2024 نویسنده: Harry Day | [email protected]. آخرین اصلاح شده: 2023-12-17 15:44
چاقو و چنگال وجود دارد - یک اثر فرهنگی. بسیاری از مردم روی کره زمین ترجیح می دهند با دست خود ، با قاشق غذا بخورند ، بدون اینکه در زیبایی جذب غذا گیج شوند. و در پشت زیبایی ، نگرانی برای تغذیه مناسب پنهان است. قطعات به طور منظم بریده می شوند ، هضم آنها آسان تر است و استفاده از چاقو و چنگال این روند را به آرامی تنظیم می کند و ناهار را به ذن تبدیل می کند.
بسیاری از افراد از کودکی نحوه استفاده از کارد و چنگال را آموزش می دهند. اما عملاً به هیچ کس ، فرایند مهمتر - انجام گفتگوها آموزش داده نمی شود. سکوت طلا محسوب می شود زیرا به محض این که دهان خود را باز می کنیم ، همان جا هستیم - متهم کردن و / یا تلاش کن تا درست باشی و / یا ما می خواهیم از مسئولیت اجتناب کنیم و / یا تلاش کنید بهترین ظاهر خود را داشته باشید.
اما ماهیت گفتگو تبادل آزاد ایده ها و معانی است.
ایده بدیهی این است که ارتباطات یک هدف دارد. به مصاحبه کننده اطلاع دهید و / یا در مورد اقدامات توافق کنید. یک تصویر فوق العاده برای نشان دادن اهداف ارتباط وجود دارد - صندوق عقل سلیم ».
معمولاً ما فقط با یک سوال گیج می شویم: برای خودم چه می خواهم؟ اما پاسخ این سال کافی نیست. از این گذشته ، اگر اهدافم را در ارتباط دنبال کنم و شما را در مورد آنها آگاه نکنم ، دستکاری خواهد بود.
سوالاتی که ما را در گفتگو پیش می برد:
من برای دیگری (آنها) چه می خواهم؟
برای توسعه رابطه چه می خواهم؟
به عنوان مثال: شما می خواهید یک برنامه آموزشی داشته باشید و برای این کار باید از مدیر مجوز (پرداخت) بگیرید. سعی کنیم به سوالات بالا پاسخ دهیم.
- من برای خودم چه می خواهم؟ افزایش سطح مدارک ، هزینه در بازار کار ، آشنایی جدید.
- من برای دیگری (آنها) چه می خواهم؟ آموزش به من این امکان را می دهد که تعدادی از وظایف محل کار را با صلاحیت بیشتر حل کنم ، که تا 30 درصد از وقت کاری من را در هر روز صرفه جویی می کند.
- برای توسعه رابطه چه می خواهم؟ من دوست دارم که کارفرما مراقب صلاحیت های من باشد و به نوبه خود آماده ادامه یک رابطه طولانی مدت هستم.
آیا موافقید که احساسات عملکرد ما را تعیین می کند؟
فرض کنید وقتی از رئیس شما می خواهند شما را به یک برنامه آموزشی بفرستد ، حسادت می کند و از آموزش امتناع می کند.
اما این زنجیره حتی جالب تر است.
رئیس اول می شنود آنچه می خواهید بروید یاد بگیرید می بیند در مقابل یک کارمند مطمئن برای خودش قصه می گوید که برنامه ای برای برکناری او از سمت دارید. و سپس ، عمل می کند - از درس خواندن خودداری می کند.
سه نوع رایج ترین روایتی که برای خود تعریف می کنیم عبارتند از:
- در این داستانها ، ما به عنوان " قربانیان" شعار اصلی "تقصیر من نیست" است.
- ما "مورد حمله" قرار گرفته ایم شرور" شعار: " همش بخاطر خودته!»
- داستانهای درماندگی " کار دیگری نمی توانم بکنم" بسیار شبیه به بازی "بله … اما …".
توانایی بازتاب (درک خودم) ، این واقعیت که من اکنون برای خودم قصه می گویم ، به یک رویکرد خلاقانه برای گفتگوی بیشتر کمک می کند. شاید شما قبلاً با گفتن خودکار داستانی برای خود این مرحله را پشت سر گذاشته اید. سپس به احساسی که در حال حاضر در مورد طرف مقابل دارید فکر کنید. و نحوه رفتار شما آنها سکوت کردند ، مشت های خود را در هم فشردند ، دندان های خود را در هم فشار دادند و غیره.
سپس ، بازدم را انجام دهید و این زنجیره را به عقب برگردانید تا به تشکیلات برگردید. " صندوق عقل سلیم" سعی کنید هدف مشترک گفتگو را شکل دهید ، ابداع کنید.
برای روشن شدن گفتگو ، سه تنظیم کافی است:
- اهمیت دادن به نظرات خود
- اهمیت دادن به نظر دیگران
- اهمیت دادن به توافق به دست آوردن.
این نشریه بر اساس موارد زیر تهیه شده است:
- "گفتگوهای دشوار". مان ، ایوانف و انتشارات Ferber ، مسکو ، 2014
- مطالب آموزش روانشناسی اجتماعی "آموزش ارتباطات".
توصیه شده:
دیدگاه روانشناس: شبکه های اجتماعی ، بازی های رایانه ای ، اینترنت
این هفته ، برنامه ای با مشارکت من قرار بود با موضوع اینترنت ، شبکه های اجتماعی و بازی های رایانه ای به رادیو برود. انتقال لغو شد ، اما تحولات باقی ماند و من تصمیم گرفتم آنها را در قالب یک وبلاگ در قالب پرسش و پاسخ به اشتراک بگذارم. امروزه نقش اینترنت و شبکه های اجتماعی بسیار زیاد است.
وقتی دیالوگ وجود ندارد ، ما گم می شویم: مصاحبه با آلفرد لنگل
آلفرد لانگل در بین روانشناسان و روان درمانگران روسی نامی شناخته شده است. او غالباً همزمان با ویکتور فرانکل ، یکی دیگر از مشهورتر ، به صورت همزمان صحبت می شود. لنگل به عنوان پیرو ایدئولوژیکی خود جدل خود را با مکاتب روانشناسی عمیق و روانکاوی ادامه می دهد و نوع روان درمانی خود را - تجزیه و تحلیل وجودی - توسعه می دهد.
پرتره های روانشناختی از مشتریان سخت
psy-practice.com/publications/na-prieme/trudniy_klient_ili_trudniy_psihoterapevt/ را شروع کنید مراجعه کنندگان با اختلالات روانی مشتریان با مشکلات عصبی یا سایر بیماریهای مزمن پزشکی که به طور جدی توانایی تمرکز ، گوش دادن و برقراری ارتباط را مختل می کنند ، به عنوان مراجعانی با اختلالات روانی طبقه بندی می شوند.
شباهت های بین مشتریان سخت و درمانگران آنها
هرچه بیشتر از مشتریان خاصی که به خصوص ما را آزار می دهند عصبانی و عصبانی می شویم ، بیشتر به آنها شبیه می شویم ، گرچه تمایلی به پذیرش آن نداریم. با مقایسه شایع ترین ویژگی های پزشکان و سخت ترین بیماران آنها ، فورد به نتیجه ای شگفت انگیز رسید. اکثر پزشکان موافقند که بیشتر نگران بیماران مبتلا به اختلالات مزمن جسمانی هستند ، که بیماری برای آنها راهی است.
بچه های سخت از کجا می آیند؟
اغلب والدینی برای مشاوره به من مراجعه می کنند که فرزندان خود را "سخت" ، غیرقابل کنترل ، خودخواه می دانند و از "نحوه رفتار با او" برای "لطفاً او را تعمیر کنید" مشاوره می خواهند. این کودکان از کجا آمده اند و خود والدین چگونه در رفتار آنها سهیم هستند؟ مثال عملی: