعه کننده برای نشان دادن خود در رابطه با درمانگر یا برعکس ، ماندن در تصویر و دروغ گفتن در چیزی ، مستقیماً با حق اختصاص یافته خود درمانگر برای بودن یا نبودن خود ارتباط دارد. این انتظار که درمانگر باید همیشه حمایتی باشد و مراجعه کننده باید از خودگذشتگی صادقانه باشد ، خوشبختانه با واقعیت تماس های معمولی انسانها ، هر چند در چارچوب درمان ، مطابقت ندارد.

من می دانم که چگونه می توانم در درمان در کنار فرد دیگری که به من ترحم نمی کند ، گریه می کنم ، آه و آه خود را صدا نمی کند ، چهره ماتم انگیز ندارد و سعی نمی کند مرا در آغوش بگیرد سینهاگر او بتواند اشک های من را تحمل کند و بتواند در این کار با من باشد ، من دوباره به سراغش می آیم. اگر او احساسات خود را در پاسخ به احساسات من به اشتراک بگذارد ، من مدت زیادی با او خواهم بود.

اما تمایل درمانگر برای از بین بردن عصبانیت من ، پرسیدن سوالات زیادی که در حال حاضر بر تجربیات من تأثیر نمی گذارد ، در هر صورت ، حداقل در یک مورد ، می گوید "من باور ندارم ، تو مرا به دور بوته هدایت می کنی" تا من سعی کنید او را متقاعد کنید که من حقیقت را می گویم - چنین ناامیدی من را متوقف می کند و به هیچ وجه باعث پیشرفت من نمی شود. و بازگرداندن مسئولیت به من ، جذابیت برای بخش بزرگسال من ، با نگرشی دقیق نسبت به کودک ، به خوبی ترویج می کند.

چرا من - خودتان را بررسی کنید: آیا در پشتیبانی شکست خورده اید ، آیا با ناامیدی اورکلاک کرده اید؟ به دنبال تعادل باشید. و به حرف مشتری خود گوش دهید.

توصیه شده: