شباهت های بین مشتریان سخت و درمانگران آنها

تصویری: شباهت های بین مشتریان سخت و درمانگران آنها

تصویری: شباهت های بین مشتریان سخت و درمانگران آنها
تصویری: روابط با مشتریان قدیمی در سالن های زیبایی 2024, ممکن است
شباهت های بین مشتریان سخت و درمانگران آنها
شباهت های بین مشتریان سخت و درمانگران آنها
Anonim

هرچه بیشتر از مشتریان خاصی که به خصوص ما را آزار می دهند عصبانی و عصبانی می شویم ، بیشتر به آنها شبیه می شویم ، گرچه تمایلی به پذیرش آن نداریم. با مقایسه شایع ترین ویژگی های پزشکان و سخت ترین بیماران آنها ، فورد به نتیجه ای شگفت انگیز رسید. اکثر پزشکان موافقند که بیشتر نگران بیماران مبتلا به اختلالات مزمن جسمانی هستند ، که بیماری برای آنها راهی است. این شامل بیماران مبتلا به سندرم درد مزمن است که به نقش خود عادت کرده اند یا کسانی که دائماً از علائمی که دارو در برابر آنها ناتوان است شکایت می کنند. به طور خاص ، ما در مورد تمایلات هیپوکندری و هیستریک ، شبیه سازی ، اختلالات تبدیل صحبت می کنیم.

همه این بیماران دارای ویژگی های مشترک هستند ، که تعجب آور نیست. به عنوان مثال ، بیماران مبتلا به اختلالات جسمانی اغلب از پرورشگاه هایی می آیند که نیازهای حیاتی آنها به طور کامل برآورده نشده است. اغلب در دوران کودکی ، چنین بیمارانی شاهد بیماری جدی یا مرگ عزیزان بودند. آنها با افسردگی شدید ، سوء مصرف مواد مخدر ، فقر احساسات مشخص می شوند. شگفت انگیزترین اتفاق زمانی رخ داد که فورد همه این ویژگی ها را با رایج ترین ویژگی های پزشکان مقایسه کرد: معلوم شد که شباهت های زیادی بین پزشکان و بیماران آنها وجود دارد.

شباهت های دیگری بین بیماران مشکل دار و پزشکان آنها وجود دارد. بنابراین اگر بیمار از هیپوکندری رنج می برد ، برعکس ، پزشک تمایل دارد اهمیت بیماری و مرگ را کم اهمیت جلوه دهد. بیمار تمایل واضحی به اعتیاد نشان می دهد - پزشک مایل به مبارزه با چنین خواسته های مشتری می شود. بیمار به محافظت احتیاج دارد و در همین حال ، پزشک در مورد امکانات نامحدود خود دچار توهم می شود. فورد پس از تجزیه و تحلیل یافته های خود به این نتیجه می رسد: "به دلیل قرابت روانی ، بیماران مبتلا به اختلالات جسمانی می توانند درگیری های درون روانی را در پزشکان خود ایجاد کنند."

این منطقی است که بفهمیم چگونه می توان از مشاهدات فورد در تعاملات درمانی استفاده کرد: آیا واقعاً شباهت هایی بین ما ، مشکلات شخصیتی ما و آن دسته از مشتریانی وجود دارد که منفی ترین احساسات را برای ما ایجاد می کنند؟ آن چیست؟

غیر معمول نیست که روان درمانگران مانند مشتریان خود به سر کار بیایند ، تا حدی از درگیری های داخلی برانگیخته شده اند. ویژگی مشترک ما توانایی تأثیرگذاری بر افراد دیگر ، حساسیت زیاد به احساسات دیگران ، تمایل به واکنش خشونت آمیز در برابر مظاهر وابستگی و همچنین تمایل به قدرت و سلطه در روابط بین فردی است. همه اینها نشان می دهد که مشکل سازترین مشتریان ما ویژگی های منفی ما را دارند. با این حال ، پاسخ های احساسی خود ما به مشتریان می تواند سرنخی برای یافتن راه هایی برای کار با آنها ارائه دهد.

از آنجا که مشتریان مشکل اغلب با تأثیر آنها بر درمانگر مشخص می شوند - توانایی ایجاد عصبانیت ، تحریک ، اضطراب یا نگرانی ، مهم است که دامنه پاسخ خود را بدانید. چه نوع مراجعه کنندگان ، با چه تشخیص و رفتاری مدام شما را گیج می کنند؟ به هر حال ، حتی اگر با این عقیده که پیش فرض های شخصی شما مراجعه کننده را دشوار می کند ، مخالف باشید ، احتمالاً به این واقعیت اعتراض نخواهید کرد که مراجع و درمانگر به یک اندازه مسئول مشکلات ایجاد شده در تعامل هستند.

هنگامی که فرایند روان درمانی با مانعی روبرو می شود ، اولین قدم تجزیه و تحلیل رفتار شما است.

• چه کار می کنم که مشکلاتی را در اتحاد درمانی ایجاد یا تشدید می کند؟ چرا من در ارتباطات شخصی و مکالمه تلفنی این مشتری را متفاوت می دانم؟ این تصور این است که من می خواهم به او نشان دهم که در اینجا چه کسی مسئول است وقتی او به وضوح به قلمرو من حمله کرد.

• چه مسائل شخصی حل نشده در طول درگیری مطرح شد؟ من احتمالاً سعی می کنم بیش از حد برای این خانم کار کنم و مسئولیت کامل وقایع را بر عهده بگیرم. نه ، من برنامه عملی خاصی ندارم. وقتی نمی دانم کجا هستیم و آیا او دوست دارد که با هم کار کنیم ، احساس ناامیدی می کنم. این زن مرا در تاریکی نگه می دارد ، بنابراین من باید طعنه و کنایه را نشان دهم تا حداقل نوعی واکنش را برانگیزم. و آنچه در پاسخ می گیرم ، دوست ندارم.

• این مشتری مرا به یاد چه کسانی می اندازد؟ عمو مت. قطعا او. هر دوی آنها برای رام کردن شخص از روش های یکسانی استفاده می کنند. یادم می آید چند بار با دندان هایم صحبت کرد …

• چگونه بی تابی و ناامیدی خود را از موفقیت مشتری نشان می دهم؟ او فقط از من خواست که جلسه بعدی خود را دوباره برنامه ریزی کنم ، زیرا او نمی تواند به موقع بیاید. چرا من اینقدر خشونت آمیز به این موضوع واکنش نشان دادم؟ معمولاً من تمایل بیشتری برای انجام چنین امتیازی دارم.

• من از این مشتری چه انتظاری دارم؟ این پسر واقعاً رنج می برد زیرا پدرش در بیمارستان است. من در مورد پدرم به او می گویم ، در مورد آن. که من احساسات او را درک می کنم و او مرا سرزنش می کند ، گویی من یک خدمتکار هستم که در کار خود دخالت می کند. شاید صراحت من بی فایده بود.

• آیا من نیازهای خودم را دارم که در این رابطه برآورده نمی شود؟ من منتظر هستم ، نه ، من از مردم می خواهم تا قدری نسبت به کاری که من برای آنها انجام می دهم قدردانی کنند. اگرچه خدمات حرفه ای من پرداخت می شود ، من این تجارت را عمدتا به این دلیل انجام می دهم که می خواهم به مردم کمک کنم. صادقانه بگویم ، حتی به من احساس قدرت می دهد. وقتی مشتری از تلاش های من قدردانی نمی کند ، احساس فریب می کنم.

شما می توانید به تنهایی به سوالات دیگری فکر کنید تا بفهمید چرا مشتری خاصی باعث ایجاد اضطراب در شما می شود یا چرا به طور معمول به طور مlyثر کار نمی کنید: چه اطلاعاتی برای درک بهتر آنچه در حال رخ دادن است ، ندارید؟ اقدامات شما اشتباه بود؟ چرا شما به وضوح سعی می کردید مشتری را وادار کنید آنچه را که مناسب می دانید انجام دهد؟ آیا نسبت به این مشتری تعصب دارید؟ سرانجام ، مهمترین س questionالی که باید از خود بپرسید این است: چه چیزی شما را از نشان دادن نگرانی و همدلی بیشتر با این شخص باز می دارد؟

با صادقانه پاسخ دادن به همه سوالات فوق ، به احتمال زیاد می توانید بفهمید که چرا پرونده اینقدر مشکل بود ، و همچنین نقش خود را در تشدید مشکلات مشاهده می کنید ، نه اینکه مشتری را به دلیل مقاومت و عدم تمایل به همکاری سرزنش کنید. معمولاً مشتریان سخت به یکی از دو دلیل زیر هستند:

1) آنها مطمئن نیستند که درمانگر آنها را درک کرده و می پذیرد ، یا

2) آنها می ترسند اجازه دهند درمانگر بیش از حد نزدیک شود.

در هر صورت ، با توجه به احساس خشم و سرخوردگی خود و با در نظر گرفتن مشکلات حل نشده خود ، درمانگر می تواند دلایل را درک کرده و از طریق مقاومت مراجعه کننده کار کند.

فورد ، سی.وی. اختلالات جسمانی سازی 1981

کوتلر ، J. A. درمانگر مکمل. درمان شفقت آمیز: کار با مراجعین دشوار. 1991

توصیه شده: