2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اخیراً من در مورد هزینه درمان ، اثربخشی و ارزیابی ذهنی آن بسیار فکر کرده ام.
من در شرایطی بودم که درمان برای من هزینه کمی داشت ، وقتی هزینه زیادی داشت ، مشتریانی به من مراجعه کردند که قیمت آنها پایین بود و کسانی که قیمت آنها بالا بود. و من در مورد معیار عینی در اینجا صحبت نمی کنم ، بلکه در مورد ارزیابی ذهنی مشتری و تأثیر آن بر درمان صحبت می کنم.
من متوجه شدم که وقتی درمان برای من ارزان بود ، با یک بی دقتی کمی با آن رفتار می کردم - می توانستم در مورد چیزهای جالب ، اما نه چندان مهم صحبت کنم ، می توانم در آخرین لحظه جلسه را لغو کنم زیرا خسته بودم یا نمی خواستم. و پرداخت جلسه از دست رفته در این مورد خیلی اذیتم نکرد. "خوب ، من پول می دهم ، چه مشکلاتی دارد."
هزینه کم درمان نیمی از مشکل است. خوب ، یک فرد کمی آرام تر کار می کند ، خوب ، او هر جا که بخواهد در برابر خود مقاومت می کند ، خوب ، او کمی درمانگری سطحی مانند سرگرمی است. او مشتری است ، او از هر حقی برخوردار است.
وقتی درمان بسیار گران باشد ، وضعیت بسیار بدتر می شود. در داخل سر ، هر فرد یک "حسابدار داخلی" دارد که "هزینه" و "درآمد" را اندازه گیری می کند. اگر به گفته این حسابدار ، درمان "گران" است ، نتایج قابل توجهی از آن انتظار می رود.
در اینجا ، یک "اثر نجات دهنده" ممکن است ، هنگامی که یک مشتری به درمان می آید و فکر می کند "خوب ، همه چیز ، من یک متخصص پیدا کردم ، اکنون او مغز من را تعمیر می کند و همه چیز برای من خوب خواهد بود". واضح است که مراجعه کننده در این حالت در موقعیتی منفعل است که درمانگر قادر به تغییر زندگی او نیست و پس از مدتی مراجعه کننده به عدم نتیجه گیری توجه می کند ، عصبانی می شود و یا کل درمان را بی ارزش می کند یا یک درمانگر خاص "من فکر می کردم شما یک جادوگر هستید ، اما شما فریبنده هستید". و چنین مشتریانی می روند و به دنبال درمانگر قدرتمند بعدی می گردند … نگرش "من پول زیادی به شما می دهم و شما بدون مشارکت من این کار را خوب انجام می دهید" در درمان کار نمی کند ، درست مانند ایده قربانی کردن خدای درمان "من 10،000 دلار خرج می کنم و زندگی من بهتر می شود" …
ممکن است گزینه دیگری وجود داشته باشد - هزینه درمان یکسان است ، اما وضعیت مالی مشتری بدتر شده است (یا درمانگر قیمت را افزایش داده است). از نظر ذهنی ، هزینه درمان بیشتر می شود. سپس نسبت رضایت = اثر / هزینه تغییر می کند.
اگر قبلاً تأثیر 10 بود و هزینه درمان 10 بود ، رضایت 1 = بود.
اگر هزینه درمان اکنون 12 است ، رضایت 10/12 = 0.83 می شود. اگرچه روند درمان و کیفیت آن به طور مشروط بدون تغییر است. و مشتری می گوید "چیزی که درمان من بی اثر است" ، "من هیچ تغییری را احساس نمی کنم" ، "من فکر می کنم شما با من خوب کار نمی کنید".
گزینه سوم نیز وجود دارد - این گزینه نیازهای رقابتی است. ما نیازهای متفاوتی داریم و منابع پول ، زمان و تلاش معمولاً محدود است. و سپس مقایسه می کنیم که اگر من همین مقدار را برای روان درمانی یا کافه ای با دوستان یا برای یک وسیله جدید خرج کنم ، چقدر سود و لذت خواهیم برد.
و این نیز اتفاق می افتد - درمان یا چکمه های جدید ، به جای کفش های فعلی ، درمان یا آیکیدو برای کودک ، درمان یا در نهایت گرفتن پر کردن در دندانپزشک. به نظر من زمانی درمان مورد نیاز و م effectiveثر ارزیابی می شود که مراجعه کننده نیازهای اساسی خود را برطرف کرده و در فهرست نیازهای کمتر از روان درمانی یا رشد خود قرار گرفته باشد.
در واقع ، همه چیز در زندگی تغییر می کند و اغلب در همان زمان - هم کیفیت کار درمانگر ، هم مشارکت مراجعه کننده ، و هم توانایی مشتری برای اعمال تغییرات در زندگی اش ، و جزء مالی … به نظر من مهم است که همه این عوامل را درک کرده و هنگام تحلیل نارضایتی آنها را در نظر بگیرید.
گاهی اوقات متناقض به نظر می رسد - این فرد با یک متخصص مجرب و گران قیمت بود ، او را برای شخصی که مبتدی و ناشناخته بود و راضی است ترک کرد. آیا این بدان معناست که یک حرفه ای با تجربه بد است و یک مبتدی نابغه است؟ اصلا. نسبت رضایت = اثر / هزینه به سادگی تغییر کرده است.
گاهی اوقات مهم است که متوجه تغییر در توانایی های مالی خود شوید و برای تأمین نیازهای اولیه خود استراحت کنید. با چکمه های فعلی یا سوراخ روی دندان ، نیاز به پرداخت منظم مبلغ قابل توجهی برای "صحبت کردن" آنقدر آزاردهنده است که می تواند کل درمان را خراب کند. و کاهش ارزش ، اتهام و نارضایتی به جای مکث کافی یا تغییر متخصص وجود خواهد داشت.
و گاهی اوقات مهم است که پول بیشتری پرداخت کنید تا پول داده شده چیزی ارزشمند به نظر برسد ، به طوری که در عوض "حسابدار داخلی" نیاز به تأثیر و تغییر دارد و شما را مجبور به برداشتن گام های واقعی می کند و نه فقط با یک فرد جالب صحبت می کند.
توصیه شده:
درمان و هزینه تغییرات
روان درمانی از نظر احساسی ، اخلاقی ، ذهنی ، مالی و از هر نظر پرهزینه است ، اما دردناک ، غم انگیز ، بی روح و ناامید کننده است. عزاداری را نیز فراموش کردم: هرگونه دستاورد ، توهم ، روابط ، اشیاء گمشده ، معانی و نشانه ها ، محدودیت های من و دیگران ، تصویر از خود ، و دیگر ساختارهای پشتیبان.
شش راز برای اثربخشی شخصی قسمت 1
اگر یک زن فقط از طریق منطق و سر زندگی می کند و نمی داند چگونه با احساسات و عواطف زندگی کند ، هرگز نمی تواند م effectiveثر باشد. در مقاله امروز من می خواهم 6 راز کلیدی کارآمدی شخصی را در نظر بگیرم. راز اول م beثر بودن یعنی خود بودن. این وضعیتی است که متأسفانه همه به آن نمی رسند.
اثربخشی شخصی به عنوان شاخص موفقیت
در حال حاضر در مورد اهمیت بسیار صحبت شده است برنامه ریزی ، تعیین هدف ، کارایی و اثربخشی . این اطلاعات در جریان بی پایان شبکه های اجتماعی ، ادبیات در مورد این موضوع ، از محیط اطراف بر ما می ریزد. و اگر فردی به طور ناگهانی کاری انجام نمی دهد ، اما به سادگی طبق برنامه استراحت نمی کند ، این در حال حاضر یک مشکل کامل است ، زیرا او زمان و فرصت ها را بیهوده هدر می دهد ، فقط زندگی خود را تباه می کند.
در مورد پرداخت هزینه روان درمانی: هزینه آن چقدر است و چرا؟
روان درمانی از یک سو ، یک رابطه نسبتاً عمیق انسانی است ، از سوی دیگر ، زمینه فعالیت ، خدمات است. این شغلی است که برای آن پول پرداخت می شود و پول در فرایند کمک به مراجعه کننده قرار می گیرد و نقش یک عامل روان درمانی را بازی می کند: حتی برای افراد کم درآمد ، مشارکت تا آنجا که ممکن است به خاطر اهمیت است.
جلسه ارزیابی به عنوان آمادگی برای درمان
در این مقاله ، من درباره ساختار جلسه ارزیابی بحث می کنم. من توضیح خواهم داد که چگونه درمانگر به شکل گیری درخواست مراجعه کننده و انتظارات او از درمان کمک می کند. برای موفقیت درمان ، لازم است یک رابطه درمانی برقرار کنید ، مشکلات مراجع را ارزیابی کنید و یک مفهوم سازی اولیه ایجاد کنید.