2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
اغلب در تمرینات خود ، با این واقعیت روبرو می شوم که مشتریان برای متخلفان خود متاسف هستند. والدینی که مورد ضرب و شتم و تحقیر قرار گرفتند ، عزیزان و دوستانی که به فرزندان خود خیانت کردند و از مرزهای مجاز عبور کردند
چه چیزی به ما ترحم می دهد؟
به نظر می رسد که ما را بالاتر از دیگران قرار می دهد. ترحم به ما این حق را می دهد که نجیب و عادل باشیم ، به ما احساس ارزش و منحصر به فرد بودن می دهد. به شما اجازه نمی دهد تمام عصبانیت و کینه خود را بیان کنید ، زمانی که چیزی برای عصبانیت وجود داشت و از چه چیزی باید ناراحت شوید. از این گذشته ، من بهتر ، مهربان تر ، عادلتر از همه کسانی هستم که به من آسیب رسانده اند ، در سطح آنها فرو نخواهم رفت ، از آنها بالاتر خواهم بود. من بارها و بارها برای همه کسانی که از من پشت کرده اند متاسف خواهم شد و سپس می نالم که چگونه این جهان فقط نیست.
اغلب به دلیل این واقعیت است که در روح خود اعتقاد ندارد که می توان او را همینطور دوست داشت. از کودکی ، او عادت داشت که فقط در موارد خاص به او توجه شود ، و این موارد می تواند مواردی با علامت مثبت (مطالعه عالی) و علامت منفی (دعوا در مدرسه) باشد.
برای درک تفاوت بین عشق و ترحم ، می خواهم یک مثال بسیار ساده ارائه دهم
یک زمین بازی را تصور کنید. بچه ها در جعبه ماسه بازی می کنند و یکی از آنها می آید و می خواهد کیک عید پاک زیبایش را به مادرش نشان دهد. اما مادر مشغول صحبت با مادر دیگری است و توجهی به نوزاد نمی کند. این اتفاق بیش از یک بار رخ می دهد. و بنابراین کودک زمین خورد و شروع به گریه کرد. مامان بلافاصله دوید و شروع به دلسوزی برای نوزاد کرد. در نتیجه ، کودک می آموزد که تنها زمانی به او توجه می شود که اتفاقی بیفتد ، و درست مانند آن او جالب و مهم نیست. کودک شروع به فکر می کند که ترحم مساوی با عشق است و باید با رفتار و اعمالش شایسته آن بود. کودک ناخودآگاه شروع به شبیه سازی موقعیت ها می کند تا بتواند این عشق شبه را به دست آورد. و در اینجا انواع و اقسام روشها مطرح می شود.
و از این گذشته ، در واقع - ترحم باید به دست آید ، اما عشق را درست مانند آن. و هر یک از ما شایسته عشق نه برای چیزی ، بلکه از طریق تولد او هستیم.
اما چنین جایگزینی عشق با ترحم در جامعه ما بسیار رایج است و در عین حال بسیار خطرناک است و عواقب ناگواری را به دنبال دارد.
ما به کسانی که احساس بدی دارند ، مشکلات و مشکلات دارند ، می ترسیم. ما در حال تلاش برای کمک ، حمایت از یک فرد در شرایط سخت هستیم. در عین حال ، اگر شخصی خوب کار می کند ، توجه ما پراکنده است ، ما در گفتگو دخالت نمی کنیم. و معلوم می شود که ما آماده به اشتراک گذاشتن مشکلات هستیم ، به عنوان مثال پشیمان می شوید ، اما آمادگی این را ندارید که از چیزهای خوب لذت ببرید. ما فقط نمی دانیم چگونه دوست داشته باشیم ، زیرا هیچ کس این را به ما یاد نداده است.
اما عشق را می توان آموخت ، می توانید به خود اجازه دهید دوست داشته باشید و دوست داشته شوید ، می توانید عشق را به شکلی که به آن نیاز دارید بپذیرید.
و برای این کار شما باید از احساس تاسف برای خود و دیگران دست بردارید و به خودتان اجازه دهید عشق را به همان اندازه دریافت کنید. به هر حال ، جهان عظیم است و بی نهایت این عشق در آن وجود دارد.
و اگر به دنبال آن بروید حرکت عشق ، سپس می توانید به خودتان ، به مسیر زندگی خود ، به منحصر به فرد و اصالت خود نزدیک شوید.
توصیه شده:
سوء استفاده کنندگان ، قربانیان ، امدادگران کدام یک از موارد زیر باعث ترحم ، همدردی ، تمایل به کمک می شود؟
س questionال عجیبی ، ممکن است اکنون در فکر باشید. اما در واقع ، سوال من خیلی عجیب نیست. چرا یک فرد سوء استفاده کننده (ستمگر) می شود؟ بله ، زیرا ترس و اضطراب زیادی در فضای ذهنی او وجود دارد ، که در واقع هنگامی که خود قربانی شد ظاهر شد ، که تنها تصمیم درست برای او ، آگاهانه نیست.
عشق از روی ترحم
وقتی هنوز دانش آموز بودم ، فقط برای صحبت "مادام العمر" نزد معلمم می آمدم. در مورد عشق و خانواده ، به نوعی واقعاً نمی خواستم با مادرم صحبت کنم ، زیرا در آن زمان ، در پانزده سالگی من ، از توانایی او و پدرم برای دوست داشتن و رابطه با یکدیگر و با او بسیار ناامید شدم.
همدردی یا ترحم
"همدردی یا ترحم؟" ایرینا ، 34 ساله. او 6 سال است که ازدواج کرده است. درخواست روان درمانی: "من ناراضی هستم ، احساس بدی دارم! خوب ، من چه غلطی می کنم؟!" مشتری شروع می کند: "می دانید ، من به شما عصبانی شدم و 2 هفته ناراحت شدم
انواع عشق و تفاوت آنها: اشتیاق ، عاشق شدن ، اعتیاد به عشق ، عشق مطلق و بالغ
عشق … واژه ای آشنا از کودکی. همه می فهمند که وقتی شما را دوست دارند ، این خوب است ، اما وقتی از محرومیت محروم می شوید ، این بد است. فقط هرکس به روش خود آن را درک می کند. غالباً این کلمه برای اشاره به چیزی استفاده می شود که معلوم می شود نه کاملاً عاشق است و نه اصلا دوست ندارد.
درباره عشق و ترحم - ارزش صداقت در روان درمانی: موردی از تمرین
P. ، دختر جوان 25 ساله ، به عنوان کارمند دولت کار می کند ، ازدواج نکرده است ، فرزندی ندارد. او با شکایت از درگیری هایی که در کار او و با عزیزانش بوجود می آید ، شکایت کرد. علیرغم این واقعیت که او نیاز به مراقبت ، توجه ، گرما داشت ، در زندگی او نقص شدید آنها را احساس کرد .