مثلث اندرسن و کارپمن - الگوریتم مقایسه ای

فهرست مطالب:

تصویری: مثلث اندرسن و کارپمن - الگوریتم مقایسه ای

تصویری: مثلث اندرسن و کارپمن - الگوریتم مقایسه ای
تصویری: انصراف از چرخه درام 2024, ممکن است
مثلث اندرسن و کارپمن - الگوریتم مقایسه ای
مثلث اندرسن و کارپمن - الگوریتم مقایسه ای
Anonim

به جای مقدمه …

افرادی هستند که می دانند چگونه سرنوشت دیگران را در امتداد خطوط دست ، محل وجود علائم زایمان روی بدن و نماد کارت های ویژه فالگیری بخوانند. من در حال یادگیری حل مسائل روانشناختی از "رونز" افسانه های معروف هستم. به نظر من برای مدت طولانی و واضح است که قصه گویان درخشان (به روشی ناخواسته برای خودشان) همه چیز را در مورد همه چیز گفته اند. فقط کافی است که نگاه دقیق تری داشته باشید.

*************************************************************************************************************************************

… دوستان عزیز ، آیا به ذهن شما رسیده است که اندرسن نابغه (مدتها قبل از روانشناس کارپمن) در افسانه معروف "ملکه برفی" به طور استعاری الگوریتم شناخته شده روابط وابسته را بیان کرده است ، و آن را در ارائه ارائه می دهد. داستان در سه موقعیت نقش آشنا:

1. ملکه برفی (به عبارت دیگر - ستمگر ، دیکتاتور و کنترل کننده) ،

2. کای (یا قربانی) و

3. گردا (یا امدادگر).

در عین حال ، نقشهای تعیین شده (داخلی ، موقعیتی) (همانطور که باید در روابط وابسته باشد) می توانند به طور بالقوه تغییر کرده و به یکدیگر منتقل شوند …

به عنوان مثال … کای شفا نیافته و افسون شده در رابطه ای جدید با گردا یک ظالم ظالم و سرد است. و ملکه برفی مستعفی فوراً به یک قربانی تبدیل می شود. و غیره در داستان …

و با این وجود ، داستان نویس بزرگ فقط الگویی معمول و آشنا از روابط وابسته به خوانندگان را نشان نداد ، او (اگر خوب فکر کنید) دستورالعمل بهبود الگوریتم مرده را برای ما گذاشت.

بیایید بفهمیم؟ خواستن؟

اجازه دهید شخصیت های افسانه معروف را لمس کنیم …

ملکه برفی (کنترل کننده یا والدین در طرح وابسته ، "مرده")

شخصیت ملکه (در اصل یک شخصیت والدین) یک فرد قاطع و قاطع است که به قربانی زیر دست خود ستم می کند.

در اختیار آن جایی برای تحقق رایگان وجود ندارد - تحت سلطه قدرت تنها استاد است.

فرصت های توسعه شخص ثالث مسدود شده است: به هر حال ، شخصیت بزرگ شده ، (از مادر) به آزادی می رود ، اما آیا ملکه به آن نیاز دارد؟ پس چه کسی باید فرماندهی کند؟ بر چه کسی سلطنت کند؟

الگوریتم های مالکیت آن ، در حالی که نظم داده شده را حفظ می کنند ، بسیار یک طرفه هستند.

پادشاهی یخ ، در اصل معنای استعاری ، به حرکت ، زندگی کمک نمی کند …

کای (قربانی یا کودک در طرح وابسته ، "مرده")

شخصیت کای یک شخصیت کودکانه و معتاد است که کاملاً تابع شخصیت کنترل کننده والد است. کای یک قربانی بی صورت و بی شکل است.

فردیت کای ، تجلی (شخصیت) منحصر به فرد او ممنوع است ، منجمد شده است.

کای همان چیزی است که ملکه والدین با آن راحت است. او تعیین می کرد که از چه قوانینی زندگی کند ، از چه چیزی و برای چه باید اطاعت کند.

شخصیت ها در پادشاهی مرده و یخ زده تحت ممنوعیت زیادی هستند. در حالت یخ ، فقط توابع ، الگوریتم ها مجاز هستند. کای احساس نمی کند ، زندگی نمی کند. در واقع ، او یک برنامه کامپیوتری است …

گردا (نجات دهنده معتاد ، طرح "مرده")

و در اینجا ، همانطور که می گویند ،تفاوت را احساس کنید: اندرسن معانی کاملاً متفاوتی را موعظه می کند

بنابراین ، علیرغم این واقعیت که این شخصیت در امتداد مثلث کارپمن ، مانند شخصیت های قبلی مورد پرسش قرار گرفته است ، در داستان اندرسن ، این تنها شخصیت زنده و متحرک است.

به نظر می رسد او مشکوک است زیرا …

1. که معمولاً هیچ کس درخواست نجات او را نمی کند.

2. و آنچه ظاهراً برای خود ذخیره می کند.

اما Rescuers The Rescuers متفاوت هستند و اگر به طور خاص در مورد گردا (و عشقی که او به خوانندگان نشان می دهد) صحبت کنیم ، پس از افسانه موارد زیر را می دانیم …

1. این منافع شخصی نیست که او را برای نجات ترغیب می کند ، بلکه یک احساس واقعی است ، در غیر این صورت او در یک راه قهرمانانه و طولانی مدت قدم نمی گذاشت و از آزمایشات تعیین شده جان سالم به در نمی برد.

2. گردا با نجات کای ، طرح را شفا می دهد. این بدان معناست که طبق بالاترین هدف عمل می کند.

دقیقاً چه چیزی الگوریتم مرده و یخی را زنده می کند؟

- علاقه صادقانه به قهرمان کوچک.

- عشق فداکار و پاک او.

و در واقع …

1. نفوذ ملکه متوقف شده است.

2. کای مسحور زنده می شود.

3. و همه جا بهار در راه است

به جای نتیجه گیری …

در دوره زمانی کنونی ، در درمان من ، چندین مورد از اعتیاد به عشق مشتریانی که با خودشیفته های "یخ زده" رابطه دارند ، دارم. همه موارد کاملاً متفاوت هستند ، آنها فقط یک چیز مشترک دارند: بیگانگی یخی Kai که یکبار دوست بود و مسیر دردناک Gerda که در عشق رنج می برد … (توجه: بیکار نیست ، بلکه بلند و قهرمان است.)

قبلاً (تحت تأثیر مفروضات پذیرفته شده در یک جامعه مترقی و مستقل) من برای تضعیف وابستگی خود به کای تلاش می کردم. (آیا این یک استراتژی نیست؟ گردام واقعی در بزرگ شدن داخلی دخالت نمی کند.)

اما اکنون من یک استراتژی متفاوت را می بینم که توسط یک افسانه پیشنهاد شده است: نه برای تضعیف ، بلکه برای تبدیل احساس اولیه نسبت به کای به بالاترین عشق الهی و با افزایش این احساس در درون خود ، آن را شفا دهید و خود و معشوق خود را سالم تر کنید … در هر صورت ، افسانه اندرسن این استراتژی درمانی احتمالی را برای خوانندگان آشکار می کند. و البته تصمیم با ما است …

توصیه شده: