مرز امکانات

تصویری: مرز امکانات

تصویری: مرز امکانات
تصویری: داخل کمپ های پناهندگی آلمان چه شکلیه؟ 2024, آوریل
مرز امکانات
مرز امکانات
Anonim

بنابراین این چه نوع جانوری است - "برای فراتر رفتن از توانایی های خود"؟ ما باید زیر این کلیشه را جستجو کنیم و به دنبال معنای شخصی خود باشیم ، در غیر این صورت چگونه می توانیم آن را زندگی کنیم؟ و برای درک منظور مردم ، کسانی که چشم های خود را در زیر تصویر بالا می برند ، در مورد "گسترش مرزها" ، "بازکردن آگاهی" ، در یک کلام ، چیزهای تمثیلی که هیچ ربطی به تجربه روزمره ندارند ، پخش می کنند.

از این رو درخواست هایی از روانشناسان مانند "من آرامش می خواهم" است. خیلی خوب. و اینکه آن چیست و بر چه دلایلی بر شروع آن نظارت می شود ، یک س bigال بزرگ است. معمولاً در هوا آویزان می شود.

یکی از روشهای گسترش مرزهای شما (تکرار می کنم ، مرزهای شما) جذب یک تجربه جدید برای خود شخص است.

به عنوان مثال ، پسری از آفریقا که به روسیه آمده می پرسد "چه کسی درختان جنگل را نقاشی کرده است". در اینجا ، پسر به توس های روسی خیره شده بود. راهنماها می خندند و می گویند که خودشان اینطور هستند. پسر باور نمی کند. علاوه بر این ، بزرگسالان با هی ضربه خوردند ، آنها نیز از خنده متاثر شدند ، خوب ، او همچنین خندید.

آیا مرزهای او از چنین دانش گسترده شده است؟ فکر نمیکنم. وقتی دختر او را در دست گرفت و به آغوش کشید تا او را در آغوش بگیرد ، در اینجا پسر دچار شوک فرهنگی شد. او در انتظار کثیف شدن روی آهک ، بینی آفریقایی خود را در پوست توس که هنوز روی توس آویزان بود ، دفن کرد و تجربه جدید را درک کرد ، درک کرد ، احساس کرد و بوی آن را شنید. به طور دقیق تر ، یک توس تنه سفید.

اما در مورد دمای زمستان ، منفی 30 ، من آن را باور نداشتم. "اینطور نمی شود" ، این تمام داستان اوست. در اینجا ، این اتفاق نمی افتد ، شما هرگز نمی دانید که آنها در کتاب ها چه می نویسند. چنین درجه حرارتی شدید فراتر از چارچوب آگاهی و ادراک اوست.

خوب ، چه تقصیری دارد؟ اینجا سرخپوستان هستند. به هر حال ، آنها متوجه کشتی ها نشدند تا زمانی که به زیر بینی خود (آمریکایی؟) رسیدند و مردم آنها را ترک کردند. بنابراین ، به دلیل افرادی که از کشتی ها پیاده شده اند ، خود کشتی ها متوجه شده اند. چرا آنها را قبلاً ندیده اید؟ زیرا این ساختارهای عجیب فراتر از آگاهی آنها بود.

کسی هاله را می بیند ، و کسی نمی بیند. تفاوت این افراد در چیست؟ در حدت بینایی ، در فیلترهای ادراک ، در گیرنده های اضافی ، در میزان اغراق در واقعیت؟

کسانی که حداقل یکبار از هاله خود عکس گرفتند ، در حال حاضر اندکی مرزهای توانایی خود را در مقایسه با کسانی که در جهالت خود باقی مانده اند ، گسترش داده اند.

چرا ما به تجربه گسترش آگاهی ، فرصت ها و مزخرفات دیگر احتیاج داریم؟ البته نه برای "پاکسازی" هاله. اگرچه ، چه کسی می داند …

مرز ها.

در اینجا حکایتی برای شما آمده است.

- چقدر می گیری؟

- سه هزار.

-و این چقدر کم است؟

-دلارها

-آه … خوب ، همچین چیزی نیست …

-در هفته.

-سعره !!!

من فکر می کنم ، بلافاصله در مورد میزان درآمد ماهانه پرسش شده را بگویید … آیا پرسش کننده با او صحبت می کند؟ یا فوراً آن "به اندازه کافی برای پر کردن" را قطع می کنید؟ ظاهراً چنین درآمدی فراتر ، خوب ، یا فراتر از توانایی های آن است. من فکر می کنم اینطور است زیرا درآمد 3000 روبل برای شخصی که سوالات را می پرسد یک مقدار واقعی به نظر می رسید ، فقط کمی خیلی کم ، و بنابراین - هیچ چیز "برای روستا" نخواهد آمد.

من فکر می کنم کاملاً واضح نشان داده شده است که چگونه مردم به تدریج به چیزی عادت می کنند … نه جدید ، اما هنوز در زندگی آنها دست یافتنی نیست. چیزی مطلوب ، به طور دقیق تر ، چیزی که رویاها و رویاهایی سست دارد به هیچ وجه به خود خواسته و سپس به مقوله هدف زندگی نمی رسد. بنابراین ما به "گسترش مرزها و فرصت ها" می رویم.

با این حال ، غالباً در چنین سمینارهایی ، کل دوره آموزشی محدود به عبارات مهر شده است که قبلاً تبدیل به گوزن شده و معنای خود را از دست داده اند. معنای هر چیزی باید مستقل پیدا شود. داشتن زندگی. طعم آن را چشیدن و قدردانی کردن.

ممکن ها.

آیا می خواهید مرزهای مالی خود را پشت سر بگذارید؟ باورهای "مداخله در زندگی" را "حذف" کنید؟ ابتدا افراد زنده را از گوشت و استخوان بشناسید ، همانطور که می گویند ، آنها علاقه ای به آنها دارند. آیا می خواهید وزن کم کنید و ازدواج کنید؟ کاهش وزن اول ، احتمالاً … درست است؟ این افسانه را کنار بگذارید که همه دختران لاغر از شبنم و گرده خشخاش تغذیه می کنند و از پروانه ها مدفوع می کنند. و آنها با گل بنفش ، تا یک توده ، زگیل می زنند.با چند دختر لاغر دوست شوید!

تا کنون ، اطلاعات مقرون به صرفه ترین راه برای گسترش مرزهای شما است. نکته دیگر این است که اطلاعات باید زنده بماند. همانطور که یکی از بزرگان گفت ، نه دقیقاً ، اما معنایش این است که "فکر هر شخص دیگری باید طولانی و صادق باشد تا فکر کند تا به شما تبدیل شود". بنابراین لازم است که تجربه دیگران را به خود اختصاص دهید.

شناخت خود از طریق دیگران چیزی است که ما از کودکی یاد می گیریم. تنها تفاوت این است که کودکان به تمام شکاف ها و سرسره ها می روند ، اما ما تنبل هستیم و کلمات زیبایی برای "افزایش آگاهی" ارائه می دهیم. اگر می خواهید مرزهای خود را گسترش دهید - چمن را بویید ، خزه را نوازش کنید ، با پرندگان صحبت کنید. افرادی را بطور غیابی و سپس ، شاید به صورت شخصی ، که مایل هستید در مسیر آنها بپیوندید ، بشناسید. برای اینکه بخشی از راه را با هم طی کنید ، یکدیگر را بشناسید و سپس به سمت خود بپیچید. مردم برای این ملاقات می کنند. برای طی کردن یک مسیر توسعه مشترک.

ایرینا پانینای شما

با هم راهی برای امکانات پنهان شما پیدا خواهیم کرد!

توصیه شده: