2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
نه مثبت
هر یک از ما نوعی ایدئولوژی و ایمان داریم. این مطمئنا احترام می خواهد. اما گاهی اوقات ، باورها باید بازنگری شوند. به هر حال ، روشهای ارتباطی که 15 سال پیش کار می کردند به سادگی قدیمی هستند یا نادرست به نظر می رسند.
بنابراین ، امروز ما در مورد خشونت علیه ذهن افرادی با تفکر مثبت بدنام صحبت می کنیم. جولیا ، توضیحات خود را در مورد آنچه اتفاق می افتد بیان کنید. - امروزه جامعه مدرن بر اساس اصل مصرف شکل گرفته است. مردم بیش از نیاز خود مصرف می کنند و تعداد کمی از مردم این سال را می پرسند: آیا من واقعاً به آن احتیاج دارم و چرا؟ روابط بین فردی نیز در بیشتر موارد به این سطح منتقل شده است. شخصی از شخص دیگری برای منافع و لذتهای خود استفاده می کند. افراد کمی به عمق و کیفیت ارتباطات اهمیت می دهند. روابط باید آسان باشد ، غذا باید سریع باشد و زندگی باید ساده باشد. " ما فراموش کرده ایم که چگونه منتظر ، پیش بینی و خلق کنیم. همه موفقیت و رفاه را می پرستند. و برای حفظ این توهم ، "مثبت اندیشی" ضروری است. برای من ، این کمی شبیه شیدایی است. فردی که در معرض ایده مثبت قرار گرفته است ، قادر به ارزیابی عینی موقعیت و اندازه گیری آن با واقعیت نیست. این شیدایی به خاطر شیدایی است. اما این س theال پیش می آید: برای چه چیزی زندگی می کنید یا علی رغم چه چیزی؟ اما در تفکر مثبت ، چنین س questionsالاتی ایجاد نمی شود ، این فقط راهی برای جلوگیری از عمق فکر است.
پرسش و با این وجود ، آیا تفکر مثبت می تواند به نفع چیزی باشد ، جایی که قابل اجرا است و در کجا ریشه دوانده است؟
- البته ، طاقچه ای وجود دارد که در آن این مفهوم واقعاً خوب کار می کند ، بخش شرکتی و آموزش شرکتی. این جایی است که افراد باید روحیه عمومی و کارآیی خود را بالا ببرند ، جایی که لازم است وظایف خاصی را با حداکثر کارایی انجام دهند. در حالی که یک رهبر استراتژیک باید یک تحلیلگر خوب باشد ، اما برای محاسبه مراحل پیش از موعد یا مشاهده چشم اندازها ، با سرسختی خود را حفظ می کند. و در اینجا جایی برای مثبت اندیشی وجود نخواهد داشت. این مفهوم ، به عنوان یک پروژه تجاری ، خود را توجیه می کند ، اما نباید در زندگی روزمره استفاده شود. ما اغلب می شنویم: "همه چیز خوب خواهد شد!" پس از همه ، اگر شروع به فکر کنید ، پس "همه چیز" هیچ است. همه چیز خوب نیست و باید به آن توجه کرد. و همه کسانی که به رفاه کامل اعتقاد دارند ، دیر یا زود باید با آن روبرو شوند.
- چه چیزی به معنای واقعی کلمه "صدمه می زند" به افرادی که تحت فشار مثبت قرار گرفته اند؟
- همه ما با سابقه خاص خود به دنیا آمده ایم. هیچ تفکر مثبتی نمی تواند زخم های روحی را التیام بخشد ، بنابراین دروغ است برای خود. بزرگ شدن به این معناست که بدانید نمی توانید همه کارها را انجام دهید. شما از نظر توانایی های فیزیکی ، زمان ، منابع داخلی محدود هستید. همانطور که بعد از روز ، شب همیشه می آید. بنابراین ، هیچ شادی بدون غم و اندوه وجود ندارد. بسیاری از این دنیا بی پایان نیست ، از جمله من و شما. و تفکر مثبت سعی می کند آن را از تأمل و آگاهی پنهان کند و بنابراین بسیار پرهزینه است. به جای فکر کردن ، ما با جدیت سعی می کنیم از آن اجتناب کنیم. و این تعارض روانی اغلب به صورت روانی جبران می شود.
- جولیا ، برای مقابله با تفکر مثبت چه روش هایی را پیشنهاد می کنید؟
- به نظر من ، بهترین اتفاقی که ممکن است برای شما بیفتد این است که خودتان را بشناسید. اگر تجربیات درونی دارید و به سختی می توانید با آنها کنار بیایید (گاهی اوقات حتی ممکن نیست) ، از یک متخصص واجد شرایط کمک بگیرید. خوشبختانه ، در حال حاضر این امر در فرهنگ پذیرفته شده است و ما در حال حرکت به سمت اروپا هستیم ، جایی که بسیار گسترده است و حتی مورد استقبال قرار گرفته است.
- به طور کلی ، به نظر شما چه چیزی صحیح ، راحت ترین و بدون درد از نظر اعتقاد به چیزی ، اعتقادات ، پذیرش برخی ایدئولوژی ها است؟
- سوال جالبی دارید. درست ، راحت و بدون درد. مثل این است که در رحم مادر باشید.حفظ دمای مطلوب ، تغذیه ثابت و عدم وجود عوامل تحریک کننده خارجی. اگر شما فردی هستید که زندگی می کند و احساس می کند - این شرایط غیرممکن برای مدت طولانی و حتی بیشتر از آن برای کل زندگی است. بله ، ما ممکن است بسیار این را بخواهیم ، اما شرایط چیز دیگری را به ما یادآوری می کند. راحت تر می توانید راحتی و ناراحتی را متعادل کنید ، به خود اجازه دهید در هنگام صدمه دیدن آسیب ببیند و حق خود را انتخاب کنید ، حتی اگر برای دیگری کار نکند.
- یولیا ، چشم انداز این جنبش / پدیده در دوره بحران پس از قرنطینه آینده چیست؟ - فکر می کنم این دوره از نظر رشد روانی برای مردم خوب بود. همه ما با محدودیت هایی روبرو شدیم. و هریک از ما مجبور شدیم نحوه کنار آمدن با آن را بیاموزیم. این دوره نقاط ضعف را آشکار کرد و به بازتاب کمک کرد. برای برخی ، دشواری ملاقات با خود خواهد بود ، برای برخی ، احساس تنهایی و خلاء به چشم می خورد. در فرآیند روان درمانی ، فرد با موارد مشابهی روبرو می شود ، اما این فرصت را دارد که آن را در قالب سازنده تری ببیند ، خود در آن نجوشد و در افراط و تفریط قرار نگیرد ، در حالی که کیفیت زندگی را بهبود می بخشد. اما چنین جلسات قابل توجهی نمی تواند به صورت مثبت انجام شود ، متأسفانه تحول به شیوه دیگری رخ نمی دهد. جدا شدن از توهمات و در مواجهه با ناشناخته ها همیشه دردناک است. همه چیز در این زندگی نسبی است … اگر به جنبه های مثبت می افتید ، دیر یا زود - منفی را با همان شدت انتظار داشته باشید. قوانین طبیعت و جهان به این ترتیب عمل می کنند. بنابراین ، من آرزو می کنم که بتوانید در زندگی تعادل برقرار کنید ، شادی را در لحظه ها بیابید و لزوماً مکان کوچکی برای غم و اندوه بگذارید.
توصیه شده:
مثبت اندیشی راهی مستقیم برای مشکلات است
به نظر می رسد که تأیید عزت نفس بالا از شخصیت خود نه تنها نباید آن را افزایش دهد ، بلکه زندگی را به سمت بهتر تغییر داده ، به سطح معینی از تعادل روانی و هماهنگی روح و بدن حرکت می کند. اما گاهی اوقات یک عزت نفس بیش از حد تخمینی مضر است و منجر به ناهماهنگی و حتی بیماری می شود.
وقتی مثبت اندیشی شما را بیمار می کند
اگر به شما گفته شود که در هر شرایطی باید مثبت فکر کنید و می خواهید سنگی به سمت این شخص پرتاب کنید ، پس ما در یک طول موج هستیم. مثبت اندیشی زیرگونه ای از تفکر جادویی است ، وقتی به نظر ما می رسد که می توان واقعیت را با افکار خود تغییر دهیم. در واقع ، ما می توانیم ، اما هیچ ربطی به جادو ندارد.
"تفکر مثبت". چرا خودفریبی به درمان ما کمک نمی کند
کل تاریخچه توسعه مفاهیم جنبش اثبات گرایی را می توان در کریستوماتی و کتابهای مرجع روانشناسی یافت. من برای خودم وظیفه گذاشتم که نه در مورد چگونگی شروع همه ، بلکه در مورد آنچه منجر شد و با آن چه کنم بحث کنم. در ابتدا ، من به عنوان متخصص روانپزشکی ، اغلب با مشتریان باهوشی برخورد می کنم که "
خطر نگرش مثبت به زندگی چیست؟ آسیب و دام تأییدهای مثبت چیست؟
"چگونه یک رواندرمانگر می تواند به شما کمک کند؟ او به شما می آموزد که چگونه در مورد همه چیز مثبت نگر باشید و از آن لذت ببرید." چنین ایده رایج و اشتباهی در مورد ماهیت روان درمانی همیشه قابل شنیدن است. بیایید یک لیوان را تصور کنیم که تا لبه پر از آب کپک زده است ، که در دیواره های آن قالب در یک لایه ضخیم رشد می کند.
بدست آوردن آنچه نیست امکان پذیر نیست
کودک با یک قاشق در جعبه ماسه حفاری می کند. خورشید گرم می شود. او برای تهیه خمیر به ماسه مرطوب نیاز دارد. ماسه مرطوب وجود ندارد. کودک به حفاری ادامه می دهد. خورشید گرمتر است. شن و ماسه خشک است ، مهم نیست چقدر حفاری کنید. کودک تشنه است.