چگونه می توان تصمیم گرفت؟ دستورالعمل استفاده

2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-07 22:19

نیکولو ماکیاولی:

ترجیح می دهم پشیمان شوم

تو چه کار کردی بیش از

کاری که وقت نکردم انجام دهم!"

جهان هریک از ما شامل گزینه های زیادی است! گاهی اوقات مسئولیت انتخاب را می توان با شخص دیگری تقسیم کرد یا بر دوش شخص دیگری انداخت ، اما بیشتر اوقات این به عهده خود ما است که انتخاب کنیم و تصمیم بگیریم. و تصمیم باید صحیح ترین ، متعادل ترین و صحیح ترین باشد. در غیر این صورت ، شکست ها و یک سری شکست ها اجتناب ناپذیر است ، چیزی که ما همیشه از آن می ترسیم …

تصور کنید که در بلاتکلیفی هستید: نمی دانید چه تصمیمی بگیرید.

ملاقات با یک متخصص (به عنوان مثال ، یک روانشناس) به دلایلی در دسترس نیست و دوستان و بستگان پیشنهاد می کنند "نه". برای رفتن به فالگیرها و روانشناسان - "گزینه شما نیست" ، اما "خوب ، گوگل!" جواب را نمی داند …

سپس از این جداول استفاده کنید.

اول - میدان دکارت.

برای خودم ، او را "روشنفکر" نامگذاری کردم. فقط برای کسانی که دوست دارند استدلال کنند و "با ذهن زندگی می کنند نه با قلب".

بیایید مثالی بزنیم: شما می خواهید شغل خود را تغییر دهید.

شما مرحله 1 و پاسخ به این س:ال: اگر این اتفاق بیفتد چه اتفاقی می افتد؟

شما تیم ، مدیریت ، دستمزد و شرایط کار را تغییر می دهید ، احتمالاً یک موقعیت یا حرفه. آشنایی ها و ارتباطات جدیدی برقرار کنید. و دوباره سازگاری را پشت سر بگذارید (هنوز باید با محیط جدید سازگار شوید).

پاسخ سوالات جدید را بر اساس نوع آنالیز کنید: آیا آنها من را در تیم می پذیرند یا نه؟ آیا رئیس خوبی خواهم داشت یا نه؟ آیا قادر خواهم بود با مسئولیت های جدید کنار بیایم یا به این سطح نخواهم رسید؟ و غیره.

مرحله دوم: اگر این اتفاق نیفتد چه اتفاقی می افتد؟

پاسخ ساده است: شما دوباره در منطقه راحتی / ناراحتی می مانید (اگر شغل مورد علاقه شما نباشد) ، و چیزی از دست نمی دهید یا به دست نمی آورید.

مرحله سوم: اگر اتفاق نیفتد چه اتفاقی نمی افتد؟

شما جدید نخواهید بود: در شرایط جدید ، با یک تیم جدید ، با چشم اندازهای جدید ، با یک مرحله جدید در زندگی. با باقی ماندن در شرایط یکسان ، نمی توانید بفهمید که تغییر شغل یا فعالیتها به طور کلی بهتر یا بدتر است.

مرحله چهارم: اگر این اتفاق بیفتد چه اتفاقی نمی افتد؟

هیچ دلیلی برای خستگی شما در محل کار قبلی وجود نخواهد داشت ، منطقه راحتی سابق را به ناشناخته می سپارید ، ریسک می کنید و یا شامپاین می نوشید (به قول معروف) ، یا با چیزی سخت روبرو می شوید و دانش جدیدی را کسب می کنید. و مهارت ها

دومین این جدول از کارگاه درمان بدن محور (بدنسازی) گرفته شده است.

من آن را "احساسی مثر" نامگذاری کردم: من احساسم را درک می کنم و درک می کنم که چگونه باید رفتار کنم.

مثال: دوست شما مبلغ N از شما وام گرفته است. او قول داد به فلان تاریخ برگردد ، اما به قول خود وفا نکرد. او با شما تماس می گیرد ، مرتباً در مورد تعداد مشکلات / بدهی های خود گزارش می دهد و "در اسرع وقت ، فوراً" …

مرحله 1: چه حسی داری؟

• در رابطه با دوست آیا احساس خشم ، عصبانیت ، ناامیدی ، ناتوانی ، تحقیر ، کینه …؟ احساس ناراحتی می کنید؟
• در مورد خود اوضاع. آیا از خود عصبانی هستید - "چه مدت می توانید روی همان چنگک قدم بگذارید؟" یا شاید شما در حال تکرار آنچه در سرتان آمده است و با اشتیاق از دادن وام به یک دوست امتناع می کنید …؟ یا کشور ، فساد ، شرایط نامناسب زندگی خود و / یا دوست خود را مقصر بدانید؟
• وقتی بدهی را به خاطر می آورید چه اتفاقی برای شما می افتد؟

احساسات جسمانی شما در اینجا مهم است. اگر دستان شما به طور غیر ارادی مشت می کند ، نمی توانید منتظر ضربه زدن به مجرم باشید ، یا آنقدر ناراحت هستید که قدرت نگه داشتن اشک را ندارید ، و یک توده تند و زننده در گلوی شما گیر کرده است … پس بدن شما به آنچه واکنش نشان می دهد واکنش نشان می دهد. اتفاق افتاد و مهم این است که از طریق فریاد ، گریه ، ورزش یا شکستن ظروف به احساسات انباشته خود واکنش نشان دهید …

مرحله دوم: چه چیزی می خواهید بگیرید؟

• پول
• رضایت کامل (رضایت به عنوان عذرخواهی عمومی ، پذیرش اشتباه خود یکی از طرفین ، برآوردن الزامات طرف دیگر) در نظر گرفته می شود.

مرحله سوم: چگونه می خواهید برای به دست آوردن خواسته خود عمل کنید؟

• به وجدان یک دوست روی آورید: وظیفه را یادآوری کنید ، "بر ترحم فشار بیاورید."
• گزینه هایی را برای حل مشکل ارائه دهید: بدهی را به صورت پاره ای بازپرداخت کنید ، با انجام دستورالعمل های خود پول را "پس انداز" کنید ، "این مبلغ را از افراد دیگر قرض بگیرید" …
• به بدهکار درس بدهید
• بگذار همانطور که هست باشد. خودش می آید و به مرور زمان می دهد

مرحله 4: در واقع چه چیزی از این داستان بیرون آمد؟

• شما بدون پول مانده اید
• اعتماد خود را به یک دوست از دست داده اید
• شما به دنبال منبع درآمد برای پر کردن حفره در بودجه خود هستید.

• اکنون می دانید که این دوست ممکن است به قول خود عمل نکند.

اگر داده های دریافتی برای شما مناسب است ، در صورت تمایل تصمیم بگیرید. اگر نه ، یک چرخه جدید از کار را با رایانه لوحی شروع کنید ، مطمئن باشید که با احساسات شروع کنید ، و حتی یک مرحله را هم نادیده نگیرید!

همچنین سعی کنید از یک روش شناخته شده استفاده کنید: یک تکه کاغذ را به 2 ستون تقسیم کنید و در اولین مورد هر آنچه را که در انتخاب خود می بینید مثبت بنویسید ، در مرحله دوم - همه چیز منفی که این تصمیم ممکن است به دنبال داشته باشد.

دیدگاه زمانی را به همه اضافه کنید-روش سوزی ولش 10-10-10. تصور کنید اگر این گزینه خاص از لیست نهایی شما شود ، در 10 دقیقه ، 10 ماه ، 10 سال آینده چه اتفاقی برای شما می افتد.

بالاخره خوب بخوابید! از این گذشته ، بیهوده نیست که عقل محلی می گوید: "صبح عاقلانه تر از عصر است" و "شما باید با این فکر بخوابید". در حالی که فردی در خواب است ، ضمیر ناخودآگاه او کار می کند و مواد دریافتی را تجزیه و تحلیل می کند ، موارد غیر ضروری را رد می کند و بهترین راه حل مشکل را مشخص می کند! در هر صورت ، یک تکه کاغذ و یک قلم قبل از خواب تهیه کنید تا ایده های تازه را هنگام بیدار شدن از خواب یادداشت کنید.

و در پایان افکار خود ، از شما می خواهم ، هنگام تصمیم گیری ، به عواقب آن فکر کنید ، و نه فقط در مورد دستیابی سریع به نتیجه!