به جای اطاعت خشمگین شوید

فهرست مطالب:

تصویری: به جای اطاعت خشمگین شوید

تصویری: به جای اطاعت خشمگین شوید
تصویری: دیگر عصبانی نخواهی شد اگر 2024, ممکن است
به جای اطاعت خشمگین شوید
به جای اطاعت خشمگین شوید
Anonim

احساس گناه کلی و همه جانبه که همه سلولهای آگاهی را پر می کند دارای یک جنبه منفی است. نام او خشم و عدم ترحم است

کودکی را تصور کنید که تمام عمر خود را با این فکر بزرگ می کند که برای والدینش خوب نیست. مهم نیست چرا. زیرا او یک ترم یکبار و در تربیت بدنی یک A آورد و نه یک A و گواهی برای بهترین نتیجه. چون من می خواستم در سن 15 سالگی (مثل بقیه) در مدرسه شلوار جین بپوشم و نه یک کت و شلوار سخت تجاری ، زیرا بچه های شایسته اینطور لباس می پوشند. زیرا او به اندازه پسر دوستش خوش تیپ و ورزشکار نبود و مثل دختر خواهرش تند و زننده نمی خواند. تصور کنید که دائماً وجدان چنین کودکی را جذب می کند.

آیا می دانید یک روز چه اتفاقی برای او می افتد؟ یک روز او دیگر عکس العمل نشان نمی دهد و اهمیتی نمی دهد. در مورد اقناع ، منطق مشروط ، استدلال و استدلال. و بعداً - به اشک یا تهدید والدین. زیرا همانطور که کودکان آنچه را که می خواهند انتخاب کنند ، والدین نیز انتخاب خود را انجام می دهند. انتخاب برای کاهش ارزش و کاملا ناامید کننده ، قرار دادن آن در یک بسته بندی "من فقط می خواستم شما بهتر باشید". انتخاب این است که آیا با کمربند چرمی مرطوب به پسر ضربه بزنید یا با او صحبت کنید ، خواسته ها و احساسات او را بشناسید و در پشت "نظم و انضباط به طور دیگری مطرح نمی شود" پنهان نشوید.

وقتی فرزندتان را از کودکی کتک می زنید و احساس گناه را به خاطر بی اختیاری خود ، احساسات و عدم تمایل کاملاً منطقی برای قدم زدن با برادر کوچکترش به سر او می اندازید ، با این گناه بزرگ می شود. و برای سالهای طولانی ، این شراب در دستان شما قرار می گیرد. از آنجا که سرخوردگی کودک همه چیز ما است ، بگذارید او بد باشد ، اما بهتر است از خودخواهی خود شرمسار باشد ، آرمانهای خود را نه بر اساس برنامه والدین.

وقتی کودکی را به خاطر بازی با اسباب بازی های "اشتباه" شرم می کنید ، شبیه "پدر تنبلش" به نظر می رسد ، عشق و احترام زیادی برای والدین خود که سفیدپوست ناسپاس خود را به دنیا آورده اند ، نشان نمی دهد ، اما او همچنان اشتباه را انتخاب می کند. یکی از حرفه ای که روی آن حساب می کردید ، برای این واقعیت آماده باشید که روزی این طناب های فولادی شرم تحمیل می شود. و آسانسور ، که در آن شما به راحتی از کف گناه به کف شرمندگی سوار شدید ، و از آنجا به پنت هاوس دستکاری با سقوط به پایین پرواز می کند.

ممکن است روزی اتفاق بیفتد که کودکی که می شناختید (یا فکر می کردید می شناسید) تصمیم بگیرد دیگر این بازی را انجام ندهد. و با قوانین خود بازی کنید. و خود را متفاوت از واقعیت ، واقعیت و زندگی خود بسازید. و سپس او قوانین بازی شما را رد می کند. قبلا ، می توانید تماس بگیرید و بخواهید به دلیل خستگی یا نیاز به مانیکور در محل کار شما را جایگزین کنید؟ حالا باید خودتان زمان را برنامه ریزی کنید و برای استراحت وقت بگذارید. شما همیشه می توانید یک تن منفی از فرزند خود راجع به سلامتی ، تورم ، کار و رئیس با او تماس بگیرید و تخلیه کنید ، و این وظیفه کودک بود که بدون سازندگی و فقط پشیمانی گوش دهد؟ حالا ، لطفاً در مورد این موضوع با یک دوست یا روانشناس صحبت کنید ، زیرا کودک دیگر نمی تواند آن را هضم کند.

خوب است اگر در زندگی چنین کودکی در جایی از مسیر شخصی وجود داشته باشد که بدون هیچ قید و شرطی از او قدردانی کند ، شوخی خنده دار داشته باشد ، و نه تحقیرآمیز ، و فقط می تواند در مواقع ضروری آنجا باشد. در این صورت می توان به طور واقعی به این تجربه اعتماد کرد. و اگر آنجا نبود (یا بسیار نادر و کوچک بود) ، چه چیزی مانع از این می شود که کودک تمام خشم انباشته شده را به سمت شما بچرخاند؟ شرم عادی؟ من زیاد روی آن حساب نمی کنم

توصیه شده: