تولد روانکاوی و رد هیپنوتیزم (قسمت 2)

فهرست مطالب:

تصویری: تولد روانکاوی و رد هیپنوتیزم (قسمت 2)

تصویری: تولد روانکاوی و رد هیپنوتیزم (قسمت 2)
تصویری: آموزش هیپنوتیزم مخاطب قسمت دوم (ذهن پنهان) حمید قهرمانی 2024, ممکن است
تولد روانکاوی و رد هیپنوتیزم (قسمت 2)
تولد روانکاوی و رد هیپنوتیزم (قسمت 2)
Anonim

تولد روانکاوی و رد هیپنوتیزم

مفهوم روانکاوی به عنوان یک نظریه ، روش ، تحقیق و روش روانکاوی

روانکاوی به چه معنا در مطالعات هیستری متولد می شود؟

ابتدا ، در طی شرح حالات هیستریک ، یک واژگان روانکاوانه شکل می گیرد ، یک دستگاه مفهومی از نظریه های آینده. ما می بینیم که چگونه فروید در حال حاضر از یک آگاهی شکافته ، اکنون از یک آگاهی منبسط و تنگ شده ، اکنون از آگاهی و ناخودآگاه صحبت می کند. ناخودآگاه هنوز به منطقه ای تبدیل نشده است که مایل به کشف و کشف آن باشد. وظیفه او نفوذ به "لایه های عمیق تر آگاهی" ، "گسترش محدوده آگاهی بیمار" است. ما متوجه می شویم که چگونه مفاهیم بنیادی مانند "سرکوب" و "مقاومت" ، "حفاظت" و "انتقال" در متن ظاهر می شوند ، اما هنوز ثبات اصطلاحی به دست نمی آورند.

اگرچه کلمه روانکاوی یک سال بعد ، در سال 1896 ، در مقاله "اظهارات بیشتر در مورد روان پریشی دفاع" ظاهر می شود. علاوه بر گفتمان روانکاوی در حال ظهور ، آثار واضحی از تأثیر فرانسه وجود دارد: ما در آینده اصطلاحات و ارجاعات فرانسوی زیادی به شارکو ، لیبو ، برنهایم نخواهیم دید.

ثانیاً ، کار اصلی "بررسی هیستری" روایتی از نحوه تدوین تکنیک روانکاوی ، چگونگی توسعه آن در تعامل با جوزف بروئر و بیماران و یا بهتر بگویم در مقابله با آنها است. این داستان کشف تکنیک های درمانی است ، جستجوی یک روش موثر.

رد هیپنوتیزم: دوره آب نبات و دسته گل

اگرچه فروید درمان خود را با بیماران روان رنجور مبتلا به هیپنوتیزم کاملاً موفقیت آمیز دانست ، با این وجود این روش مشکلات خاصی را ایجاد کرد. کار سختی بود و تعداد زیادی از بیماران نمی توانستند به طور کامل در هیپنوتیزم غوطه ور شوند. کسانی که به هیپنوتیزم پاسخ خوبی دادند ، اغلب علائم را عود می کردند ، حتی زمانی که نتیجه در ابتدا مثبت به نظر می رسید. او بعدا نوشت:

من در عمل از تکنیک پیشنهاد و هیپنوتیزم با آن به سرعت دست کشیدم ، زیرا بسیار مأیوس بودم که این پیشنهاد را به اندازه کافی قوی و طولانی مدت کنم تا درمان کامل شود. در همه موارد شدید ، من دیدم که نتیجه پیشنهاد ارائه شده بارها و بارها ناپدید می شود و بیماری یا جایگزین آن بارها و بارها باز می گردد »(ز. فروید ، 1905)

هیپنوتیزم نمی تواند این نیرو را حذف کند ، که توسط فروید نامیده می شود مقاومت (بیشتر اوقات مشتق شده از ابر خود است) ، هیپنوتیزم فقط می تواند آن را در طول مدت خلسه هیپنوتیزمی تضعیف کند. در تضعیف مقاومت ، که به شما امکان می دهد به اعماق ناخودآگاه نفوذ کنید - اصل هیپنوتیزم. اما خود مقاومت برای هیپنوتیزم غیرقابل دسترسی است. هیپنوتیزم از بین نمی برد ، بلکه تنها ، بر اساس عبارت مناسب فروید ، "مقاومت را پنهان می کند و ناحیه ذهنی خاصی را در دسترس قرار می دهد ، اما مقاومت را در مرزهای این ناحیه به شکل یک شفت جمع می کند ، که همه چیز را غیر قابل دسترسی می کند". تنها با کنار گذاشتن هیپنوتیزم می توان مقاومت را شناسایی و تحلیل کرد و بنابراین می توان علت سرکوب را از بین برد. این مقاومتی است که در فرایند تأثیر هیپنوتیزمی مورد توجه قرار نمی گیرد و می تواند علائم ناپدید شده را احیا کرده و علائم جدیدی را ایجاد کند ، و مجدداً ارتباط وحدت را قطع کرده و هنگام تجربه رویدادهای جدید در زندگی ، احساسات را از هم جدا کند. درمان خواب آور می تواند علائم طولانی مدت را برای مدت طولانی ، شاید برای همیشه از بین ببرد ، اما درمان خواب نمی تواند به ما بیاموزد که چگونه به آسیب های جدید زندگی که اجتناب ناپذیر هستند به شیوه ای جدید و سازنده تر پاسخ دهیم.

اما این هیپنوتیزم بود که فروید را مجبور به ترک هیپنوتیزم کرد:

"از آنجا که من نمی توانم به طور ارادی وضعیت روانی بسیاری از بیمارانم را تغییر دهم ، شروع به کار با وضعیت عادی آنها کردم. در ابتدا این کار بی معنی و ناموفق به نظر می رسید. خود بیمار می داند.چگونه می توان امیدوار بود که هنوز بفهمد؟ در اینجا یادآوری یک تجربه فوق العاده و آموزنده که در آن در برنتهایم در نانسی حضور داشتم ، به کمک من آمد. برنتهایم به ما نشان داد که افرادی که توسط او به وضعیتی شباهت آمیز آورده شده اند ، که در آن ، به دستور او ، تجربیات مختلفی را تجربه کرده اند ، حافظه آنچه را که در این حالت تجربه کرده اند فقط در نگاه اول از دست داده اند: ممکن بود در یک حالت بیدار برای بیدار کردن خاطرات کسانی که در خواب شبانه تجربه کرده اند. هنگامی که او از آنها در مورد تجربیات خود در حالت شباهت س askedالی پرسید ، آنها واقعاً در ابتدا ادعا می کردند که آنها چیزی نمی دانند ، اما وقتی او آرام نمی شود ، اصرار می کند و به خود اطمینان می دهد که آنها می دانند ، خاطرات فراموش شده هر بار زنده می شوند زمان. (زیگموند فروید. "پنج سخنرانی درباره روانکاوی")

بنابراین ، تظاهرات برنتهایم به فروید این ایده را داد که بیمار را در حالی که بیدار بود درمان کند.

کار او در روانکاوی با استفاده از تکنیک هیپنوتیزم رشد کرد. او اینگونه توضیح داد:

به نظر سخت تر از قرار دادن آنها در هیپنوتیزم بود ، اما می تواند بسیار آموزنده باشد. بنابراین من هیپنوتیزم را رها کردم و در تمرین خود فقط این شرط را حفظ کردم که بیمار روی مبل دراز بکشد ، و من پشت او می نشستم و او را می دیدم ، اما او این کار را نمی کرد »(فروید ، 1925).

او مشاجره کرد:

علاوه بر همه اینها ، من یک ایراد دیگر به این روش (هیپنوتیزم) دارم ، یعنی این که کل بازی نیروهای روانی را از دید ما پنهان می کند. به عنوان مثال ، به ما اجازه نمی دهد تا مقاومتی را که بیمار به بیماری خود می چسباند و در نتیجه با بهبودی خود مبارزه می کند ، تشخیص دهیم. و در عین حال ، دقیقاً پدیده مقاومت است که به تنهایی درک چنین رفتاری را در زندگی روزمره ممکن می سازد »(فروید ، 1905).

تنها زمانی که هیپنوتیزم را رد می کنید ، می توانید به مقاومت ها و سرکوب ها پی ببرید و درک درستی از روند بیماری زا داشته باشید. هیپنوتیزم مقاومت را پنهان می کند و ناحیه خاصی از روح را در دسترس قرار می دهد ، اما مقاومت را در مرزهای این ناحیه به شکل یک شفت ایجاد می کند ، که همه چیز را غیر قابل دسترسی می کند.

نظافت لوله

"… افسانه ها از ارواح شیطانی صحبت می کنند که به محض اینکه آنها را با نام واقعی آنها که مخفی نگه می دارند ، قدرت آنها از بین می رود." زیگموند فروید ، "روش و تکنیک روانکاوی".

"محتوای روان ، که او را در شرایط سردرگمی در اختیار داشت و کلمات ذکر شده در بالا به آن تعلق داشت. با گفتن تعدادی از چنین تخیلاتی ، به نظر می رسد بیمار آزاد شده و به یک زندگی عادی روانی بازگردانده شده است. چنین وضعیت خوبی چندین ساعت طول کشید ، اما روز بعد با یک مورد جدید جایگزین شد. یک سردرگمی ، که به نوبه خود دقیقاً به همان شکل پس از بیان تخیلات تازه شکل گرفته به پایان رسید. "نمی توان از این تصور خلاص شد تغییرات روانی که در حالت گیجی خود را نشان می دهد ، نتیجه تحریک ناشی از این تشکیلات بسیار تأثیرگذار بود. خود بیمار ، که در این دوره از بیماری خود به طور شگفت انگیزی فقط انگلیسی صحبت می کرد و می فهمید ، به این روش جدید درمان نامی داد ، گفتن درمان "یا به شوخی این درمان را دودکش شویی نامیدند." 34]

روش کاتارتیک

این روش شامل تجزیه و تحلیل علل یک علامت خاص (ضربه روانی) در بیمار در حالت خواب آور است. در فرآیند کشف چنین علل ، بیمار نسبت به خاطره یک موقعیت آسیب زا فراموش شده (پاسخ به ضربه) واکنش احساسی بسیار خشونت آمیزی نشان داد و پس از بیدار شدن ، علامت ناپدید شد. در اینجا کلام سازی به عنوان خروجی از سطح بالاتری از حفاظت ذهنی و پیش نیاز روش روانکاوی به نظر می رسد. "ساکت باش و به حرف من گوش کن!" - امی فون ن.

به زودی ، به طور تصادفی ، معلوم شد که با کمک چنین تصفیه روح ، می توان بیشتر از رفع موقت اختلالات هوشیاری مداوم مکرر به دست آورد.اگر بیمار با ابراز اشتیاق در هیپنوتیزم به چه دلیل و در چه رابطه علائم شناخته شده برای اولین بار به یاد می آورد ، پس می توان این علائم بیماری را به طور کامل از بین برد (مورد با ناتوانی در نوشیدن آب). سرنوشت این تأثیرات ، که می تواند به عنوان تغییر مقادیر تلقی شود ، لحظه ای تعیین کننده برای بیماری و بهبودی بود.

اگر در درمان با هیپنوتیزم مستقیم ، قبل از بیدار شدن ، به طور معمول به بیمار دستور داده شد که هر آنچه در فرایند حالت هیپنوتیزم برای او اتفاق افتاده را فراموش کند ، در درمان با روش کاتارتیک وظیفه این بود که تجربیات ضربه ای فراموش شده (سرکوب شده) که عامل ایجاد این علامت هستند را حفظ کنید. خاطرات بیماری زایی که از حافظه ناپدید می شوند به آگاهی بیمار منتقل می شوند ، که منجر به ناپدید شدن علائم می شود ، وظیفه شناسایی علل وقوع آنها بود. یک وضعیت آسیب زا در شرایطی است که بیمار مجبور شد دوباره تجربه کند تا بتواند به درستی واکنش نشان دهد (بدون سرکوب احساسات) ، احساسات مهار شده را آزاد کند ، در نتیجه تنش بیماری زایی را که باعث ایجاد علامت می شود ، تسکین دهد.

فروید که از هیپنوتیزم سرخورده شده بود ، خود شروع به تمرین روش کاتارتیک بروئر کرد و نتایج شگفت انگیزی در درمان بسیاری از بیماران مبتلا به هیستری به دست آورد ، که نتیجه گیری نظری را ممکن می سازد:

"ما می توانیم هر آنچه را که تا کنون آموخته ایم با یک فرمول بیان کنیم: بیماران هیستریک ما از خاطرات رنج می برند. علائم آنها بقایا و نمادهایی از خاطرات تجربیات شناخته شده (آسیب زا) است."

کل زنجیره خاطرات بیماری زا باید به ترتیب زمانی و علاوه بر این ، به ترتیب معکوس به خاطر سپرده شود: آخرین ضربه در ابتدا و اولین در پایان ، و پرش از روی آسیب های بعدی به طور مستقیم به اولین ، غالباً غیرممکن بود. موثرترین.

بنابراین ، در عمل ، روش ارتباط رایگان ظاهر می شود:

"اگر این راه برای یافتن افراد سرکوب شده برای شما بیش از حد دشوار به نظر می رسد ، حداقل می توانم به شما اطمینان دهم که این تنها راه ممکن است. پردازش افکار ایجاد شده در بیمار در صورت رعایت قانون اساسی روانکاوی تنها تکنیک نیست. برای مطالعه ناخودآگاه دو وسیله دیگر یک هدف را ارائه می دهند: تعبیر خواب بیمار و استفاده از اقدامات اشتباه و تصادفی او. وقتی از من س askedال می شود که چگونه می توان یک روانکاو شد ، من همیشه پاسخ می دهم: با مطالعه رویاهای خود. " زی. فروید.

علامت منطقی است

در این مرحله ما با یکی از مهمترین اکتشافات فرویدی ملاقات می کنیم ، یعنی هر علامت ، قبل از هر چیز ، تلاشی برای التیام است ، تلاشی برای اطمینان از ثبات یک ساختار روانی معین. [4]

هنوز هیچ کس علائم هیستریک را با این روش از بین نبرد و هیچ کس تا این اندازه در درک علل آنها نفوذ نکرده است. معلوم شد که تقریباً همه علائم به عنوان بقایای تجربیات عاطفی مانند رسوبات شکل گرفته اند ، که بعداً نامیده می شوند "ضربه روحی" اغلب صحنه های آسیب زا را تکرار می کرد و نشان دهنده بقایای خاطرات این صحنه ها بود.

"تبدیل هیستریک در این بخش از جریان روانی عاطفی مبالغه می کند ؛ این مربوط به بیان شدیدتر عاطفه است که به سمت مسیرهای جدید هدایت می شود. هنگامی که رودخانه ای از دو کانال عبور می کند ، همیشه به محض سرریز شدن یکی از آنها وجود خواهد داشت. جریان در کنار دیگری با هر مانعی روبرو می شود. ببینید ، ما آماده ایم تا به نظریه ای کاملاً روانشناختی درباره هیستری برسیم و فرایندهای عاطفی را در وهله اول قرار می دهیم. " زی. فروید

در اینجا آغاز شکل گیری روش انجمن ها و ایده های رایگان در مورد است نظریه ضربه که یک بار واقعاً رخ داده است (مورد کاتارینا: ضربه به عنوان آگاهی پس از اثر ، واقعیت خیالی). نقش تروما را فقط می توان در اثرات بعدی کنترل کرد.

"تثبیت زندگی ذهنی بر آسیب های بیماری زا یکی از مهمترین ویژگی های روان رنجوری است که از اهمیت عملی زیادی برخوردار است." زی. فروید

فروید بیشتر به این نتیجه می رسد که باید نه با خود علامت ، بلکه با علت آن کار کرد. این علامت یک عملکرد اقتصادی مهم در کار دستگاه ذهنی انجام می دهد: به دنبال کاهش هیجان و در عین حال ارضای همه موارد روان (Super-I ، It و جهان خارج) است. این علامت بخشی از "من" فرد است و قبل از خلاص شدن از شر آن ، یافتن راهی جایگزین برای توزیع مجدد بار ذهنی مهم است. گاهی اوقات این کار زمان زیادی طول می کشد ، زیرا روان برای مدت طولانی شکل گرفته است و برای بازسازی سیستم و نحوه کار آن به تلاش و زمان نیاز است.

روانکاوی روی نیمکت

نیمکت الیزابت فون فروید ، اولین نیمکت مورد استفاده در روانکاوی ، بارها عکس گرفته شده و امروزه در لندن باقی مانده است ، موضوعی که کنجکاوی بی وقفه ای در آن وجود دارد.

کاناپه به عنوان راهی برای اجتناب از نگاه های سوراخ کننده تجزیه و تحلیلگران ، به آنها کمک می کند تا آرام شوند ، و موقعیت مطلوب تری را برای غوطه ور شدن در فرایند ارتباطات مداوم آزاد یا حتی عقب نشینی روان در نظر می گیرند. [29]

اگرچه اعتقاد عمومی این است که فروید اولین درمانگری بود که از کاناپه برای روانکاوی استفاده کرد ، اما هالپرن در غیر این صورت می گوید:

اولین گزارش های مربوط به درمان روانکاوی به مطالعه مجهز وین در برگگاس اشاره نمی کند ، بلکه به دیونیسیوم ، یک تئاتر باز که در دامنه جنوب شرقی آکروپولیس آتن واقع شده است ، اشاره نمی کند. روی نیمکت ، به جای الیزابت فون ریتر اشراف ، چهره بی هنر یک کشاورز آتیکی ، استرپسیادس را دراز کشیده بود. و پشت بیمار نه ریشارد و بی عیب و نقص ، دکتر زیگموند فروید ، بلکه سقراط پابرهنه و صورت طنزآمیز بود."

امروزه ، در تکنیک کلاسیک روانکاوی ، کاناپه همچنان در زرادخانه روانکاوان باقی می ماند ، با این حال ، بسیاری از تکنیک های مدرن تمایل به اجتناب از گفتگوها دارند وقتی تحلیلگر دراز کشیده و تحلیلگر پشت صندلی نشسته است. در واقع ، هر مراجعه کننده ای برای این روش و روش کار مناسب نیست ، زیرا شامل عقب گرد می شود ، که می تواند منجر به افزایش اضطراب شود. همچنین ، مبل برای استفاده در کار با ساختارهای شخصیتی مناسب نیست ، در چنین شرایطی بهتر است در موقعیت "رو در رو" بمانید. روندهای مدرن در توسعه قابلیت های فنی برای کار از راه دور و جلسات در اینترنت ، البته کارایی را کاهش می دهد ، زیرا در این مورد بسیاری از اطلاعات ارزشمند برای روانکاو فرار می کند. به همین دلیل ، بسیاری از متخصصان امروزه روانکاوی را "تجمل" می دانند ، زیرا مراجعه به روانکاو شامل یک فرایند کامل است: نیاز به توافق در مورد روز ، زمان و مکان جلسه ، آماده شدن ، لباس پوشیدن ، رسیدن به مطب جلسه برنامه ریزی شده است ، به موقع باشد چنین کاری مستلزم تماس چشمی ، حضور در یک مکان خاص ، در دفتر "در قلمرو" متخصص ، و بسیاری لحظات دیگر در راه روانکاو و در بازگشت از وی است. برخی از متخصصان امروزه از کار آنلاین خودداری می کنند ، با این حال ، این جامعه مدرن و توسعه فناوری دیر یا زود این حوزه را نیز پشت سر می گذارد. فروید با بسیاری از تحلیلگران و همکاران خود مکاتبه داشت ، و این را نیز می توان تا حدی با کار از راه دور در اینترنت امروزه مقایسه کرد.

کتابشناسی - فهرست کتب:

  1. Arrou-Revidi، J. Hysteria / Giselle Arrou-Revidi؛ مطابق. با fr ارماکووا E. A. - M: Astrel: ACT ، 2006.-- 159 ص.
  2. Benvenuto S. Dora فرار می کند // روانکاوی. چاسوپیس ، 2007.- N1 [9] ، ک.: موسسه بین المللی روانشناسی عمق ،- صص 96-124.
  3. Bleikher V. M.، I. V. خم کردن. فرهنگ لغت توضیحی اصطلاحات روانپزشکی ، 1995
  4. پل ورهاژ. "روان درمانی ، روانکاوی و هیستری". ترجمه: اوکسانا اوبودینسکایا 2015/09/17
  5. Gannushkin P. B. کلینیک روانپزشکی ، استاتیک آنها ، پویایی ، سیستماتیک. N. Novgorod ، 1998
  6. Green A. Hysteria.
  7. گرین آندره "هیستری و وضعیت های مرزی: هیسم. دیدگاه های جدید".
  8. Jones E. زندگی و آثار زیگمکند فروید
  9. جویس مک دوگال "اروس هزار چهره". ترجمه از انگلیسی توسط E. I. Zamfir ، ویرایش توسط M. M. Reshetnikov. SPb انتشار مشترک موسسه روانکاوی اروپای شرقی و B&K 1999. - 278 ص.
  10. 10. Zabylina N. A. هیستری: تعاریف اختلالات هیستریک.
  11. 11. R کورسینی ، A. Auerbach. دائرclالمعارف روانشناسی. SPb.: پیتر ، 2006.- 1096 ص.
  12. 12. Kurnu-Janin M. جعبه و راز آن // درسهایی از روانکاوی فرانسه: ده سال سخنرانی بالینی فرانسوی-روسی در زمینه روانکاوی. م.: "مرکز کوگیتو" ، 2007 ، ص 109-123.
  13. 13. Kretschmer E. درباره هیستری.
  14. 14. Lacan J. (1964) چهار مفهوم اساسی روانکاوی (سمینارها. کتاب یازدهم)
  15. 15. Lachmann Renate. "گفتمان هیستریک" داستایوسکی // ادبیات و پزشکی روسیه: بدن ، نسخه ، تمرین اجتماعی: شنبه. مقالات - م.: انتشارات جدید ، 2006 ، ص. 148-168
  16. 16. لاپلانچ ج. ، پانتالیس ج.- بی. فرهنگ روانکاوی.- م: مدرسه عالی ، 1996.
  17. 17. مازین V. Z. فروید: انقلاب روانکاوی - نیژین: LLC "Vidavnitstvo" Aspect - Polygraph " - 2011. -360s.
  18. 18. McWilliams N. تشخیص روانکاوی: درک ساختار شخصیت در فرایند بالینی. - M: Class، 2007.-- 400 ص
  19. 19. McDougall J. Theatre of the Soul. توهم و حقیقت در صحنه روانکاوی SPb.: انتشارات VEIP ، 2002
  20. 20. اولشانسکی DA "کلینیک هیستری".
  21. 21. اولشانسکی DA علائم اجتماعی بودن در کلینیک فروید: مورد دورا // مجله Credo New. خیر 3 (55) ، 2008. S. 151-160.
  22. 22. پاولوف اسکندر "زنده ماندن برای فراموش کردن"
  23. 23. پاولووا O. N. نشانه شناسی هیستریک زن در درمانگاه روانکاوی مدرن.
  24. 24. ویسنته پالومرا. "اخلاق هیستری و روانکاوی". مقاله شماره 3 "جوهر لاکانی" ، متن آن بر اساس مطالب ارائه شده در CFAR لندن در سال 1988 تهیه شده است.
  25. 25. Rudnev V. عذرخواهی از ماهیت هیستریک.
  26. 26. رودنف V. فلسفه زبان و نشانه شناسی جنون. آثار منتخب - م.: انتشارات "قلمرو آینده ، 2007. - 328 ص.
  27. 27. رودنف V. P. پدانتیسم و جادو در وسواس - اجبار // مجله روان درمانی مسکو (نسخه نظری - تحلیلی). M.: MGPPU ، دانشکده مشاوره روانشناسی ، شماره 2 (49) ، آوریل - ژوئن 2006 ، صص 85-113.
  28. 28. سمکه V. Ya. حالتهای هیستریک / V. Ya. سمکه. - M: Medicine، 1988.- 224 ص.
  29. 29. استرند هارولد تاریخچه استفاده از نیمکت: توسعه نظریه و عمل روانکاوی
  30. 30. Uzer M. جنبه ژنتیکی // Bergeret J. روانپزشکی روانکاوی: نظریه و درمانگاه. مجموعه "کتاب درسی دانشگاه کلاسیک". مسأله 7 M: دانشگاه دولتی مسکو. M. V. لومونوسوف ، 2001 ، صص 17-60.
  31. 31. Fenichel O. نظریه روانکاوی روان رنجوری ها. - م.: چشم انداز Akademicheskiy ، 2004 ، - 848 ص.
  32. 32. فروید Z. ، Breuer J. Research on hysteria (1895). - سن پترزبورگ: VEIP ، 2005.
  33. 33. فروید Z. قطعه ای از تجزیه و تحلیل یک مورد از هیستری. مورد دورا (1905). / هیستری و ترس. - M: STD ، 2006.
  34. 34. فروید ز. درباره روانکاوی. پنج سخنرانی.
  35. 35. فروید Z. در مورد مکانیسم روانی علائم هیستریک (1893) // فروید Z. هیستری و ترس. - M: STD ، 2006.- S. 9-24.
  36. 36. فروید Z. درباره علت هیستری (1896) // فروید Z. هیستری و ترس. - M.: STD ، 2006.- S. 51-82.
  37. 37. فروید Z. مقررات کلی در مورد هیستریک (1909) // فروید Z. هیستری و ترس. - M: STD ، 2006.- S. 197-204.
  38. 38. هیستری: قبل و بدون روانکاوی ، تاریخ مدرن هیستری. دائرclالمعارف روانشناسی عمق / زیگموند فروید. زندگی ، کار ، میراث / هیستری
  39. 39. Horney K. تجدید ارزیابی عشق. تحقیق درباره نوع زنان امروزه گسترده // آثار گردآوری شده. در 3 ولت جلد 1 روانشناسی زن ؛ شخصیت روان رنجور زمان ما. مسکو: انتشارات Smysl ، 1996.
  40. 40. شاپیرا L. L. مجتمع کاساندرا: نمایی معاصر از هیستریا م.: شرکت مستقل "کلاس ، 2006 ، صص 179-216.
  41. 41. Shepko E. I. ویژگی های یک زن هیستریک مدرن
  42. 42. شاپیرو دیوید. سبک های روان رنجور - م.: موسسه تحقیقات عمومی بشردوستانه. / سبک هیستریک
  43. 43. Jaspers K. آسیب شناسی روانی عمومی. م.: تمرین ، 1997.

توصیه شده: