واسطه

تصویری: واسطه

تصویری: واسطه
تصویری: مسلسل ضيعة ضايعة - الجزء الأول ـ الحلقة 17 السابعة عشر كاملة HD - واسطة 2024, ممکن است
واسطه
واسطه
Anonim

زویا روی مبل نشسته بود و به پسرش گوش می داد. روی صندلی نشست و حالش را گفت. او خوشحال بود که او به دیدار آنها آمده است. معمولاً او و عروسش ماهی یکبار می آمدند و سپس چنین سورپرایز دلپذیری وجود داشت.

گرمای ملاقات در لحظه ای پایان یافت که ایگور گفت که پدرش از اصرار او برای فروش آپارتمان عذرخواهی می کند. زویا فهمید که چرا پسرش در خانه والدین به سر می برد. او و شوهرش روز دیگر با هم دعوا کردند.

این رسوایی به دلیل این واقعیت است که پیتر می خواهد خانه ای در روستا بخرد. و برای این شما نیاز به فروش آپارتمان دارید. که با آن مخالف است او می خواهد در شهر بماند ، نزدیکتر به نوه و دوستانش. او در روستا چه خواهد کرد؟ زنبورها را همانطور که شوهر می خواهد پرورش دهند. نه واقعا!

زویا وقتی فهمید شوهرش پسرش را فرستاده است عصبانی شد. او دوباره ایگور را به روابط زناشویی آنها می کشاند. هنگامی که همسرش از مرزها عبور کرد ، او را از طلاق ترساند. بنابراین ، او از خود دفاع کرد. شوهر منصرف شد و رفت. اما به جای خودش ، پسری فرستاد.

- پسر ، من به تو می گویم - درگیر امور ما نشو. ما خودمان آن را مشخص می کنیم من در مقابل شما احساس گناه می کنم که شما را در خارج از حصار رابطه ام با شوهرم قرار ندادم ، هنگامی که او برای اولین بار شما را برای عذرخواهی فرستاد. خنده دار به نظر می رسید که به ما در آرایش کمک می کرد. ازدواج ما را نجات داد فعلا بس است. آنچه بعد اتفاق می افتد تقصیر شما نیست اگر از پدر شما طلاق بگیرم ، مادر شما می مانم و رابطه زناشویی من با او به پایان می رسد. - زویا آهی کشید و از پنجره به بیرون نگاه کرد ، - من نمی خواهم بیشتر در مورد این موضوع صحبت کنم. این کار من با اوست. و شما خانواده خود را دارید و در آنجا می توانید مسائل را حل کنید.

* * *

ایگور سر کار بود که پدرش با او تماس گرفت و گفت که با مادرش دعوا کرده است. و اگر او فشار خود را برای حرکت احمقانه به روستا متوقف نکند ، او را تهدید به طلاق می کند. پدر از او خواست تا با مادرش صحبت کند و از اصرار او عذرخواهی کرد.

ایگور بدون تردید موافقت کرد. او این کار را از کودکی انجام داد ، زمانی که والدینش با هم دعوا کردند. با رها کردن امور خود ، او برای کمک به آنها شتافت و احساس کرد یک ابر مرد است که به پدر و مادر محبوبش کمک می کند.

اما او اضطراب داشت - اگر نتواند کنار بیاید چه؟ ماموریت شکست می خورد و سپس او مقصر طلاق آنها خواهد بود و بدون پدر و مادر رها می شود. او ترسید و آماده بود تا از مادرش بخواهد که پدرش را ببخشد.

اما این بار ، قبل از اینکه بتواند به کار خود ادامه دهد ، مادرش او را متوقف کرد. ایگور گیج شده بود. حالا او چه خواهد کرد؟ او عادت دارد در زندگی آنها شرکت کند. او از مادرش عصبانی بود ، احساس تبعید و فریب خورد. چگونه به چشمان پدرش که منتظر آتش بس است نگاه می کند؟ ترس و گناه ایگور را در خود فرو برد. امروز او شکست خورده است - پدر باید خودش همسر خود را تحمل کند.

ایگور نشست و به حرفهای مادرش فکر کرد و سپس گفت:

- بله ، مادر ، شما درست می گویید ، شما باید مدتها پیش مرا به بیرون از رابطه خود می فرستادید. حالا می توانم به کار خود ادامه دهم. به خاطر آشتی از کار فرار نکنید ، خانواده خود را ترک نکنید. خوشحالم که دیگر به من احتیاج ندارید. متشکرم.

بلند شد و مامان رو بغل کرد.

* * *

پیتر به این امید به خانه بازگشت که پسرش همه چیز را حل کرده است. ایگور همیشه با این کار کنار آمده است. او از سن پنج سالگی برای این منظور استفاده می کرد. زویا وقتی فرزندش نزد او آمد ذوب شد و با شکایت از او خواست تا پدرش را ببخشد.

یکبار پیتر به زویا ضربه زد. سپس او از نزدیک شدن و درخواست بخشش از همسرش می ترسید. او می ترسید که کلمات کافی برای ابراز پشیمانی اش نداشته باشد و او او را رد می کند. فقط یک پسر می تواند به او لطف کند. سپس آنها برای اولین بار از ایگور به عنوان واسطه استفاده کردند. از آن زمان ، این امر تا به امروز ادامه داشته است.

در را باز کرد و وارد آپارتمان شد. زن و پسر در راهرو ایستاده بودند. ایگور داشت لباس می پوشید. بعد از سلام و احوال پرسی به پدرش گفت:

- بابا ، ببخشید ، امروز درست نشد. و من از شما می خواهم - دیگر مرا وارد رابطه خود نکنید. من شما را دوست دارم و شما پدر و مادرم هستید. اما با زندگی زناشویی خود چه کنید ، بدون من تصمیم بگیرید.

ایگور به پدرش نگاه کرد. با احساس گناه ، نگاهش را از سر گرفت و آپارتمان را ترک کرد.

- بیا ، پیتر ، ما چیزی برای بحث داریم ، - زویا گفت ، در را پشت سر پسرش بست ، - اکنون ما تنها مانده ایم.زمان آن فرا رسیده است که ما بزرگ شویم و به تنهایی مسائل زناشویی خود را حل کنیم.

از SW. دیمیتری لنگرن ، درمانگر گشتالت

توصیه شده: