2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
احساسات از هیچ کس نمی پرسد کی و در چه مقدار ظاهر می شود ، آیا درست است یا غلط ، آیا می تواند باشد یا نه. این اتفاق نمی افتد که هیچ احساسی وجود نداشته باشد ، بیشتر اوقات ما متوجه آنها نمی شویم ، یا آنها به سادگی آنهایی نیستند که ما دوست داریم تجربه کنیم.
احساسات از اعمال متوقف می شوند. آیا توجه کرده اید که ارزش آن را دارد که در جایی فرار کنید ، دست از انجام دادن و انجام یکسری اقدامات بی معنی بردارید (خوب ، البته ، ما معمولاً به آنها معنا می دهیم ، اما به طور کلی 90 از 100 مورد بیهودگی پوچی است) ، سپس احساسات بلافاصله به نظر می رسد؟ اغلب ، اضطراب ، اضطراب ، ترس ، رنجش یا احساس گناه می تواند افزایش یابد ، کمتر - شادی ، الهام یا لذت.
احساسات همیشه حرف اول را می زنند. این آنها هستند که نشان می دهند آیا ما در مسیر درستی حرکت می کنیم یا ارزش اصلاح چیزی را دارد یا نه. هیچ احساس خوب یا بدی وجود ندارد. شما نمی توانید خود را سرزنش کنید که به ما وابسته نیستید. و احساسی که به وجود می آید خود به خودی است ، به ما بستگی ندارد و فقط یک شاخص است - اینکه چیزی باید تغییر کند. اگر این احساس ناخوشایند است. خوب ، به عنوان مثال ، اضطراب ، گناه ، شرم ، ترس ، تحریک ، عصبانیت ، کینه. و گاهی لازم نیست کاری با آنها انجام دهید. برای شروع ، کافی است درک کنیم که دقیقاً چه احساسی داریم و با چه چیزی مرتبط است.
اما اگر دائما احساسات را سرکوب کنید ، دیر یا زود آنها به عنوان یک تأثیر ظاهر می شوند. به عنوان مثال ، عصبانیت منظم (که نشان می دهد ما چیزی را در شرایط فعلی یا در وضعیت فعلی امور دوست نداریم) دیر یا زود به پرخاشگری یا خشم تبدیل می شود - سپس ما معمولاً همه چیز را در اطراف خود منفجر و نابود می کنیم - روابط ، احساسات ، عشق و گاهی خانه ای که در آن زندگی می کنیم. احساس گناه و کینه معمولاً ما را از درون از بین می برد ، خودانگیختگی ما و توانایی ما در این که هستیم ، خودمان را آنگونه که ما می خواهیم نشان می دهیم ، و نه آنطور که عزیزانمان از ما می خواهند (که اغلب این احساسات را در ما ایجاد می کنند) راحت تر می توان آنها را دستکاری کرد ، نه ، آنها این کار را ناخودآگاه انجام می دهند ، اما آنها قبلاً عادت کرده اند که همه چیز همانطور که نیاز دارند پیش می رود … اما بیشتر در مورد آن یک زمان دیگر).
اما مهم نیست که چه احساساتی ما را جذب می کند ، مهم نیست که چه احساسی در حال حاضر ما را راهنمایی می کند ، ما همیشه یک انتخاب داریم - یا از آنها پیروی کنیم ، همانطور که همیشه به آن عادت کرده ایم ، یا برای درک موقعیت ، از بیرون آن را ببینیم و آن را حداقل تا یک هزارم شیوه معمول عمل خود تغییر دهید ، و این ، دیر یا زود ، کل سیستم و کل زندگی او را تغییر می دهد. نکته اصلی این است که دقیقاً بفهمیم آیا لازم است یا خیر. و چه تغییراتی را دوست داریم.
توصیه شده:
ماهیت روان درمانی کوتاه و مختصر است - کار شایسته با احساسات و احساسات
در این مقاله من دیدگاه خود را در مورد چگونگی کار سریع و کارآمد با حوزه عاطفی فرد به اشتراک می گذارم. من قبلاً مقاله ای در مورد احساسات ، احساسات آنها ، آنچه برای درک نحوه مدیریت حوزه عاطفی خود نیاز دارید ، نوشته ام. در اینجا من می خواهم این موضوع را از طرف دیگر لمس کنم ، یعنی درک روشن و بدون ابهام از احساساتی که مسئول چه چیزهایی هستند ، چرا بوجود می آیند و چه کارهایی باید با آنها انجام شود.
استعمار احساسات یا مهار احساسات در تجارت ، سیاست ، فرهنگ سرگرمی
ما در دنیایی از حقایق ناشی از احساسات زندگی می کنیم. داشتن احساسات مناسب به شما این امکان را می دهد که حقایق "درست" را در نظر بگیرید و واقعیت های "اشتباه" را کنار بگذارید. هویت ، اعم از شوروی و پسا شوروی ، با کنترل احساسات ایجاد می شود و تنها در این صورت است که حقایق اهمیت پیدا می کنند.
روانشناسی احساسات: چه چیزی در پشت احساسات ما پنهان است؟
سلام دوستان! بیایید در مورد احساسات و احساسات صحبت کنیم. به تصویر نگاه کنید: چه حسی روی آن می بینید؟ در کارم ، اغلب با واژه هایی مانند "عصبانیت" ، "خستگی" ، "خستگی" ، "تنبلی" و سایر عبارات مشابه ، به احساسات متفاوت قوی برخورد می کنم.
درباره احساسات و احساسات. چقدر مهم است زندگی و احساس کردن
به بسیاری از ما احساس آموخته نشده است. و این بخش مهمی از ماست که وضعیت ها و واکنش ها را نسبت به رویدادها و محیط نشان می دهد. متأسفانه ما برای انجام و احساس نکردن آموزش دیده ایم. در غیر این صورت ، چگونه می توانیم خود را کنترل کنیم؟ به هیچ وجه.
در مورد قدرت احساسات و احساسات و موفقیت
چگونه احساسات ما با موفقیت مادی و حرفه ای مرتبط است. آیا آنها به نحوی ارتباط دارند؟ آیا برای دستیابی به رشد حرفه ای و موفقیت مادی خود با مشکل روبرو هستید؟ اگر چنین است ، باید به این نکته توجه کنید: تمرکز درونی شما کجاست؟ در درون شما ، در واقع چه اتفاقی می افتد؟ تمرکز داخل چیست؟ هنگامی که تمرکز درونی به این صورت می شود: