2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
شلوغی یا شخصیت؟ مطابقت یا عدم انطباق؟ شنا کردن یا شنا نکردن؟ مردم همان س questionsالات را می پرسند ، آنها در سر خود می چرخند و از پایین گودال لجن ناخودآگاه جمعی لای بر می دارند. همان پاسخ ها ، پیامدهای یکسان و همه نتیجه گیری های یکسان. بودن یا نبودن خود ، متمایز شدن از جمعیت یا ادغام با آن در یک نشئه از بی مسئولیتی جمعی و یک انفجار عظمت خیالی. چگونه می توان یک فرد در عصر تلاش کامل برای یکنواختی در چنین جهانی یکسان بود.
افراد متفاوت و متمایز از استعدادهای گوناگون هستند ، و شیوه ای که مردم می توانند این استعدادها را در جامعه درک کنند ، چقدر می توانند در برابر فشار جمعیت بی چهره مقاومت کنند ، این دانه شادی فردی است که در پوشش موفقیت شخصی در حقیقت ، بدون چهره نمی تواند فردیت وجود داشته باشد ، و برعکس. همانطور که غروب آفتاب چشم ما را خوشحال می کند ، متوسط بودن فردی نیز زیبایی درخشندگی افراد غیرمعمول را برجسته می کند. تنها مشکل این است که مانند خورشید ، کنترل چنین افرادی بسیار دشوار است. تکامل و توسعه توسط اقدامات و ایده های افراد خارق العاده ای ایجاد می شود ، که دیدگاه های آنها اکثر کسانی را که به زندگی در یک اتاق با نور یکسان عادت کرده اند می ترساند. لذت و حسادت در کنار هم زندگی می کنند و مقاومت در برابر وسوسه مدیریت یک گله مطیع و یکسان بسیار دشوار است و بنابراین ترساندن و فشار آوردن از دست دادن کنترل بر افرادی است که ما نمی فهمیم.
قرنهاست که ایده کنترل اصلاح شده و با واقعیت موجود سازگار شده است و در ذات خود همیشه یکسان بوده است. از افلاطون ، از طریق ماکیاولی تا دوران مدرن ، همه جا یکسان است. اگر به "قوانین یانته" ، که جوهر ایدئولوژیکی جامعه اسکاندیناوی را تشکیل می دهند ، نگاه کنیم ، در اساس آن دشمنی آشتی ناپذیری بین بی اهمیتی فیلستین خاکستری و کوچکترین اشاره ای به یک فرد ساده لوح وحشی مشاهده خواهیم کرد. مانند دیگران بودن ، برجسته نبودن ، یک کل بودن. این مفهوم "جمعیت" است که در واقعیت زنده شده است ، جایی که همه چیز و همه چیز باطل می شود ، جایی که هیچ راهی برای خروج از هزارتوی زندگی روزمره وجود ندارد ، جایی که روز مرطوب فقط ورود به مسیر اصلی عدم است.
یک گشت و گذار جالب در تاریخ ما را به پدیده اجتماعی "سندرم خشخاش بلند" می رساند ، که به ما می گوید چگونه یک فرمانروا از حکمی در مورد بهترین شکل حکومت در پلیس راهنمایی خواسته است و او ، به عنوان پاسخ ، بدون گفتن یک کلمه ، گوش های میدان را که از بقیه میدان بالاتر می روند ، طی کرد. و البته ، ما نمونه های زیادی پیدا خواهیم کرد که از نظر زمانی چندان دور نیستند ، هنگامی که فرمانروایان از توصیه این حکیم برای از بین بردن کل گل ملت استفاده کردند ، و گوشها را با بیشترین تعداد دانه ها قطع کردند. مقامات با یک داس نامرئی به هر چیزی که فراتر از پارامترهای استانداردهای توسعه پذیرفته شده است ، چشم دوخته و جنین مخالفان را ریشه کن می کنند. ویرایش متفاوت بسیار خطرناک و بسیار انرژی بر است. جمعیت و توده های توصیف شده و مورد بررسی مسکوویچی و لو بون ، تجزیه و تحلیل کانتی و فروید ، با وجود همه چیز ، به قدرت رسیدند. قدرت غیر شخصی و غیراخلاقی است ، فاقد هرگونه فرهنگ قدرت ، و تنها دارای غریزه حفظ خود است. این قدرت توسط خود ما در جامعه ما ادغام شده است ، و این ما هستیم ، به عنوان بخشی از این قدرت جمعیت بی چهره ، که "بخل درک زندگی" آن را به اشتراک می گذاریم. علم کمتر و کمتر و بیماری بیشتر و بیشتر. افق ها گسترده تر هستند و کمتر و کمتر فرصتی برای دیدن فاصله بین خانه ها وجود دارد. تغییر قدرت همیشه سریعتر است و تفاوتهای کمتری بین جایگزین ها وجود دارد. به تدریج ، واقعیت را به عنوان واقعیت به ما نشان می دهند ، و این آنقدر واقعی است که کمتر و کمتر افرادی هستند که این را درک می کنند.
چگونه زندگی کنیم و با ویژگی منحصر به فرد خود چه کنیم؟ چگونه بفهمیم که شما واقعاً منحصر به فرد هستید ، و نه این ، این فقط یک توهم شماست ، عزاداری شدید شما برای توانایی از دست رفته برای تبدیل شدن به یکی که توسط بسیاری احاطه شده است.و آیا در اصل امکان پذیر است؟! شاید Axel Sandemuse نویسنده "قانون Jante" فقط چیزی نوشته است که همه به هیچ وجه نمی توانند آن را باور کنند. شاید این واقعیت ما و تمایل ما برای برجسته شدن و در صدر قرار گرفتن است ، آیا این فقط یک توهم یک اسکیزوفرنیک است ، فقط دفاع روانی ما از این واقعیت بسیار واقعی است؟ ممکن است ناخودآگاه جمعی آگاهی ما باشد و این است که معضل قدیمی ما را "بودن یا نبودن" تعیین می کند.
احتمالاً این دو سیستم در کنار یکدیگر وجود خواهند داشت و یکدیگر را با مواد انگیزشی تغذیه می کنند. احتمالاً ، ما تلاش خواهیم کرد تا از حالت عادی خارج شویم تا در ساحل خواب آلود دریای فراموشی آرامش پیدا کنیم.
توصیه شده:
چرا Troyes موفق تر از دانش آموزان عالی است
آیا به این واقعیت توجه کرده اید که در سن مدرسه ، برخی از افراد در دریافت جوایز (نمرات و ستایش از معلمان) موفق بودند ، برخی دیگر - شلوار آنها نشسته بود ، به ویژه برجسته نبود ، برخی دیگر فقط نمرات و نظرات ضعیفی از معلمان دریافت کردند. اما بعد از مدرسه ، در بزرگسالی ، همه چیز به طور قابل توجهی تغییر می کند.
تعادل چرخ زندگی. یک روش عالی برای تشخیص و ایجاد برنامه های توسعه شخصی
الگوریتم استفاده از "تعادل چرخ زندگی" 1. یک دایره بکشید. آن را به 6-8-12 قسمت مساوی تقسیم کنید. 2. تصور کنید که این حلقه بازتابی از زندگی شما است. همه بخشها را با مهمترین حوزه ها پر کنید. در هر بخش ، یکی از مهمترین زمینه های زندگی خود را بنویسید ، به عنوان مثال:
من عالی هستم! اساس روان رنجوری
روان رنجوری مبتنی بر درگیری های ناخودآگاه درونی است. بنابراین ، به دلیل عدم امکان تحقق آنها و حل آنها به طور سازنده ، روان رنجور مکانیسم های مختلف نحوه حل آنها را به روش عصبی پیدا می کند. یکی از این راه ها ایجاد یک تصویر ایده آل است. تصویر ایده آل چیست؟ این تصویری از خود است که روان رنجور ایجاد می کند و معتقد است که با او مطابقت دارد یا باید با او مطابقت داشته باشد.
سندرم دانش آموز عالی (ka) یا ثروت شکسته
در عمل ، من به طور دوره ای با مشتریانی که از دبیرستان فارغ التحصیل شده اند و اغلب از دانشگاهی با درجه ممتاز ملاقات می کنم. این همچنین شامل ورزشکاران ، قهرمانان ، کودکان نیلی ، کودکان با رشد اولیه است. و تقریباً همه به اتفاق آرا می گویند که این کار به آنها آسیب رسانده است.
نحوه یادگیری حمایت از مدیران عالی
قسمت 2 ، از مجموعه "یک رهبر موثر به چه مهارتهایی نیاز دارد؟" ما همچنان در مورد مهارت های رهبری م thatثر صحبت می کنیم که به شما در جلوگیری از اشتباهات بزرگ در ابتدای کار مدیریتی شما کمک می کند. اجازه دهید به شما یادآوری کنم که در مقاله قبلی لیستی از رایج ترین ها وجود دارد اشتباهات رهبران تازه کار .