2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
در ادبیات می توانید به اصطلاح "سندرم کلئوپاترا" (نمیرینسکی OV ، فدوروس IV "سندرم کلئوپاترا" (معضل عشق و غرور) // مجله روانشناسی. - T. 12. - شماره 5. - 1991. - S. 60-64). به گفته نویسندگان ، ما می توانیم در مورد دو گرایش اساسی این سندرم صحبت کنیم ، که در روابط با مردان تحقق می یابد. اولاً ، این اشتهای سیری ناپذیری برای تأیید اهمیت بالای فرد برای یک مرد و ثانیاً ، اجتناب از چنین روابطی با مردی است ، جایی که حداقل حداقل فرصت برای تسلیم شدن وجود دارد. تحقق این گرایشها در دو مدل رفتاری متقابل متجلی می شود: جذب مردان قوی و مردانه و اشتیاق شدید برای تحقیر آنها.
روابط با مردان زن مبتلا به سندرم کلئوپاترا از سه مرحله پی در پی عبور می کند: 1) جستجوی فانتزی برای قهرمان ؛ 2) مبارزه روانی با یک مرد واقعی برای رهبری ؛ 3) این تجربه که نمی توان بر یک مرد برتر دست یافت - بر او سلطنت کرد. نویسندگان بر این باورند که منبع اصلی سندرم موقعیت خودشیفته والدین است که ناشی از احساس حقارت است که در دوران کودکی بوجود آمده است ، که ناشی از ترس شدید از تسلیم شدن در برابر والدین قدرتمند است. دو گرایش در زندگی ذهنی کلئوپاترا مدرن: سیری ناپذیری نیاز شدید به تأیید اهمیت آن (گرایش اول) ، به دلیل فرض ارزش ذاتی ناچیز آن (گرایش دوم). نویسندگان هسته اصلی مشکل سندرم را به معضل عشق و غرور تقلیل می دهند. V. G. Stepanov معتقد است که صحبت در مورد معضل خودخواهی و اشتیاق صحیح تر است. به گفته نویسنده گفته شده ، "کلئوپاترا" عاشق نیست ، زیرا او فقط از دیگری می گیرد. علاوه بر این ، "کلئوپاترا" از عشق می ترسد ، از آن اجتناب می کند. چنین زنی ابراز علاقه خود را نه یک هدیه بزرگ به مرد ، بلکه تحقیر خود ، نقض غرور خود ، وابستگی ناخواسته به دیگری می داند. بنابراین ، در رابطه با یک مرد ، "کلئوپاترا" خود را در موقعیت "ملکه" قرار می دهد و نیاز به تسلیم و احترام دارد. مانند ملکه کلئوپاترا ، یک زن مبتلا به سندرم کلئوپاترا به دنبال خلاص شدن از دست یکی از عزیزان خود است.
برای من جالب است که دیدگاه را به نمایشنامه شکسپیر "آنتونی و کلئوپاترا" با جلوه های روانشناختی لباس پوشیدن تغییر دهم.
کلئوپاترا در همه زمانها نفرت انگیزترین شروران شکسپیر محسوب می شد. در واقع ، تحمل افراط در رفتار ، ناسازگاری و بی پروایی کلئوپاترا ، حتی برای طرفداران وفادار او مانند من ، بسیار دشوار است. در عین حال ، او افسون می کند ، بیان جنسی محترقه او نمی تواند مفتون کننده باشد ، و تغییرات جنسی عجیب و غریب آنتونی و کلئوپاترا نمی تواند گیج کننده و بی تفاوت باشد.
جهان بینی کلئوپاترا سیالیت و تنوع نامنظم ، لغو محدودیت ها و محدودیت ها ، پرخوری ، رابطه جنسی ، انرژی آنارشیک ، باروری طبیعی است. هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند کلئوپاترا را کنترل کند ، بنابراین او بازی خود را تجربه نمی کند. آنتونی و کلئوپاترا به مرزها احترام نمی گذارند و هیچ محدودیتی نمی شناسند. خود سزار و اطرافیان آنتونی را زنانه می نامند ، اگرچه در معنای معمول کلمه آنتونی مردانه تر از سزار است. سزار از نظر جنسی بی طرف است. آنتونی ، بی ثبات ترین قهرمان جنسی ، مرد را برتری می بخشد ، او اکتاویوس سزار را تحقیر می کند ، که از مبارزه تن به تن با او امتناع می ورزد. اشتیاق آنتونی بی پروا است: "اشتیاق که برای آن معیار وجود دارد ناچیز است." همه چیز در مصر زائد ، اسراف کننده و فراوان است. سزار سعی می کند جریان احساسات تجربه مصری را سرکوب و هدایت کند. سزار می خواهد تنوع بی پایان کلئوپاترا را با اندازه گیری منطقی بی رحمانه بسنجد. در طول نمایش ، کثرت کلئوپاترا با گذارهای متعدد از یک حالت احساسی به حالت دیگر نشان داده می شود.کلئوپاترا مذکر را در مolنث حل می کند. آنتونی پس از ملاقات با او ، توسط خواجه هایی که توسط روم خوار شده بودند احاطه شده است ، گذشته روایی رواقی خود را به فسق و فسق تغییر می دهد. آنتونی از هویت گسترده ای رنج می برد که قادر به کنترل آن نیست. بازی لباس پوشیدن الگوی وحدت عاطفی در عشق است ، عاشقان آنقدر با یکدیگر آغشته شده اند که یکی را با دیگری اشتباه می گیرند.
روان کلئوپاترا توسط افراد غیرمنطقی و وحشی مصرف می شود. تمایلات جنسی او آنقدر برتر از ایده های اروپایی است که رومیان او را فاحشه ، فاحشه یا بدخواه می نامند. "مار نیل" کهن الگوی زن ماده است. کلئوپاترا یک روان رنجور نیست و یا یک روان پریش است.
شرایطی که برای بسیاری از زنان آشنا است و نام "سندرم پیش از قاعدگی" برای آن تعیین شده است و من آن را "غوغای دایناسورها" می نامم ، با طغیان خشم مشخصه ، تحریک پذیری ، که با اشک ریختن جایگزین می شود ، دریچه ای به سمت ناخودآگاه است. زندگی افسار گسیخته و غیرقابل پیش بینی کلئوپاترا کلئوپاترا یک مغز خزنده است: غریزه باروری ، پرخاشگری ، تمایل به داشتن همه چیز ، تقلید ، فریب ، مبارزه برای قدرت ، تسلط بر اقلیت ، خونسردی ، عدم همدلی ، بی تفاوتی نسبت به عواقب اعمال آنها در ارتباط با سایر افراد.. در هر زنی که با مغز خزنده خود دست و پنجه نرم می کند ، نبردی بین بربریت و تمدن در دوران پیش از قاعدگی در جریان است.
چهره مردانه کلئوپاترا نیز قوی است. برخی از محققان معتقدند که کلئوپاترا ، با شمشیر آنتونی ، "زهره مسلح" رنسانس است. از نظر روانشناسی ، کلئوپاترا نیز کاملاً مسلح به نظر می رسد. شکسپیر کلئوپاترا را که مستعد خشونت مردان است ، به عنوان یک تصویر ادبی بسیار جذاب معرفی می کند. خشونت کلئوپاترا ، برخلاف ، برای مثال ، خانم مکبث ، دائمی است و گذرا نیست. انگیزه های کلئوپاترا سادومازوخیستی است ، اگر او تحریک شود ، او به وحشت می افتد. هراکلیتوس چنین جریان متقابل فیزیکی پرخاشگری را "انانتیودرومیا" نامید - پرواز به طرف مقابل او. کلئوپاترا تجسم اصل تئاتری دیونیسی است ، حقیقت مهم نیست: ارزشهای نمایشی بالاتر از همه است.
چرا معشوقه همه حالات احساسی شکست می خورد؟ سزار اصل واقعیت است ، او نماینده همه چیز است که آنتونی و کلئوپاترا رد کردند. ثبات روانی بر تنوع ذهنی غلبه می کند. نقطه اوج آنتونی و کلئوپاترا نبرد اکتیم است. شکست آنتونی پیروزی سزار و آغاز امپراتوری روم است که با قدرت یک نفر متحد شده است. همانطور که نیچه می گوید ، سزار تحت حمایت "آپولو ، بنیانگذار دولتها" است.
کلئوپاترای شکسپیر یک بازی رایگان با تخیل مستقل است که با ثبات و استحکام زمین دشمنی دارد.
تصمیم سرنوشت ساز آنتونی برای جنگ در دریا او را خراب می کند. فرمانده پیاده نظام و نابغه نبردهای زمینی ، او ، مانند آخرین احمق ، به کلئوپاترا اجازه می دهد تا برنامه نبرد را به او دیکته کند ("زمین سرگین است" … "اما عظمت زندگی در عشق است"). مصری ها دریانورد هستند. کلئوپاترا اصرار دارد که ناوگان ، نه ارتش ، آخرین نبرد را به سزار بدهند. سربازان باتجربه آنتونی بیهوده برای او گریه می کنند ، او که از عشق کور شده است ، آنها را از بین می برد. مورخان از پرواز ناگهانی کلئوپاترا در نبرد اکتیوم و حتی بیشتر از خیانت شرم آور آنتونی ، که سربازان و کشتی های خود را رها کرده و از او پیروی می کند ، متحیر شده اند. شکسپیر قضیه را به گونه ای ارائه می دهد که کلئوپاترا و آنتونی به دلیل نداشتن سرسختی و اراده از صحنه جنگ فرار می کنند. طالع بینی روانشناختی کلئوپاترا فاقد عنصر زمین است ، آن اصل واقعیت که ذاتی سزار است. کلئوپاترا - آتش ، هوا و آب. آتش یک شخصیت شدید ، تندخو ، پرخاشگری و خشونت است. هوا انرژی کلامی و قدرت شاعرانه خلق تصاویر است. آب یک هجوم غیرقابل کنترل احساسات و تغییر سریع خلق و خوی آن است.چهره های کلئوپاترا دائما و به طور تصادفی تغییر می کند ، زیرا سرزمینی در او وجود ندارد که بتواند به او ثبات ببخشد و محدود به یک چهره باشد. انتخاب او در Actium دریا و طبیعت مایع است. کلئوپاترا مصر و مصر نیل است. از نظر آنتونی و کلئوپاترا ، خود زمین خشک مصر هیچ ارزشی ندارد. باروری تنها زمانی رخ می دهد که زمین با آب آبیاری شود. آنتونی ، با ورود به پناهگاه نمناک پادشاهی خود ، خود را از دست می دهد. او به مردم و خود خیانت می کند. بی تفاوتی عاشقان نسبت به دغدغه های عمومی و ترجیح احساسات به وظیفه در ابتدای نمایش با استعاره سیلاب زمین به آب تعیین می شود. آنتونی فریاد می زند: "بگذار رم در تیبر از بین برود / و طاق های قدرت قدیمی سقوط کنند" - بیانیه ای که به سختی مناسب یک پیروزی رومی است. کلئوپاترا با عصبانیت فریاد می زند: "باشد که روم از بین برود!" ، "اجازه دهید نیل به سمت مصر بشتابد!" عاشقان زمین را با موج احساسات سیل می کنند و نمی توانند فشار مداوم سزار "زمینی" را تحمل کنند.
کلئوپاترا شکسپیر - یک بازی رایگان تخیل مستقل ، خصمانه با ثبات و قدرت زمین ، قبل از مرگ می گوید: "من همه مثل سنگ مرمر هستم / اکنون ماه بی ثبات / نه از سیارات من." دگرگونی های پیوسته کلئوپاترا با عدم تحرک مرگ پایان می یابد.
توصیه شده:
دیدگاه روانشناس: شبکه های اجتماعی ، بازی های رایانه ای ، اینترنت
این هفته ، برنامه ای با مشارکت من قرار بود با موضوع اینترنت ، شبکه های اجتماعی و بازی های رایانه ای به رادیو برود. انتقال لغو شد ، اما تحولات باقی ماند و من تصمیم گرفتم آنها را در قالب یک وبلاگ در قالب پرسش و پاسخ به اشتراک بگذارم. امروزه نقش اینترنت و شبکه های اجتماعی بسیار زیاد است.
چگونه می توان به یک رابطه پایان یافته پایان داد
نویسنده: کومکوف الکساندر منبع: www.prozhivoe.com اشتباهات خود را تکرار می کنیم. با نظم قابل رشک و حساس ، مسیر پله پله شکست ها را طی می کنیم ، بارها و بارها در چیزهای مختلف از یک چیز غوطه ور می شویم. و ما متعجب می شویم … چرا !!! چرا من اینقدر بدشانس هستم؟ علاوه بر این ، هر مورد بعدی تندتر از مورد قبلی است.
اگر شما را تغییر دهم چه اتفاقی می افتد اگر شما را تغییر دهم چه اتفاقی می افتد؟ اگر ازدواج می کردم چه می شد؟
یکی از ویژگی ها و توانایی های منحصر به فرد افراد ، توانایی تصور آینده است. هیچ حیوانی روی زمین این فرصت را ندارد که در مورد موضوع "اگر چه می شد" بحث کند ، برای اقوام و دوستان هنوز زنده عزاداری کند ، از آنچه در گذشته اتفاق افتاده و از آنچه او نمی خواهد ناراحت باشد.
چگونه می توان به یک رابطه پایان یافته برای همیشه پایان داد؟
وقتی دیگر عشقی نیست به احتمال زیاد ، به امید خداحافظی … و بعد از گذشته اشک نریزید ، برای محکم گرفتنش چگونه گاهی اوقات پایان دادن به رابطه ای که در واقع به پایان رسیده است آسان نیست! چندان آسان نیست. و بسیار حیاتی بیا با هم امتحان کنیم؟ پایان دادن به یک رابطه به این معنی است که آن را به طور کامل در گذشته ترک کنید و برای اولین بار در چند ماه گذشته ، با اطمینان به آینده خود نگاه کنید.
مرد شکارچی است. به دست آوردن یا پایان دادن؟
در یکی از گروه های فیس بوک ، بحثی در پاسخ به س aال دختری آغاز شد ، "آیا طبیعی است که مردی دو سال پیگیر او بوده و چگونه باید نسبت به این بمباران واکنش نشان دهد؟" اوه ، چقدر کلیشه ها ، الگوها و بدعت آشکار (به نظر من) در پاسخ ها به نظر می رسید.