امکانات هیپنوتیزم واپس گرا: آیا می توان هسته اصلی شخصیت را تغییر داد؟

فهرست مطالب:

تصویری: امکانات هیپنوتیزم واپس گرا: آیا می توان هسته اصلی شخصیت را تغییر داد؟

تصویری: امکانات هیپنوتیزم واپس گرا: آیا می توان هسته اصلی شخصیت را تغییر داد؟
تصویری: persian Top Tube/شخصیت ما ژنتیک است یا اکتسابی ؟ آیا قابل تغییر است 2024, آوریل
امکانات هیپنوتیزم واپس گرا: آیا می توان هسته اصلی شخصیت را تغییر داد؟
امکانات هیپنوتیزم واپس گرا: آیا می توان هسته اصلی شخصیت را تغییر داد؟
Anonim

در دهه 30 قرن گذشته ، طبق اسناد (پرونده شماره 274) ، یک واقعیت فوق العاده رخ داد: جلاد مزمن الکلی و آسیب شناس به نویسنده ای زیبا تبدیل شد. ما در مورد فرمانده یکی از گروههای نیروهای ویژه آرکادی گولیکوف صحبت می کنیم. پس از محکومیت به اعدام توسط کمیسیون ویژه به فرماندهی گردان ChON Ya. A. Vittenberg به دلیل جنایات علیه مردم غیرنظامی در منطقه آچینسک در استان ینیسی ، A. Golikov زنده ماند. مجازات اعدام به درمان در بیمارستان روانی تبدیل شد. سادیست 18 ساله به بیمارستان روانپزشکی منتقل شد ، سپس به بیمارستان دیگر ، یک سوم … این امر ادامه داشت تا این که بیماری لاعلاج در درمانگاه اعصاب و روان خارکف به پایان رسید. بنیانگذاران هیپنولوژی و روانپزشکی بالینی جهان ، مانند الکساندر لوریا ، دانشجوی ویگوتسکی ، و کنستانتین پلاتونوف ، دانشجوی بختروف ، در اینجا کار می کردند. یکی دروغ سنج را اختراع کرد و علم روانشناسی عصبی را ایجاد کرد ، و دیگری مفهوم هیپنوتیزم درمانی را وارد علوم بالینی کرد و روانشناسی اجتماعی را پایه گذاری کرد. هر دو در آن زمان تحت تأثیر هیپنوتیزم درگیر اصالت تغییر شخصیت بودند. بدیهی است که قاتل غیرقابل کنترل یک مدل مناسب بود ، در غیر این صورت چگونه می توان واقعیت تغییر کامل گولیکوف را توضیح داد؟ خشم کسل کننده ناپدید شد ، مشاهده آرام ظاهر شد. مردی که دوست نداشت قلم را در دستان خود داشته باشد (A. Golikov ، از جمله موارد دیگر ، عدم تمایل به انجام کارهای اداری - برای ثبت پرونده بازجویی ها و احکام) ، شروع به نوشتن داستان و داستان کرد. بدین ترتیب آرکادی گایدار متولد شد ، که کتابهایش بیش از هزار بار در تمام زبانهای جهان بازنشر شد

تصویر
تصویر

آرکاشا گولیکوف ، جوانف ، محکوم به اعدام کجا رفت ، یاد جنایات او هنوز در خاکاسیا زنده است؟ به عنوان یک هیپنوتراپیست تمرین کننده ، تصمیم گرفتم پاسخ این س inال را به مطمئن ترین روش - به صورت تجربی - بیابم. دو شخصیت پدیده ای هستند که صد بار در ادبیات ویژه توصیف شده است. نکته دیگر پیشنهاد است که می تواند پس از خروج از هیپنوتیزم عمل کند. به هر حال ، ما در مورد اعطای تمایلات و ارزشهایی به فرد صحبت می کنیم که باید نقش یک فرد ضروری را در طول زندگی خود حفظ کند.

من داوطلبانی را انتخاب کردم که به راحتی می توانند هیپنوتیزم شوند ، اما نتیجه ای نداشت. هیپنوتیزم مرسوم اجازه نمی دهد که پیشنهاد بیش از مدت زمان آن دوام داشته باشد. سپس تصمیم گرفتم در حالت فراموشی (بیهوشی) نگرش های هیپنوتیزمی را ارائه کنم. من داوطلبان را در خلسه فراموشی غوطه ور کردم و روز بعد اتهامات من ، مانند کوچولوهای ناز ، هرچه را که از آنها خواسته شد در حالی که بیهوش بودند انجام دادند: آنها پیامک ارسال کردند ، پول منتقل کردند ، آنچه را که به آنها سپرده شده بود انجام دادند. اگر یک پیشنهاد نشان دهنده روز مربوط به تقویم باشد ، آنها یک هفته بعد همان کار را انجام دادند. تنها چیزی که آمار نتایج را بدتر کرد اصول و آموزش شرکت کنندگان در آن بود. اگر این کار با نگرش های داخلی فرد در تضاد بود ، انجام نمی شد. همین امر در مورد وظایفی که اجرای آنها بسیار مشکل است صادق است. معلوم شد که افراد با مشکلاتی روبرو شده اند ، به سرعت دلیلی برای عدم پیروی از ذهنیت ناخودآگاه پیدا کردند. با پیشنهادات از نظر فیزیولوژیکی (مانند "دستان شما به هم چسبیده اند") ، اوضاع بدتر بود - تأثیر آنها پس از خروج از هیپنوتیزم به سختی مشاهده شد ، و اگر اتفاق بیفتد ، مدت زیادی طول نمی کشد. در بهترین حالت ، دو تا سه ساعت.

با اندیشیدن در مورد چگونگی تبدیل یک محیط هیپنوتیزمی به یک امر ضروری ، توجه را به این واقعیت جلب کردم که اشتیاق غیر منتظره گولیکوف برای نوشتن در پس زمینه اختلالات روان تنی که در تمام زندگی او همراه بود ، خود را نشان داد. به عبارت دیگر ، مفاخر خارکف به دلایلی مشکلات گولیکوف را به طور کامل از بین نبرد. کار نکرد؟ یا نمی خواستی؟

آرکاشا گولیکوف ، جوانف ، محکوم به اعدام کجا رفت ، یاد جنایات او هنوز در خاکاسیا زنده است؟ به عنوان یک هیپنوتراپیست تمرین کننده ، تصمیم گرفتم پاسخ این س inال را به مطمئن ترین روش - به صورت تجربی - بیابم. دو شخصیت پدیده ای هستند که صد بار در ادبیات ویژه توصیف شده است. نکته دیگر پیشنهاد است که می تواند پس از خروج از هیپنوتیزم عمل کند. به هر حال ، ما در مورد اعطای تمایلات و ارزشهایی به فرد صحبت می کنیم که باید نقش یک فرد ضروری را در طول زندگی خود حفظ کند.

من داوطلبانی را انتخاب کردم که به راحتی می توانند هیپنوتیزم شوند ، اما نتیجه ای نداشت. هیپنوتیزم مرسوم اجازه نمی دهد که پیشنهاد بیش از مدت زمان آن دوام داشته باشد. سپس تصمیم گرفتم در حالت فراموشی (بیهوشی) نگرش های هیپنوتیزمی را ارائه کنم. من داوطلبان را در خلسه فراموشی غوطه ور کردم و روز بعد اتهامات من ، مانند کوچولوهای ناز ، هرچه را که از آنها خواسته شد در حالی که بیهوش بودند انجام دادند: آنها پیامک ارسال کردند ، پول منتقل کردند ، آنچه را که به آنها سپرده شده بود انجام دادند. اگر یک پیشنهاد نشان دهنده روز مربوط به تقویم باشد ، آنها یک هفته بعد همان کار را انجام دادند. تنها چیزی که آمار نتایج را بدتر کرد اصول و آموزش شرکت کنندگان در آن بود. اگر این کار با نگرش های داخلی فرد در تضاد بود ، انجام نمی شد. همین امر در مورد وظایفی که اجرای آنها بسیار مشکل است صادق است. معلوم شد که افراد با مشکلاتی روبرو شده اند ، به سرعت دلیلی برای عدم پیروی از ذهنیت ناخودآگاه پیدا کردند. با پیشنهادات از نظر فیزیولوژیکی (مانند "دستان شما به هم چسبیده اند") ، اوضاع بدتر بود - تأثیر آنها پس از خروج از هیپنوتیزم به سختی مشاهده شد ، و اگر اتفاق بیفتد ، مدت زیادی طول نمی کشد. در بهترین حالت ، دو تا سه ساعت.

با اندیشیدن در مورد چگونگی تبدیل یک محیط هیپنوتیزمی به یک امر ضروری ، توجه را به این واقعیت جلب کردم که اشتیاق غیر منتظره گولیکوف برای نوشتن در پس زمینه اختلالات روان تنی که در تمام زندگی او همراه بود ، خود را نشان داد. به عبارت دیگر ، مفاخر خارکف به دلایلی مشکلات گولیکوف را به طور کامل از بین نبرد. کار نکرد؟ یا نمی خواستی؟

توصیه شده: