معنای زندگی در خود زندگی است

فهرست مطالب:

تصویری: معنای زندگی در خود زندگی است

تصویری: معنای زندگی در خود زندگی است
تصویری: معنای زندگی از دید مولانا ، مصطفی ملکیان 2024, مارس
معنای زندگی در خود زندگی است
معنای زندگی در خود زندگی است
Anonim

زمانی که من در موسسه تحصیل می کردم ، معلم بالینی و آسیب شناسی روانی داشتیم ، که همیشه سعی می کرد نه تنها یک نظریه خشک ، بلکه برخی از دانش به ظاهر انتزاعی را که می تواند برای ما در زندگی مفید باشد ارائه دهد. او یکی از این وظایف را "جستجوی پاسخ به س “ال" معنی زندگی چیست؟ "و همه" بر اساس باورهای خود ، در مورد خانواده ، حرفه ای بودن ، پیشرفت و حتی نظریه روانکاوی و غیره "جستجو و پاسخ دادند. و برای هریک از ما درست است. اما اینا ایوانوونا ، با پذیرش همه پاسخ ها ، گفت که اگر آن را به خاطر بسپاریم بهتر است معنای زندگی در خود زندگی است … و پس از مدتی ، او دوباره این س askedال را پرسید و فقط به کسانی که "درست" پاسخ داده اند ، بدون نیاز به هیچ توضیحی ، 5 را جمع آوری کردند: "نستیا ، معنی زندگی چیست" - "در خود زندگی" - "خوب انجام شد ، 5 " برای ما ، این بیشتر بازی کسب امتیاز نهایی بود تا علم ، زیرا در آن زمان ما 20 ساله بودیم و هرکس معنای "واقعی" زندگی خود را داشت ، و نه این انتزاع.

تنها سالها بعد ، هنگامی که اولین موارد مربوط به ضرر در تمرین من ظاهر شد ، متوجه شدم که این "درس" چقدر مهم است. مردم در حال از دست دادن مشاغلی بودند که در تمام زندگی خود بنا کرده بودند ، خانه ، سلامتی ، شهرت ، روابط و حتی درک خود را از دست داده بودند ، و با نوعی نجات دهنده ما همیشه زمینه های دیگر زندگی را پیش می بردیم که به ایجاد معانی جدید برای آنها کمک می کرد.. اما یک روز یک مشتری ظاهر شد که مانند یک سریال تلویزیونی بد ، همه چیز را در یک سال از دست داد ، از جمله نزدیکترین افراد. البته ، او قبلاً نظر خود را بسیار تغییر داده بود و خودش نمی دانست چگونه می توانم به او کمک کنم. من نیز ، با دیدن مردی قدرتمند و بالغ در مقابلم ، فهمیدم که تمام مکالمات من برای او کلمات پوچی هستند ، وقتی ناگهان او گفت "معنی زندگی چیست" و من به طور خودکار "در خود زندگی" را زمزمه کردم. یک دقیقه فکر کرد ، سپس سر تکان داد و بدون هیچ حرفی رفت. نمی دانم او چگونه آن را تفسیر کرد ، اما بعد از 1 ، 5 سال ، با تبریک سال نو ، او در پیام کوتاه نوشت: "شما درست گفتید - من خودم را دوباره ایجاد کردم و در صورت لزوم ، می دانم چگونه دوباره این کار را انجام دهم."

البته ، در هر مورد درمانی ، فرمول "معنای زندگی در خود زندگی است" قادر به ارائه هرگونه پاسخ ، ابزار ، دیدگاه و غیره نیست. در 90 درصد از 100 مورد ، این عبارت نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق و تغییر برای هر مورد خاص دارد. اما در جستجوی درک معنای آن ، هنوز برخی عناصر مکرر وجود دارد که باید در نظر گرفته شوند. آنها را به 5 پایان نامه تقسیم کردم:

1. معنای زندگی همیشه فردی است

یا به عبارت دیگر - همانطور که مردم در جهان وجود دارند ، معانی زیادی در جهان وجود دارد. در تمرینات روان درمانی ، اغلب من مجبورم با این واقعیت کنار بیایم که افراد با رسیدن به درجه بلوغ خاصی ، احساس درونی دارند "این همه اشتباه است". و ما در مورد بحران میانسالی صحبت نمی کنیم ، بلکه در مورد بلوغ درونی صحبت می کنیم ، زیرا امروزه این احساس بیشتر و بیشتر به جوانان می آید. و این امر به این دلیل اتفاق می افتد که با تشخیص و شنیدن هرچه بیشتر I خود ، ما از پیروی کورکورانه از نگرش های والدین / معلم خودداری می کنیم. ما درک می کنیم که آنچه افراد معتبر و مهم دیگر برای آن زندگی می کنند و آنچه ما دوست داریم برای آن زندگی کنیم ، همیشه یکسان نیستند. و این درست است ، زیرا معنای زندگی همیشه فردی است و به عوامل زیادی بستگی دارد ، و اینکه این یا آن شخص در چه خانواده و محیطی رشد کرده است ، در چه آموزشی تحصیل کرده است ، در چه رابطه ای با چه کسی بوده است ، چه تجربه زندگی او تجربه کرد و نتیجه گیری هایی که انجام داد و خیلی چیزهای دیگر مهم است. آیا این بدان معناست که ما نباید در مورد چنین مسائل مهمی به حرف معلمان و والدین خود گوش دهیم؟ برعکس ، هرچه بیشتر از آنها بیاموزیم ، امکانات ما بیشتر می شود ، انتخاب ما گسترده تر می شود.

من معمولاً پیشنهاد می کنم یک حد وسط پیدا کنید.از یک طرف ، درک این نکته مهم است که اگر شخصی خود را در جهتی از زندگی پیدا کرده باشد ، در آن موفق باشد و از زندگی خود راضی باشد ، این بدان معنا نیست که ما قطعاً در همان اهداف و اقدامات رضایتمندی خواهیم یافت.. از سوی دیگر ، وقتی می بینیم فردی که از نظر روحی نزدیک ماست ، مسیر زندگی خود را پیدا کرده است ، همیشه منطقی است که این جهت را لمس کرده و احساس کنیم که ما مسیر خود را داریم یا نه. تکنیک های درون نگری در این مورد بسیار مثر خواهد بود.

2. معنای زندگی ثابت نیست

درک این نکته نیز ضروری است که هیچ معانی جهانی از زندگی وجود ندارد که یکبار برای همیشه کار کند. اگر از یک کودک 8-10 ساله بپرسید "برای چه چیزی زندگی می کنید ، فکر می کنید؟" ، به احتمال زیاد او چه چیزی را پاسخ می دهد؟ اگر همین سوال را از او بپرسید ، کی 18 ساله می شود؟ 25 ، 35 ، 40 ، 50 ، 60 و غیره …؟ البته ، ما درک می کنیم که یک فرد واحد ، همانطور که بزرگ می شود و رشد می کند ، چیزی را که در اطرافش اتفاق می افتد کاملاً متفاوت از آنچه قبلا مشاهده کرده است ، خواهد دید. معنای زندگی هر بار که با چیز جدیدی روبرو می شویم ، از آن عبور نمی کنیم ، تجربه نمی کنیم ، جذب نمی شویم و تسلط نداریم و غیره تغییر می کند. هر وظیفه جدیدی در زندگی معانی جدیدی را پیش روی ما قرار می دهد و آنچه امروز برای ما حیاتی است ممکن است پس از 10 سال به نظر بیهوده مطلق به نظر برسد.

چه فقیر و چه ثروتمند (که دائمی هم نیست) ، بیمار یا سالم ، منزوی یا فعال اجتماعی - همه اینها بر معانی ما در اینجا و اکنون تأثیر می گذارد. زن و شوهری بدون فرزند که می خواهند بچه دار شوند ، هنگامی که فرزند اول خود را در آغوش می گیرند ، زنجیره معنای زندگی "بچه دار شدن-خرس-زایمان" را از دست می دهند ، اما یک "افزایش-رها کردن" رها می کنند. فردی که به بیماری جدی مبتلا است ، زنجیره معانی مرتبط با کار را "برای گذراندن زمان ، عقد قرارداد ، کسب سود و افزایش" و در زندگی خود زنجیره های "ارتباط ، پشتیبانی و تعامل با عزیزان "اهمیت بیشتری پیدا خواهند کرد ، معانی مرتبط با" تماس با طبیعت ، تفکر در مورد زیبایی ، همه چیز که احساسات مثبت را به همراه دارد "و البته ، معنی اصلی زندگی زنجیره ای است" برای بازیابی ، بازیابی ، انجام توانبخشی و بازگشت به نزدیکترین عملکرد فیزیکی کامل ». با از دست دادن یک عزیز قابل توجه ، او همه زنجیرهای دیگر را فراموش خواهد کرد و معنای زندگی او به "خوردن / نوشیدن ، بیدار شدن / خوابیدن ، بودن" خلاصه می شود … با این حال ، همیشه اینطور نخواهد بود ، زمان می گذرد و معانی مربوط به مراقبت از بدن و کار شما ظاهر می شود ، در مورد اوقات فراغت ، زمان می گذرد و بسیاری از زنجیره های مختلف جایگزین یکدیگر می شوند ، تا اینکه سرانجام شخصی به آن زنجیره اصلی می رسد که او را به زندگی کامل باز می گرداند. از طریق خاطره روشن آن مرحوم

شما می توانید همه اینها را بی پایان برشمارید ، درک یک چیز مهم است. اگر معنای زندگی را از دست داده ایم ، این بدان معناست که برخی از زنجیره ها کم و بیش موفق هستند ، اما به پایان رسید و زمان زنجیره معانی جدیدی فرا رسیده است ، و شما فقط باید به خودتان گوش دهید تا بفهمید کدام یک.… و اگر شنیدن آن کاملاً "سخت باشد" ، او از افرادی که ما معتقدیم در این امور معتبر هستند کمک می گیرد.

3. معنای زندگی منحصر به فرد است

در اینجا ما در مورد این واقعیت صحبت می کنیم که معانی خوب یا بد وجود ندارد. معنای عزاداری به اندازه معنای افزایش شادی مهم است ، هر چیزی مکان و زمان خود را دارد. رویدادهایی که برای ما اتفاق می افتد می تواند سبک ، خنده دار ، دلپذیر باشد ، اما همچنین می تواند دردناک باشد ، زمین را از زیر پای ما بیرون بیاورد ، غم انگیز. تمام سادگی و پیچیدگی در این واقعیت نهفته است که آنچه برای ما اتفاق می افتد ، همانطور که هست ، منحصر به فرد و غیرقابل تکرار است ، به گونه ای که هرگز دوباره در اینجا و با همان اتفاق نخواهد افتاد. و تلاش برای مشاهده این منحصر به فرد گاهی به خلاص شدن از مشکل و استراحت کمک می کند.

اگر در زندگی ما اتفاقی بیفتد که تجربیات منفی به ما بدهد ، ممکن است منظور این باشد که مشکلات به وجود آمده را بهتر حل کرده و در هر مرحله تکمیل شده جدید شادی کنیم ، هر زنجیره ای از معانی مجرب جدید که ما را به سوی چیزهای مثبت تری سوق می دهد.اگر رویدادهایی که در حال وقوع هستند به ما احساسات مثبتی بدهند ، ممکن است منظور لذت بردن ، لذت بردن و احتمالاً طولانی کردن یا تکرار باشد ، این به هر کسی می تواند باشد. نتیجه نهایی این است که هر رویدادی که منجر به تغییر زنجیره معانی در زمینه جهانی می شود منحصر به فرد است ، بنابراین ، هر رویداد جدید باعث ایجاد زنجیره معانی منحصر به فرد می شود.

4- معنای زندگی ارتباط مستقیمی با جهان بینی دارد

برای افرادی که راه خود را در این یا آن دین باز کرده اند ، ملحدان ، خداشناسان و به ویژه نویسندگان نظریه های خود در مورد جهان ، هم ساختار جهان و هم معنی زندگی متفاوت ، تا حدودی مشابه ، اما تا حدودی متفاوت به نظر می رسد. جهان بینی چیزی است که معانی زندگی را از اهداف زندگی متمایز می کند. هر هدفی یک شروع و یک پایان دارد. معانی زندگی بی پایان است و اغلب از محدوده خود زندگی فراتر می رود ، و بر این اساس ، از محدوده تجربه آگاهانه ما فراتر می رود. به همین دلیل است که اختلاف نظرها و س questionsالات زیادی ایجاد می شود. همه ما آزاد هستیم که به چه چیزی اعتقاد داشته باشیم ، من حامی آن جهاتی هستم که در آنها جایی برای ارعاب و تهدید وجود ندارد ، اما جایی برای عشق و توسعه وجود دارد. با این حال ، در هر صورت ، برای اینکه بتوانید معانی خود را پیدا کنید ، باید بتوانید جایگاه خود را در سیستم جهان پیدا کنید ، تا جهان بینی خاصی داشته باشید.

5. معنای زندگی در خود زندگی است

و مهمترین نتیجه گیری ، که ما به هر طریقی به آن برمی گردیم این است که هنگام جستجوی معنای زندگی ، بسیار مهم است که خود زندگی را نادیده نگیریم ، آن را از دست ندهیم و از دست ندهیم … زیرا پس از خواندن در بالا ، ما درک می کنیم که همه زندگی ، در همه جا و به طور مداوم از معانی تشکیل شده است ، و فقط با زندگی کردن در آن ، ما فرصتی برای توجه و تجسم آنها داریم. و اگر برای لحظه ای به نظر می رسید که هیچ فایده ای ندارد ، باید به خودمان نگاه کنیم ، به اطراف خود نگاه کنیم و به س questionsالات خود پاسخ دهیم ، کدام زنجیره به پایان رسید و کدام شروع می شود ، زیرا تمام زندگی ما شامل جایگزینی مداوم برخی از معانی با دیگران

اما اگر ناگهان جواب نرسد ، فقط باید استراحت کنید ، هر روز کاری مثبت برای خود و مفید برای 3 نفر از اطرافیان خود انجام دهید ، و پس از مدتی دوباره از خود بپرسید. جواب همیشه دیر یا زود می آید ، زیرا همه زندگی یک معنای بزرگ معانی است.

توصیه شده: