هزینه درمان و ارزیابی ذهنی اثربخشی آن

تصویری: هزینه درمان و ارزیابی ذهنی اثربخشی آن

تصویری: هزینه درمان و ارزیابی ذهنی اثربخشی آن
تصویری: تشخیص و سن طلایی درمان #اوتیسم در #کودکان 2024, ممکن است
هزینه درمان و ارزیابی ذهنی اثربخشی آن
هزینه درمان و ارزیابی ذهنی اثربخشی آن
Anonim

اخیراً من در مورد هزینه درمان ، اثربخشی و ارزیابی ذهنی آن بسیار فکر کرده ام.

من در شرایطی بودم که درمان برای من هزینه کمی داشت ، وقتی هزینه زیادی داشت ، مشتریانی به من مراجعه کردند که قیمت آنها پایین بود و کسانی که قیمت آنها بالا بود. و من در مورد معیار عینی در اینجا صحبت نمی کنم ، بلکه در مورد ارزیابی ذهنی مشتری و تأثیر آن بر درمان صحبت می کنم.

من متوجه شدم که وقتی درمان برای من ارزان بود ، با یک بی دقتی کمی با آن رفتار می کردم - می توانستم در مورد چیزهای جالب ، اما نه چندان مهم صحبت کنم ، می توانم در آخرین لحظه جلسه را لغو کنم زیرا خسته بودم یا نمی خواستم. و پرداخت جلسه از دست رفته در این مورد خیلی اذیتم نکرد. "خوب ، من پول می دهم ، چه مشکلاتی دارد."

هزینه کم درمان نیمی از مشکل است. خوب ، یک فرد کمی آرام تر کار می کند ، خوب ، او هر جا که بخواهد در برابر خود مقاومت می کند ، خوب ، او کمی درمانگری سطحی مانند سرگرمی است. او مشتری است ، او از هر حقی برخوردار است.

وقتی درمان بسیار گران باشد ، وضعیت بسیار بدتر می شود. در داخل سر ، هر فرد یک "حسابدار داخلی" دارد که "هزینه" و "درآمد" را اندازه گیری می کند. اگر به گفته این حسابدار ، درمان "گران" است ، نتایج قابل توجهی از آن انتظار می رود.

در اینجا ، یک "اثر نجات دهنده" ممکن است ، هنگامی که یک مشتری به درمان می آید و فکر می کند "خوب ، همه چیز ، من یک متخصص پیدا کردم ، اکنون او مغز من را تعمیر می کند و همه چیز برای من خوب خواهد بود". واضح است که مراجعه کننده در این حالت در موقعیتی منفعل است که درمانگر قادر به تغییر زندگی او نیست و پس از مدتی مراجعه کننده به عدم نتیجه گیری توجه می کند ، عصبانی می شود و یا کل درمان را بی ارزش می کند یا یک درمانگر خاص "من فکر می کردم شما یک جادوگر هستید ، اما شما فریبنده هستید". و چنین مشتریانی می روند و به دنبال درمانگر قدرتمند بعدی می گردند … نگرش "من پول زیادی به شما می دهم و شما بدون مشارکت من این کار را خوب انجام می دهید" در درمان کار نمی کند ، درست مانند ایده قربانی کردن خدای درمان "من 10،000 دلار خرج می کنم و زندگی من بهتر می شود" …

ممکن است گزینه دیگری وجود داشته باشد - هزینه درمان یکسان است ، اما وضعیت مالی مشتری بدتر شده است (یا درمانگر قیمت را افزایش داده است). از نظر ذهنی ، هزینه درمان بیشتر می شود. سپس نسبت رضایت = اثر / هزینه تغییر می کند.

اگر قبلاً تأثیر 10 بود و هزینه درمان 10 بود ، رضایت 1 = بود.

اگر هزینه درمان اکنون 12 است ، رضایت 10/12 = 0.83 می شود. اگرچه روند درمان و کیفیت آن به طور مشروط بدون تغییر است. و مشتری می گوید "چیزی که درمان من بی اثر است" ، "من هیچ تغییری را احساس نمی کنم" ، "من فکر می کنم شما با من خوب کار نمی کنید".

گزینه سوم نیز وجود دارد - این گزینه نیازهای رقابتی است. ما نیازهای متفاوتی داریم و منابع پول ، زمان و تلاش معمولاً محدود است. و سپس مقایسه می کنیم که اگر من همین مقدار را برای روان درمانی یا کافه ای با دوستان یا برای یک وسیله جدید خرج کنم ، چقدر سود و لذت خواهیم برد.

و این نیز اتفاق می افتد - درمان یا چکمه های جدید ، به جای کفش های فعلی ، درمان یا آیکیدو برای کودک ، درمان یا در نهایت گرفتن پر کردن در دندانپزشک. به نظر من زمانی درمان مورد نیاز و م effectiveثر ارزیابی می شود که مراجعه کننده نیازهای اساسی خود را برطرف کرده و در فهرست نیازهای کمتر از روان درمانی یا رشد خود قرار گرفته باشد.

در واقع ، همه چیز در زندگی تغییر می کند و اغلب در همان زمان - هم کیفیت کار درمانگر ، هم مشارکت مراجعه کننده ، و هم توانایی مشتری برای اعمال تغییرات در زندگی اش ، و جزء مالی … به نظر من مهم است که همه این عوامل را درک کرده و هنگام تحلیل نارضایتی آنها را در نظر بگیرید.

گاهی اوقات متناقض به نظر می رسد - این فرد با یک متخصص مجرب و گران قیمت بود ، او را برای شخصی که مبتدی و ناشناخته بود و راضی است ترک کرد. آیا این بدان معناست که یک حرفه ای با تجربه بد است و یک مبتدی نابغه است؟ اصلا. نسبت رضایت = اثر / هزینه به سادگی تغییر کرده است.

گاهی اوقات مهم است که متوجه تغییر در توانایی های مالی خود شوید و برای تأمین نیازهای اولیه خود استراحت کنید. با چکمه های فعلی یا سوراخ روی دندان ، نیاز به پرداخت منظم مبلغ قابل توجهی برای "صحبت کردن" آنقدر آزاردهنده است که می تواند کل درمان را خراب کند. و کاهش ارزش ، اتهام و نارضایتی به جای مکث کافی یا تغییر متخصص وجود خواهد داشت.

و گاهی اوقات مهم است که پول بیشتری پرداخت کنید تا پول داده شده چیزی ارزشمند به نظر برسد ، به طوری که در عوض "حسابدار داخلی" نیاز به تأثیر و تغییر دارد و شما را مجبور به برداشتن گام های واقعی می کند و نه فقط با یک فرد جالب صحبت می کند.

توصیه شده: