2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در سیستم خانواده ، همه اعضای آن به هم متصل هستند. و جایی برای همه وجود دارد. به عنوان مثال ، کودکان جلوی والدین خود هستند تا بتوانند به آنها تکیه کنند. پدربزرگ و مادربزرگ پشت والدین هستند و غیره. اجداد پشت سر ما حمایت می کنند ، احساس پذیرش ، امنیت و قدرت می دهند. یکی از قوانین سیستم خانواده - قانون سلسله مراتب ، می گوید: "هرکس زودتر وارد سیستم شود ، حقوق بیشتری دارد." والدین نسبت به فرزندان خود از حقوق بیشتری برخوردارند. وقتی کودکی شروع به مراقبت از والدین می کند یا از او انتقاد می کند ، حقوق والدین را "سلب" می کند. کودک و والدین مکان خود را تغییر می دهند. کودک برای والدین خود والدین می شود. نقشها اشتباه گرفته شده است. نظام خانواده از کار افتاده است. اگر کسی جای شخص دیگری باشد ، چنین احساسی دارد. جریان انرژی مختل می شود. فردی اضطراب را تجربه می کند ، آزرده می شود ، ارزش های خانواده به او نمی رسد. مهم است بدانید که وقتی شخصی جای شخص دیگری را می گیرد ، این امر ناشی از قصد بد او نیست ، بلکه از عشق ناشی می شود. به دلیل نیاز به پذیرفته شدن ، توجه ، دوست داشتن.
مثال عملی. رضایت مشتری از انتشار دریافت شده است
در دوران انزوا ، ورا تصمیم گرفت با پسر کوچکش به والدینش در روستا نقل مکان کند. با این حال ، هوای تازه ، شیر تازه ، حومه ، در برابر آن ترس از کرونا ویروس محو می شود. شوهر از تصمیم ورا حمایت کرد ، خانواده خود را با ماشین به یک زیستگاه جدید منتقل کرد. همان شب اول ، ورا ناخوشایند از رفتار پدرش شگفت زده شد. او "به افتخار ورود دخترش" شروع به نوشیدن کرد و ظاهر انسانی خود را در مقابل چشم ما از دست داد. او هرگز نمی خواست مشروبات الکلی را ترک کند و نمی دانست چگونه. ورا دوباره در جو جنگ والدین فرو رفت ، که تقریباً فراموش کرده بود. مستی پدرم با این واقعیت پایان یافت که وی در بیمارستان با فشار خون بالا به سر می برد و ورا که به شهر بازگشت ، در مطب روانشناس بود ، یعنی در قرار من. - من هنوز غرق احساسات هستم. از رابطه ام با پدرم ناراضی هستم. من همیشه به او فکر می کنم. من او را دوست دارم ، از او متنفرم! پیشنهاد می کنم ورا با پدرش رابطه برقرار کند. دو شکل کم رنگ و به سختی قابل مشاهده در نقاشی ظاهر شد.
- ورا در تصویر چه احساسی دارد؟
- ورا احساس تحقیر و شرم می کند ، ضعف خود را احساس می کند. در اطراف پدر یک پوسته خاردار وجود دارد ، نزدیک شدن به او غیرممکن است. - حالا چی می خوای؟ - من می خواهم مادر را بکشم ، او باید از دست پدر نجات یابد.
- مادر چه احساسی دارد؟ - مامان از کنار ما را تماشا می کند. او خسته بود ، در محل کار نیز مشکلاتی وجود داشت. خروجی وجود ندارد. - چه چیزی می تواند راهی برای زندگی مادر باشد؟ - باغ سبزیجات
- وقتی باغ سبزی ظاهر می شود ، چه چیزی برای مادر تغییر می کند؟ - او بهتر می شود. - و چه چیزی برای پدر تغییر می کند؟ - او بدتر می شود ، زیرا باید باغ را آبیاری کند.
- کسی او را مجبور می کند باغ را آبیاری کند؟ یا انتخاب خودش است؟ - او وانمود می کند که مادرش او را می سازد. در واقع ، البته ، این انتخاب او است. پدر با درک این موضوع سرگرم کننده تر می شود. او از پوسته خاردار خود بیرون می آید. ایمان هنوز از نظر احساسی به والدینش وابسته است. آنها اصلی ترین موضوعات مورد توجه او هستند ، در حالی که زن و پسر در پس زمینه محو می شوند.
- ورا الان چه احساسی دارد؟
- احساس آرامش می کرد. ورا شروع به درک می کند که والدین زندگی خود را دارند و خود آنها آن را انتخاب کرده اند. او انرژی دارد - می خواهید انرژی نوظهور را به کجا هدایت کنید؟ - من درباره پسرم به یاد دارم. من می خواهم انرژی را به او هدایت کنم.
-عجیب است که من یک پیراهن صورتی برای پسر پنج ساله ام کشیدم. معمولاً دختران لباس صورتی می پوشند. - برای شما چیست؟ - پسر ملایم است ، مانند یک دختر. او مرا درک می کند و از من حمایت می کند. - پسر شما را درک می کند و از شما حمایت می کند ، اگرچه این به وضوح عملکرد کودک نیست. با رنگ هایی که در نقاشی استفاده کرده اید ، پسر بسیار یادآور مادر شما است. آیا او جایگزین مادر شما می شود؟ - به نظر می آید. - وقتی توجه شما به والدین معطوف می شود ، کودک از این توجه محروم می شود. و برای زنده ماندن به توجه نیاز دارد. وقتی کودکی دیده می شود می فهمد که وجود دارد.وقتی متوجه نشوید ، انگار اینطور نیست. و سپس کودک در جایی می ایستد که توجه والدین به آن معطوف می شود. در مورد شما ، پسر جای مادر شما را می گیرد. او آماده است برای شما مادر شود. - پسر ناز. اما ، این نقش او نیست. شرمنده ام که اینقدر اوضاع را به هم ریختم. - شما خودتان در نقش والدین برای والدین خود هستید. تاریخ دوباره تکرار می شود. - چه کنم که برای پدر و مادرم دختر شوم ، برای پسرم مادر شوم؟ - ما به آن می رسیم. ایده همسر شدن برای شوهرتان را چگونه دوست دارید؟ چیزی که من او را در تصویر نمی بینم. شریک "کودک" بزرگسال بدون مراقبت رها می شود ، او تنها در صورتی "با" موافقت می کند که خودش انرژی خود را "به چپ" بدهد ، نه به شریک ، بلکه به شخص دیگری.
- ورا ، چطور با شوهرت رفتار می کنی؟ - شوهرم خوب است ، منطقی است. او همه چیز را "در قفسه ها" دارد. او همچنین مراقبت می کند. - در زندگی خانوادگی چه چیزی را از دست می دهید؟ - دلم برای علایقم تنگ شده است.
ورا علایق خود را به نقاشی اضافه کرد.
- ورا در حال حاضر در تصویر چه احساسی دارد؟ - به نظر می رسد که همه چیز آنجاست و به نظر می رسد که همه چیز سر جایش نیست. - می توانید همه اشکال را بریده و با قرار دادن آنها روی ورق آزمایش کنید. ورا مدتی را صرف تغییر ارقام روی ورق کرد و احساساتش را ردیابی کرد. او این گزینه را انتخاب کرد.
- زیر من علایق من هستند ، به نظر می رسد آنها از من حمایت می کنند. و پدر و مادرم از من حمایت می کنند. آنها همچنین منافع خود را دارند. اکنون احساس می کنم همه چیز در زندگی من در مکان های مناسب قرار دارد. این طوری من آن را دوست دارم. حالا می خواهم رنگ پیراهن پسرم را عوض کنم. او باید بداند که یک پسر است. او پسر ماست. مال من و شوهرم
با کمک نقاشی ، ورا به معنای واقعی کلمه جای خود را در سیستم خانواده دید و آن را پذیرفت. زمان می برد تا یک تصویر جدید به طور محکم وارد زندگی او شود ، اما شروع شده است.
توصیه شده:
تأثیر تجربه زندگی همسران در خانواده والدین در ساختن زندگی خود
بزرگ شدن ، مستقل شدن ، یک فرد فرصت انتخاب را به دست می آورد. ما مختاریم هرطور که صلاح می دانیم انجام دهیم ، همه راه ها باز است. ما می توانیم والدین خود را تحسین کنیم و تلاش کنیم که شایسته آنها باشیم ، یا می توانیم از قدم برداشتن در مسیری که تمام زندگی آنها در آن دچار سانحه و لغزش شده بود صرف نظر کنیم.
صفر کردن به عنوان راهی برای ادامه زندگی یا چگونه از صفر زندگی خود عبور کنید
عبور از صفر به معنای تغییر است ، به این معنی که دوباره متولد شوید ، با دیدگاه ها ، تفکر ، افکار و به طور کلی با شخصیت جدید ، اگرچه بیشتر مردم متقاعد شده اند که تغییر نمی کند. عبور از صفر به این معنی است که برنامه های قدیمی که از آنها استفاده می کردید دیگر کار نمی کنند و برنامه های جدید هنوز در مرحله اتصال هستند.
چگونه می توان زندگی خود را زندگی کرد و نه یک زندگی دیگر یا درباره ارزشهای واقعی و اعمال شده
در جامعه ما ، الگوها و قواعدی به وضوح تعریف شده است که شما برای زندگی "نیاز" و رعایت آنها "نیاز" دارید. از کودکی به ما می گویند وقتی بزرگ شدیم باید چگونه باشیم ، آنها اغلب تصمیم می گیرند که باید چه کار کنیم ، در کدام دانشگاه وارد شویم ، چه نوع منتخبی را در کنار ما می بینند ، به طور کلی سنی پذیرفته شده است حق داشتن فرزندان و این نیز تا حدی وظیفه است - مشاغل ایجاد کنید ، خانواده و فرزندان داشته باشید.
دستورات والدین ، یا اینکه چگونه زندگی فرزندان خود را خراب کنید
چند فکر شما در ذهن شما وجود دارد؟ شخصاً توسط شما متولد شده اید؟ چند تا از خواسته هات؟ چند انتخاب در زندگی خود به تنهایی انجام می دهید؟ همه چيز؟ نیم؟ گاه و بیگاه؟ اگر به شما بگویم که می خوابید و مانند یک ربات 95 درصد از زندگی خود عمل می کنید ، چه می کنید؟ و باقی مانده نیز تحت تأثیر شخص دیگری است ، بله.
چگونه از تحقیر و توهین افراد به خود جلوگیری کنیم؟ چگونه عزت نفس خود را بالا ببریم بدون اینکه اجازه دهیم خود را تحقیر کنیم؟
پاسخ این سوال بسیار ساده و کوتاه است - فقط اجازه ندهید! حداقل به نحوی به حملات دیگران واکنش نشان دهید - یک کلمه یا نصف کلمه ، اما یک عبارت پاسخ باید اجباری باشد! عدم وجود هرگونه واکنش در برابر تلاش برای تحقیر شما ، به عنوان یک شخص ، برای توهین به شما چیست؟ اول از همه ، این کاهش سطح عزت نفس است.