من با شما احساس بدی دارم ، اما بدون شما بدتر است. وابستگی به هم عشق نیست

تصویری: من با شما احساس بدی دارم ، اما بدون شما بدتر است. وابستگی به هم عشق نیست

تصویری: من با شما احساس بدی دارم ، اما بدون شما بدتر است. وابستگی به هم عشق نیست
تصویری: چند شنبه با سینا | فصل سوم | قسمت 10 | فرنوش حمیدیان 2024, آوریل
من با شما احساس بدی دارم ، اما بدون شما بدتر است. وابستگی به هم عشق نیست
من با شما احساس بدی دارم ، اما بدون شما بدتر است. وابستگی به هم عشق نیست
Anonim

اخیراً من روی مطالعه وابستگی وابسته و روابط وابسته به هم بسیار کار کرده ام. وابستگی وابسته به آفت زمان ماست. این زمانی است که شخصی زندگی ، شادی ، احساسات و غیره خود را قرار می دهد. بسته به شخص دیگ

وابستگی متقابل همیشه غیر صادقانه و همیشه دستکاری است. این رابطه ای است که در آن یکی قربانی و دیگری متجاوز است. رابطه ای که در آن سوم اغلب ظاهر می شود - نجات غریق. رابطه ای که همه مدام در حال تغییر نقش ها با یکدیگر هستند.

روانشناسان می گویند 98 درصد از مردم جهان به نوعی مستعد روابط وابسته هستند. و ریشه های این وابستگی در دوران کودکی ما است.

مدت زمان زیادی طول می کشد تا با فردی وابسته کار کنید تا استقلال خود را به دست آورید. (من در حال حاضر در مورد درمان فردی صحبت می کنم). اما خبر خوب این است که نتیجه مثبت ممکن است.

چرا کار کنم؟ زیرا روابط وابسته هرگز شادی نمی آورند. نه شادی ، نه شادی ، نه رضایت. اما فقط بازی های دستکاری کننده ، اضطراب بی پایان ، احساس دور باطل و ناامیدی.

مسیری که به روابط واقعی و محبت آمیز نزدیک می شود ، مسیر وابستگی متقابل به استقلال و سپس وابستگی متقابل است. وقتی "من به تنهایی احساس خوبی دارم ، اما با هم هنوز هم بهتر است."

گاهی اوقات عصبانی می شوم که بسیاری از شیوه ها ، آموزش ها ، کلاس های آموزشی "معنوی" مدرن فقط برای حمایت و تقویت روابط وابسته است. دادن یک عصا به یک زن به شکل یک توهم که اگر او این و آن طرف رفتار کند ، این و آن باشد ، مطمئناً … بر مرد خود قدرت می گیرد. بله بله…

این که فکر کنم و صادقانه باور کنم که "اگر طبق قوانین خاصی رفتار کنم ، مرد من هر کاری را که من بخواهم انجام می دهد و همان چیزی باشد که من تصور می کنم" این بدان معناست که من بر شخص دیگری قدرت دارم. و نفر دوم دیگر نه یک شخص ، بلکه فقط یک عروسک خیمه شب بازی در دستان یک زن شیرین ، دلسوز و با رفتار درست است.

همانطور که ایتالیایی ها در کتاب "خوردن ، دعا ، عشق" می گویند "و من آنجا بودم". و وقتی دیدم چگونه سعی می کنم آب دهانم را ببلعم ، تسلیم کنم ، متوجه شخص نزدیک نشوم ، موهای سرم شروع به وحشت کرد. از این که فکر کنم شما می توانید شریک زندگی خود را تنها به عنوان یک چیز ، به عنوان یک شیء ، به عنوان ابزاری برای ارضای نیازهای خود درک کنید ، متنفرم. نفرت انگیز ، غمگین ، دردناک ، متاسفم ، غمگین … آیا می دانید چرا نفرت انگیز است؟ زیرا فرد وابسته به خود مانند انگلی است که روی شخص دیگری نشسته است. آزار دادن به خود به عنوان یک انگل زننده است. دلگرم کننده است که می توان این نقش را تغییر داد.

آیا می خواهید یک رابطه صمیمانه واقعی ، صمیمانه و مملو از عشق داشته باشید؟ سپس در مورد آن کاری انجام دهید!

اولین قدم به سوی استقلال ، درک وابستگی خود است. و می خواهید آن را تغییر دهید. به خاطر احترام به دیگری ، به خاطر احترام به خود. تا در نهایت مسئولیت زندگی خود را بر عهده بگیرید. به منظور ایجاد یک مسیر شگفت انگیز و جالب به سوی خود. برای یافتن خود ، راهی پر از ماجراجویی.

قهرمان ، باید به خانه برگردد ،

جایی که عشق در انتظار اوست

و بگذار همه حرومزاده ها و عوضی ها از بین بروند

خسته از جدایی طولانی

قهرمان جدید باید به خانه بازگردد (ج)

و به یاد داشته باشید ، یک فرد وابسته به همواره سعی می کند رفتارهای دیگران را هدایت کند:

"وابستگان وابسته تمایل دارند دیگران را کنترل کنند. برای انجام این کار ، آنها عمدتا از بازی های قدرت استفاده می کنند که" از بالا "یا" از پایین "انجام می شود ، فرار می کنند ، مشتاق انتقام هستند ، باعث ایجاد یک احساس گناه ، اغوا ، ارعاب ، مسئله می شوند. اولتیماتومها ، چشم پوشی کردن ، ناله کردن ، تهدید به خودکشی ، سخنرانی ، توهین ، سعی کنید راضی باشید ، درمانده به نظر برسید ، در را قفل کنید و اجازه ندهید کسی وارد شود ، تأثیر بگذارد ، محکوم کند ، مست شود ، از نظر جنسیت ، هرگز اشتباهات خود را نپذیرد ،آنها ترک می کنند ، برمی گردند ، دوباره می روند ، ناخواسته با ماشین رانندگی می کنند ، مواد مخدر مصرف می کنند ، پرخوری می کنند ، ساعت ها کار می کنند ، از رختخواب بلند نمی شوند ، به مردم می گویند چه کار کنند و چه کار نکنند ، تجزیه و تحلیل ، رد می کنند ، پروژه ها را طراحی می کنند ، می دهند پیشنهادات منطقی ، سکوت ، بستن در یک اتاق - به طور کلی ، آنها هر کاری را که به ذهنشان می رسد انجام می دهند تا سعی کنند رفتار دیگران را کنترل کنند. هدف از چنین اقدامی یکسان است - هدایت شخص دیگری."

بری واینهولد ، جانی واینهولد

"رهایی از وابستگی به هم"

توصیه شده: