2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
این س ،ال ، علیرغم این واقعیت که مادران امروزی پوشک در زرادخانه خود دارند ، ماشین لباسشویی و بسیاری چیزهای دیگر که می تواند مراقبت از نوزاد آنها را تسهیل کند ، توسط بسیاری از والدین مطرح می شود. در واقع ، از یک طرف ، امروزه می توانید پوشک و پوشک های قابل استفاده مجدد را فراموش کرده و با پوشیدن پوشک یا پوشک هر شرکت دیگر از کف خشک نوزاد لذت ببرید. از طرف دیگر ، با پوشاندن "بچه" به مدت 2 سال در پوشک ، ما با مشکل دیگری روبرو هستیم - سوزش و حساسیت پوست ، و فقط حیف است که الاغ را برای چند ماه در پوشک داغ و نفوذناپذیر نگه داریم.. پس چه کاری می توان انجام داد؟ پیش از این ، در غیاب مزایای تمدن مانند پوشک های یکبار مصرف و ماشین های لباسشویی اتوماتیک ، مادربزرگ های ما سعی می کردند تا حد امکان فرزندان خود را به صورت ظریف آموزش دهند. این تکنیک کاشت زودرس نامیده می شود. بیایید نگاه کنیم که این چیست و تفاوت های ظریف این روش چیست.
من با مقاله ای از نویسنده ای ناشناس که در اینترنت قدم می زد ، الهام گرفتم که در مورد این سوال فکر کنم. نویسنده مقاله این س asksال را می پرسد: "پوشک یا کاشت؟" و بلافاصله توضیحات و نظرات کاملاً واضح و از نظر فیزیولوژی کودک می دهد. نویسنده مقاله معتقد است که کاشت زودهنگام مظهر مراقبت و کمک به رشد کودک است. کودک ، که هنوز توانایی فیزیولوژیکی برای کنترل اسفنکترهای خود را ندارد ، احساس اسپاسم می کند و قبل از ادرار کردن به طور قابل توجهی شروع به سیگنال دهی می کند. یک مادر محتاط ، البته ، می تواند این را درک کند. به این ترتیب به نظر می رسد ، ابتدا ، مادر سیگنال نوزاد را می گیرد و شروع به کاشتن آن می کند ، و سپس نوزاد در حال حاضر با مادر سازگار شده و یک رفلکس ایجاد می کند و هنگامی که مادر او را رها می کند ، شروع به دفع می کند. علاوه بر این ، نویسنده مقاله می خواهد با بازکردن اندام تناسلی قبل از "اجازه دادن" به مرد کوچک برای "ادرار کردن" ، این رفلکس را ایجاد کند ، با این استدلال که این امر به رشد بهتر و در پسران و رشد اندام تناسلی نیز کمک می کند. از یک سو ، این نظر حق وجود دارد ، اما بیایید در مورد جنبه روانشناختی این موضوع و نحوه تأثیر آن بر رشد بیشتر کودک نیز به یاد داشته باشیم.
بیایید تصویری را تصور کنیم: نوزاد برایش وارد دنیایی کاملاً جدید و غیرقابل درک می شود. در چند ماه اول ، کودک مطلقاً کنترل خود را ندارد ، بازتاب های خود را و هنوز مرزهای بدن خود را نمی داند ، او به سادگی خود را نمی شناسد ، او کاملاً به مادرش (یا شخص دیگری که به او اهمیت می دهد) وابسته است.) او قادر به مراقبت از خود نیست ، علاوه بر این ، برای او همه چیز در این دنیا دستاوردهای جدیدی است ، در رحم او نیازی به نگرانی در مورد غذا یا مدفوع و اجابت مزاج نداشت ، همه اینها توسط رحم و پرسیدن ، یعنی … برای رسیدن به خواسته شما ، بچه مجبور نبود. در اینجا ، پس از تولد ، مرد کوچک با دنیایی نسبتاً تهاجمی و گاهی حمله کننده از اشیاء ناآشنا برای او روبرو می شود ، که باید مورد مطالعه و تابع خواسته های او قرار گیرد. حمله به اشیاء برای کودک چه معنایی دارد؟ مهاجم همچنین می تواند مادری باشد که نیازهای نوزاد را درک نمی کند و مراقبت های خود را در زمان اشتباه به او پیشنهاد می کند یا مراقبت های لازم را در یک لحظه خاص ارائه نمی دهد. به عنوان مثال ، مادری که وقتی نوزاد گرسنه نیست به او سینه می دهد ، یک مادر مهاجم است که سیگنال نوزاد را به درستی درک نکرده و به جای آرام شدن ، در آغوش او تکان می دهد ، سینه خود را تکان می دهد. مادری که شروع به ایجاد یک رفلکس در کودک می کند (مخصوصاً با کمک ضربه زدن) برای ادرار کردن یا دفع مدفوع ، همچنین یک مادر مهاجم است که می داند چه زمانی کودک نیاز به غذا خوردن ، چه موقع خوابیدن ، چه موقع ادرار کردن دارد. این مادری است که می خواهد کودک را به طور کامل کنترل کند ، به جای اینکه آینه او باشد ، او را با نیازهای او بشناسد ، آنها را گسترش دهد ، از نوزاد حمایت کند ، او را به طور کامل بپذیرد ، حتی در شرایطی که او نمی تواند اسفنکترهای خود را کنترل کند و مرتب شلوارش را خیس می کند و تنها پس از مدتی ، کودک به آرامی خود را می شناسد و ابتدا بدن خود را مطالعه می کند ، سپس یاد می گیرد آنچه را که می خواهد "بشنود" و از مادرش کمک بخواهد. این یک فرایند طولانی و دشوار است که به صبر و استقامت مادر نیاز دارد ، او مجبور است "فریادهای کمک" او را بپذیرد.بله ، این فریاد می زند (گریه می کند) ، زیرا این تنها راه بسیار م effectiveثر برای نشان دادن نیازهای شما به مادر یا مراقب دیگری است ، می تواند شدیدتر یا کمتر باشد.
در اولین سال زندگی ، کودک یک اعتماد یا بی اعتمادی اساسی در جهان ایجاد می کند ، که محیط نزدیک او را برای او تضمین می کند. تنها چیزی که او در 6 ماه اول نیاز دارد این است که خوب تغذیه شود ، خشک باشد ، نزدیکی مادر و ثبات مادرش را احساس کند. سپس نوزاد شروع به گسترش دامنه علایق خود می کند ، شروع به مطالعه اشیا و افراد مختلف می کند که می توانند خطرناک باشند. وظیفه مادر این است که همیشه آنجا باشد و او را با این اشیاء جدید آشنا کند و به تدریج تعداد آنها را افزایش دهد. با مشاهده کودک ، می بینیم که او جهان را عمدتا به صورت شفاهی (از طریق دهان) می آموزد ، همه چیز را لیس می زند ، می جوید ، می مکد. این روش او برای شناخت جهان است. و اگر سال اول موفقیت آمیز بود ، در سال دوم زندگی ، کودک با "مشکل گلدان" روبرو می شود. او قبلاً جهان پیرامون خود و بدن خود را به خوبی مطالعه کرده است ، و نیاز خود را آزمایش می کند ، با لذت نگاه می کند و وقتی "کاکو" می کند خوشحال می شود ، از گودالی روی زمین شادی می کند ، زیرا این اولین ساخته او است ، خودش انجام داد نوزاد نسبت به فضولات خود احساس وحشت و انزجار ندارد ، برای او این چیزی است که خودش ، درون او بود ، و اکنون اینجا ، خارج است. مادری مراقب ، آرام و بدون قید و شرط ، معمولاً این را می بیند و خلاقیت خود را با او تحسین می کند. و فقط در 19 ، یا حتی 24 ماهگی (در این سن است که کودک تازه شروع به کنترل اسفنکترهای خود می کند) ، پس از یک دوره طولانی آزمایش با گلدان ، اولین پیروزی ها شروع می شود ، کودک خود می پرسد و به طرف می دوید قابلمه ای برای تسکین خود مهمترین نکته در اینجا این است که این مرحله به طور طبیعی و به درخواست کودک و با حمایت مادر انجام می شود. در نوع پیاده شدن زود هنگام ، کودک از همان ابتدا در سطح یک بازتاب ، شروع به تحمل می کند ، ادرار یا مدفوع را در خود نگه می دارد و منتظر است مادرش او را رها کند. اگرچه وظیفه اصلی این عصر خودانگیختگی ، گشودگی ، آزادی عمل است ، اما نه به عنوان سختی و حفظ و کنترل.
البته ، برای این که یک مرد کوچک بتواند اسفنکترهای خود را در 19 ماهگی ، گاهی حتی در دو سالگی احساس و کنترل کند ، لازم است که با احساس ناراحتی و ناراحتی با شلوار خیس آشنا شود. البته از این نظر ، اگر کودک زیر دو سال هرگز بدون پوشک نبوده است ، ابتدا با این احساس آشنا می شود و برای اولین بار شروع به مطالعه بدن خود در این زمینه می کند. بنابراین ، تا این زمان مهم است که مطمئن شوید کودک با شلوارهای خیس آشنا است و آنها را به موقع تعویض می کند. این اصل مراقبت و مراقبت است: کودک گرسنه است - او تغذیه شد ، او سرد است - گرمتر لباس می پوشد ، شلوارهای خیس دارد ، آنها بلافاصله عوض می شوند ، اما در عین حال ما حق را به خود کودک واگذار می کنیم ، با با کمک مادرش ، بازتاب های خود را مطابق با قوانین طبیعی آن تشخیص داده و شکل دهد. در سال دوم زندگی ، کودک خود یاد می گیرد که روی گلدان راه برود ، فقط به قابلیت های آن اعتقاد داشته و کمی صبر کنید.
نکته مهم دیگر یک مادر آرام ، متعادل و استراحت است که هر 20 دقیقه یکبار با نوزاد به حوض نمی دوید و با ایجاد یک رفلکس ، بنابراین به اعتماد اولیه به مادر و جهان پیرامون دست نخواهیم یافت. و البته ، استقلال ، ابتکار و خلاقیت نمی تواند مطرح شود ، در زندگی بزرگسالان چنین کودکی منتظر اجازه مادرش برای انجام کاری خواهد بود ، همانطور که یک بار منتظر بود تا او به او "اجازه" دهد تا خودش را راحت کند. دستور العمل ساده است - این ایده را در ذهن خود نگه دارید که کودک شما مطابق قوانین طبیعت و در مسیر پیشرفت توسعه می یابد ، نه تخریب ، او همه چیز را یاد می گیرد ، فقط باید کمی صبر کنید و در این مورد کمک کنید !!!
ماریا گرینوا
توصیه شده:
جراحت زودهنگام: مشکلات هویتی
تجربیات آسیب زا وحشتناک ، دشوار و قریب به اتفاق به نظر می رسند. اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) با رویدادهایی مانند جنگ ، حملات تروریستی ، تصادفات رانندگی ، بلایای طبیعی و اعمال خشونت همراه است. نوع دیگری از PTSD به نام اختلال استرس پس از سانحه پیچیده (CPTSD) وجود دارد که ناشی از قرار گرفتن طولانی مدت در موقعیت های آسیب زا به جای یک حادثه است.
توسعه زودهنگام کودکان: توسط دست های دیگر یا قلب والدین دوست داشتنی؟
والدین مدرن که تحت برنامه های خودشیفته قرار گرفته اند ، با ایده رشد زودهنگام کودکان روبرو شده اند. تقریباً از ماه های اول زندگی ، والدین کودک را با حروف آشنا می کنند و از دو سالگی شروع به آموزش خواندن و شمارش می کنند. تحصیل یک زبان خارجی نیز به سه سال اضافه می شود.
تعلیق خیره کننده
-سلام! هی! آیا می توانید 30 هزار وام بگیرید؟ - من نمی توانم ، ما برای تعمیرات پس انداز می کنیم. - بیا ، 30 هزار چیزی را تغییر نمی دهد ، اما ما برای تعطیلات به اندازه کافی نداریم. به من می دهی؟ * قطع کن * مترادف کلمه "گستاخی"