دانه برف. مقاله عشق به خود

دانه برف. مقاله عشق به خود
دانه برف. مقاله عشق به خود
Anonim

همه ما دانه های برف هستیم - در عین حال شبیه یکدیگر و متفاوت …

من اغلب این عبارت را می شنوم - عشق به چیزی …

این نوع پیام باعث می شود فرد سعی کند "این چیزی را حدس بزند" و با آن سازگار شود. اما این مسیری از خود شماست ، راهی از خود واقعی شماست.

آنها شما را به این دلیل که هستند دوست دارند. این ساده و در عین حال دشوار است - اینطور بودن ، خود بودن …

به نظر می رسد این کار دشواری است - خودتان باشید و بس! علاوه بر این ، بسیاری از مقالات رایج در زمینه روانشناسی به اتفاق آرا در این باره فریاد می زنند!

با این حال ، در عمل ، همه چیز چندان ساده نیست.

آسان نیست ، زیرا اکثر مردم در لحظه ای که می شنوند - "خودت باش! خودت را دوست داشته باش! " - قبلاً مشکلاتی در مورد پذیرش و عشق وجود دارد و آنها دائماً سعی می کنند دیگران یا خودشان را تغییر دهند. و بیشتر اوقات هر دو.

اما وقتی خودم را تغییر می دهم ، از ذات خود - ذات من - منحصر به فرد ، مانند اثر انگشت دور می شوم. هر یک از ما ساختار منحصر به فرد و تکرار نشدنی خود را داریم. و به همین دلیل است که ما ارزشمند هستیم. این اصلی I است.

شبیه دانه برف است. با پیکربندی خاص همه ما دانه های برف هستیم - شبیه یکدیگر و در عین حال متفاوت.

شما به سادگی آن پیکربندی هستید ، شما دانه برفی هستید که دیگری به آن احتیاج دارد. و تنها چیزی که برای این کار لازم است این است که خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید. و در جهان شخصی (و بیش از یک نفر) وجود دارد که چنین دانه برفی را دوست دارد.

موارد فوق در مورد دیگری نیز صدق می کند. شما نمی توانید اطرافیان خود را تغییر دهید ، به ویژه هنگامی که آنها نمی خواهند. و نباید وقت و انرژی خود را صرف آن کنید. اما شما می توانید اطرافیان خود را انتخاب کنید. و برای این کار باید بتوانید به خودتان گوش دهید و دیگری را ببینید.

با تغییر خودم ، پیدا کردن کسانی که به من نیاز دارند را غیرممکن می کنم. من آنها را فریب می دهم و خودم را به آنها نشان نمی دهم. و افراد در این فریب بسیار از خود دور می شوند. سعی کنید آنچه را که برای دیگری لازم و مناسب است - نه خودتان - بسازید.

چگونه می توان فهمید که خود واقعی خود را ترک کرده اید؟

اغلب این در از دست دادن انرژی حیاتی ، علاقه به زندگی آشکار می شود. آنچه قبلاً مهم بود دیگر چنین نیست. بی تفاوتی ، کسالت ، از دست دادن معنای زندگی ظاهر می شود. در موارد دشوار ، حتی ممکن است افسردگی وجود داشته باشد.

چرا مردم این کار را انجام می دهند؟

آنها می خواهند دوست داشته شوند. و عشق گران است مردم به دلیل عشق آمادگی بسیاری را دارند ، حتی آماده خیانت به خود هستند. به خصوص زمانی که شما فردی کوچک هستید و کاملاً به دیگران و رابطه آنها با خود وابسته هستید.

پذیرفتن و دوست داشتن خود آسان نیست. وقتی مورد قبول دیگران واقع نشوید و دوست نداشته باشید آسان نیست. وقتی دیگران شما را ندیدند ، اما تصویر خود را از شما در شما دیدند. آنها شما را ندیدند و نشنیدند. آنها از شما نپرسیدند که چه می خواهید ، چه چیزی را دوست دارید ، چه چیزی را قدر می دانید؟ آنها دائماً صحبت می کردند ، توصیه می کردند ، اشاره می کردند ، از شما می خواستند آنچه که آنها می خواهند باشند!

و شما نیز شروع به دوست نداشتن خود کردید ، شروع به تعقیب این تصویر دلخواه از خود کردید ، به خود خیانت کردید ، دیگر از خودتان نبودید!

اگر خود را گم کرده اید چه؟

ابتدا باید یاد بگیرید که به خودتان گوش دهید. و این مستلزم سکوت است! حتی اگر هیچ کس دیگری که دیگران را مورد انتقاد قرار دهد وجود نداشته باشد ، صدای آنها همچنان در ذهن شما به صدا در می آید. شما باید همه این صدای دیگران را خاموش کنید!

جوجه اردک زشت مجبور شد از حیاط مرغداری به سمت باتلاق ها فرار کند ، جایی که او صدای صدای دیگران را نمی شنید ، که بهتر از او می دانستند که باید چه کسی باشد. و در این خلوت ، با خود ملاقات کنید ، بازتاب خود را در سطح آب ببینید. در غیر این صورت ، "دم اردک / خروس / بوقلمون" محکم به آن متصل می شود و نمی تواند خود را - ذات قو خود - ببیند. جوجه اردک زشت: آینه های کج و شفا دهنده تنهایی در اینجا با جزئیات بیشتری در مورد امکان ملاقات با خود نوشت

در زندگی نیازی به "رفتن به مرداب" نیست ملاقات با خود برای این منظور روان درمانی وجود دارد - فرصتی عالی برای سازماندهی این جلسه.

هنگامی که خود را واقعی می شناسید و می پذیرید ، انرژی درونی خود را باز کرده و از آن شروع به "کار" می کنید. وابستگی کمتری به "منابع خارجی انرژی" دارید - ارزیابی ها ، تأییدیه های افراد دیگر.عشق و آزادی در قلب شما ظاهر می شود! و شما در خود توانایی ایجاد را کشف می کنید!

توصیه شده: