روان درمانگر و پول. کیف مونولوگ

2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44

سلام من یک کیف پول هستم. همه افراد شایسته می دانند که به این کیف پول های جدی می گویند. با تأکید بر آخرین هجا و ترجیحاً با ضمیر فرانسوی. آره. و اینجا داستان من است.

زمانی من یک کیف پول بی اهمیت بودم و پولی که داشتم نه چندان کوچک ، بلکه نامنظم بود. چیزی بیهوده تحت عنوان "بورس تحصیلی" ، کم و بیش مناسب با نام "جیب" ، خوب ، و مهمتر از همه - "از مادربزرگ تا بستنی". این پول به راحتی ، رفت و برگشت ، نه تنها برای بستنی ، البته ، به طور کلی ، هزینه شد ، اما به طور کلی ، لازم نبود که خالی باشد. آه ، جوانی طلایی است …

با گذشت زمان ، من یک کیف پول چرمی مناسب شدم ، ضخامت و وزن خوبی به دست آوردم. در من ، اسکناس های بزرگ و رنگهای مختلف به آرامی خش خش کردند ، و البته! بدون تپش کوچک من با تحکم ، ارزش خود را می دانستم ، به روز روزانه اهمیت نمی دادم ، اما به زیبایی فکر می کردم. به عنوان مثال ، چه چیزی می تواند با پول خریداری شود؟ و بابت پول زیاد؟ من را از جیب یا کیفم در شیک پنهان و اغلب در مکانهای دل انگیز بیرون آوردند: مغازه های زیبا ، کلوپ های شیک ، رستوران های شیک. رفتیم خارج و آه! چقدر آنجا پول هدر دادیم! آنها می توانستند هزینه آن را بپردازند. با این حال-درآمد مناسب ، دو بار در ماه ، پیش پرداخت ، به وضوح طبق برنامه ، ضربه زدن ، کلاه قطره ای. و در پایان سال یک پاداش zhi-i-rny-s-th وجود دارد. آره….

و سپس اتفاقی برای استاد من افتاد. او عجیب را می خواست. در ابتدا ، آنها مرا در مکانهایی به نام "مدرسه روان درمانی" ، "نظارت" ، "سمینار نظری" شروع کردند. ثانیاً ، ما شروع به خرج کردن پول در کتابفروشی ها کردیم و مقدار ناپسندی! حتی در آن زمان ، من مشکوک بودم که چیزی اشتباه است و افسوس ، شبهات من برآورده شد. یک روز جریان نقدینگی ، آنقدر آشنا و قابل پیش بینی ، خشک شد. استاد من تصمیم گرفت که آماده است به شیوه ای جدید زندگی کند. نگران کننده بود ، اما با فکر یک صندلی چرمی گران قیمت ، یک میز Chippendale ، یک کاناپه با پشتی خمیده ، یک فرش کرکی و یک رایحه شناور از عطر نفیس گرم شدیم.

اما به زودی چشم اندازها مانند دود از بین رفت. ما حتی دفتر را مجهز نکرده ایم ، اما در حال حاضر در حال فیلمبرداری از گوشه های مختلف برای ملاقات با "مشتریان" هستیم ، جایی که در مورد زندگی صحبت می کنیم. جالب است که پس از تمام کتابهایی که خوانده ام و سالها مطالعه کرده ام ، استاد من زندگی کسانی را که می آیند آموزش نمی دهد ، اما بیشتر و بیشتر به آنها گوش می دهد و باور کنید ، این افراد به دور از خوشایندترین ها می گویند چیزها و آنها همچنین صحنه هایی را اجرا می کنند و داستان هایی را در طول ملاقات اجرا می کنند ، فقط tsh-s-s ، به کسی نگویید ، آنها شما را در یک جامعه مناسب درک نمی کنند!

زندگی من نیز به طور اساسی تغییر کرده است. اسکناس های زیبا و بزرگ سبز رنگ از بین رفتند ، همه چیز به طرز غم انگیزی نامنظم شد ، من براقیت خود را از دست دادم. درست است ، به نظر می رسد صاحب من کاملاً عقل خود را از دست داده است ، زیرا نگرانی خود را در مورد سفرهای تفریحی متوقف کرد و به جای این که به پول کلان فکر کند ، در مورد معنای زندگی ، اعتماد ، احساسات مختلف فکر می کرد … ما اغلب با دیگران مانند صاحب مکانهایی که صحبت در مورد موضوعات بلند است و پول در معرض "آگاهی" قرار می گیرد. موافقم ، کلمه عجیبی است.

و اینجا یکی دیگر است. وقتی من اینقدر… غیر قابل ارائه شدم ، بنا به دلایلی احساس کردم برای صاحب آن عزیز شده ام. حالا او در حال سرمایه گذاری روی من است ، چگونه باید آن را بیان کنم … با احترام. و او بسیار بیشتر عاقلانه هزینه می کند. من دیگر کیف اصلی نیستم ، من یک کیف پول معمولی هستم. با این حال ، لطفا توجه داشته باشید! کیفی من امید خود را از دست نمی دهم که وزن و ضخامت به من بازگردد. اما من هیچ توهمی ندارم که براق و بیماری دوباره برمی گردد.

مسیرهای شگفت انگیزی را مردم انتخاب می کنند ، درست است؟ و سرنوشت کیف پول آنها غیر قابل بررسی است.

شما با تکنیک مونولوگ مورد استفاده در روش سایکودراماتیک آشنا شده اید.

درمانگران سایکودرامای اتحادیه روان درمانگران اوکراین (USP) آندری زلوتنیکوف ، النا نسترنکو ، النا استوپاک در مورد نقش یک کیف پول با شما صحبت کردند. روان درمانی بازی شوخ و گاهی بید بازی است.

چگونه زندگی کیف پول خود را تغییر دهید - در اینجا.

در زیر پیوندی به یک پروژه آموزشی در مورد سایکودرما وجود دارد