2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2024-01-12 20:57
در دهه 30 قرن گذشته ، طبق اسناد (پرونده شماره 274) ، یک واقعیت فوق العاده رخ داد: جلاد مزمن الکلی و آسیب شناس به نویسنده ای زیبا تبدیل شد. ما در مورد فرمانده یکی از گروههای نیروهای ویژه آرکادی گولیکوف صحبت می کنیم. پس از محکومیت به اعدام توسط کمیسیون ویژه به فرماندهی گردان ChON Ya. A. Vittenberg به دلیل جنایات علیه مردم غیرنظامی در منطقه آچینسک در استان ینیسی ، A. Golikov زنده ماند. مجازات اعدام به درمان در بیمارستان روانی تبدیل شد. سادیست 18 ساله به بیمارستان روانپزشکی منتقل شد ، سپس به بیمارستان دیگر ، یک سوم … این امر ادامه داشت تا این که بیماری لاعلاج در درمانگاه اعصاب و روان خارکف به پایان رسید. بنیانگذاران هیپنولوژی و روانپزشکی بالینی جهان ، مانند الکساندر لوریا ، دانشجوی ویگوتسکی ، و کنستانتین پلاتونوف ، دانشجوی بختروف ، در اینجا کار می کردند. یکی دروغ سنج را اختراع کرد و علم روانشناسی عصبی را ایجاد کرد ، و دیگری مفهوم هیپنوتیزم درمانی را وارد علوم بالینی کرد و روانشناسی اجتماعی را پایه گذاری کرد. هر دو در آن زمان تحت تأثیر هیپنوتیزم درگیر اصالت تغییر شخصیت بودند. بدیهی است که قاتل غیرقابل کنترل یک مدل مناسب بود ، در غیر این صورت چگونه می توان واقعیت تغییر کامل گولیکوف را توضیح داد؟ خشم کسل کننده ناپدید شد ، مشاهده آرام ظاهر شد. مردی که دوست نداشت قلم را در دستان خود داشته باشد (A. Golikov ، از جمله موارد دیگر ، عدم تمایل به انجام کارهای اداری - برای ثبت پرونده بازجویی ها و احکام) ، شروع به نوشتن داستان و داستان کرد. بدین ترتیب آرکادی گایدار متولد شد ، که کتابهایش بیش از هزار بار در تمام زبانهای جهان بازنشر شد
آرکاشا گولیکوف ، جوانف ، محکوم به اعدام کجا رفت ، یاد جنایات او هنوز در خاکاسیا زنده است؟ به عنوان یک هیپنوتراپیست تمرین کننده ، تصمیم گرفتم پاسخ این س inال را به مطمئن ترین روش - به صورت تجربی - بیابم. دو شخصیت پدیده ای هستند که صد بار در ادبیات ویژه توصیف شده است. نکته دیگر پیشنهاد است که می تواند پس از خروج از هیپنوتیزم عمل کند. به هر حال ، ما در مورد اعطای تمایلات و ارزشهایی به فرد صحبت می کنیم که باید نقش یک فرد ضروری را در طول زندگی خود حفظ کند.
من داوطلبانی را انتخاب کردم که به راحتی می توانند هیپنوتیزم شوند ، اما نتیجه ای نداشت. هیپنوتیزم مرسوم اجازه نمی دهد که پیشنهاد بیش از مدت زمان آن دوام داشته باشد. سپس تصمیم گرفتم در حالت فراموشی (بیهوشی) نگرش های هیپنوتیزمی را ارائه کنم. من داوطلبان را در خلسه فراموشی غوطه ور کردم و روز بعد اتهامات من ، مانند کوچولوهای ناز ، هرچه را که از آنها خواسته شد در حالی که بیهوش بودند انجام دادند: آنها پیامک ارسال کردند ، پول منتقل کردند ، آنچه را که به آنها سپرده شده بود انجام دادند. اگر یک پیشنهاد نشان دهنده روز مربوط به تقویم باشد ، آنها یک هفته بعد همان کار را انجام دادند. تنها چیزی که آمار نتایج را بدتر کرد اصول و آموزش شرکت کنندگان در آن بود. اگر این کار با نگرش های داخلی فرد در تضاد بود ، انجام نمی شد. همین امر در مورد وظایفی که اجرای آنها بسیار مشکل است صادق است. معلوم شد که افراد با مشکلاتی روبرو شده اند ، به سرعت دلیلی برای عدم پیروی از ذهنیت ناخودآگاه پیدا کردند. با پیشنهادات از نظر فیزیولوژیکی (مانند "دستان شما به هم چسبیده اند") ، اوضاع بدتر بود - تأثیر آنها پس از خروج از هیپنوتیزم به سختی مشاهده شد ، و اگر اتفاق بیفتد ، مدت زیادی طول نمی کشد. در بهترین حالت ، دو تا سه ساعت.
با اندیشیدن در مورد چگونگی تبدیل یک محیط هیپنوتیزمی به یک امر ضروری ، توجه را به این واقعیت جلب کردم که اشتیاق غیر منتظره گولیکوف برای نوشتن در پس زمینه اختلالات روان تنی که در تمام زندگی او همراه بود ، خود را نشان داد. به عبارت دیگر ، مفاخر خارکف به دلایلی مشکلات گولیکوف را به طور کامل از بین نبرد. کار نکرد؟ یا نمی خواستی؟
آرکاشا گولیکوف ، جوانف ، محکوم به اعدام کجا رفت ، یاد جنایات او هنوز در خاکاسیا زنده است؟ به عنوان یک هیپنوتراپیست تمرین کننده ، تصمیم گرفتم پاسخ این س inال را به مطمئن ترین روش - به صورت تجربی - بیابم. دو شخصیت پدیده ای هستند که صد بار در ادبیات ویژه توصیف شده است. نکته دیگر پیشنهاد است که می تواند پس از خروج از هیپنوتیزم عمل کند. به هر حال ، ما در مورد اعطای تمایلات و ارزشهایی به فرد صحبت می کنیم که باید نقش یک فرد ضروری را در طول زندگی خود حفظ کند.
من داوطلبانی را انتخاب کردم که به راحتی می توانند هیپنوتیزم شوند ، اما نتیجه ای نداشت. هیپنوتیزم مرسوم اجازه نمی دهد که پیشنهاد بیش از مدت زمان آن دوام داشته باشد. سپس تصمیم گرفتم در حالت فراموشی (بیهوشی) نگرش های هیپنوتیزمی را ارائه کنم. من داوطلبان را در خلسه فراموشی غوطه ور کردم و روز بعد اتهامات من ، مانند کوچولوهای ناز ، هرچه را که از آنها خواسته شد در حالی که بیهوش بودند انجام دادند: آنها پیامک ارسال کردند ، پول منتقل کردند ، آنچه را که به آنها سپرده شده بود انجام دادند. اگر یک پیشنهاد نشان دهنده روز مربوط به تقویم باشد ، آنها یک هفته بعد همان کار را انجام دادند. تنها چیزی که آمار نتایج را بدتر کرد اصول و آموزش شرکت کنندگان در آن بود. اگر این کار با نگرش های داخلی فرد در تضاد بود ، انجام نمی شد. همین امر در مورد وظایفی که اجرای آنها بسیار مشکل است صادق است. معلوم شد که افراد با مشکلاتی روبرو شده اند ، به سرعت دلیلی برای عدم پیروی از ذهنیت ناخودآگاه پیدا کردند. با پیشنهادات از نظر فیزیولوژیکی (مانند "دستان شما به هم چسبیده اند") ، اوضاع بدتر بود - تأثیر آنها پس از خروج از هیپنوتیزم به سختی مشاهده شد ، و اگر اتفاق بیفتد ، مدت زیادی طول نمی کشد. در بهترین حالت ، دو تا سه ساعت.
با اندیشیدن در مورد چگونگی تبدیل یک محیط هیپنوتیزمی به یک امر ضروری ، توجه را به این واقعیت جلب کردم که اشتیاق غیر منتظره گولیکوف برای نوشتن در پس زمینه اختلالات روان تنی که در تمام زندگی او همراه بود ، خود را نشان داد. به عبارت دیگر ، مفاخر خارکف به دلایلی مشکلات گولیکوف را به طور کامل از بین نبرد. کار نکرد؟ یا نمی خواستی؟
توصیه شده:
درمان آلرژی از طریق تجربه مجدد روانگردان در هیپنوتیزم. هیپنوتیزم واپس گرایانه و هیپنوتیزم درمانی
درمان بیماری های پوستی با هیپنوتیزم: آلرژی و روان تنی هیپنوتیزم از مدت ها پیش شروع به درمان بیماری های پوستی کرد. شاید آنها از زمان فراعنه همیشه تحت درمان بوده اند. آخرین توجه به این پدیده که برای من شناخته شده است در آغاز قرن بیستم ذکر شد:
آیا می توان واقعیت را تغییر داد؟
اخیراً ، من سعی کردم یک چیز بسیار ساده را برای یک مرد جوان توضیح دهم که مردم نمی خواهند آن را بپذیرند ، اگرچه این تشخیص زندگی آنها را تا حد زیادی تسهیل می کند و می تواند موارد زیادی را در آن تصحیح کند. یک بار سرگئی ، (بیایید با این مرد تماس بگیریم) ، در مورد "
هیپنوتیزم واپس گرا در روان درمانی
هیپنوتیزم - یکی از موثرترین روشهای روان درمانی … هیپنوتیزم - این جادوگری نیست ، جادو نیست و معجزه نیست. اگرچه از نظر کارآیی و نتایج واقعی ، این روش را می توان فوق العاده نامید. بله ، این یک حالت هوشیاری خاص است ، اما یک حالت طبیعی (فیزیولوژیکی) است.
در مورد حق و خوبی - آیا می توان تصویر جهان را تغییر داد؟
والدین مهربانی هستند که فرزندان خود را به فرزندی خوب تربیت می کنند. مطیع. نوع. با ادب. دوست داشتني. آنها هر کاری را انجام می دهند تا اطمینان حاصل شود که کودک نمرات خوبی کسب می کند. به طوری که او همیشه یک دفترچه تمیز دارد ، تمام مشق های خانه تکمیل شده است و به طور کلی همه چیز خوب و درست است.
آیا می توان واقعیت را تغییر داد یا باید به تغییر نگرش خود نسبت به آن اکتفا کرد؟
هر یک از تاروت آرکانا برخی از جنبه های واقعیت (یا توهم) را بسته به اصول اعتقادی توصیف می کند. آرکانا کهن الگوها ، انواع مختلف وجود را نشان می دهد. امروز ما در مورد جادوگر صحبت می کنیم. او را "ماسک جستر" می نامند که روی "هیچ چیز بزرگ"