آنچه ما با عشق وابستگی به هم اشتباه می کنیم

فهرست مطالب:

تصویری: آنچه ما با عشق وابستگی به هم اشتباه می کنیم

تصویری: آنچه ما با عشق وابستگی به هم اشتباه می کنیم
تصویری: Mohsen Ebrahimzadeh - Alaghe Mahsos ( محسن ابراهیم زاده - علاقه محسوس ) 2024, ممکن است
آنچه ما با عشق وابستگی به هم اشتباه می کنیم
آنچه ما با عشق وابستگی به هم اشتباه می کنیم
Anonim

گرسنگی برای عشق

هنگامی که از نظر جسمانی گرسنه هستیم ، اغلب می توانیم به محض این که فرصتی پیدا کرد ، بر روی غذا فشار بیاوریم. بوی را تکان می دهد ، دید غذا را تکان می دهد. کیفیت چندان اهمیتی ندارد. نکته اصلی این است که در اسرع وقت غذا بخورید. و سخت است که خود را از غذا دور کنید. من بیشتر و بیشتر می خواهم.

اگر احساس تنهایی و پوچی در درون شما وجود داشته باشد ، این باعث ایجاد گرسنگی مداوم برای عشق می شود. و سپس هر قرار با یک فرد جدید مانند کتلت با سیب زمینی پوره شده برای گرسنه ها است. فرد ایده آل به نظر می رسد ، شما می خواهید به سرعت وارد رابطه با او شوید و او را رها نکنید. زمانی برای فکر کردن در مورد سازگاری وجود ندارد - ابتدا "غذا" بخورید.

علائم:

  1. به سرعت وارد رابطه شوید بدون اینکه یکدیگر را به خوبی بشناسید.
  2. شریک کامل به نظر می رسد. اگر کسی سعی می کند "چشمان خود را باز کند" و بگوید "شما زن و شوهر نیستید" ، این باعث عصبانیت می شود - شما می خواهید غر بزنید ، گویی یک تکه گوشت از سگ گرفته شده است.
  3. من می خواهم تا آنجا که ممکن است زمان را با هم بگذرانیم ، همه کارها را با هم انجام دهیم ، همه چیز را ، همه چیز را به اشتراک بگذارم ، در هیچ چیزی راز نداشته باشم.
  4. دوست دارم در همه چیز شبیه هم باشم ، یکسان.
  5. فکر جدایی وحشتناک است. عبارات "تو برای من همه چیز هستی" ، "من نمی توانم بدون تو زندگی کنم" ، "تمام زندگی من در تو است" ظاهر می شود که مشخصه حالت وابستگی است.

اتفاق مشابهی می تواند در حین عاشق شدن رخ دهد ، اما حاد عاشق شدن به تدریج از بین می رود و "گرسنگی" برطرف می شود. اما اگر گرسنگی یک حالت درونی باشد ، پس هرگز سیر نمی شود.

به امید عشق

هنگامی که گرسنگی شدید برای عشق وجود دارد و در عین حال ممنوعیت درونی روابط وجود دارد (ترس از صمیمیت ، احساس طردشدگی عمیق و غیره) ، آنگاه می توانیم خود را در رابطه ای توهمی ببینیم.

علائم:

  1. به نظر می رسد که ما نیازهای خود را در یک رابطه ارضا می کنیم ، اما در واقع اینطور نیست. پوچ به نظر می رسد ، اما اتفاق می افتد.
  2. شریک احتمالی به صراحت یا غیر مستقیم نشان می دهد که آماده رابطه با ما نیست. اما ما همچنان در جستجوی او هستیم و معتقدیم که روزی می توانیم عشق او را به دست آوریم.
  3. ما در یک رابطه هستیم ، اما شریک به وضوح نشان می دهد که علاقه کمتری دارد. و ما تمام تلاش خود را می کنیم تا او سرانجام عاشق ما شود ، توجه کافی را شروع کند و غیره.
  4. ما به عنوان عشق برخی اقدامات دلپذیر خاص یک شریک را در رابطه با ما درک نمی کنیم ، بلکه واقعیت وجود این شخص ، "سلام ، حال شما" یک بار در ماه است. آنچه برای ما مهمتر است این نیست که واقعاً در رابطه چه می گذرد ، بلکه این است که آیا معشوق حتی یک قطره به ما علاقه دارد. خاک برای درآمد فالگیران به س “ال "دوست دارد-دوست دارد-دوست ندارد".

یکبار در سایت دوستیابی با مردی آشنا شدم. ما چند هفته است که پیام می دهیم ، اما او نمی خواست در واقعیت ملاقات کند. با این حال ، او گفت که قصد او نسبت به من جدی است. باور دارم. این "نیت" او بود که برای او مهم بود ، نه اقدامات واقعی او.

در نقطه ای بالاخره متوجه شدم که هیچ جلسه ای وجود نخواهد داشت. اما من نمی خواستم این ارتباط را به پایان برسانم ، زیرا نمی خواستم درگیر یک رابطه جدید شوم ، اما در اینجا ، همانطور که به نظرم رسید ، فرصتی برای گفتگو در عصر وجود داشت و نحوه گذراندن روز را به اشتراک گذاشت. و ناگهان متوجه شدم که این یک توهم است - چنین امکانی وجود ندارد ، وقتی من داستان خود را می گویم ، هیچ کس واقعاً از من نمی پرسد یا گوش نمی دهد.

گرسنگی برای راحتی

در این مورد ، ارزش خود شخص نیست ، بلکه چیزی است که می تواند به او بدهد ، راحتی که به او می دهد. به عنوان یک اسباب بازی برای کودک ، به عنوان نوعی پرسنل خدمات ، به عنوان تشک ارتوپدی و دستگاه قهوه ساز.

آسایش ممکن است از حضور احساسی ناشی شود ، اما این یک تشنگی خودخواهانه است ، تمایلی فقط برای دریافت ، اما نه برای دادن. به عنوان مثال ، یکی دائماً شکایت می کند ، در حالی که دیگری کنسول می گیرد ، اما نمی تواند خود پشتیبانی دریافت کند.

یک فرد آماده سرمایه گذاری در یک رابطه است ، اما بیشتر مکانیکی است. یکی از دوست پسرم یکبار گفت: "من به تو احتیاج ندارم که بشکنی ، بنابراین اگر می خواهی به تئاتر برویم ، و سپس به من یک ضرب و شتم می دهی."

اگر ما چنین احساساتی را برای یک فرد داریم ، غیبت او درد واقعی را به همراه دارد. اما درد دقیقاً به این دلیل است که ما چیزی خوشایند را محروم خواهیم کرد. خود آن مرد چندان دغدغه ای برای ما ندارد.

من می گویم: "متأسفیم ، من نتوانستم به شما پاسخ دهم ، من درجه حرارت بالایی داشتم.". تجلی معمولی چنین "عشق".

زوج ها اغلب زمانی به هم نزدیک می شوند که یکی "امید به عشق" و دیگری "گرسنگی برای راحتی" داشته باشد. سپس اولی برای دوم خدمتکار می شود.

قحطی برای به رسمیت شناختن

ممکن است به کسی نیاز داشته باشیم که ما را تحسین کند. ممکن است به کسی احترام بگذاریم.

ما می توانیم بخواهیم ، انتظار داشته باشیم ، شریک زندگی بهتر شود (در محل کار ، ظاهر ، در هر چیزی). ما خودمان می توانیم تلاش کنیم تا از سر خود بپریم تا شریک شایسته ای شویم.

در چنین رابطه ای ، بازی ها با شرم و تحسین ، جذابیت و ناامیدی انجام می شود.

در چنین رابطه ای ساده و معمولی بودن مشکل است. شما فقط باید بهترین باشید تا لیاقت حداقل یک قطره گرما را داشته باشید ، و این یک واقعیت نیست.

خشونت

این شبیه به سندرم استکهلم است ، وقتی ما فردی را دوست داریم که ما را تحقیر می کند ، توهین می کند ، عزت نفس ما را از بین می برد ، از خشونت فیزیکی استفاده می کند. بله ، حتی اگر تجاوز منفعلانه به شکل طعنه و شوخی مداوم باشد.

این عشق نیست. در این مورد ، منطقی است که با یک متخصص تماس بگیرید.

برشی از کتاب من " عشق را با چه چیزی اشتباه می گیریم یا عشق است".

این کتاب در Liters و MyBook و همچنین مجموعه ای موجود است " وابستگی در آب میوه خود".

توصیه شده: