چگونه در یک رابطه وابسته نباشیم؟ روانشناسی روابط

فهرست مطالب:

تصویری: چگونه در یک رابطه وابسته نباشیم؟ روانشناسی روابط

تصویری: چگونه در یک رابطه وابسته نباشیم؟ روانشناسی روابط
تصویری: چطور میشه از انتخاب درست برای ازدواج اطمینان داشت؟ با رابطه جنسی یا هم خانه شدن؟ 2024, ممکن است
چگونه در یک رابطه وابسته نباشیم؟ روانشناسی روابط
چگونه در یک رابطه وابسته نباشیم؟ روانشناسی روابط
Anonim

چگونه راحت ترین فاصله تلفیق و آزادی را در یک رابطه انتخاب کنیم؟ چگونه می توان بر ترس دیوانه کننده ادغام ، از دست دادن خود و مرزهای خود غلبه کرد؟

اولین و مهمترین چیزی که باید یاد بگیرید این است که هنگام ادغام رفتار خود را زیر نظر داشته باشید. در حالت ایده آل ، بهتر است یک دوست یا درمانگر نزدیک داشته باشید که شما را به خوبی می شناسد و به ادغام بیش از حد با شریک خود توجه خواهد کرد ("من فکر می کنم شما بیش از حد به هم نزدیک شده اید ، باید کمی فاصله بگیرید!"). روند ادغام چگونه ممکن است باشد؟ شما دائماً شریک خود را دنبال می کنید ، تمام امور او را انجام می دهید ، نمی توانید در مورد چیزهای دیگر فکر کنید و صحبت کنید

برای خروج از حالت ادغام ، نترسیدن از صمیمیت با شریک ، احساس اطمینان در قلمرو او و ترس از دعوت به محل زندگی خود ، باید خوب بدانید و بتوانید از مرزهای خود دفاع کنید (حداقل یکبار در زندگی خود ، باید از افرادی جدا شوید که قبلاً به آنها وابسته بوده اید یا هنوز به آنها وابسته هستید (به عنوان مثال ، جدایی از والدین).

پس از گذراندن مراحل جدایی از والدین خود ، خواهید فهمید که ادغام شما در چه مرحله ای بیش از حد شده است و باید از شریک زندگی خود دور شوید و به راحتی می توانید یک قدم به عقب بردارید.

در این مرحله ، مهم است که به یکی از عزیزان خود اطلاع دهید که از لحاظ ادغام با او بسیار راحت هستید ، اما شروع به از دست دادن خود به عنوان یک فرد می کنید ، بنابراین به زمان برای تنهایی و بازگرداندن منابع درونی خود نیاز دارید. به شریک خود اطمینان دهید که پس از به هوش آمدن حتماً باز خواهید گشت. قرار بعدی خود را تعیین کنید.

اگر شما فردی وابسته به یکدیگر هستید و از این ادغام به شدت می ترسید ، معمولاً با یک فرد وابسته رابطه خواهید داشت. چنین افرادی احساس غریزی اضطراب دارند که رها خواهند شد. آنها از از دست دادن محبت و تنهایی می ترسند ، بنابراین به سرعت به شریک زندگی خود وابسته می شوند و نگران می شوند که اگر حتی یک قدم عقب بروید ، نوعی فاجعه رخ دهد. بر این اساس ، با قرار ملاقات برای جلسه بعدی ، کمی اضطراب آنها را کاهش می دهید - شخص از جلسه مطلع است ، مطمئن است که همه چیز خوب خواهد بود ، و او فقط باید این دوره تنهایی اجباری را پشت سر بگذارد.

به خود این حق را بدهید که آزادانه در یک رابطه زندگی کنید ، خودتان باشید ، جهان بینی و ارزش های زندگی خود را از دست ندهید. فردی را پیدا کنید که ارزشهای معنوی و فکری مشترک و دیدگاه های زندگی با او دارید. کسی که واقعاً معتقد است که شما باید یک هفته با افکار خود تنها باشید و فقط قبول نمی کند که نبود شما را تحمل کند.

یک عزیز نباید بترسد که مدتی تنها باشد. این او را از تماس خارج نمی کند ("می دانید ، من می خواهم یک یا دو روز بمانم" - "همین ، تو مرا دوست نداری. خداحافظ") ، او کاملاً با تصمیم شما مناسب است ("بله ، من همه چیز را درک می کنم. من همچنین باید کارهایی انجام دهم تا شما افکار خود را مرتب کنید ").

شرکا لزوماً باید زندگی جالب و پرحادثه ای جدا از یکدیگر داشته باشند ، گاهی اوقات خود را با کار نجات دهید (اگر می بینید که افکار شما بر یک چیز متمرکز شده است ، سرسختانه به مسائل کاری بپردازید). این ساده است - در هر موقعیت زندگی نامفهوم کار کنید! واقعاً کمک می کند. علاوه بر این ، شما از افکار مضر خلاص خواهید شد و می توانید حرفه ای بسازید.

حلقه اجتماعی خود را محدود نکنید - با دوستان ارتباط برقرار کنید ، به دیدار آنها بیایید ، در جایی ملاقات کنید و افکار خود را به اشتراک بگذارید. در هر صورت ، هورمون های شما باعث می شود رویای شریک زندگی خود را داشته باشید ، لحظات شگفت انگیز و گرم آخرین جلسه را به خاطر بسپارید و در جلسه بعدی فکر کنید. اگر همه چیز در رابطه خوب باشد ، دوستان می توانند برای شما خوشحال شوند و در صورت نیاز از شما حمایت کنند

همه ما موجودات اجتماعی هستیم و همراهی به ما اجازه می دهد تا روان خود را کمی تخلیه کرده و یک نفس راحت بکشیم. ده ها هزار فرایند در درون آگاهی ما در حال انجام است ، صدها افکار چشمک می زنند ، و همه اینها در یک لحظه معین مانند گلوله برفی می چرخد و حالت عاطفی را بدتر می کند. با به اشتراک گذاشتن با کسی ، استرس داخلی را کاهش می دهیم - این قانون روانشناسی است ، مانند قوانین فیزیک ، تخلف ناپذیر است!

سرگرمی خود را در نظر بگیرید و وقت آزاد خود را به این فعالیت اختصاص دهید. یک نکته مهم - علائمی را انتخاب کنید که واقعاً می توانید از آنها دل بکنید و وقتی عمیق تر می شوید ، نمی توانید به چیز دیگری فکر کنید (یا افکار شما در پرواز آزاد خواهند بود - سبک ، دلپذیر و محجوب).

هنگامی که دستان شما مشغول است ، سر شما استراحت می کند ، اما همچنان به مسائلی که شما را آزار می دهد فکر می کنید ، اما این اتفاق در خواب رخ می دهد - خود افکار "در قفسه ها گذاشته شده اند".

یاد بگیرید که به احساسات و خواسته های خود تکیه کنید تا هنگام ادغام با شریک خود ، خود را از دست ندهید

شما همیشه می خواهید یک معشوق را راضی کنید ، اوقات فراغت خود را با هم بگذرانید … اما شما همچنین خواسته ها و احساسات خود را دارید که به خاطر رابطه قربانی می کنید! غذا بخورید ، قدم بزنید ، با دوستان ملاقات کنید ، در ساحل دراز بکشید ، به جایی بروید … برآورده کردن خواسته ها و نیازهای خود را فراموش نکنید ، فقط بر آنچه که با شریک زندگی خود ارتباط دارد تمرکز نکنید.

نکته مهم دیگر - به خود حق دهید که رابطه قوی داشته باشید ، اما در عین حال یک فرد آزاد باشید. باور کنید ، این گزینه کاملاً قابل قبول است و وجود دارد! امروزه تمایل شدیدی به روابط آزاد وجود دارد - شرکا در این مورد با یکدیگر توافق دارند و اغلب دختران آغازگر چنین آزادی هستند. به طور متناقض ، در زمان ما ، مردان می خواهند ازدواج کنند و زنان استقلال شخصی را ترجیح می دهند. وقتی منظور ما آزادی در روابط است ، ما در مورد ارتباطات جانبی صحبت نمی کنیم. به عنوان یک قاعده ، افرادی که مذاکره می کنند به شریک خود خیانت نمی کنند.

دومین روند شگفت انگیز دنیای مدرن این است که حتی با ازدواج و داشتن فرزند مشترک ، افراد جداگانه زندگی می کنند. اوشو هنگام بیان یک داستان به این ایده اشاره کرد. در واقع ، اینطور به نظر می رسد - شما خانه خود را دارید ، شریک زندگی خود را دارد و به دیدار یکدیگر می روید (می خواستید - به مدت یک هفته ، می خواستید - مدت بیشتری) و بچه ها با مادر و پدر زندگی می کردند به نوبه خود. به طور نسبی ، همه چیز به دلخواه ، در اینجا و اکنون اتفاق می افتد: اگر می خواهید با هم بمانید - ماندید ، می خواهید از یکدیگر استراحت کنید - پراکنده. برای بسیاری از ما ، این گزینه کاملاً غیرقابل قبول است ، اما اینگونه است که تعادل بین ادغام و فاصله حفظ می شود و سپس سوالات اضافی ایجاد نمی شود.

همچنین بسیار مهم است که بتوانید لحظه مناسب را برای فاصله گذاری انتخاب کنید ، در حالی که نه تنها خواسته های خود ، بلکه نیازهای شریک زندگی خود را نیز در نظر بگیرید. به عبارت دیگر ، این باید یک تصمیم مشترک باشد. و هر بار - یک فرایند خلاقانه جدید که همراه با یک دوست عزیز ایجاد می کنید. این خلاقیت در یک رابطه است - خواه می خواهید ادغام با شریک زندگی خود را به حداکثر برسانید ، تنها باشید یا برای مدتی اصلاً ارتباط برقرار نکنید (ممکن است موقعیتی وجود داشته باشد که بخواهید ارتباطات را کاملاً محدود کنید ، و شریک زندگی شما بخواهد یکبار تماس بگیرید در روز - و شما موافقت می کنید: "خوب. هر روز یک تماس 10 دقیقه ای. آیا راضی هستید؟").

روابط کار سخت و سختی است که بسیاری از مردم از آن می ترسند ، زیرا همه می خواهند ما قوانین مشخصی داشته باشیم (این کار را به این صورت انجام دهید ، و شما خوشحال خواهید شد!). در حقیقت ، اگر آنها را به شدت دنبال کنید ، در زندگی کسل و بی علاقه خواهید شد. هرچه آزادی در روابط بیشتر باشد ، شادی ، شادی و هماهنگی بیشتری را تجربه می کنید.

توصیه شده: