2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
شانسی وجود ندارد. جرم نیست. بدون تو.
احساسات مانند موجی از مهتاب سیل می کند به جنگلی خواب آلود ، بی سر و صدا ، کمی احساس ضعیف خطر ، احساس خفه شدن مشارکت در آنچه در حال رخ دادن است ، یک شب جدید از زندگی شما آغاز می شود. بین شب و روز روحت پاره شده ، تکان می خوری ، شک و تردید ساحل را فرا گرفته است ، هیچکس نیست که بتواند به حرفهای تو گوش دهد ، این یک شوخی نیست ، این حتی واقعیت ندارد ، این همان چیزی است که خودت در خود برای دیگران حمل می کنی ، فقط استفراغ غریزی توصیه با مونولوگ شما ، فقط انقباضات تشنجی اسفنکتر کمک ، باعث می شود که طرف مقابل از شما دور شود ، او نمی تواند پیش بینی شما را در خودش نگه دارد ، بسیار سمی است. و می دانید ، این چنین است ، آنها شما را درک نخواهند کرد ، و شما نیز خود را درک نخواهید کرد ، فقط فکر می کنید ، رویای این درک را در سر می پرورانید ، اما همه چیز بیهوده است ، فقط سایه پارانوئید خود کاذب شما می تواند شما را درک کند.
نگاه های جانبی ، همه چیز در جایی ناپدید می شود ، متافیزیک درد مستلزم رنج است ، ما بلند شدیم و رفتیم ، و شما همانجا غصه خورده دراز کشیده اید ، البته غم ، در نقطه ای ریخته شده است ، و هیچ کس دستان خود را آماده نمی کند وقتی شما از بی تفاوتی خود کور شوید فقط درک کنید ، در دنیای خود ، عاری از گرما و درک ، جایی برای شما وجود ندارد. دشوار ، دردناک و نفرت انگیز در مکان هایی است ، درک خود مستلزم استبداد سعادت ناخودآگاه بر سر آگاهی گیج شده مملو از افکار غرورآمیز و خالی است. هرگونه تمایل شما در این حالت بی معنی است ، آنها مهمترین چیز را ندارند - شما. هیچ گرما و هیچ عشقی وجود ندارد ، فقط یک دید تحریف شده از روابط وجود دارد ، حتی یک اشاره به درک خود وجود ندارد ، فقط اعتقاد مطلق وجود دارد که شخص درست می گوید. شما هنوز کودکی هستید که عشق مادر خود را نمی دانستید ، با او در روح خود می شتابید ، مانند یک کودک کوچک با خرس عروسکی ، دیدن این از بیرون درد آور است ، شما خیلی کوچک هستید و در حال حاضر بسیار ناراضی هستید ، من تو را در آغوش بگیر ، من می خواهم تو را گرم کنم ، در من سوپیلکا شروع به بازی در سرم می کند و به من یک ملودی وهم انگیز مادری برای فرزند شما می زند و شما به سادگی مرا با بازوهای نازک خود در آغوش خواهید گرفت ، و چشم های شما پر از رطوبت بی نظیر یاس و امید شکرگزار ، که آن را خواهم شکست ، به محض این که چهره ای در افق ظاهر شد و هوشیاری را به سمت دیگری سوق داد ، همانطور که یک بار مادر شما شبانه شما را با مردی رها کرد و در آنجا ناپدید شد. این داستان پایان ندارد ، هیچ تحلیلی وجود ندارد که سفر شما را در شب بعد از مامان تکمیل کند ، هیچ تحلیلگری وجود ندارد که او را به شما بازگرداند ، به گهواره شما ، هنوز گرم و در حال حاضر بسیار خالی ، راهی برای بخشش وجود ندارد درک کنید ، این فقط برای همیشه است ، آن را بپذیرید ، یخ بزنید ، بمیرید ، آنها را بکشید ، خاطرات خود را بکشید ، و بعد از آن برای شما آسان نمی شود ، زیرا مادر هنوز نزدیک است ، اما خیلی دور است ، و دیگر مال شما نیست. بیگانگی ، این چیزی است که او برای شما گذاشت ، و شما تنها هستید ، و هیچ کس صدایتان را نمی شنود ، و شما گنگ هستید. مامان ، چرا در انتخابت اینقدر کور هستی؟ آیا من یک معجزه نیستم؟ نه ، شما یک معجزه نیستید ، حتی او نیستید ، شما کسی هستید که در بودن با او دخالت می کند. ادیپوس ، او همیشه آنجاست ، به نظر می رسد که به جای مادرش ، بین شما مانند یک عظیم الجثه ایستاده است ، مانند نفرت پشت عشق ایستاده است ، و شما با همه اینها تنها هستید و قطعاً بازنده خواهید بود. هیچ شانسی برای شما وجود ندارد جرم نیست. بدون تو.
نه ، شما فقط اشک های خود را نخواهید ریخت ، دیگر وجود ندارد ، رویاهایتان کل لوازم و یک بالش خیس را در صبح به سرقت برده است ، هیچ چیز برای شما وجود ندارد. این زندگی است ، ادامه دارد ، سفارش ، ناهار ، صورت حساب ، همه چیز. کجا بریم؟ امروز با چه کسی تنها خواهی بود؟ اگر شما به همه اینها نیاز دارید … اگرچه ، نگران نباشید ، همه چیز در حال حاضر تصمیم گرفته شده است ، نگران نباشید. نترس ، هیچ کس نمی آید.
توصیه شده:
من با شما احساس بدی دارم ، اما بدون شما بدتر است. وابستگی به هم عشق نیست
اخیراً من روی مطالعه وابستگی وابسته و روابط وابسته به هم بسیار کار کرده ام. وابستگی وابسته به آفت زمان ماست. این زمانی است که شخصی زندگی ، شادی ، احساسات و غیره خود را قرار می دهد. بسته به شخص دیگر وابستگی متقابل همیشه غیر صادقانه و همیشه دستکاری است.
آموزش بدون ذره نیست
مادرم یکبار به من گفت: "تو می توانی سیگار بکشی". می گوید: «خواهش می کنم. دود. فقط شما دندان های زرد ، بوی بد دهان و احتمالاً کودکان بیمار خواهید داشت "… و من با این علم که امکان پذیر است به زندگی ادامه دادم ، اما چرا؟ تقریباً به همان شیوه ، مادرم ایده من را با خالکوبی "
"روان پریشی سرطان" چیست؟ اگر جرم نیست ، پس مشکل روانپزشکی چیست؟
psy-practice.com/publications/psikhicheskoe-zdorove/onkologiya-kotoraya-ne-imeet-svyazi-s-obidoy/ را شروع کنید در جستجوی "علل" روانی سرطان ، انجام تزها و استعاره های ساده غیرممکن است. مقاله ای که نوشتم بسیار طولانی بود ، بنابراین آن را به دو قسمت تقسیم کردم.
هیچ کس به هیچ کس بدهکار نیست؟ درباره رابطه بدون تعهد
اوه ، چیزی روی سرم جوشید من می توانم به نحوی سریع پیر شوم و محافظه کار شوم ، یا شاید این تجربه واقعی باشد. من کاملاً از معنا یافتن در یک رابطه بدون تعهد خودداری می کنم. اگر هنوز چنین رابطه ای را می خواهید ، شجاعت داشته باشید که موارد زیر را با صدای بلند برای شریک خود بیان کنید:
بدست آوردن آنچه نیست امکان پذیر نیست
کودک با یک قاشق در جعبه ماسه حفاری می کند. خورشید گرم می شود. او برای تهیه خمیر به ماسه مرطوب نیاز دارد. ماسه مرطوب وجود ندارد. کودک به حفاری ادامه می دهد. خورشید گرمتر است. شن و ماسه خشک است ، مهم نیست چقدر حفاری کنید. کودک تشنه است.