2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
وابسته به هم عقیده دارند که با کنترل دیگران می توانند امنیت و آرامش خود را تضمین کنند. اما همه چیز دقیقاً برعکس اتفاق می افتد. کنترل تبدیل به یک ایده بیش از حد می شود که اضطراب ، تنش و درگیری زیادی را به همراه دارد. وابسته به هم از عدم اعتماد به جهان پر شده است و کنترل به اشتباه به عنوان راهی که از طریق آن اعتماد به دست می آید انتخاب شده است.
بی اعتمادی در بین وابستگان وابسته به نتیجه یک وضعیت آسیب زا در گذشته شکل می گیرد: دوران کودکی در خانواده ای از افراد الکلی ، روان پریش ، تجربه خیانت ، خیانت.
فرد وابسته می خواهد هر بار مطمئن شود که شریک به او خیانت نمی کند و کنترل به عنوان وسیله انتخاب می شود. با این حال ، غیرممکن است که همه چیز را کنترل کنید و از هر گونه فریب ، اشتباه و نقص دیگران برای خود نی بریزید.
معمولاً طبقه بندی زنان به عنوان وابسته به هم وابسته است ، اما مردان نیز می توانند وابسته به هم باشند. در عین حال ، اصلاً ضروری نیست که آنها با یک فرد الکلی ، بیمار زندگی کنند.
یک فرد وابسته ، حتی در رابطه با یک فرد مستقل ، می خواهد او را تحت کنترل خود قرار دهد ، او را وادار به صراحت یا غیر مستقیم کند و حتی فکر کند ، همانطور که نیاز دارد احساس کند.
بیشتر اوقات ، کنترل از طریق ایجاد احساس گناه در طرف مقابل انجام می شود.
در اینجا چند موقعیت اخیر از زندگی من با شوهرم کنترل کننده آمده است. همسر برای یک ملاقات کاری با مشتری عزیمت می کند. شوهر از این ملاقات اطلاع دارد ، ذهن او در حال ترسیم صحنه هایی از خیانت جنایتکارانه همسرش با مشتری است. او برای مقابله با احساس اضطراب ، در لحظه ای که همسرش یک مکالمه تجاری دارد ، شروع به تماس می کند. با کمک یک تماس ، شوهر می خواهد مطمئن شود که زن هیچ کاری قابل سرزنش انجام نمی دهد.
با این وجود ، چنین نقض فاحش مرزها ، بی اعتمادی ، کنترل باعث عصبانیت همسر می شود. او مسأله کنترل و محدودیت ها را برای گفتگو با همسرش مطرح می کند ، در پاسخ او بخش زیادی از محکومیت ، کینه های کینه ، سکوت را دریافت می کند. با چنین رفتاری ، شوهر از پذیرفتن مسئولیت خود در این حادثه اجتناب می کند ، به علاوه همه چیز ، باعث می شود زن احساس کند که واقعاً اشتباه کرده است ، تا جایی که زن شروع به شک می کند که آیا ارتباط آنها با مشتری واقعاً فقط تجارت بوده است؟
به این ترتیب ، قربانی همیشه راهی برای وارد کردن گناه و بدی در شخص دیگر پیدا می کند.
کنترل نیز می تواند از طریق پیوندهای دوگانه بیان شود.
نمونه ای جدید از زندگی رژیم انزوا هنوز لغو نشده است ، اما همسر به شوهرش می گوید که قصد دارد سر کار برود. شوهر به او می گوید: "برو ، اما یادت باشد که تو یک دختر بالغ هستی ، و اگر این …". در عین حال ، زن نارضایتی و کینه را در چهره شوهر می خواند. او دوباره شروع به احساس گناه می کند و اتهام بی مسئولیتی و وعده عواقب را در نغمه های شوهرش مطرح می کند.
شوهر می تواند با کمک وسواسی کنترل کند ، کاری را که از او خواسته نشده بود انجام دهد ، از امتناع آزرده خاطر شود و غیره.
در نتیجه ، زندگی خودش به دلیل وابستگی بیش از حد به زندگی همسرش از کنترل خارج می شود.
زن خوشحال - این کسی است که آماده است تا خود را برای حفظ آرامش و رفاه قابل مشاهده در خانواده فدا کند.
نمونه های زیادی از این دست در زندگی وجود دارد. اینجا یکی از آنها است. زن بدون تحصیل ازدواج کرد ، برنامه ای برای تحقق حرفه ای و معنوی داشت و خود را کاملاً وقف خانواده اش کرد. شوهرش تحصیل کرد ، سرانجام مدیر کارخانه شد ، پول خوبی به دست آورد ، هزینه های خانواده خود را تأمین کرد ، یک خانه روستایی ساخت ، همه بچه ها را به کار مشغول کرد ، یک ماشین و یک آپارتمان برای آنها خرید. اما یک نکته ظریف وجود داشت: او مردی مستبد بود ، عاشق نوشیدن بود و سپس فرمان می داد ، همسرش را به عنوان خدمتکار کنار بگذارد ، ارتباطاتش از طرف دیگر بی شمار بود و شوهرش سعی نمی کرد آنها را پنهان کند ، حتی می توانست هنگام ملاقات ، رابطه جنسی را با همسر و معشوقه اش مقایسه کنید.
با وجود چنین تحقیر ، همسر همه چیز را تحمل کرد. وضعیت و رفاه مادی برای او از آرامش روانی مهمتر بود. او همه چیز را تحمل کرد و نفرت خود را از شوهرش پنهان کرد.
نتیجه: الکسیتیمیا ، سایکوسوماتیک ، محو شدن زودرس جوانی و سلامت.
هنوز بسیاری از این مدل های وابستگی مشترک وجود دارد. نکته اصلی این است که وابستگی خود را درک کنید و با کمک یک متخصص ، مسیر آزادی معنوی را ترسیم کنید.
* هنرمند: کلود ورلیند.
توصیه شده:
من تو را خوشحال خواهم کرد عزیزم! توصیه اصلی روانشناس خانواده در مورد نحوه خوشحال کردن فرزند شما
کودکی شاد و امن با شادی شروع می شود و والدین امن! والدین امن حقیقت وحشتناک این است که اصلی ترین خطر برای کودکان والدین آنها است. والدین آنها بین خود دعوا می کنند! که حتی محبت صادقانه به فرزندانشان می تواند به طرز غیرقابل تحملی به آنها صدمه بزند.
افکار وسواسی - آیا من خودم را کنترل نمی کنم یا در کنترل نیستم؟
یک مشکل کلاسیک در اختلال وسواس فکری عملی ، مشکل سردرگمی در مورد ترس ها و انگیزه های شما است. این مشکل بیشتر مربوط به وسواس های متضاد است ، هنگامی که فکر می کنید می توانید به کسی آسیب برسانید ، به شیوه ای نامناسب (ناپسند) رفتار کنید ، دیوانه شوید ، خودکشی کنید.
کار در مقابل شوهر یا کار + شوهر
من عاشق کار هستم ، اما چرا؟ و چرا شوهرم از کار من خوشش نمی آید؟ چه کسی / چه چیزی را باید دوست داشته باشم؟ - گاهی اوقات ما هم کتلت و هم مگس را با هم مخلوط می کنیم تا راه درست خروج از درگیری را پیدا کنیم ، داخلی یا خارجی. و اولین قدم به سمت خروج ، جدایی است و دادن جایگاه به هریک از آنها.
چگونه از عصبانیت با شوهر خود جلوگیری کنیم؟ من همیشه اذیت می شوم. شوهر عصبانی می شود
وقتی با شوهر آینده خود ملاقات کردم ، فوران های غیرقابل کنترل خشم ، نفرت نسبت به او ، عصبانیت و تمایل دائمی برای از بین بردن رابطه ما وجود داشت. گاهی اوقات من فقط می خواستم او را نابود کنم و نمی فهمیدم چه اتفاقی می افتد ، زیرا او با من خوب رفتار کرد و هیچ اشتباهی نکرد.
شوهر نمی خواهد با همسرش رابطه جنسی داشته باشد. چرا؟ دلایلی که شوهر در رابطه جنسی پیشقدم نمی شود؟
شوهر نمی خواهد با همسرش رابطه جنسی داشته باشد؟ برای شروع گفتگو ، من یک مثال از موقعیت مرد و نامه ای از ایمیل خود را به شما می دهم: اسکندر ، 41 ساله. تجربه ازدواج من 16 سال است ، همسرم ایرینا ، دو دختر در حال بزرگ شدن هستند. بسیاری از مردم به خانواده ما حسادت می کنند ، برای بسیاری ما یک نمونه واقعی هستیم.