اراده به معنی

تصویری: اراده به معنی

تصویری: اراده به معنی
تصویری: ДУША БАБУШКИ ОТВЕТИЛА МНЕ ... | GRANDMA 'S SOUL ANSWERED ME ... 2024, ممکن است
اراده به معنی
اراده به معنی
Anonim

آخرین صفحه از خاطرات ویکتور فرانکل به پایان رسید. این شخص شگفت انگیز به همه افراد مأیوس و رنج کشیده امید می دهد. این امید آنقدر قوی است که همه تجربیات را دگرگون می کند ، آن را ادغام می کند ، به ما کمک می کند تا روی پای خود بایستیم ، زندگی کنیم ، مهم نیست. وی که در سال 1905 در وین ، اتریش متولد شد ، قرار بود به یکی از مهمترین چهره های روان درمانی مدرن تبدیل شود.

با گذر از تمام وحشت اردوگاه های کار اجباری فاشیست (در سه سال چهار اردوگاه را پشت سر گذاشت) ، تقریباً همه عزیزان خود - مادر ، پدر ، برادر و همسر را از دست داده بود ، خود را از دست نداد. در اردوگاه ، او به کار بر روی کتاب خود دکتر و روح ادامه داد ، نسخه ای از آن به خط کت او دوخته شده بود ، اما وقتی گم شد ، نکات اصلی کتاب در پشت فرم های آلمانی رونویسی شد. که دوستی به او داده بود

در این کتاب ، فرانکل در مورد اهمیت ابراز عشق و قدردانی خود به عزیزان "در اینجا و اکنون" صحبت می کند.

بر خلاف انواع پشیمانی و احساس اینکه همه چیز بیهوده است ، فرانکل از ما دعوت می کند تا به تجربه خود و خود زندگی نگاه کنیم. این یک رویکرد انقلابی است که زندگی را کامل می کند. بیایید به سخنان او گوش دهیم.

مایلم در مورد یک نکته دیگر صحبت کنم. فرانکل برای اولین بار در مورد این قسمت می نویسد ، او قبلاً در هیچ یک از کتابهای خود به آن اشاره نکرده است. قاطعیت ، برخلاف شرایطی که ما را تهدید می کند ، زندگی را نجات می دهد. تمایل به اصرار بر خود - ذخیره می کند. هنگامی که در ایستگاه آشویتس ، تحت انتخاب ، ویکتور فرانکل در چنگ جلاد - دکتر منگله افتاد. شانه های او را گرفت و به چپ چرخاند - جایی که آنها محکومین را به اتاق گاز می فرستادند. اما از آنجا که ، همانطور که فرانکل می نویسد ، او همکارانی را که می شناخت در آن صف ندید و دو همکار جوانش به سمت راست هدایت شدند ، او پشت سر دکتر منگله ، به راست رفت!

بی نظیر اعتراف او به یکی از دوستان در یکی از روزهای اول پس از بازگشت به وین است. در آن ، ویکتور به احساسات خود اختیار داد ، اما همچنین نتیجه گیری متناقض کرد که همه چیز را تغییر می دهد!

اگر ما در مورد زندگی در اردوگاه در ارتباط با آنچه می تواند به ما در مقابله با هر چیزی کمک کند صحبت کنیم ، پس ما در مورد فاصله گرفتن از خود ، فراتر رفتن از خود ، یعنی فراتر رفتن از خودمان صحبت می کنیم. به منظور تلاش با تمام افکار خود ، با تمام وجود ، به سوی معنا ، که در آینده است ، در موقعیتی که برای ما مطلوب است و بنابراین ، به عنوان بردار رشد ، توسعه ما عمل می کند ، که در نهایت به ما این امکان را می دهد متوجه باش!

ما ایده فوق العاده زیر را در مورد نگرش به سن در کتاب پیدا می کنیم. او به ما می گوید که توسعه در طول زندگی انسان امکان پذیر است و به سلامت - هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی - کمک می کند.

و در اینجا چیزی است که فرانکل در مورد مسئولیت در قبال زندگی خود می نویسد. او آن را اساس و معنای بودن می داند.

به نظرم این مربوط به پنهان نکردن ، تحریف خود نیست. ما فرا خوانده شده ایم تا خودمان را نشان دهیم ، همه توانایی ها ، استعدادها ، تمام سرزندگی ، همه احساسات ، همه ارتباطات ، همه افکار خوب خود را. خود را نشان دهید ، یعنی خودتان باشید ، زندگی را مطابق سلیقه خود انتخاب کنید. هدیه دادن به خود و پذیرفتن هدایای دیگران. دوست داشتن از کمال ، نه از کمبود. بودن!

توصیه شده: