2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
تراژدی اصلی یک فرد این است که نمی داند کیست ، از کجاست و به کجا می رود ، و در عدم امکان اجتناب از مرگ. طبیعت مراقبت کرده است که به ما معنا دهد ، این بقا و تولید مثل است و برای کسانی که هر روز مشغول این روند هستند ، هیچ س specialال خاصی در مورد معنای زندگی وجود ندارد. و اگر به وجود آمد ، در اینجا شما هستید ، ادیان وجود دارد. جوهر برخی از آنها در یک بقا و تولید مثل است: تعطیلات برداشت ، اتحاد خدا و الهه در مورد آن. اصل دیگران این است که اکنون باید نان خود را در عرق پیشانی خود بدست آورید ، ثمربخش باشید و چند برابر شوید ، و سپس از همه اینها استراحت می شود ، اگر خوب رفتار کنید ، خوب ، باید همسایه خود را دوست داشته باشید ، البته ، تا یکدیگر را نکشند. یک گزینه دیگر وجود دارد که تصور کنید تمام جهان یک توهم است و مزاحم نیست.
خود مردم مجبورند معنی خود را اختراع کنند تا دچار افسردگی نشوند ، و بیشتر مردم در این زمینه خوب عمل می کنند: خدمت به دولت ، نیاز ، قربانی کردن ، خوب بودن ، تأیید ، مهم بودن ، تحت الشعاع قرار دادن دیگران ، قدرت بر دیگران ، قدرت بر خود شاید تمایل به قدرت ، تمایل به کنترل سرنوشت انسان ، نجات یا کشتن - همچنین بخشی از نیاز به کنترل روند زندگی و مرگ است ، حتی اگر نه خود شما ، بلکه شخص دیگری.
اگر افرادی با معانی ناهماهنگ وجود داشته باشند ، آنها نسبت به یکدیگر تهاجمی هستند ، نه به دلیل نقض متقابل مرزها ، بلکه به دلیل ترس ناخودآگاه از دست دادن معنای خود و بر این اساس ، پشتیبان اصلی. به دلیل همین ترس ، آنها سعی می کنند بینش خود را از جهان به اطرافیان خود تحمیل کنند و دیدگاه دیگران را محکوم کنند. و این ترس را می توان درک کرد: تصور کنید که شما روی پرتگاهی روی یک تخته ایستاده اید و کسی سعی می کند آن را تکان دهد. اگر معنای شخص دیگری مرزهای شما را نقض می کند ، می توانید از آنها دفاع کنید ، به عنوان مثال ، اگر شخصی متعهد به تسخیر جهان یا حمله محلی به زندگی شما باشد ، اعتراف به وجود معنای شخص دیگر یک چیز است ، اما تغییر زندگی شما متناسب با او دید کاملاً دیگری است
آیا انتخاب فرد به معنای فرار از واقعیت است؟ من معتقدم که در صورت رد شدن انتخاب دیگران ، بله ، این یک فرار است ، مانند هرگونه اظهار تعصب. در واقع ، واقعیت این است که عقل سلیم برای همه ، به استثنای بدیهیات ، که توسط طبیعت داده شده است ، اثبات نشده است ، اگرچه بسیاری ادعا می کنند که حقیقت نهایی است.
در صورت مواجهه با وجود معانی دیگران و حفظ آرامش خود ، می توانید با ثبات باقی بمانید ، اگر شجاعت این را پیدا کنید که به معنای عینی زندگی و حق هرکس برای انتخاب خود پی ببرید.
توصیه شده:
معنای زندگی در خود زندگی است
زمانی که من در موسسه تحصیل می کردم ، معلم بالینی و آسیب شناسی روانی داشتیم ، که همیشه سعی می کرد نه تنها یک نظریه خشک ، بلکه برخی از دانش به ظاهر انتزاعی را که می تواند برای ما در زندگی مفید باشد ارائه دهد. او یکی از این وظایف را "جستجوی پاسخ به س “ال"
معنای زندگی؟ زندگی کن ، فقط زندگی کن
نویسنده: واسیلاکی ایرینا حس زندگی چیست؟ سوالی که می خواهید پاسخ آن را بیابید. و پاسخ ، همانطور که بسیاری از مردم فکر می کنند ، باید تا حدودی غیر معمول باشد. یا یکی که هیچکس فکرش را نمی کرد. - شما هدفی دارید که به دنبال آن به خواسته خود می رسید ، - از یک نوجوان 16 ساله می پرسم.
چرا زندگی می کنم یا چگونه معنای زندگی شما را پیدا کنم؟
در اغلب موارد س situationsالاتی در مورد معنای زندگی مطرح می شود که افراد از چیزی راضی نیستند. اگر همه چیز مرتب باشد و طبق معمول پیش برود ، هیچ کس چنین س questionsالاتی نمی پرسد. این س ofال درباره معنای وجود زمانی مطرح می شود که شخص در وضعیت ناراحتی روانی عمیق یا بحران وجودی قرار دارد ، که ممکن است با بحران های زندگی همراه باشد - از دست دادن شغل ، طلاق ، تولد یا ترک خانواده.
یک شخص یک مشکل نیست ، یک مشکل یک مشکل است
رویکرد روایی یک روند نسبتاً جوان در روان درمانی مدرن و مشاوره روانشناسی. این در اوایل دهه 70-80 قرن بیستم در استرالیا و نیوزلند ایجاد شد. بنیانگذاران این رویکرد مایکل وایت و دیوید اپستون هستند. در زمان ملاقات ، هریک از این روانشناسان ایده های خاص خود را داشتند که ترکیب و توسعه بیشتر آنها منجر به ظهور جهت جدیدی در روانشناسی شد.
بحران معنای زندگی نقطه عطفی در زندگی جوانان 35-45 ساله
با خواندن آثار ای. اریکسون ، با توصیف او از بحران وجودی در افراد روبرو می شوم. به نظر می رسد که یک فرد زندگی می کند ، اما هیچ معنایی در زندگی ندارد. یا به نظر می رسد معنایی در زندگی وجود دارد ، اما فقط یک نفر می بیند که این معنا برای او نیست.