مارس در ونوس می افتد: پایان دادن به بازی های لباس پوشیدن شما

تصویری: مارس در ونوس می افتد: پایان دادن به بازی های لباس پوشیدن شما

تصویری: مارس در ونوس می افتد: پایان دادن به بازی های لباس پوشیدن شما
تصویری: ۸ نکته کلیدی در لباس پوشیدن خانم های قد کوتاه و ریزه 2024, ممکن است
مارس در ونوس می افتد: پایان دادن به بازی های لباس پوشیدن شما
مارس در ونوس می افتد: پایان دادن به بازی های لباس پوشیدن شما
Anonim

در ادبیات می توانید به اصطلاح "سندرم کلئوپاترا" (نمیرینسکی OV ، فدوروس IV "سندرم کلئوپاترا" (معضل عشق و غرور) // مجله روانشناسی. - T. 12. - شماره 5. - 1991. - S. 60-64). به گفته نویسندگان ، ما می توانیم در مورد دو گرایش اساسی این سندرم صحبت کنیم ، که در روابط با مردان تحقق می یابد. اولاً ، این اشتهای سیری ناپذیری برای تأیید اهمیت بالای فرد برای یک مرد و ثانیاً ، اجتناب از چنین روابطی با مردی است ، جایی که حداقل حداقل فرصت برای تسلیم شدن وجود دارد. تحقق این گرایشها در دو مدل رفتاری متقابل متجلی می شود: جذب مردان قوی و مردانه و اشتیاق شدید برای تحقیر آنها.

روابط با مردان زن مبتلا به سندرم کلئوپاترا از سه مرحله پی در پی عبور می کند: 1) جستجوی فانتزی برای قهرمان ؛ 2) مبارزه روانی با یک مرد واقعی برای رهبری ؛ 3) این تجربه که نمی توان بر یک مرد برتر دست یافت - بر او سلطنت کرد. نویسندگان بر این باورند که منبع اصلی سندرم موقعیت خودشیفته والدین است که ناشی از احساس حقارت است که در دوران کودکی بوجود آمده است ، که ناشی از ترس شدید از تسلیم شدن در برابر والدین قدرتمند است. دو گرایش در زندگی ذهنی کلئوپاترا مدرن: سیری ناپذیری نیاز شدید به تأیید اهمیت آن (گرایش اول) ، به دلیل فرض ارزش ذاتی ناچیز آن (گرایش دوم). نویسندگان هسته اصلی مشکل سندرم را به معضل عشق و غرور تقلیل می دهند. V. G. Stepanov معتقد است که صحبت در مورد معضل خودخواهی و اشتیاق صحیح تر است. به گفته نویسنده گفته شده ، "کلئوپاترا" عاشق نیست ، زیرا او فقط از دیگری می گیرد. علاوه بر این ، "کلئوپاترا" از عشق می ترسد ، از آن اجتناب می کند. چنین زنی ابراز علاقه خود را نه یک هدیه بزرگ به مرد ، بلکه تحقیر خود ، نقض غرور خود ، وابستگی ناخواسته به دیگری می داند. بنابراین ، در رابطه با یک مرد ، "کلئوپاترا" خود را در موقعیت "ملکه" قرار می دهد و نیاز به تسلیم و احترام دارد. مانند ملکه کلئوپاترا ، یک زن مبتلا به سندرم کلئوپاترا به دنبال خلاص شدن از دست یکی از عزیزان خود است.

تصویر
تصویر

برای من جالب است که دیدگاه را به نمایشنامه شکسپیر "آنتونی و کلئوپاترا" با جلوه های روانشناختی لباس پوشیدن تغییر دهم.

کلئوپاترا در همه زمانها نفرت انگیزترین شروران شکسپیر محسوب می شد. در واقع ، تحمل افراط در رفتار ، ناسازگاری و بی پروایی کلئوپاترا ، حتی برای طرفداران وفادار او مانند من ، بسیار دشوار است. در عین حال ، او افسون می کند ، بیان جنسی محترقه او نمی تواند مفتون کننده باشد ، و تغییرات جنسی عجیب و غریب آنتونی و کلئوپاترا نمی تواند گیج کننده و بی تفاوت باشد.

جهان بینی کلئوپاترا سیالیت و تنوع نامنظم ، لغو محدودیت ها و محدودیت ها ، پرخوری ، رابطه جنسی ، انرژی آنارشیک ، باروری طبیعی است. هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند کلئوپاترا را کنترل کند ، بنابراین او بازی خود را تجربه نمی کند. آنتونی و کلئوپاترا به مرزها احترام نمی گذارند و هیچ محدودیتی نمی شناسند. خود سزار و اطرافیان آنتونی را زنانه می نامند ، اگرچه در معنای معمول کلمه آنتونی مردانه تر از سزار است. سزار از نظر جنسی بی طرف است. آنتونی ، بی ثبات ترین قهرمان جنسی ، مرد را برتری می بخشد ، او اکتاویوس سزار را تحقیر می کند ، که از مبارزه تن به تن با او امتناع می ورزد. اشتیاق آنتونی بی پروا است: "اشتیاق که برای آن معیار وجود دارد ناچیز است." همه چیز در مصر زائد ، اسراف کننده و فراوان است. سزار سعی می کند جریان احساسات تجربه مصری را سرکوب و هدایت کند. سزار می خواهد تنوع بی پایان کلئوپاترا را با اندازه گیری منطقی بی رحمانه بسنجد. در طول نمایش ، کثرت کلئوپاترا با گذارهای متعدد از یک حالت احساسی به حالت دیگر نشان داده می شود.کلئوپاترا مذکر را در مolنث حل می کند. آنتونی پس از ملاقات با او ، توسط خواجه هایی که توسط روم خوار شده بودند احاطه شده است ، گذشته روایی رواقی خود را به فسق و فسق تغییر می دهد. آنتونی از هویت گسترده ای رنج می برد که قادر به کنترل آن نیست. بازی لباس پوشیدن الگوی وحدت عاطفی در عشق است ، عاشقان آنقدر با یکدیگر آغشته شده اند که یکی را با دیگری اشتباه می گیرند.

تصویر
تصویر

روان کلئوپاترا توسط افراد غیرمنطقی و وحشی مصرف می شود. تمایلات جنسی او آنقدر برتر از ایده های اروپایی است که رومیان او را فاحشه ، فاحشه یا بدخواه می نامند. "مار نیل" کهن الگوی زن ماده است. کلئوپاترا یک روان رنجور نیست و یا یک روان پریش است.

شرایطی که برای بسیاری از زنان آشنا است و نام "سندرم پیش از قاعدگی" برای آن تعیین شده است و من آن را "غوغای دایناسورها" می نامم ، با طغیان خشم مشخصه ، تحریک پذیری ، که با اشک ریختن جایگزین می شود ، دریچه ای به سمت ناخودآگاه است. زندگی افسار گسیخته و غیرقابل پیش بینی کلئوپاترا کلئوپاترا یک مغز خزنده است: غریزه باروری ، پرخاشگری ، تمایل به داشتن همه چیز ، تقلید ، فریب ، مبارزه برای قدرت ، تسلط بر اقلیت ، خونسردی ، عدم همدلی ، بی تفاوتی نسبت به عواقب اعمال آنها در ارتباط با سایر افراد.. در هر زنی که با مغز خزنده خود دست و پنجه نرم می کند ، نبردی بین بربریت و تمدن در دوران پیش از قاعدگی در جریان است.

چهره مردانه کلئوپاترا نیز قوی است. برخی از محققان معتقدند که کلئوپاترا ، با شمشیر آنتونی ، "زهره مسلح" رنسانس است. از نظر روانشناسی ، کلئوپاترا نیز کاملاً مسلح به نظر می رسد. شکسپیر کلئوپاترا را که مستعد خشونت مردان است ، به عنوان یک تصویر ادبی بسیار جذاب معرفی می کند. خشونت کلئوپاترا ، برخلاف ، برای مثال ، خانم مکبث ، دائمی است و گذرا نیست. انگیزه های کلئوپاترا سادومازوخیستی است ، اگر او تحریک شود ، او به وحشت می افتد. هراکلیتوس چنین جریان متقابل فیزیکی پرخاشگری را "انانتیودرومیا" نامید - پرواز به طرف مقابل او. کلئوپاترا تجسم اصل تئاتری دیونیسی است ، حقیقت مهم نیست: ارزشهای نمایشی بالاتر از همه است.

چرا معشوقه همه حالات احساسی شکست می خورد؟ سزار اصل واقعیت است ، او نماینده همه چیز است که آنتونی و کلئوپاترا رد کردند. ثبات روانی بر تنوع ذهنی غلبه می کند. نقطه اوج آنتونی و کلئوپاترا نبرد اکتیم است. شکست آنتونی پیروزی سزار و آغاز امپراتوری روم است که با قدرت یک نفر متحد شده است. همانطور که نیچه می گوید ، سزار تحت حمایت "آپولو ، بنیانگذار دولتها" است.

کلئوپاترای شکسپیر یک بازی رایگان با تخیل مستقل است که با ثبات و استحکام زمین دشمنی دارد.

تصمیم سرنوشت ساز آنتونی برای جنگ در دریا او را خراب می کند. فرمانده پیاده نظام و نابغه نبردهای زمینی ، او ، مانند آخرین احمق ، به کلئوپاترا اجازه می دهد تا برنامه نبرد را به او دیکته کند ("زمین سرگین است" … "اما عظمت زندگی در عشق است"). مصری ها دریانورد هستند. کلئوپاترا اصرار دارد که ناوگان ، نه ارتش ، آخرین نبرد را به سزار بدهند. سربازان باتجربه آنتونی بیهوده برای او گریه می کنند ، او که از عشق کور شده است ، آنها را از بین می برد. مورخان از پرواز ناگهانی کلئوپاترا در نبرد اکتیوم و حتی بیشتر از خیانت شرم آور آنتونی ، که سربازان و کشتی های خود را رها کرده و از او پیروی می کند ، متحیر شده اند. شکسپیر قضیه را به گونه ای ارائه می دهد که کلئوپاترا و آنتونی به دلیل نداشتن سرسختی و اراده از صحنه جنگ فرار می کنند. طالع بینی روانشناختی کلئوپاترا فاقد عنصر زمین است ، آن اصل واقعیت که ذاتی سزار است. کلئوپاترا - آتش ، هوا و آب. آتش یک شخصیت شدید ، تندخو ، پرخاشگری و خشونت است. هوا انرژی کلامی و قدرت شاعرانه خلق تصاویر است. آب یک هجوم غیرقابل کنترل احساسات و تغییر سریع خلق و خوی آن است.چهره های کلئوپاترا دائما و به طور تصادفی تغییر می کند ، زیرا سرزمینی در او وجود ندارد که بتواند به او ثبات ببخشد و محدود به یک چهره باشد. انتخاب او در Actium دریا و طبیعت مایع است. کلئوپاترا مصر و مصر نیل است. از نظر آنتونی و کلئوپاترا ، خود زمین خشک مصر هیچ ارزشی ندارد. باروری تنها زمانی رخ می دهد که زمین با آب آبیاری شود. آنتونی ، با ورود به پناهگاه نمناک پادشاهی خود ، خود را از دست می دهد. او به مردم و خود خیانت می کند. بی تفاوتی عاشقان نسبت به دغدغه های عمومی و ترجیح احساسات به وظیفه در ابتدای نمایش با استعاره سیلاب زمین به آب تعیین می شود. آنتونی فریاد می زند: "بگذار رم در تیبر از بین برود / و طاق های قدرت قدیمی سقوط کنند" - بیانیه ای که به سختی مناسب یک پیروزی رومی است. کلئوپاترا با عصبانیت فریاد می زند: "باشد که روم از بین برود!" ، "اجازه دهید نیل به سمت مصر بشتابد!" عاشقان زمین را با موج احساسات سیل می کنند و نمی توانند فشار مداوم سزار "زمینی" را تحمل کنند.

تصویر
تصویر

کلئوپاترا شکسپیر - یک بازی رایگان تخیل مستقل ، خصمانه با ثبات و قدرت زمین ، قبل از مرگ می گوید: "من همه مثل سنگ مرمر هستم / اکنون ماه بی ثبات / نه از سیارات من." دگرگونی های پیوسته کلئوپاترا با عدم تحرک مرگ پایان می یابد.

توصیه شده: