2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
هر روز با ارزیاب داخلی خود برخورد می کنم. من به خودم عشق می گویم ، دقیق بودن را نشان می دهم. هر روز برخی از ویژگی های روح خود را می پذیرم ، و برخی دیگر را دفع می کنم و دائماً ارزیابی ، ارزیابی می کنم …
مدتها فکر می کردم عزت نفس پایین تجلی نوعی کمبود است. من آن را یک پدیده منفی می دانم ، مانند برخی از اعداد منفی زیر صفر. کلمات "پایین" ، "بالا" ، "دست کم گرفته شده" ، "بیش از حد" ، که اغلب با کلمه عزت نفس استفاده می شود ، یک شوخی بی رحمانه بود. واضح است که همه اینها جلوه هایی از همان عزت نفس نامناسب است ، اما خاموش کردن چنین نمای بصری دشوار است. به نظر می رسد که س onlyال فقط در مورد چه چیزی است؟
مشکل این است که از ایده عزت نفس به عنوان چیزی "پایین" یا "بالا" ، دو باور غیر منطقی بوجود می آید.
- عزت نفس را می توان با انواع "نان" اصلاح کرد - عشق ، ستایش ، تأیید ، افکار مثبت.
- با این "نان" ها نمی توان عزت نفس را اصلاح کرد. این خودفریبی است.
مانند همه بازنمایی های غیرمنطقی مناسب ، آنها با یکدیگر در تضاد هستند و صاحب بدشانس را به بن بست می رسانند. هر کاری که برای افزایش اعتماد به نفس پایین انجام می دهید ، خوب کار نمی کند. هرگونه تصور مثبت مثبت و موقتی به نظر می رسد و زندگی مملو از اضطراب ، شیدایی و افسردگی است.
در چنین شرایطی چه چیزی می تواند تغییر کند؟
تصور اصلی عزت نفس را به عنوان چیزی منفی تغییر دهید.
عزت نفس پایین عدم اعتماد به نفس نیست ، بلکه وجود عدم قطعیت است.
هیچ مزایا و معایبی در آزمونهای خود ارزیابی وجود ندارد. عدم اطمینان نتیجه کمبود زیبایی ، قدرت یا هوش نیست ، بلکه نگرشی است که باعث می شود خود را پست تر بدانید. در عین حال ، باورهایی در شخصیت وجود دارد که عزت نفس بالا و پایین را تغذیه می کند. به همین دلیل است که عزت نفس نامناسب غالباً به تغییر از خودپسندی به خود بزرگ بینی شبیه است. چگونه می توان سوار شدن بر این تاب را متوقف کرد؟
یک راه حل فلسفی کوتاه برای مشکل عزت نفس وجود دارد. دوران - این اصل استدلال در فلسفه است ، از جمله توقف همه قضاوت ها در مورد وجود یک شی خارج از آگاهی ادراکی. به عبارت دیگر عصر این درک غیر قضاوتی از چیزی است. اگر خودتان را ارزیابی نکنید ، عزت نفس پایین یا بالایی وجود نخواهد داشت.
گفتن آسان است اما انجام آن دشوار است. چرا؟
- بیشتر نگرش هایی که عزت نفس را تشکیل می دهند ناخودآگاه هستند.
- عزت نفس بیشتر در سطح حسی نمایان می شود و تسلیم افکار نمی شود.
- عزت نفس روی خلبان خودکار کار می کند و از توجه ما فرار می کند.
- در زندگی روزمره ، استفاده مداوم از آن دشوار است دوران
چگونه واقعاً می توانید عزت نفس ناکافی خود را برطرف کنید؟ برای این منظور ، مشاوره روانشناسی و روان درمانی وجود دارد. معمولاً باورهایی به نام اعتماد به نفس پایین در دوران کودکی و نوجوانی شکل می گیرد. حتی اگر در روابط با والدین و در برقراری ارتباط با همسالان مشکلی وجود نداشته باشد ، بسیاری از افراد مجموعه ای از نگرش ها ، عادت ها و عقده های منفی منفی را در ارث روانی به ارث می برند. آنها به موازات عشق به خود و دید کافی از جهان وجود دارند. اما گاهی اوقات ناامنی ، انتقاد از خود و نفرت است که ما به جای عقل سلیم و پذیرش از آن استفاده می کنیم. اتفاق می افتد.
همه آن عزت نفس پایین را می توان برطرف کرد و تغییر داد. البته ، شما می توانید خودتان آن را در ده ، پانزده سال انجام دهید. یا می توانید از روانشناس یا روان درمانگر کمک بگیرید و سریعتر به این هدف برسید. زندگی بسیار کوتاه است و نباید آن را با مبارزه با خود هدر دهید.
وقتی همه لایه های ناامن کننده و دوست نداشتن خود از بین بروند ، هرگونه عزت نفس به خودی خود به یک ارزش تبدیل می شود.
توصیه شده:
من یک فرد بی ارزش هستم. کاهش ارزش خود: چگونه از فروپاشی جلوگیری کنیم
توانایی بی ارزش کردن چیزی - خود ، دیگران ، اقدامات خودمان و دیگران ، نتایج ، دستاوردها - این نوعی دفاع روانی است که ما برای توقف در تجربیات پیچیده مختلف که می توانیم با آن روبرو شویم استفاده می کنیم. به طور کلی ، هرگونه دفاع روانی برای متوقف کردن نوعی تجربه واقعی طراحی شده است ، زیرا روان آن را صدمه به تمامیت خود می داند.
چگونه یاد بگیریم قدر خود را بدانیم؟ چگونه با عادت کاهش ارزش خود کنار بیاییم؟
کاهش ارزش یک مکانیسم دفاعی در روان ماست که در آن ما اهمیت آنچه را که برای ما بسیار مهم است را کاهش می دهیم (یا کاملاً انکار می کنیم). شما می توانید همه چیز - خود ، دیگران ، احساسات ، دستاوردها را بی ارزش کنید. این رفتار می تواند شواهدی از خستگی ، فرسودگی شغلی ، کمبود منابع باشد.
خود ارزشی در مقابل ارزش خود
⭐ در رایج ترین مدل تربیت ، از دوران کودکی به ما آموخته می شود که ارزش ما بسته به رفتار و انطباق با انتظارات دیگران توسط دیگران تعیین می شود. یک مدل مناسب این است که کودک را از همان گهواره به یک شیء تبدیل کنید ، اینطور نیست؟ به محض اینکه یک شخص به یک مورد ارزیابی شده تبدیل می شود ، به راحتی می توان او را دستکاری کرد ، او را مجبور به تعقیب یک ارزش واهی ، انجام وظایف دیگران کرد.
درباره ارزش ، ارزش شخصی ، منفعت شخصی و خودخواهی
آیا بین مفاهیم فوق رابطه پیدا می کنید؟ اصلاً چگونه می توانند به هم مرتبط باشند؟ بیایید با کلمه ارزش شروع کنیم … در مورد ارزش اگر فرض کنیم که ارزش معادل ارزش است و همانطور که می دانید ارزش در ماده (بیشتر اوقات فقط در پول) بیان می شود ، می توان ارزش را تعریف کرد.
کاهش ارزش: چگونه دفاع های روانی در برابر ما می چرخند و زندگی ما را بی ارزش و ما را ناخشنود می کند
دفاع روانی یکی از قدیمی ترین مفاهیم در روانکاوی است که توسط زیگموند فروید کشف و توسط پیروانش توسعه یافته است. هنوز توسط اکثر رواندرمانگران استفاده می شود. با این حال ، در جهات مختلف ، بسته به ایده های اساسی در مورد ساختار روان انسان ، این پدیده کمی متفاوت توصیف می شود.