5 تصور غلط از پدران مشتاق - و چگونه آنها را از بین ببریم

تصویری: 5 تصور غلط از پدران مشتاق - و چگونه آنها را از بین ببریم

تصویری: 5 تصور غلط از پدران مشتاق - و چگونه آنها را از بین ببریم
تصویری: باور های غلط 2024, ممکن است
5 تصور غلط از پدران مشتاق - و چگونه آنها را از بین ببریم
5 تصور غلط از پدران مشتاق - و چگونه آنها را از بین ببریم
Anonim

نویسنده: آلوف الکساندر میخائیلووی

همانطور که می دانید ، یک شهروند معمولی فوتبال عالی بازی می کند ، در ژئوپلیتیک مسلط است و به طور بالقوه بهترین پدر و مادر است. و اگر دو مهارت اول به ندرت مورد آزمایش قرار گیرد ، آخرین مورد دیر یا زود با یک آزمون سخت زندگی مواجه خواهد شد. البته می توانید به حافظه اجداد و گوگل همه کاره اعتماد کنید ، اما … برای مقایسه ، سعی کنید آنچه را که در مورد رابطه جنسی و عواقب آن قبل از اولین بار گرامی داشتید ، به خاطر بسپارید. البته اطلاعات اکنون دریا است ، اما آوارها در آن شناور می شوند ، خوشا به حال شما. و توهمات به سرعت گسترش می یابند و برای مدت طولانی در سر می نشینند. اجازه دهید نگاهی به برخی از آنها بیندازیم

  1. کودک یک ورق خالی است ، آنچه شما می نویسید همان خواهد بود. بر این اساس ، اگر کودک شروع به رفتار متفاوتی با آنچه من آموختم (گریه ، منفعل و غیره) کرد ، پس شخص دیگری با تأثیر منفی خود تلاش کرد.

    در واقع به این سادگی نیست. رفتار و ویژگیهای رشد بیش از زمینه اجتماعی تحت تأثیر قرار می گیرد. به عنوان مثال ، ماهیت دوره بارداری و زایمان اهمیت کمتری ندارد. علاوه بر این ، حتی یک نوزاد دارای خلق و خوی است که در یادگیری باید در نظر گرفته شود. نیازی نیست که افراط کنید و کاملاً خود را با آن وفق دهید. اما انتخاب روشهای آموزشی به میزان کافی مهم است.

  2. کوچولو فقط به سینه نیاز دارد ، بنابراین طبیعی است که پدر به تربیت یک ساله در 2 سالگی (3 ، 4 ، 5 …) متصل شود. اگر در طول "اتصال" مشخص شود که چیزی در مورد کودک اشتباه است ، دشمنان دوباره درگیر می شوند.

    باید بگویم که مردان به طور کلی اهمیت ارتباط عاطفی را بسیار دست کم می گیرند. و متصل شدن به تربیت n سال بعد از تولد بلافاصله با مجموعه ای از الزامات همان متقاعد کردن یک زن ناآشنا برای انجام سریع رابطه جنسی و انتظار داشتن آتش سوزی است. برای شروع ، باید خودتان آتش را خاموش کنید. به عبارت دقیق تر ، گرمای ساده انسان. هر چه دیرتر شروع کنید ، بیشتر از کودک دور می شوید و او فعال تر در برابر تأثیرات شما مقاومت می کند.

  3. کودک یک بزرگسال کوچک است. می توانید با او مذاکره کنید ، او همه چیز را درک خواهد کرد. و اگر او آنطور که توافق کرده است عمل نکند ، این فقط برای رنجش من است.

    کودک یک بزرگسال نیست ، حتی اگر گاهی اوقات بسیار شبیه به نظر برسد. به عنوان مثال ، شما می فهمید که تفکر در مورد شکل گیری مفاهیم (نه مفاهیم) در سن 12 سالگی توسعه می یابد. آیا انتظار دارید که او منطق شما را در 2 (3 ، 4 ، 5 …) و آن را دنبال خواهد کرد؟ این فقط خارج از توانایی های اوست. بنابراین ، بله ، او در سخنرانی در مورد غیرقابل قبول بودن پرش از گودال ها و لیسیدن دست های کثیف به شما اشاره می کند ، اما او همچنان این کار را انجام می دهد. نه از روی بدخواهی (گرچه اغلب در کودکان سه ساله اتفاق می افتد). او به سادگی نمی داند چگونه خود را کنترل کند. اگر می خواهید به شما در یادگیری کمک کند ، کافی است مهمترین قوانین را بارها و بارها تکرار کنید. من در مورد الزامات تنظیم قوانین اکنون نمی نویسم - یک مقاله جداگانه در اینجا مورد نیاز است.

  4. کودک با همه یکسان رفتار می کند. بنابراین ، اگر زن شکایت می کند که حالش خوب نیست و در حضور من ابریشم است ، اینها قلم های زن هستند. و من خوش تیپ هستم

    باید بگویم ، این یکی از مخرب ترین توهمات برای یک خانواده است. کودک دائماً در حال آزمایش محدودیت های مجاز است. شما احتمالاً اکثر این آزمایشات را نمی بینید ، فقط به این دلیل که شما زمان بسیار کمتری را نسبت به مادر خود با او می گذرانید. البته ، خوب است که خود را پدر و مادر سطح خدا بدانید و نمی خواهید عصر را بعد از کار به آموزش بپردازید ، اما به این موضوع فکر کنید. با درک اینکه شما ادعاهای مادر را با او در میان نمی گذارید ، کودک آنها را بی اساس می داند. و کمی بعد ، وقتی آنها از شما شروع به کار می کنند ، به همان اندازه غیر منطقی به نظر می رسند. و حتی اگر مدتی فرزندان از ترس اطاعت کنند ، دیر یا زود برای شما مانند زن شما غیرقابل کنترل می شود.

  5. کودک نیازی ندارد به نحوی در آنجا با هدف برخورد شود. او به مرور همه چیز را یاد می گیرد ، اما فعلا اجازه دهید بازی کند.

    تصور غلط در اینجا این است که بین "بازی" و "تمرین" نابرابری وجود دارد. تا 7 سالگی برای یک کودک ، همه چیز یک بازی است. از طریق او ، او خود ، جهان ، روابط اجتماعی ، قوانین ، نقش ها و موارد دیگر را می آموزد. بنابراین ، یکی از سوگیری ها (در حال حاضر ، بیشتر در مورد زنان است) این است که کودک را به طور متوالی به همه قسمت ها بچرخانید ، حتی اگر او آنها را خیلی دوست ندارد. از این طریق فقط کار بیش از حد و سرکوب کنجکاوی. سوگیری دیگر این است که به هیچ وجه در بازی کودک دخالت نکنید. مطمئناً کودک کاری برای خودش پیدا می کند (مخصوصاً اگر قرص را به موقع به او بدهید) ، اما یک بزرگسال می تواند با پرسیدن سوالات مختلف ، ایجاد موقعیت های جدید بازی و حتی فقط بازی کردن ، فعالیت خود را تحریک کند. این نه تنها به رشد کمک می کند ، بلکه رابطه والدین و فرزند را نیز بسیار تقویت می کند. به طور کلی ، از هر طرف مفید است.

به طور خلاصه ، متذکر می شوم که اصلی ترین مشکلات یک پدر جوان جدا شدن او از تربیت و انتظارات بیش از حد است. انواع افسانه ها و توهمات به آنها پایبند است. بنابراین ، تا آنجا که ممکن است سعی کنید در این روند شرکت کنید و لذت بردن از آن را بیاموزید. سپس ، حتی اگر یک اشتباه آموزشی داشته باشید ، می توانید آن را به سرعت اصلاح کنید.

توصیه شده: