داستان آشنایی Z. فروید با خانم هیستریا و اولین میوه های روانکاوی پشت سر هم (قسمت 1)

فهرست مطالب:

تصویری: داستان آشنایی Z. فروید با خانم هیستریا و اولین میوه های روانکاوی پشت سر هم (قسمت 1)

تصویری: داستان آشنایی Z. فروید با خانم هیستریا و اولین میوه های روانکاوی پشت سر هم (قسمت 1)
تصویری: روانشناسی خودشیفتگی: آشنایی با ۸ تیپ شخصیتی خودشیفته 2024, ممکن است
داستان آشنایی Z. فروید با خانم هیستریا و اولین میوه های روانکاوی پشت سر هم (قسمت 1)
داستان آشنایی Z. فروید با خانم هیستریا و اولین میوه های روانکاوی پشت سر هم (قسمت 1)
Anonim

داستان آشنایی Z. فروید با خانم هیستریا و اولین میوه های روانکاوی پشت سر هم

روانکاوی در مطالعه هیستری متولد می شود ، و اگر

ما می خواهیم ویژگی ها و توسعه آن را درک کنیم ،

ما ، با توجه به گرایش های نظری خود ،

باید به این جنسها مراجعه کرد"

V. A. Mazin

هیستری به حق به عنوان سکوی پرتاب ، نقطه شروع تکامل ایده های روانکاوی در نظر گرفته می شود و در ادامه بسیاری از مطالعات در این زمینه ، در مجموعه ای از مقالات علمی درباره هیستری در روانکاوی ، قصد دارم در مورد این پدیده انسانی تأمل کنم روح ، که هنوز هم حاوی بسیاری از اسرار آمیز و دست نیافتنی است.

فروید از بیماران هیستریک خود درس گرفت. او می خواست بداند و بنابراین به دقت به آنها گوش می داد. بنابراین ، همانطور که می دانید ، فروید ایده روان درمانی را که در پایان قرن نوزدهم با تازگی قابل توجهی متمایز شد ، برآورده کرد.

بنابراین ، این مقاله درباره چیزهایی است که از یک سو دیگر وجود ندارد و از سوی دیگر درباره آنچه بیش از حد وجود دارد.

در روزهای ما ، هیستری به عنوان یک تشخیص اهمیت قبلی خود را از دست داده است و بسیار کمتر از زمانهای باستانی تاریخی یا در دوران زندگی و کار Z. فروید گسترش یافته است. می توان گفت که از آنجا که حتی از طبقه بندی بین المللی بیماری های روانی حذف شده است (آخرین نسخه DSM - IV - R ، ICD -10) به بیماری شبح تبدیل شده است.

هدف از این مقاله یافتن پاسخی برای این پرسش است که روانکاوی امروزه با آثار اساسی درباره هیستری ناپدید می شود ، اهمیت آنها در شکل گیری روانکاوی به عنوان یک نظریه ، به عنوان یک روش روان درمانی و به عنوان یک روش تحقیق.

گفته می شود هیستری که وجود آن را می توان در دوران باستان جستجو کرد ، در حال انقراض است. به نظر می رسد که هیستری قبلاً اوج توسعه اجتماعی-تاریخی خود را پشت سر گذاشته است که در زمان شارکو رخ داد و فروید از آن سود برد. برخی از همکاران امروز بر این عقیده اند که هیستری بیشتر یادگار است ، اما آیا این درست است؟

بیایید سعی کنیم اهمیت اکتشافات در زمینه روانکاوی را در حین کار با هیستری تعیین کنیم ، اصلی ترین آنها را برجسته کنیم و مشکلات مربوط بودن و وجود هیستری امروز را تحلیل کنیم.

در جریان تحقیق درباره موضوع ، علاوه بر آثار روانکاوی کلاسیک Z. فروید ، O. Fenichel ، N. McWilliams ، Klein M. ، متون نویسندگان و معاصران دیگر مانند V. Rudnev ، V. Ya. Semke ، D. Shapiro ، Green A. ، Arru-Revidi J. ، Olshansky D. A. ، Kratchmer E. ، Zabylina N. A. ، Shapira L. ، Jaspers K. ، Y. Kristeva ، M. Foucault ، F. Guattari و دیگران.

با تشکر از مطالعه هیستری ، روانکاوی ظاهر شد ، در همان زمان امروز در کجا ناپدید شد؟ آیا این بدان معناست که خود روانکاوی ، به عنوان یک پایه اساسی ، امروز متزلزل شده است؟ امروزه چه تغییراتی را می توان در خواندن هیستری مشاهده کرد؟ توصیف بالینی و درک انبار هیستریک چگونه باید باشد؟

البته ، اکنون هیستری به طور قابل توجهی تغییر کرده است ، اما آیا از حوزه روانکاوی ناپدید شده است؟ اکتشافات انجام شده در مطالعه هیستریک تا به امروز کار می کند و رد قابل توجهی پیدا نمی کند.

امروزه ، آنها سعی می کنند هیستری را در شکل دگرگون شده خود با نوروزهای وسواسی ، تظاهرات خودشیفته ، روان پریشی ، مرتبط با روابط اولیه پیش از مدنی با مادر ، تثبیت های پیش از زایمان (دهانی ، سعدی مقعدی) ، اختلالات مرزی و حتی روان پریشی مرتبط کنند.

به عنوان زمینه ای برای بحث و جدل ، خانم هیستری بطور غیر قابل انکار به وجود خود در زمان فروید و تا به امروز ادامه می دهد.

تشخیص "هیستری"

از زمان مصر باستان (اولین توصیف در پاپیروس پزشکی Kahun در سال 1950 قبل از میلاد یافت می شود) ، بسیاری از بیماری های زنان به عنوان بیماری های رحم در نظر گرفته می شوند ، اگرچه هنوز هیچ اشاره ای به اختلالات رفتاری یا احساسی نشده است (مگر اینکه در آن ذکر شده است " درمان زنی که دوست دارد در رختخواب باشد … "تشخیص اسپاسم رحم").

تشخیص "هیستری" (از یونانی باستان. τέραστέρα (hystera) - "رحم") اولین بار در یونان باستان ظاهر شد و توسط بقراط توضیح داده شد. افلاطون معاصر او "خشم" را که رحم زن در آن سقوط می کند و قادر به باردار شدن نیست ، توصیف می کند. بر اساس این ایده ها در مورد ماهیت هیستری ، مفروضات در مورد احتمال هیستری در مردان برای مدت طولانی مجاز نبود. تشخیص "هیستری" در پزشکی در اواخر قرن 19 و اوایل قرن 20 بسیار محبوب بود. بر اساس هیستری ، J. M. Charcot و S. Freud چندین کشف مهم در درمان اختلالات روانی انجام دادند. امروزه این تشخیص منسوخ شده است و به طور رسمی در ICD-10 استفاده نمی شود ، که بر اساس آن این "اصطلاح به دلیل ابهام استفاده از آن نامطلوب است" یا در DSM-IV. تشخیص "هیستری" (300.11 روان عصبی هیستریک) به چندین تشخیص خاص تر تقسیم شده است ، مانند:

F44. اختلالات تجزیه ای

F45.0 اختلال جسمانی شدن

F45.1 اختلال سوماتوفرم تمایز نیافته

F45.3 اختلال عملکرد خودکار سوماتوفرم

F45.4 اختلال مزمن سوماتوفرم درد

F45.23 واکنش تطبیقی با غلبه بر اختلال احساسات دیگر

نقطه ملاقات: در شارکوت

بحث از تاریخچه چهار هزار ساله مفاهیم هیستری ، با شروع از پاپیروس کاهون (1900 قبل از میلاد) ، که رحم را محل محلی شدن بیماری توصیف می کند ، به کنگره بین المللی روانکاوی 1973 ، که این پرسش را مطرح می کنم که چگونه این مشکل در عصر شارکو ، به روزهای آشنایی فروید با هیستری نزدیک می شوم. [25]

در پایان قرن نوزدهم ، روشهای استاندارد درمان آنچه که در آن زمان "بیماری های عصبی" نامیده می شد ، ماساژ ، "الکتروتراپی" و که به مثابه وویازایس ، درمان در آبها تبدیل شد ، بود. ناامید از اثربخشی روشهای درمانی که در آن زمان عموماً پذیرفته شده بود ، و چشم های جانبی همکارانش را نادیده گرفت ، پزشک جوان زیگموند فروید در سال 1886. به پاریس رفت تا روش درمانی جدیدی را مطالعه کند - هیپنوتیزم.

یک دوره شش ماهه در بیمارستان Salpetriere در پاریس با روانپزشک معروف فرانسوی ژان شارکو تأثیر زیادی بر فروید گذاشت. کشف اصلی شارکو این بود که در حالت خواب آور در بیماران مبتلا به هیستری ، علائم ناپدید می شوند و همچنین علائم هیستریک از طریق هیپنوتیزم می تواند در افراد سالم ایجاد شود.

اگرچه شارکو در سال 1895 بود که به فروید انگیزه مهمی برای شروع مطالعه هیستری و جنسیت داد ، اما ملاقات با بروئر هنوز برای فروید تعیین کننده بود ، زیرا این اولین بحثهای علمی را حتی قبل از انتشار مقالاتی درباره هیستری انجام داد.

هیستری در نقش موز فروید اولین کارهای مشترک

"اگر ایجاد روانکاوی شایستگی است ، شایستگی من نیست. من در اولین تلاشها شرکت نکردم. هنگامی که پزشک دیگر وینی ، دکتر جوزف بروئر ، اولین بار این روش را در مورد یک دختر هیستریک (1880-1882) اعمال کرد ، من یک دانش آموز و آخرین امتحانات خود را برگزار کرد. این تاریخچه مورد و درمان آن است که ما قبل از هر چیز به آن می پردازیم. شما آن را به طور مفصل در "Studien über Hysterie" ، که بعداً توسط بروئر با من منتشر شد ، خواهید یافت. " زی. فروید.

شناخته شده است که با گوش دادن به هیستریک بود که فروید حالت کاملاً جدیدی از روابط انسانی را کشف کرد. روانکاوی ناشی از برخورد با هیستری بود ، پس هیستری آن زمان کجا ناپدید شد؟ آنا اوه ، امی فون ن. - آیا زندگی این زنان شگفت انگیز از قبل متعلق به جهان دیگری است؟

تا حدودی می توان کتاب "مطالعات هیستری" (1895) را اولین اثر روانکاوی دانست. پیش از آن ، طراح روانکاوی ، دکتر زیگموند فروید ، آثاری در زمینه بافت شناسی و فیزیولوژی ، آسیب شناسی عصبی و آسیب شناسی روانی ، آفازی و کوکائین نوشت."تحقیق در مورد هیستری" - تجزیه و تحلیل علت ، دوره و درمان اختلالات روانی. در عین حال ، تحقیقات درباره هیستری روایتی گیج کننده از تولد روانکاوی است. نه گزارش عمدی که توسط زیگموند فروید توصیف شده است ، بلکه گزارشی که دهه ها بعد از آن مطلع شدیم ، آن را بصورت اجمالی تفسیر می کنیم. خواننده دقیق از جزئیات جنسهای روانکاوی فرار نمی کند.

توسعه نظریه هیستری فروید در بازه زمانی بین 1893 تا 1917 است و می تواند به صورت مرحله ای مورد بررسی قرار گیرد.

"تحقیق در مورد هیستری" ("مقالاتی در مورد هیستری") ، "درباره علت هیستری" (1893 - 1896) - نتیجه کار مشترک بروئر و فروید. با این حال ، نظریه واقعی فرویدی درباره هیستری فقط با در نظر گرفتن روانپریشی های دفاعی ظاهر می شود (1894 - 1986 ، نامه به ویلهلم فلیس). تعریف متقابلی از هیستری ، فوبیا و وسواس وجود دارد. آنها با هم زمینه ای را شکل دادند که قرار بود به حوزه ای برای کاربرد روانکاوی تبدیل شود. در این دوره ، نظریه آسیب زا ارائه می شود. نقش ضربه ناشی از عواقب آن است: تجزیه یک هسته ذهنی ویژه شکل گرفته. در این زمینه ، ما باید ساختار دو فازی تروما (دوران کودکی و بلوغ) را به خاطر بیاوریم ، و مرحله دوم فازی است که در آن رویداد به یاد می آید ، آگاهی در اثر پس از آن رخ می دهد. "هیستریک از خاطرات رنج می برد" و اهمیت این خاطرات با این واقعیت مشخص می شود که تعارضات گذشته در بدن تغییر یافته در دوران بلوغ انجام می شود. از دوره آسیب زا "پیش جنسی" ، فرد به حوزه جنسی حرکت کرد. در نهایت ، روانپریشی های عصبی دفاعی از دیدگاه بالینی ، وجود یک سازمان ناخودآگاه را در تضاد با خود تایید می کند. عملکرد علامت هیستریک این است که تبدیل ایده ناخودآگاه را تضعیف می کند. تأکید بر خروج اجباری و انتقال درگیری ذهنی است ، که اکنون در سطح دیگری حل شده است. با این وجود ، ارضاء میل در حوزه بدن نیز حاصل می شود ، زیرا تبدیل در مورد تجسم نمادین است. پذیرش جسمانی وسیله ای است که به وسیله آن خواسته ارضا می شود. در طول راه ، در اینجا باید توجه داشت که هراس یک تجلی ذهنی از روان رنجوری ترس است ، یعنی نتیجه عمل مکانیسم مقابله با تبدیل است ، زیرا ترس ، که در روان رنجوری (به صورت جسمانی) خود را نشان می دهد ترس ، یعنی در مبادله بین خودآگاه و ناخودآگاه ، توسط نماینده ذهنی تغییر شکل داده و به هم مرتبط می شود ، و این از دیدگاه های مختلف اتفاق می افتد: اقتصادی ، پویا و موضعی-کاربردی.

"قطعه ای از تجزیه و تحلیل یک مورد هیستری". (مورد دورا) 1901 در اینجا رابطه بین رویاپردازی و هیستری مشخص می شود. فروید علاوه بر تبدیل ، که تعریف آن قبلاً ارائه شده است ، نقش تغییر عاطفه را توصیف می کند ، که در آن آنتی پاتی جای میل و فراموشی را می گیرد ، که هیستریک را بسیار غیرقابل درک می کند. اما مهمتر از همه ، در این دوره ، حقایق مهمی شرح داده شده است:

  1. انتقال؛
  2. معنای علائم هیستریک ، در نتیجه تبدیل ، علامت هیستریک نقصی ایجاد می کند که از طریق آن به صورت استعاری بیان می شود.
  3. تفکر با اشکال تخیل ، تخیلات ، که در آنها هویت های مختلف آشکار می شود ، مهار می شود ، در اینجا ما در مورد شکل خالص تخیلاتی که ظاهر شده صحبت می کنیم ، و بنابراین در مورد تمایل به یادآوری ، اما عمل کردن صحبت می کنیم.
  4. مجتمع ادیپ ، که از نظر نقش شناسایی ، با دوجنس گرایی و پیامدهای آن مشخص می شود ، هیستری حوزه غلبه اروس ، انتقال ، احساس ادیپ عشق در شکل دوجنسی خود است.

پس از انتشار پرونده دورا ، آثار متعددی ظاهر شد که هدف آنها بررسی دلایل شکست فروید و همچنین ارزش واقعی نظریه او بود. برخی این شکست را با تجزیه و تحلیل ناکافی همجنس گرایی توضیح می دهند ، یعنی نکته ای که خود فروید بعداً آن را تشخیص داد ، هنوز نسخه های دیگری وجود دارد و جنجال بر سر این موضوع فروکش نمی کند.

"خیالات و حملات هیستریک" (1908-1909)

در سالهای 1908-1909 ، فروید دو مورد از مهمترین و بدون شک کاملترین آثار مربوط به هیستری را تولید کرد. مقاله "خیالات هیستریک و ارتباط آنها با دوجنس گرایی" (1908) ارتباطی بین رویاها ، تخیلات شفاف و ناخودآگاه ، خودارضایی و علائم هیستریک ایجاد می کند. تصور یک تصور غیرقابل تحمل از ترومای نهفته در زیر علامت با تصور از تراکم تخیلات متعدد تکمیل می شود. در نتیجه "بازگشت انجمنی" علامت به ارساتس آنها تبدیل می شود.

اثر "نمای کلی حمله هیستریک" (1909) مشاهدات قبلی را تکمیل می کند. با توجه به حملات هیستریک ، اکنون این مورد منحصراً مربوط به تخیلات پیش بینی شده و فعال شده است ، که در آن عمل (به معنای دراماتیک) مانند یک پانتومیم انجام می شود. اما به این ترتیب - مانند رویا - تحریف های مختلفی در مسیر خیال تا علامت رخ می دهد. و درست مانند رویاها ، تجزیه و تحلیل علل و اهمیت آنها را روشن می کند. با این حال ، تجزیه و تحلیل ثابت می کند: غلبه مکانیسم های تراکم ، تعامل انواع مختلف هویت ، وجود احساسات جنسی مخالف و همجنس گرایی در روند آنچه در حال رخ دادن است. علت و کارکرد تخیلات این است که جایگزینی برای ارضای جنسی سرکوب شده کودکان ایجاد کند. در حقیقت ، یک جایگزین وجود دارد: سرکوب / شکست به دنبال سرکوب / بازگشت سرکوب شده است.

فروید در آثار مربوط به فرا روانشناسی (1915-1916) برای آخرین بار به موضوع هیستری تبدیل تبدیل می کند. توجه فروید به سرنوشت انگیزه های احساسی جلب می شود ، که سرکوب آنها باید با "بی تفاوتی خوشگل" توضیح داده شود. نماینده محرک ، آگاهی را ترک می کند و به شکل تبدیل در می آید. این نتیجه ضخیم شدن است که منجر به تشکیل ارساتز می شود. به لطف او ، عاطفه خنثی می شود. درست است ، چنین دستاوردی ماهیت گذرا دارد ، به طوری که فرد مجبور به ایجاد علائم جدید می شود.

"مهار ، علامت و ترس" (1926) - در این اثر ، عملاً هیچ صحبتی از هیستری وجود ندارد - در اینجا فوبیا با جزئیات تجزیه و تحلیل می شود و اول از همه ، فروید به مشکل بازداری توجه می کند. و اگرچه این اثر به صراحت به هیستری مربوط نمی شود ، اما تا آنجا که مهار از نظر فروید پیامد شهوت زدگی بیش از حد یک عملکرد غیرجنسی یا غیرجنسی است ، شاید بتوان فرض کرد که بازداری قبل از تبدیل است. علاوه بر این ، بسیاری از نویسندگان در دوران پس از فروید ، بازداری (به ویژه هنگامی که به جنسیت مربوط می شود) را یکی از شیوه های حداقل برخی از انواع هیستری می دانند. هنگامی که مهار رخ می دهد ، به I آسیب می رساند.

ما مشاهده کرده ایم که فروید تقریباً منحصراً به مشکلات تناسلی هیستری پرداخته است. برعکس ، توجه کمی به اصطلاح ثابت های پیش از زایمان شد. غیرعادی و شفاهی بودن فقط در ارتباط با عملکرد رگرسیون موضعی آنها ذکر شده است. به همین ترتیب ، ایگو فقط تا حدی موضوع بررسی دقیق قرار می گیرد. همان هیستری تبدیل نیز از نظر فروید یک موفقیت محسوب می شود ، زیرا در این مورد - برخلاف فوبیا یا وسواس (مقاله P. Kutter را ببینید) - اقتصاد نارضایتی تقریباً همه جانبه است.

فروید ، در کار خود درباره جنسیت زنان (1931) ، ریشه های پیش از تولد هیستری را کشف کرد. غالب هیستری زنان و شیوع فیکس های دهانی را شاید بتوان با ویژگی های نگرش دختر به شیء اصلی خود (سینه مادر) توضیح داد ، که به دلیل آن ثابت کننده های لیبیدینال ، جنسی ، پرخاشگرانه و خودشیفته بوجود می آید ، که اهمیت آن به دلیل رابطه آینه ای دختر و مادر حتی بیشتر می شود … برعکس ، کاتست مادر توسط پسر ، پیامدهای متفاوتی دارد. علاوه بر این ، نقشی که فرهنگ در شکل گیری جنسیت زنان و در نتیجه در هیستروژنز ایفا می کند ، این موضوع بحث انگیز را غنی کرده است.

کتابشناسی - فهرست کتب:

  1. Arrou-Revidi، J. Hysteria / Giselle Arrou-Revidi؛ مطابق. با frارماکووا E. A. - M: Astrel: ACT ، 2006.-- 159 ص.
  2. Benvenuto S. Dora فرار می کند // روانکاوی. چاسوپیس ، 2007.- N1 [9] ، ک.: موسسه بین المللی روانشناسی عمق ،- صص 96-124.
  3. Bleikher V. M.، I. V. خم کردن. فرهنگ لغت توضیحی اصطلاحات روانپزشکی ، 1995
  4. پل ورهاژ. "روان درمانی ، روانکاوی و هیستری". ترجمه: اوکسانا اوبودینسکایا 2015/09/17
  5. Gannushkin P. B. کلینیک روانپزشکی ، استاتیک آنها ، پویایی ، سیستماتیک. N. Novgorod ، 1998
  6. Green A. Hysteria.
  7. گرین آندره "هیستری و وضعیت های مرزی: هیسم. دیدگاه های جدید".
  8. Jones E. زندگی و آثار زیگمکند فروید
  9. جویس مک دوگال "اروس هزار چهره". ترجمه از انگلیسی توسط E. I. Zamfir ، ویرایش توسط M. M. Reshetnikov. SPb انتشار مشترک موسسه روانکاوی اروپای شرقی و B&K 1999. - 278 ص.
  10. 10. Zabylina N. A. هیستری: تعاریف اختلالات هیستریک.
  11. 11. R کورسینی ، A. Auerbach. دائرclالمعارف روانشناسی. SPb.: پیتر ، 2006.- 1096 ص.
  12. 12. Kurnu-Janin M. جعبه و راز آن // درسهایی از روانکاوی فرانسه: ده سال سخنرانی بالینی فرانسوی-روسی در زمینه روانکاوی. م.: "مرکز کوگیتو" ، 2007 ، ص 109-123.
  13. 13. Kretschmer E. درباره هیستری.
  14. 14. Lacan J. (1964) چهار مفهوم اساسی روانکاوی (سمینارها. کتاب یازدهم)
  15. 15. Lachmann Renate. "گفتمان هیستریک" داستایوسکی // ادبیات و پزشکی روسیه: بدن ، نسخه ، تمرین اجتماعی: شنبه. مقالات - م.: انتشارات جدید ، 2006 ، ص. 148-168
  16. 16. لاپلانچ ج. ، پانتالیس ج.- بی. فرهنگ روانکاوی.- م: مدرسه عالی ، 1996.
  17. 17. مازین V. Z. فروید: انقلاب روانکاوی - نیژین: LLC "Vidavnitstvo" Aspect - Polygraph " - 2011. -360s.
  18. 18. McWilliams N. تشخیص روانکاوی: درک ساختار شخصیت در فرایند بالینی. - M: Class، 2007.-- 400 ص
  19. 19. McDougall J. Theatre of the Soul. توهم و حقیقت در صحنه روانکاوی SPb.: انتشارات VEIP ، 2002
  20. 20. اولشانسکی DA "کلینیک هیستری".
  21. 21. اولشانسکی DA علائم اجتماعی بودن در کلینیک فروید: مورد دورا // مجله Credo New. خیر 3 (55) ، 2008. S. 151-160.
  22. 22. پاولوف اسکندر "زنده ماندن برای فراموش کردن"
  23. 23. پاولووا O. N. نشانه شناسی هیستریک زن در درمانگاه روانکاوی مدرن.
  24. 24. ویسنته پالومرا. "اخلاق هیستری و روانکاوی". مقاله شماره 3 "جوهر لاکانی" ، متن آن بر اساس مطالب ارائه شده در CFAR لندن در سال 1988 تهیه شده است.
  25. 25. Rudnev V. عذرخواهی از ماهیت هیستریک.
  26. 26. رودنف V. فلسفه زبان و نشانه شناسی جنون. آثار منتخب - م.: انتشارات "قلمرو آینده ، 2007. - 328 ص.
  27. 27. رودنف V. P. پدانتیسم و جادو در وسواس - اجبار // مجله روان درمانی مسکو (نسخه نظری - تحلیلی). M.: MGPPU ، دانشکده مشاوره روانشناسی ، شماره 2 (49) ، آوریل - ژوئن 2006 ، صص 85-113.
  28. 28. سمکه V. Ya. حالتهای هیستریک / V. Ya. سمکه. - M: Medicine، 1988.- 224 ص.
  29. 29. استرند هارولد تاریخچه استفاده از نیمکت: توسعه نظریه و عمل روانکاوی
  30. 30. Uzer M. جنبه ژنتیکی // Bergeret J. روانپزشکی روانکاوی: نظریه و درمانگاه. مجموعه "کتاب درسی دانشگاه کلاسیک". مسأله 7 M: دانشگاه دولتی مسکو. M. V. لومونوسوف ، 2001 ، صص 17-60.
  31. 31. Fenichel O. نظریه روانکاوی روان رنجوری ها. - م.: چشم انداز Akademicheskiy ، 2004 ، - 848 ص.
  32. 32. فروید Z. ، Breuer J. Research on hysteria (1895). - سن پترزبورگ: VEIP ، 2005.
  33. 33. فروید Z. قطعه ای از تجزیه و تحلیل یک مورد از هیستری. مورد دورا (1905). / هیستری و ترس. - M: STD ، 2006.
  34. 34. فروید ز. درباره روانکاوی. پنج سخنرانی.
  35. 35. فروید Z. در مورد مکانیسم روانی علائم هیستریک (1893) // فروید Z. هیستری و ترس. - M: STD ، 2006.- S. 9-24.
  36. 36. فروید Z. درباره علت هیستری (1896) // فروید Z. هیستری و ترس. - M.: STD ، 2006.- S. 51-82.
  37. 37. فروید Z. مقررات کلی در مورد هیستریک (1909) // فروید Z. هیستری و ترس. - M: STD ، 2006.- S. 197-204.
  38. 38. هیستری: قبل و بدون روانکاوی ، تاریخ مدرن هیستری. دائرclالمعارف روانشناسی عمق / زیگموند فروید. زندگی ، کار ، میراث / هیستری
  39. 39. Horney K. تجدید ارزیابی عشق. تحقیق درباره نوع زنان امروزه گسترده // آثار گردآوری شده. در 3 ولت جلد 1 روانشناسی زن ؛ شخصیت روان رنجور زمان ما. مسکو: انتشارات Smysl ، 1996.
  40. 40. شاپیرا L. L. مجتمع کاساندرا: نمایی معاصر از هیستریا م.: شرکت مستقل "کلاس ، 2006 ، صص 179-216.
  41. 41. Shepko E. I. ویژگی های یک زن هیستریک مدرن
  42. 42. شاپیرو دیوید. سبک های روان رنجور- م.: موسسه تحقیقات عمومی بشردوستانه. / سبک هیستریک
  43. 43. Jaspers K. آسیب شناسی روانی عمومی. م.: تمرین ، 1997.

توصیه شده: